ستاره جاوید
تم لباس اقوام ایرانی، گوشت قربانی کهنی است که در چند سال اخیر به دستاویزی تبدیل شده است.
بهخصوص در دو سال اخیر تحرکات و جشنوارههای کوچک و بزرگ متعددی بر مبنای طراحی لباس ایرانی با اقتباس از لباس اقوام ایرانی برگزار شده که خروجی امیدوارکنندهای نداشته و لباس اقوام ایرانی و لباس فولک ایرانی نتوانسته با آن هزار رنگ و هزار نقش و اندیشه دیرینی که در پسزمینه دارد، به جایگاهی که درخور و شایستهاش است تکیه بزند.
به راستی قصه چیست؟
پشت قضیه اینکه هرازگاهی موضوع لباس فولک ایرانی مد جریانات بخش خصوصی و دولتی میشود و هر بخش از ظن خود یار این بخش شده و ناخنکی به این حوزه میزند و میکوشد خود را فعال و متولی این حوزه نشان دهد چیست؟
این نگاه ابزاری که به تم لباس فولک میشود تا کی قرار است جانمایه برخی جشنوارههای فرمالیته و هزینهساز و بیخروجی قرار گیرد؟
چه زمانی قرار است به صورت حرفهای اندیشه لباس فولک ایرانی در تاروپود لباس اجتماع بانوان بنشیند و رنگ و بوی ایرانیبودن خود را جلوهگر كند؟
به راستی لباس اقوام ایرانی در کجای جغرافیای مد ایران ایستاده است و به کدام سو میرود؟ برای یافتن پاسخ به سراغ فعالان این حوزه رفتیم.
در دو سال اخیر تعداد جشنوارههای لباس اقوام ایرانی که اکثراً نام اولین را به همراه دارند، بسیار رشد داشته است.
رشد جشنوارهها و ایجاد فضای کار برای طراحان امیدبخش اما خروجی ضعیف بر بینتیجهبودن جشنوارهها صحه گذاشته است.
سراغ نایبرئیس هیئتمدیره انجمن طراحان لباس و پارچه در ایران رفتیم و پرسیدیم جریان این تحرکات چیست و چرا این موضوع هرازگاهی مد میشود؟
مینو پدرام، طراح لباس، مدرس دانشگاه، نایبرئیس هیئتمدیره انجمن طراحان لباس و پارچه ایران میگوید: در بحث لباس اقوام همیشه همه تأکید داشتند که ما میتوانیم از نقوش و پارچهها و فرهنگی که در لباسهای تاریخی یا سبک و استایلی که در لباسهای اقوام مختلف هست، استفاده کنیم.
در پاسخ به اینکه چرا اکنون بیشتر به آن پرداخته میشود، فکر میکنم در مسئله پوشش بانوان بهخصوص لباس اجتماع، با اینکه طراحان توانستند مقداری تنوع ایجاد کنند اما شاهد نوعی تکرار و تکثیر در آن تنوع هستیم و مجدد طراحان در تلاش هستند که به سبک سنتی-مدرن پیش بروند و از لباس اقوام الهام بگیرند.
دورهای شاهد لباسهایی با الگوبرداری از مد غربی بودیم که خوشبختانه طراحان ایرانیزه کرده بودند اما با تکرار همان تنوع، طراحان به این نتیجه رسیدند که مجدد به لباس اقوام اقبال نشان دهند و از آن استایل برداشت کنند منتها اینکه چقدر در این برداشت، موفق هستند و میتوانند خوشسلیقگی به خرج دهند، بحثی جداست.
من فکر میکنم آن تکرار و تکثیر، سبب اقبال مجدد به موضوع طراحی لباس اقوام ایرانی شده است.
علاوه بر اینها، ما تنوع لباسها و رنگها و نکته مهمتر، پوشیدگی را در لباسهای اقوام ایرانی میبینیم و این سبک، میتواند در عین پوشیدگی پر از رنگ و نقش باشد و جذابیت داشته باشد و به صورت مدرن پیاده شود اما معتقد هستم که احیای این تم و بقای این مسئله خیلی جای کار دارد و تحقیق و پژوهشهای زیادی نیاز دارد و لازم است که اصول درست طراحی لباس توسط طراحان رعایت شود تا محصول نهایی ضمن برخورداری از طراحی، در عین حفظ سنت و فرهنگ، اصالت ایرانی خود را هم داشته باشد.
