چهرهاي مقتدر ولي مادرانه داشت؛ نگاهي با نفوذ و در عين حال مهربان، لباني مصمم ولي خندان، صدايي رسا وليكن بسيار خوش آهنگ و دلنشين ...
رفتار با صلابتش دقيقا همانگونه بود كه در فيلمها ميديدي، عزم و ارادهاي آهنين آنچنان با گفتارش عجين بود كه محال بود كلامي بگويد و تو با عمق جان آن را پذيرا نشوي! هنگام صحبت، حرفهايش با قدرت تمام بر افكارت حك ميشد و بيشك در همان دقايق اول به انضباط باطني و اعتقاد عميقش به اخلاقيات و متانت رفتار ايمان ميآوردي!
تنفري عميق از بينظمي اخلاقي و هرج و مرج رفتاري بسياري از جوانان امروزي از نگاه و صحبتش هويدا بود. از واژههاي مصطلح و بيهويت رايج رنج ميبرد و اذعان ميكرد بازي در فيلمهاي بيمحتوا و پوچ برايش از هر شكنجهاي زجرآورتر است ...
مريم اميرجلالي نه تنها هنرپيشهاي موفق، بلكه هم مدير با تجربه و هم مدبر خوبي در تربيت فرزند است و اين خلق و خو شايد از تجربه سالهاي دراز اشتغال او در حرفه «مديريت مالي» نشات ميگيرد و چقدر ظريف اين حس در يگانه دختر او نيز تجلي يافته، به طوري كه هر گاه دختر را ببيني، حضور مادر را در وجود او حس كني، همانند يك روح در دو بدن! مادري مدبر و مديري قابل هم در محيط كار و هم در محيط خانه.
از نوهها كه صحبت ميكند، نسيم عشق از نگاهش ميوزد و هر آنچه حرص خوردنها و نارضايتي از فيلمنامههاي به اصطلاح خودش «پوچ و مسخره» است با خود برداشته و ميبرد ... و اندك زماني كار و سختيهاي كار را فراموش ميكند ...! و بعد از چند ثانيه دوباره مريم امير جلالي قبلي ميشود و با افسوس آهي ميكشد و ميگويد: « اصالت و ريشه فرهنگ ما كمكم با اين فيلمهاي مسخره و شكلكها از بين خواهد رفت» و بعد تاكيد ميكند: «بارها تصميم گرفتم كه ديگه از بازي و هنرپيشگي دست بكشم ...»
«رك گويي» زيباترين و دوستداشتنيترين صفت اوست، طوري كه هر گفتهاش را باور ميكني و ايمان ميآوري كه از روي صداقت، عقد كلام ميكند و شايد به خاطر همين هم هست كه برخلاف بسياري از هنرپيشهها جلوي دوربين «بازي» نميكند. بلكه عكسالعمل واقعي و احساس حقيقي خود را در آن لحظه بروز ميدهد؛ زيرا مريم امير جلالي «نقش بازي كردن» را بلد نيست چون هميشه عادت كرده كه خودش باشد، خود حقيقي و واقعياش.
بدون شك اگر درگيريهاي كاري نبود، ورزش همدم هر روزه او ميشد هر چند كه همين حالا هم در خلال كارها گاهي دلي به دريا زده و از دنياي پر استرس و شلوغ صحنه و فيلمبرداري گريزي به سوي دنياي آرام سبزه و چمنها زده و دقايقي را دور از هياهوهاي روزمرگي، ميدود...
برخلاف آنچه تصور ميشود، مريم اميرجلالي همانند ساير هنرپيشگان اهل تماشاي فيلم و دنياي سينما نيست چون اصلا با باورهاي اخلاقي او همخواني ندارد، كتاب و كتابخواني، با چارچوبهاي عقايدش بيشتر عجين است و مطمئنا اگر فرصتي پيدا كند ترجيح ميدهد آن را با مطالعه كتابهاي «تاريخي» مزين كند...
از ميان رنگها، مشكي را رنگ عشق ميداند و در ميان غذاها Fast Food را مظهر انحطاط فرهنگ غذايي ايرانيان.
عاشق زندگي در روستاست، آرامش و لطافت آنجا را به هيچ وجه با آب و رنگ بيمحتواي شهرهاي بزرگ قابل قياس نميداند.
بدترين خاطره او كه با به يادآوردن آن، غم در نگاهش آشيانه ميكند، آغاز دوران غربت و تنهايياش در سوئيس است، زماني كه 16 سال بيشتر نداشت به همين علت بهترين خاطرهاش نيز در 2 سال بعداز آن نقش ميبندد يعني پايان دوران تحصيل، زماني كه سوار هواپيما بود و نگاهش از پشت شيشه، چراغهاي روشن خانهها را ميشمرد تا بلكه چراغ روشن خانه پدري را بيابد!! و از آن بالا چهره مهربان مادر و نگاه خندان پدر را نظارهگر باشد.
از او خواستيم كه پرده از راز جواني و شادابي خود بردارد و او با سخاوت چون مادري مهربان و دلسوز، تجربيات با ارزش خود را در اختيارمان گذاشت، از توجه ويژهاي كه به سلامتي دارد و از پرهيزش از تفريحات ناسالم، سيگار و...
و در آخر نصيحتي زيبا نثار «عروس خانمهاي جوان» داشت: كه لذت و «گرماي» پخت يك فسنجان جا افتاده را در آشپزخانه منزل هرگز با «سرماي» بيروح سفارش 2 پرس غذاي حاضري عوض نكنند.
به نظر شما نقش تغذيه در حفظ سلامت مردم چيست؟
نقش بسيار مهم و بزرگي دارد، براي مثال، خود من گاهي وقتها به جاي شام فقط سيب ميخورم و در آن شب، موقع خواب، بسيار راحت وسبك ميخوابم ولي وقتي سنگين ميخورم راحت نميخوابم، بنابراين تغذيه بر سلامت افراد خيلي موثر است.
به نظر شما چقدر مردم ما به اين اصول پايبندند؟
به هيچوجه! اصلا رعايت نميكنند، بيشتر مردم علاقهمند به غذاهاي آماده و حاضري هستند مثل پيتزا، چيپس و سوسيس و ...
خانم امير جلالي، صبحانه شما معمولا از چه اجزايي تشكيل شده؟
چون اغلب تنها هستم، صبحانه نميخورم؛ فقط مواقعي كه درسفر يا مهماني هستم صبحانه ميخورم؛ بقيه اوقات فقط به يك ليوان چاي يا نسكافه همراه با يك خرما يا يك قاشق عسل بسنده ميكنم.
اصولا اهل لبنيات هستيد؟
همراه با ناهار و شام ماست پرچرب ميخورم؛ هر روز يك بطري دوغ حاضري هم ميخورم ولي شير زياد نميخورم.
در ميان وعده ساعت 10 چه ميل ميفرماييد؟
اگر خانه باشم چيزي نميخورم ولي اگر جايي باشم مثلا مهماني، شايد ميوه يا هر خوراكي ديگري كه باشد، بخورم.
چقدر در هفته تخممرغ ميخوريد؟
خيلي كم، گاهي اوقات براي شام تخممرغ آب پز ميخورم.
خانم اميرجلالي، معمولا براي ناهار چه ميل ميفرماييد؟
مدتي است كه تصميم گرفتهام لاغر شوم لذا برنج را با تمام علاقهاي كه دارم، قطع كردهام.
بنابراين فقط خورشت بدون برنج يا خوراك ميخورم همراه با نان جو.
اهل رستوران رفتن هستيد؟
در مورد غذاهاي فوري، هرگز! ولي گاهي ديزيسرا ميروم يا چلوكباب حاضري ميخورم.
ميانهتان با ميوه چطور است؟
هر شب يك سيب ميخورم، ولي در طي روز معمولا ميوه نميخورم.
همراه با غذا، سالاد يا سبزي خوردن ميل ميفرماييد؟
بيشتر سبزي خوردن ميخورم؛ گاهي هم سالاد مخلوط پروتئينه (شامل تن ماهي و ذرت و...) به جاي شام ميخورم؛ سبزيجات آب پز هم زياد ميخورم ، گاهي هم سالاد همراه با غذا ميخورم؛ همراه با سركه و روغن زيتون.
معمولا چه نوع گوشتي ميخوريد؟
گوشت قرمز را خيلي دوست دارم و هر روز ميخورم؛ گاهي هم مرغ ميخورم.
چقدر در هفته ماهي ميل ميفرماييد؟
1 بار در هفته ماهي قزلآلا ميخورم.
چگونه ماهي را طبخ ميكنيد؟
آن را درسته با روغن ذرت سرخ ميكنم.
اصولا روش پخت در منزل شما چگونه است؟
عموما غذا را سرخ ميكنم.
روغن مصرفي شما چيست؟
اغلب روغن حيواني.
معمولا به عنوان عصرانه چه ميل ميفرماييد؟
گاهي نان بربري تازه وپنير با سبزي، گاهي هم اصلا چيزي نميخورم.
خانم اميرجلالي، معمولا براي شام چه ميل ميفرماييد؟
غذاهاي ساده مثل كدو و پياز داغ يا ماست و نان جو، گاهي هم نان و پنير و گردو.
آيا عادت به مصرف نمك زياد داريد؟
چون فشارم پايين است به خوراكيها نمك اضافه ميكنم مثلا به گردو؛ ولي غذا را طوري ميپزم كه احتياج به اضافه كردن نمك بعد از پخت، نداشته باشد.
ميانه شما با نوشابههاي گازدار و كولا چگونه است؟
اصلا آنها را دوست ندارم و نميخورم.
خانم اميرجلالي، اگر نوههاي شما به منزلتان بيايند و از شما تقاضاي چيپس و پفك و... بكنند، به آنها ميدهيد؟
ابدا، من اصلا از اين خوراكيها نميخرم و در خانه ما خبري از اين جور چيزها نيست.
خوراكيهاي سنتي مثل برگه و انجير و... چطور؟
چرا، اصلا خود من برگه زردآلو و آلبالوخشك و... درست ميكنم، در ضمن گردو و پسته و بادام هم ميخرم.
چقدر در روز ورزش ميكنيد؟
تا زماني كه درگير فيلبمرداري نباشم، هر روز پيادهروي ميكنم ولي مواقع كار، اصلا وقتم دست خودم نيست.
مشكل خاص گوارشي يا مشكل چربي يا فشارخون نداريد؟
خير، فقط كمي چربي خونم بالاست.
چقدر در روز ميخوابيد؟
از 12:30 شب تا 7 صبح.
در روز چقدر مايعات ميخوريد؟
8-7 ليوان آب به همراه ليموترش در طي روز ميخورم، ولي همراه غذا آب نميخورم.
به نظر شما نقش رسانههاي گروهي مثل تلويزيون يا نشريات در ترويج فرهنگ صحيح تغذيهاي چيست؟
اگر صحيح عمل كنند، فوقالعاده ميتوانند موفق باشند و بهتر است تبليغ غذاي سنتي بيشتر شود كه مردم كمتر سراغ غذاهاي فوري بروند. به عقيده من تاثير مجله بيشتر از تلويزيون است؛ چون افراد، مجله را در خلوت خود عميقا ميخوانند پس بيشتر اثرگذار است و در ذهن حك ميشود، ولي تبليغ در تلويزيون گذراست.
****
با مروري بر عادات تغذيهاي خانم اميرجلالي ميبينيم كه ايشان بسياري از نكات تغذيهاي را به خوبي رعايت ميكنند ولي در بعضي موارد بهتر است كه توجه بيشتري كنند.
ايشان ذكر كردند كه معمولا صبحانه نميخورند؛ البته اين عادت، براي سلامت و كارايي روزانه ايشان مناسب نيست زيرا با نخوردن صبحانه انرژي لازم براي فعاليتهاي فكري و جسمي روزانه را نخواهند داشت.
عدم تمايل به خوردن ميوه در اوقاتي كه تنها در خانه هستند نيز از موارد ناصحيح تغذيه ايشان است زيرا اصولا همه افراد بايد مواد غذايي لازم براي بدن خود را به طور روزمره دريافت كنند چه در مواردي كه تنها هستند و چه در مواردي كه با جمع هستند؛ در ضمن بهتر است ايشان مصرف شير را نيز در خود افزايش دهند و با توجه به اينكه كمي چربي خون بالا دارند توصيه ميشود از ماست پرچرب استفاده نكنند و عادت به سرخ كردن غذاها را نيز كمكم كنار بگذارند؛ مسلما تحمل غذاهاي غيرسرخ شده به عواقب مثبت و سلامتي بخش آن ميارزد! (البته در بعضي موارد، تفت دادن جزئي موردي ندارد ولي عادت هميشگي به سرخ كردن مسلما براي سلامتي بدن مضر است) و پيشنهاد ديگر ما اين است كه با توجه به اضافه وزني كه دارند و همينطور سن و مشكل چربي خون، عادت به مصرف روغن حيواني را نيز كمي كمتر كنند (البته اين توصيه به جز افراد مسن، به همه گروههاي سني و با هر وزني ميشود).
اينكه ايشان از غذاهاي فوري، چيپس، سوسيس و كالباس متنفر هستند بسيار قابل تقدير است و از نكات مثبت تغذيهاي و همينطور اخلاقي ايشان است كه خوراكيهاي سنتي مثل برگه زردآلو و آلبالو خشكه و مغزها (پسته و بادام) را در اختيار نوهها قرار ميدهند، رفتاري كه بسياري از افراد متاسفانه به آن پايبند نيستند؛ عادت نداشتن به مصرف نوشابهها نيز رفتاري قابل تحسين در ايشان است. اگر به جاي مصرف روزانه گوشت قرمز، ايشان سعي كنند كه بيشتر گوشت سفيد (مرغ يا ماهي) ميل كنند مناسبتر خواهد بود.
و در آخر، لازم به ذكر است كه اگرچه خانم اميرجلالي بحمدالله مشكل فشارخون بالا ندارند، ولي اين بدان معني نيست كه ايشان به خوراكيها لزوما نمك پاشيده و ميل كنند، به هر حال در هر سن و با هر شرايطي كه باشيم بهتر است نمك كمي مصرف كنيم.
خانم امير جلالي چه بخورند و به چه ميزان؟
ارزيابي وضعيت تغذيهاي
سن: 60 سال
وزن: 89 كيلوگرم
قد: