مترجم : اعظم اسلامی مجد
تحریریه زندگی آنلاین : فرزندآوری، تاثیرات روانی و فیزیکی خوبی به همراه دارد. پزشکان و روانشناسان بر این باورند که اگر این پروسه در دهه سی از زندگی زنان اتفاق بیفتد، بسیار هم بهتر است. تحقیقات به عمل آمده نشان میدهند که بچهدار شدن در سنین پایین، به علت وجود برخی مشکلات بیشتر، باعث میشود که پدر و مادر از این اتفاق مهم زندگیشان لذت کافی نبرند، مثلا در سنین پایین بیشتر دچار مشکلات مالی و نوسانات خلقی هستند. یک مادر بسیار جوان با فرزندآوری دچار نوعی حس افسردگی میشود. ممکن است در زندگی با کمبودهای مالی دچار باشد و همسر و شریک کمسن و سال او توان برآورده کردن آنها را نداشته باشد. در عوض در سنین کمی بالاتر، نوعی ثبات در زندگی حاکم میشود که این ثبات فقط محدود به شرایط مالی نیست، بلکه ثبات روانی و رفتاری را نیز در بر میگیرد. فرزندآوری گذشته از مساله و موضوع زمان آن، مزایای زیادی دارد. قدیمیترین و کلاسیکترین دلیل آن، این است که در آینده و در ایام پیری کسی را داشته باشیم که هوای ما را داشته باشد و نگذارد تنها بمانیم. برخی از دلایل این کار واضح و روشن است و برخی دیگر در لایههای اصلی پنهان هستند و ممکن است به نظر همه نرسند. از دلایل اصلی فرزندآوری میتوان به این موارد اشاره کرد:
بیشتربخوانید:
چگونه باید برای پدر شدن آماده شد؟
برای دوران پیری و کهنسالی خود کسی را دارید که مراقبتان است و حداقل گاهی به دیدارتان میآید
در واقع پایهها و ستونهای محکمتری را برای آینده تصور میکنید.
با فرزند، یک خانواده را تشکیل میدهید
در واقع شبیه یک تیم میشوید. فضای محیط خانه، گرمتر میشود. وقتی که فرزندتان را دور یک میز و در کنار هم میبینید، از ته دل احساس رضایت میکنید و با خودتان میگویید که اینها همگی مال من هستند. منظور از این جمله تاکید بر حس مالکیت پدر و مادر بر فرزندانشان نیست، بلکه به این معنی است که این فرزندان و این خانواده بزرگتر در اثر همت و تلاش پدر و مادر پا به عرصه وجود گذاشتهاند، اما فرزندآوری مزایای دیگری هم دارد که شاید کمتر از این دو مورد به آنها فکر کرده باشید. برای مثال:
عشق ورزیدن و دلبستگی واقعی را تجربه میکنید
صدایتان را برای او نازک یا کلفت میکنید. خود را در نقش مثلا یک حیوان میبرید و سعی میکنید او را بخندانید. این خندهها و صداهای دلنشین او، شما را ترغیب میکنند که باز هم با همین لحن، شادیآفرین باشید. گاهی برایش لالایی یا آواز و یا ترانههایی که بلد هستید را میخوانید و همه اینها به شما حس زیبای دلبستگی، عشق ورزیدن، ستودن و دوست داشتن به حد اعلا را میدهند.
این حس با احساسات دیگرتان قابل قیاس نیست و آرامشی که ایجاد میکند، به عمق روح و جانتان نفوذ میکند. فرقی ندارد که در جایگاه پدر هستید یا مادر، در هر صورت هر دو به شکلی کاملا فردی این حس فوقالعاده را تجربه میکنید و موجودی را صمیمانه دوست میدارید که از جنس خودتان و از هر کسی در این دنیا به شما نزدیکتر است.
بیشتربخوانید:
آمار بچهدار شدن پدربزرگ و مادربزرگها
احساس متعلق بودن میکنید
در ابتدا (ماههای نخست) دچار کمخوابی میشوید، خیلی از کارها و برنامههای قبلی خود را نمیتوانید داشته باشید، مثلا در مهمانیها شرکت کنید، تا دیروقت بیدار بمانید و کتاب بخوانید یا فیلم ببینید، اما به زودی روزهای سخت ابتدایی به پایان میرسند و زندگی به روال راحتتری برمیگردد. در واقع نوعی گروه ایجاد میشود که اعضای آن با هم صمیمی هستند و به هم احساس تعلق دارند. کودکتان که کمی بزرگتر میشود، برایش کتاب میخوانید، او را به موزه و یا پارک و بسیاری جاهای دیگر میبرید. با او بازی میکنید و ناگاه به خود میآیید و متوجه میشوید که اسم خیلی از شخصیتهای کارتونی را میدانید، حتی خیاطی یا بافتنی یاد گرفتهاید و اینها همه لذتبخش هستند و به شما و فرزندتان احساس متعلق بودن میدهند.
