مهرنوش رجائی
در لابهلای برگهای تقویم، بعد از گذشتن روزها و ماهها، بالأخره چیزی به شب یلدا یا همان چلهی خودمان نمانده است. شبی كه به قول قدیمیها، با خود هزاران قصه و داستان به همراه دارد كه در طول زمان نهتنها به دست فراموشی سپرده نشده، بلكه حتا از دیرباز تاكنون به عنوان یك آئین كهن، مورد توجه همهی مردم بوده است. شبی كه حتا نامش برای همه، یادآور خاطرات شیرین خانهی مادربزرگها و پدربزرگها در گذشتههاست و گل گفتنها و گل شنیدنها و دور كرسی نشستنها را برای بیشتر افراد تداعی میكند.
شبی كه بهانهی بسیار خوبی است برای تفأل به دیوان حافظ، خواندن شاهنامه، مشاعره، و در كنارش تدارك خوردنیهای پائیزی. البته شب یلدا، در میان هر یك از اقوام مختلف ایرانی، آداب مخصوص به خود دارد و در سراسر ایرانزمین، در این شب انواع تنقلات و خوراكیها، با توجه به نوع فرهنگ و سبك زندگی مردم هر منطقه مصرف میشود. اما انار و هندوانه، از میوههائی است كه هیچوقت از قلم نمیافتند. زیرا در قدیم عدهی زیادی اعتقاد داشتند كه اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر زمستان سرما و بیماری سراغ آنها نخواهد آمد. در آذربایجان، مردم هندوانهی شب چله را- كه چیله قارپوزی میگویند- میخورند و باور دارند كه با خوردن آن، لرز و سوز و سرما بر تنشان بیاثر میشود.
در اردبیل، رسم است كه مردم گندم برشته (قورقا)، هندوانه، مغز گردو، نخودچی و كشمش میخورند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میكنند و معتقدند هركس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمیكند و در زمستان سرما را حس نخواهد كرد. البته «آوكونوس»، یكی دیگر از میوههائی است كه از ازگیل خام در خمرههای مخصوص پر از آب همراه با كمی نمك عمل میآید و بعد از مدتی پخته و آبدار میشود. این میوهی پرورده، در شب یلدا مورد مصرف قرار میگیرد و در اغلب خانههای گیلان، این میوهی خوشمزه، جزو خوردنیهای این شب بهیادماندنی محسوب میشود.
شب یلدای بعضی از شهرستانهای دیگر هم مثل دامغان، اصفهان و روستاهای اطراف آنها، مثل خیلی از شهرهای دیگر، با هندوانه، انار و انگور معنا پیدا میكند. در بعضی از شهرهای دیگر مثل شیراز، در این شب سفرهای كه بیشباهت به سفرهی هفتسین نیست، گسترانده میشود و انواع و اقسام آجیل و تنقلاتی همچون نخودچی، كشمش، حلواشكری، رنگینك و خرما و میوههائی چون انار، به و بخصوص هندوانه، خوراكیهای این شب را تشكیل میدهد. همچنین، در اردبیل و آذربایجان، ماستی را- كه شبیه پنیر درست شده- میبرند و اعتقاد دارند كه خوردن ماست بریده در شب یلدا، بدن را در مقابل سوز و سرمای زمستان مقاوم میكند.
در شهر خمین نیز، كشمشهای سبز به بند كشیده و كدوحلوائی پخته و گندم برشته، از تنقلات اصلی مردم این شهر شمرده میشود. در سنندج، خیلی از مردم برای شب یلدا چند خربزه را ترشی میاندازند و در این شب مورد مصرف قرار میدهند. در محلات نیز، چیدن سفرهای از هفت نوع خوراكی جزو آداب برگزاری این شب است كه با دور هم بودنشان، لطفش را چندین برابر میكنند. اما آنچه بهطور كلی در اكثر شهرها و روستاها باب است،
سفرهای رنگین است كه میوههائی نظیر هندوانه، انار، سیب سرخ، خربزه و خشكبار مانند مثل برگهی هلو و زردآلو، انجیر خشك، كشمش و آجیل شب چله در آن چیده میشود. كه به آجیل «هفت قلم معروف میباشد و شامل پسته، بادام، گردو، نخودچی، انجیر، فندق و باسلق است و با توجه به علایق و سلایق افراد تهیه میشود. بر اساس یك باور قدیمی، مردم با تهیه كردن این خوردنیها، با میوههای تابستانی وداع میكنند و با خوردن خشكبار گرم، به استقبال سرما میروند، یلدا را جشن میگیرند و با طی كردن روزهای سرد زمستان، منتظر باروری، سرسبزی و سرزندگی بهار میمانند.
هر چند كه به قول مادربزرگها، تهیه كردن هر آنچه در شب چله مرسوم است، فقط سنتی است كه با گذشت زمان تغییراتی نیز در آن حاصل شده، اما آنچه كه اصل شب چله را پرمعنا میكند، دور هم جمع شدنها و بودن در كنار پدربزرگها و مادربزرگها و همهی كسانی است كه سن و سالی از آنان گذشته است و حضورشان لطف و صفائی خاص به این شب میدهد. راستی، شما امسال قرار است شب چله را چگونه و كجا بگذرانید؟
در هر حال، فرصت در كنار خانواده بودن را غنیمت بشمرید و شب یلدای خاطرهانگیزی برای خود و خانواده مهیا كنید. اما فقط یك چیز یادتان نرود، با دلی شاد، تفألی به دیوان حافظ بزنید و با قلبی پر از امید، از خداوند مهربان خواستار بهترینها برای خود و دیگران باشید.