در شماره گذشته درخصوص موفقيت كشور كانادا در اجراي سيستم پزشك خانواده بحث شد در اين شماره نيز پيرو مطالب پيش نظام سلامت در دو كشورانگلستان و آلمان مورد بررسي قرار خواهند گرفت.
نظام سلامت در كشور انگلستان
انگليس از سال 1942 داراي يك سيستم درمان جامع ملي است كه از طريق درآمدهاي مالياتي، تامين مالي شده و به وسيله يك بخش خصوصي كوچك و مستقل همراهي ميشود. عمده درآمد نظام از طريق ماليات بيمهاي است. درآمد مذكور در اختيار پرداختكنندگان شامل وزارت بهداشت و درمان، كميتههاي پزشك خانواده و ادارات محلي قرار ميگیرد. سیستم مورد نظر داراي سه سطح خدمات پزشكي خانواده، خدمات ادارات بهداشتي محلي و خدمات بيمارستاني است. خدمات بهداشتي و درماني خانوادهها، از طريق ارايهدهندگان مستقل عرضه ميشود. خدمات بهداشت و درمان جامعه و بستري نيز از طريق بيمارستانهاي عمومي و بهوسيله افراد حقوقبگير ارايه ميشود. يك بخش كوچكتر اما در حال رشد مراقبتهاي بهداشتي و درماني نيز وجود دارد كه تامين مالي آن، به وسيله پرداخت مستقيم و نيز از طريق بيمه خصوصي در چارچوب مدل ميزان خدمات صورت ميپذيرد.
نحوه ارايه خدمات
در این کشور، خدمات به دو دسته فوری (اورژانس) و غیرفوری تقسیم میشوند. مدیریت ارایه خدمات غیرفوری در نظام کشور انگلستان با پزشکان خانواده است. خدمات غیرفوری اولا شامل تجویز دارو، ثانیا ارایه خدمات اولیه مانند واکسیناسیون در مطب پزشک عمومی و نهایتا تصمیم برای ارجاع بیمار برای دریافت خدمات بیمارستانی، بستری، تخصصی و فوقتخصصی توسط سایر گروه درمانی است. مهمترين ركن نظام ارجاع در اين كشور پزشكان عمومي هستند. بيماران تماس زيادي با پزشكان متخصص ندارند و تنها وسيله مراجعه به اين دسته از پزشكان از طريق پزشكان عمومي است. پزشكان عمومي همراه منشي مطب، پرستاران (يك يا دو نفر)، ماماها و مددكاران اجتماعي يك تيم كاري را در محل طبابت پزشك تشكيل ميدهند. گرچه بخش خصوصي از نظام مالي مجزايي برخوردار است وليكن عمدتا در درون سيستم ارجاع، فعاليت ميكند. پس از اينكه بيمار با پزشك عمومي خود تماس گرفت و به پزشك متخصص معرفي شد، پزشك متخصص يا او را به مراكز خصوصي معرفي ميكند و يا در بخش تختهاي خصوصي بيمارستان خود بستري ميكند كه در هر دو حالت پس از انجام مراقبتها بيمار بار ديگر به پزشك عمومي دعوت داده ميشود.
هزينههاي مالي بيمار
هزينههاي مالي بيمار نيز مستقيما توسط شركتهاي بيمه خصوصي به خود وي پرداخت ميشود. در سال 1989 يك رفرم با نام طرح كاغذ سفيد در نظام بهداشتي و درماني كشور انگليس شكل گرفت. گرچه اصول اوليه سيستم نظام خدمات بهداشتي و درماني ملي بهويژه نحوه تامين مالي آن تغييرات عمدهاي نكرد ولي در مالكيت مراكز درماني و نحوه عملكرد پزشكان تغييراتي عمده حاصل شد. پس از رفرم 1989 گسترش بخش خصوصي تشديد شد و بيمارستانها و مراكز بهداشتي و درماني از شكل انحصاري خارج شدند و به مدل قراردادي نزديكتر شدند. در سيستم انحصاري خريدار و ارايهدهنده خدمت منحصرا يك سازمان است (مثل بيمه يا دولت) و در سيستم قراردادي بين خريدار و ارايهدهنده خدمت قرارداد منعقد ميشود. همچنین مسوولیتهای مالی خدمات غیرفوری نیز به صورت فزایندهای به پزشکان خانواده واگذار شد. با گسترش بخش خصوصي، شركتهاي بيمه خصوصي نيز گسترش يافتهاند و به پزشكان عمومي اجازه داده شد كه صاحب بخشي از بيمارستان باشند. به تمام بيمارستانها و مراكز درماني نيز اجازه داده شد كه از اصول بازاريابي براي جذب مصرفكننده استفاده كنند.
نظام سلامت در كشور آلمان
این نظام بر اساس تامین اجتماعی است که در آن گسترهای از سازمانهای بیمهگر وجود دارد که از لحاظ سازمانی مستقل از فراهمآورندگان مراقبتهای بهداشتی هستند؛ صندوقهای بیمه در حقیقت بخشی از بیمههای اجتماعی هستند. هزینههای سرمایهای عموما توسط دولت تامین میشود. منبع درآمد نظام عموما از طریق مالیاتهای عمومی، مالیات بیمهای و حق بیمههای خصوصی و عمومی است. شرکت بیمهگر خصوصی به صورت کارانه هزینههای بیمارستانهای خصوصی و انتفاعی و همچنین پزشکان خود را پرداخت میکنند. هر شهروند آلمانی موظف به داشتن نوعی بیمه است و در حدود 90 درصد مردم آلمان تحت پوشش صندوقهای بیمه هستند. حق بیمه درصد مشخصی از حقوق و دستمزد ناخالص است. کل مبلغ حق بیمه بهطور یکسان بین کارگر و کارفرما تقسیم میشود و همچنین افراد غیرشاغل نظیر بازنشستگان، کشاورزان، ازکارافتادگان و دانشآموزان نیز تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند. بیماران تنها بخش کوچکی از هزینه را در نظام بیمهای پرداخت میکنند.
بودجه مراكز درماني
سه نوع بیمارستان اصلی در این کشور وجود دارد. بیمارستانهای عمومی که در کنترل دولت هستند، بیمارستانهای غیرانتفاعی محلی که تحت کنترل دولتهای محلی هستند و بیمارستانهای خصوصی که سرمایه آن عموما توسط پزشکان تامین میشود. بیمارستانهای آلمان از دو نوع بودجه استفاده میکنند. بودجه جاری در اکثر موارد توسط صندوقهای بیمه و در مواردی توسط بیمههای خصوصی تامین میشود. بودجه عمرانی نیز با کمک و یا توسط کمکهای انساندوستانه پرداخت میشود. در این نظام امکان انتخاب خدماتدهنده بهداشتی وجود دارد. بیماران آزادند تا به پزشکان عمومی یا متخصص برای درمان مراجعه کنند و براساس سیستم ارجاع، دستیابی بیماران به بیمارستان تنها از طریق پزشکان مطبدار صورت میگیرد.
خدمات
بیماران از خدمات مختلف از قبیل پیشگیری، زایمان، سرپايی، دندانپزشکی، بیمارستانی، توانبخشی و... استفاده میکنند. (خانههای پرستاری برای سالمندان از پوشش نظام بیمهای خارج است). بین خدمات سرپايی (مطبها) و خدمات بستری (بیمارستانها) تمایز کلی وجود دارد. بیمارستانها خدمات سرپايی انجام نمیدهند، بنابراین عمده پزشکان در محل کار خود تجهیزات مربوط به خدمات سرپايی را فراهم کردهاند. کارگرانی که درآمد آنها از حد معینی پايينتر است حق انتخاب ندارند و موظف به عضویت در یکی از صندوقهای بیمه هستند ولی کارگران با درآمد بالاتر از سقف معین و خویشفرمایان میتوانند یکی از دو نوع بیمه صندوق یا خصوصی را به میل خود انتخاب کنند. هر پزشک واجد شرایطی که بخواهد همکاری خود را با یکی از صندوقها آغاز کند باید جزو انجمن پزشکان صندوق باشد. این انجمنها نقش مهمی در بازپرداخت هزینههای جراحی دارند. در مورد پزشکانی که حقوق ثابت ندارند و مسئول خدمات سرپايی هستند ابتدا از سوی صندوقها بودجه عمومی انجمنهای پزشکی پرداخت میشود و سپس این انجمنها حق پزشکان را به صورت کارانه پرداخت میکنند.
ادامه دارد...