دوستان جدید پیدا میکنید
بعد از تمام شدن دوران دبیرستان و دانشگاه، دیگر شرایط چندانی برای دوست پیدا کردن و رابطه برقرار کردن با آدمهای جدید با دغدغهای مشترک، را نداشتهاید، ولی با تولد فرزندتان این امکان فراهم میشود و شما احساس میکنید درهای جدیدی به روی چشم شما گشوده شدهاند. با فرزندآوری، وارد محیطها و فضاهای دیگری میشوید. آدمهایی را میبینید که آنها هم مثل شما فرزند دارند. کودکتان که وارد محیط مدرسه میشود، فعالیتهای شما نیز بیشتر شده و در کنار آن ارتباطاتتان هم گستردهتر میشوند.
قلبتان رقیق میشود
مادر شدن و یا پدر شدن قلب شما را رقیق میکند. دیگر میتوانید احساس پدر و مادرهای دیگر را نسبت به اولادشان درک کنید. وقتی که گریه کودکی را میبینید، نسبت به صدای گریه ابراز ناخوشایندی و انزجار نمیکنید، بلکه حتی کمک میکنید که آن کودک آرام شود. شما بیشتر درک میکنید، نرمتر میشوید و احساس میکنید که باید تلاش کنید دنیا را جای بهتری برای کودکان کنید. زاویه دید شما بسیار تغییر میکند و اینها همه نشان میدهند که شما مثل غنچهای بودهاید که با فرزندآوری شکوفا شدهاید و به ثمر رسیدهاید.
در کارهای خود برنامهریزتر و دقیقتر میشوید
میدانید که به مسئولیتهایتان، وظایف دیگری نیز اضافه شدهاند. بعضی روزها از صبح برای کارهای خود برنامهریزی میکنید. باشگاه، فروشگاه، ناهار، چرت، کارهای مدرسه و ... . به همین ترتیب سعی میکنید از وقت و زمان خود استفاده بهتری کنید و دقیقتر پیش بروید و تا جایی که میشود، وقت خود را بیهوده هدر ندهید.
به چیزهایی که مهمتر هستند اهمیت میدهید و موضوعات بیاهمیت را کنار میگذارید
ممکن است برای مدتی شرایط خانه و زندگیتان تغییراتی کند که دلخواهتان نیست، ولی همین شرایط باعث میشود که حرکتی کنید و خود را از شر چیزهایی که در زندگیتان نقشی هم نداشتند و اضافی بودند، رها کنید. شما چیزهای مهمتر را حفظ میکنید و قدر آنها را بیشتر میدانید. شاید قبلا توقع بیشتری از دیگران داشتید، ولی در این برهه از زندگی یاد میگیرید که سطح توقعات خود را پایین بیاورید تا بتوانید زندگی آرامتری را تجربه کنید.
بدنتان بهتر میشود
همزمان که سعی میکنید مراقب خودتان باشید، مراقبت فرد دیگر را نیز به عهده دارید. صبورتر میشوید و بدنتان را دوست دارید، چرا که توانستید در بدن خود آن موجود دوستداشتنی را بزرگ کنید و به دنیا بیاورید و این بدن به شما جذابیت بیشتری میدهد (مختص مادرها).
بیشتربخوانید:
مردان تا چند سالگی بچه دار میشوند؟
کودکان باعث میشوند که بیشتر از خانه خارج شوید
داشتن فرزند، تجربهای بسیار بالا و ارزشمند است. با او ارتباط بیشتری با دنیای بیرون برقرار میکنید. از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید، پارک بروید، با دیگران ارتباط برقرار کنید و بیشتر حرف بزنید و این موارد هم به تفریح کردن شما و هم به تفریح کردن فرزندتان میانجامد.
احساس میکنید موثرتر و مفیدتر هستید
پدر و مادر خوب بودن حس خوبی دارد. مفید بودن، به درد خوردن، ارزشمند بودن و ... . در این رابطه این احساسات خوب را تجربه میکنید. احساس قدرت بیشتری میکنید و اطمینان دارید وجودتان برای کسی یا کسانی در این دنیا بسیار ارزشمند است. میزان انعطافپذیریتان بیشتر میشود و در نهایت یاد میگیرید از همه چیز بیشترین و بهترین استفاده را کنید. کودکان به ما کمک میکنند تا نگاه بهتری به زندگی داشته باشیم. با آنها است که در مییابیم چه چیزهایی در واقع با اهمیتتر بودهاند و چه چیزهایی نه، و سعی میکنیم با سختکوشی بیشتر شرایط بهتری را برای زندگی فراهم کنیم و این خود بالاترین انگیزه است برای رشد و پیشرفتمان.