دیده شده که در برخی از طرحهایی کهتم طراحی بر مبنای لباس اقوام ایرانی را با خود همراه دارند، از پارچههای هندی استفاده میشود البته نه اینکه بد باشد، اما اگر بخواهیم لباس اقوام ایرانی را احیا کنیم، باید بررسیها و پژوهشهای بیشتری انجام شود و معتقدم که هنوز جای کار دارد تا بتوانیم برداشت درستی از این سبک داشته باشیم.
جشنوارههای آماری که در این خصوص برگزار میشود، این تکرار را تکرار میکنند و متأسفانه این حوزه دارد به ابتذال میرود، چون عملاً کاربردی و عملیاتی نمیشود و حاصل کار، تعیینکننده نیست! به نظر شما علت ناکامی جشنوارهها چیست؟
این حوزه باید ساماندهی شود و نیاز به یک کار کارشناسی دارد تا موضوع به دست افرادی سپرده شود که در بحث نوآوری و حتی برگزاری جشنوارهها، انتخابهای درستی انجام دهند و این بخش به سمت درست و صحیح، راهبری شود. اینکه چه بخشی باید متولی امر باشد و ساماندهی را بر عهده بگیرد، مسلماً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کارگروه ساماندهی مد و لباس عهدهدار این مسئله خواهند بود و شکی نیست که ساماندهی، هدایت و راهبری بر عهده این بخش است.
کارگروه خیلی مشغله دارد؟
بله، درست است اما میتواند تفویض اختیار کرده و ساماندهی این بخش را به انجمنها انتقال دهد که اتفاقاً این کار را هم انجام داده است.
بهعنوان مثال ما به عنوان یک انجیاو و یک انجمن صنفی همکاریهای لازم را با کارگروه ساماندهی مد و لباس داریم.
مؤسسات هم میتوانند کمککننده باشند اما چون انجمنها متشکل از صنفها هستند، در این حوزه تخصص بیشتری دارند و میتوانند بیشترین همافزایی را با کارگروه داشته باشند.
اکنون انجمن طراحان پارچه و لباس در اینخصوص چه کرده است؟
در سیاستگذاریهایی که از قبل داشتیم و اکنون هم بیشتر شده و جزء اهداف انجمن هم بوده کارگروهها و کمیتههایی در بحث آموزش و پژوهش راهاندازی کردیم.
بحث لباس اقوام، استارتآپها، مسابقات و جشنوارهها در مرحله طرحنویسی و قالببندی است. من با شما همعقیدهام که موضوع اقوام دچار نگاه ابزاری شده و چون مد شده است که به لباس اقوام بپردازند، این حوزه مهم دچار نوعی ابتذال شده است، اما اگر از زمینه به شکل درست استفاده شود، مشکلی پیش نخواهد آمد و خروجی کار، رضایتبخش خواهد بود.
برای مثال هند، کره و چین جزء کشورهایی هستند که در آیینهای ملی خود از لباسهای ملی و محلی استفاده میکنند و هرگز آن را از بخش طراحی و فرهنگ خود حذف نمیکنند.
این عقبه در فرهنگ و تاریخ ما هم هست و اگر درست استفاده شود، میتواند بسیار ایدهآفرین و مثمرثمر باشد.
به نظر من مهم این است که در این اقتباس، اصول و قواعد طراحی هم بهدرستی استفاده شود؛ یعنی از ابزار هم بهدرستی استفاده کنیم.
اینکه فقط یک تکه پارچه را در قسمتی از لباس یا نقوش در کار پیاده کنیم، مسلماً نمیتواند گزینه درستی باشد و نیز نمیتوان مدعی شد که ما از فرهنگ خود در پوشش استفاده میکنیم.
به نظرم هر کس میخواهد در این حوزه کار کند و باقی بماند، باید حداقل دانشی را از اصول و قواعد طراحی داشته باشد و نقوش را بشناسد، یعنی مجموعه قواعدی را داشته باشد تا خروجی کارش، لباسی باشد که هویت ایرانی دارد و بر اساس مد ایرانی طراحی شده و چشمنواز باشد.
گاهی این ابزار به اندازهای غلط استفاده میشود که شما میبینید با اینکه بسیار تلاش شده، اما چشمنواز نیست و دور از انتظاراتی است که یک لباس مبتنی بر مد ایرانی دارد.
به نظر شما لباس اقوام کجا ایستاده است؟
لباس اقوام ارائه شده در دو سال اخیر را نمیتوانیم معیار قرار دهیم و بگوییم مشخصاً در طراحی لباس ما جایگاهی دارد، ولی امروزه مد تابعی از مد روز دنیاست و آنچه مجبوریم از آن پیروی کنیم این است که سال آینده چه چیزهایی در دنیا مد میشود.
اکنون عصر ارتباطات و استارتاپهاست و ما مجبوریم جهانی فکر کنیم. اما همیشه احساس میکنم ما میتوانیم از شاخه جداگانهای در بحث طراحی لباس با اقتباس از فرهنگ خود و لباسهای فولک، به صورت مدرن استفاده کرده و سبک ایرانی را حفظ کنیم.
مد از چه بخشهایی دنیا را رصد میکنید؟ این رصدی که میفرمایید در بخش دولتی مشخصاً کجاست؟
شاید این اطلاعات به ما نرسد یا دیر برسد، اما با وجود اینترنت و شبکههای مجازی، هرکس میتواند شش ماه یا یک سال آینده را رصد کند، اما اینکه چه کسی و با چه دیدی رصد کند خیلی اهمیت دارد.
مهم این است که رصدکننده، با بررسی مد سال آینده، پیشنهاددهنده ایدههای جدید باشد و خیلی تابع مد نباشد؛ یعنی رصدکنندگان با سنجش و پیشبینی مد پیشرو به پالتی از پیشنهادهای مختلف و جدید برسند و درعینحال که از مد روز دنیا اقتباس گرفته است اما ایرانیزه شده و منطبق با سلیقه ایرانی همراه بوده و نو هم باشد.
چرا موضوع لباس اقوام ایرانی هرازگاهی مد میشود و هر طراحی برمبنای جریان روز، سعی میکند به این حوزه ورود کند؟
تکتم همتی، طراح لباس، در پاسخ میگوید آثار من یونیك است؛ یعنی برای جنسیت طراحی نشده است و دوست دارم لباسی که برای زنان طراحی میکنم، لباسی باشد که زنان در پوشش آن قوی و مردانه به نظر برسند؛ شاید این مخالف عقاید فمینیستها باشد اما من الگوی لباسهایم را از لباس مردان عشایر اقتباس میکنم و باور دارم که لباس اقوام ایرانی زمینهای قوی برای کار دارد.
من حس میکنم وقتی اسم لباسهای سنتی و محلی میآید، دولت، وزارت ارشاد و بنیاد ملی مد کمکهای خوبی به طراحان میکند و هرازگاهی میبینید که در کاخ سعدآباد یا نیاوران مجموعههایی از لباسهای اقوام ارائه میشود. این انگیزه خوبی برای طراح ایجاد میکند؛ زیرا او با خود میگوید من بودجه میگیرم و کار میکنم یا موفق میشوم یا نمیشوم.
در هفتههای فرهنگی کشورها، ایران هم دوست دارد عرض اندام کند و خودی نشان دهد به همین دلیل لباسهایی که در این هفتهها ارائه میشود، یکسری لباسهای سنتی است و تعداد معدودی از طراحان لباس هستند که با لباسهایشان به همه جای دنیا میروند.
من نوعی خیلی پولدار نیستم که آثارم را در آلمان، ایتالیا و فرانسه معرفی کنم اما اگر لباس سنتی یا اقوام کار کنم احتمال اینکه دولت حمایتم کند، وجود دارد و همین جلب حمایت باعث میشود موضوع لباس اقوام پررنگتر شود.
دلیل دوم اینکه لباس اقوام ایرانی در خارج از کشور متقاضی دارد.
برای مثال من مجموعهای کار کردم که پایه تمام مجموعه پارچههای دستبافت جنوب خراسان بود که با تایپوگرافیهای فارسی یکی از استادان بنام ایرانی مزین شده بود.
این مجموعه در ایران استقبال نشد و فروش چندانی نداشت اما در آلمان به فروش رفت.
درست مثل فونت انگلیسی که در ایران متقاضی دارد؛ لباس اقوام هم به همین شکل، در خارج از ایران متقاضی دارد و طراحان دوست دارند در خارج پرزنت شوند.
منبع: روزنامه شرق