رسول صفائی
گر طبیبانه بیائی بسر بالینم بدو عالم ندهم لذت بیماری را
به پزشکان دردشناس، ایثارگر و فداکاری که همواره در راه بازگشت سلامت بیماران تلاش روزافزون دارند و تمامی نیروی خویش را برای خدمت به بیماران صرف میکنند، بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک را تهنیت میگویم.
پیش روی نگارنده، دفتر روزشماری که از سوی یکی از دوستانم هدیه شده، گشوده است و روز اول شهریور، که روز پزشک و روز بزرگداشت ابوعلی سینا را هشدار میدهد خودنمائی میکند و آنگونه که چند سالی است متداول شده پائین هر صفحه از روزشمارها را با بیتی از شاعران بلند پایه زبان و ادب سرزمینمان زینت بخشیدهاند.
این دو بیت که به راستی برازنده مقام بلند پزشکان است با خط خوش نستعلیق شاید به مناسبت این روز مبارک چاپ کردهاند.
ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
کلک توبارک الله بر ملک و دین گشاده
صد چشمه آب حیوان از قطرهای سیاهی
البته از این حقیقت هم روی گردان نیستیم که بقراط حکیم گفته است:
سلامتی ناجی است زرین بر سر افراد سالم
که فقط بیماران قادر به تماشای آن هستند
و هرگاه که این تاج زرین از تارک فرد سالمی برداشته شد، زمین و زمان را بدشنام میگیرد که چرا قسمت من چنین بوده؟!
حقیقت دیگری را نیز نمیتوان کتمان کرد که گفتهاند در بین مخلوق هفت میلیاردی کره زمین، هر کس بیمار میشود مقصر خود اوست.
و باز هم اذعان داریم که سلامت و بهداشت و بیماری، رشتههای بهم تنیدهاند و به محض کاستی این، رشد آن دیگری مشهود میشود و تاکنون آنچه بنی نوع بشر در شیوع بیمارها و تزلزل سلامت و محیط زیست خویش به انجام رسانده تنها با دست خود و با اندیشه نابخرد خود شکل داده است.
لیکن این در حالی است که هیچکس با میل باطنی و با قصد قبلی خود به ورطه بیماری گرفتار نمیشود، مگر که جنونی و حادثهای بوقوع بپیوندد.
حال در این شرایط وظایف دشواری برای دستگاههای مربوط و به خصوص پزشکان رقم میخورد که در جهت بازگرداندن سلامت بیماران اقدامات لازم را بعمل بیاورند.
دستورالعملهای سودمند و قوانین رایج در مراکز بهداشتی
دستورالعملهای سودمند و قوانین رایج در مراکز بهداشتی پزشکی، چنانچه به درستی انجام شوند بیتردید به سود بیماران و در جهت پیشگیری و یا درمان آنان بکار برده میشود که جدا از موضوع هزینههای هنگفت و دریافتهای کمر شکن، میتوان به تلاشها و مجاهدتهای پرسنل و مسئولان کادر پزشکی هر دستگاهی بالید و افتخار کرد و امیدوار بود که همه این اقدامات برای درمان هرچه سریعتر بیماران صورت میگیرد.
نگارنده، حیران ماندهام که دستگاههای عریض وطویل بهداشتی درمانی جامعه ما، چرا به هنگام فارغالتحصیلی کادر، بخشها و حوزههای مختلف خود، سوگند نامهای را قرائت نمیکنند که به هنگام اشتغال و درگیری با بیماران دردمند، همواره نکات آن سوگندنامه مد نظرشان باشد و لحظهای از شأن و مقام و حرمت و مسئولیتی که بعهده دارند غافل نگردند.
البته سوگند نامه بقراط که به هنگام فراغت از تحصیل، پزشکان یاد میکنند و به آن متعهد میشوند، که نکات آن سوگندنامه را همواره رعایت کنند، یکی از کارآمدترین و ماندگارترین سوگند نامههای تاریخ بشری است.
لیکن دیگر افرادی که در کادر پزشکی فعالیت میکنند، چنین سوگند نامهای را ندارند.
حال به راستی مگر سوگندنامه پزشکان چه مواردی را متذکر میشود که پزشکان باید خود را بدان ملزم داشته و متعهد میشوند، موارد متنوع و مختلف آنرا پیش نظر داشته باشند؟ آیا براستی متن این سوگندنامه چگونه متنی است؟ «اینست»
اکنون که (بنام خداوند جان و خرد) به شمار پزشکان میپیوندم و به راحتی پرداختن در پیشه پزشکی شایستگی یافتهام با خواستی استوار در پیشگاه ایزدی به خداوند جهان و بهبودی دهنده بیماران و یاری کننده پزشکان سوگند یاد میکنم و روان پاکان و پیامبران را گواه میگیرم که همه زندگانی خود را فدای آدمیان و تندرستی و بهبودی آنان نمایم.
استادان و آموزگاران خود را همچون پدر گرامی و از آنها آنچنان که شایسته و سزاوار است سپاسگزارم بوده و نیز با بیماران و همکارانم رفتاری دوستانه و برادرانه داشته باشم.
در پیشه پزشکی خویش پروردگار دانا را همواره بیاد آرم و در راه پرهیزگاری گام بردارم و نخستین آرمانم نگاهداری تندرستی بیماران و دستگیری از دردمندان و درماندگان و هوده رساندن به آنان باشد.
هرگز روا ندارم که کیش و نژاد و آئینهای کشوری، مرا از رسیدگی به بیماران باز دارد. از آزمندی بپرهیزم و در برابر بزرگی دانش پزشکی، سیم و زر را خوار بدارم و برای نگهداری رازهای بیماران جز در هنگام نیاز پایبند باشم.
هیچگاه به دادن داروهای کشنده و افکننده رویان نپردازم و همیشه برایم زندگی آدمیان از همان نخستین هنگام تا واپسین دمشان ارزشی بلند و بزرگ داشته باشد.
اینک این پیمان را با آزادی و از خود گذشتگی با خدای خویش میبندم و در این راه چشم امیدواریم فقط به درگاه اوست.
و اینک به این حقیقت و به این سئوال میرسیم که اگر تمامی کادر بهداشت و درمان به هنگام فراغت از تحصیل، به نوعی تعهد و پیمان، سوگند یاد میکردند، با بینشی بهتر و عزمی راسختر به انجام وظایفشان نمیپرداختند؟!!
«من این دو حرف نوشتم، چنانکه غیر ندانست»
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی»