پالت رنگی برای بازیگرها
بیشتر بخوانید:
تحلیل پوشش اهالی همگناه؛ رُژ قرمز، موی فِر و بلوند
هر شخصیت فیلم و سریالی، پالت رنگی مخصوص به خودش را دارد که بهنوعی بیانگر ویژگیهای شخصیتی و حالات روحی و روانی اوست و ازطرفی خود فیلم یا سریال نیز یک یا چند رنگ زمینه اصلی دارد که نوع فضای فیلم را در حالتهای مختلف نشان میدهد (که البته این مورد به طراحی صحنه برمیگردد). اما در سریال دل چندان خبری از این موارد نیست و ما توانستیم با ارفاق زیاد، تنها برای سه بازیگر چنین پالتی، آنهم بهصورت محدود، پیدا کنیم که امیدواریم شانسی نباشد.
رستا
بهنظر میرسد که رنگهای اصلی پالت رنگی رستا بیشتر رنگهای خنثی است؛ ازجمله مشکی، خاکستری و رنگهای ترکیبشده با خاکستری که نشان از شرایط روحی و روانی او و غم درونیاش دارد و ازطرفی میتوان آن را به کمحرف بودن و بهنوعی خنثی بودن شخصیت و نشان ندادن احساس در چهرهاش ارتباط داد.
رابی
رابی بیشتر از رنگهایی مثل زرد و آبی استفاده میکند که احتمالا به افسردگی شدید او و درگیری درونیاش با خودش اشاره دارد.
آوا
لباسهایی که آوا میپوشد، بیشتر رنگهای شادی مثل بنفش و قرمز دارد و اگر انتخابش شانسی و سلیقهای نباشد، میتوان نشان از شخصیت پرشور، هیجانی و سخنگوی آوا و تلاشهای متعدد او در سریال باشد.
همیشه و همهجا با استایلهای سوپررسمی
اگر دقت کرده باشید، شخصیتهای سریال دل، حتی در اتاق خوابشان، رفتن به جیگرکی و… لباسهای فوق رسمی برتن دارند؛ مردها همگی با کراوات و جلیقه، زنها با پاشنهبلند و پیراهن مجلسی و میکاپی در حد عروسی. کدام قشر از جامعه در تمامی لحظات زندگیاش، حتی هنگام غم و غصه و در اوج بحران، چنین پوششی دارد؟ درحال حاضر اکسسوریهایی مثل کراوات، حتی در بسیاری از مراسم رسمی نیز استفاده قدیک را ندارند، اما مردان سریال دل با هر لباسی، از کت گرفته تا پیراهن و کاپشن و… کراوات میبندند.
ترکیب رنگ برای عوامل سریال دل، معنا دارد؟
بهنظر میرسد که طراح لباس سریال دل (اگر طراحی داشته باشد و لباسها را کارگردان و همسرش دورهم انتخاب نکرده باشند)، اهمیت چندانی برای ترکیب درست رنگها قائل نیستند. خانوادهای با آن سطح رفاه اجتماعی، به سادهترین اصول ست کردن رنگها آشنا نیستند و مثلا آرش را در شب عروسی، با کت آبی نفتی، جلیقه بژ، پیراهن سفید و کراوات گلگلی میبینیم.
رعایت اصول اندامی
اصول اندامی نیز در طراحی لباس شخصیتها رعایت نمیشود؛ بهطور نمونه اکثر شخصیتهای زن این سریال، خانمهای درشتاندامی هستند که باید لباسشان بهگونهای طراحی شود که بر تنشان بنشیند؛ اما در بسیاری از سکانسها، شما یکتا ناصر را با سرشانه چیندار میبینید که مخصوص افرادی با شانههای کوچک است.
آیا میدانید که با هر اندامی، باید چه لباسی پوشید؟
یا با مانتوی دامنی با دامن کلوش و چیندار که هیکل را بسیار درشتتر نشان میدهد.
یا مهراوه شریفینیا که چهره گرد و گردن کوتاهی دارد، شالش را اکثر مواقع بهگونهای میبندد که صورتش گردتر و گردنش کوتاهتر دیده میشود؛ مثلا گرههای بزرگ کنار گردن یا پهن کردن ادامه شال (آنهم شالهای طرحدار) برروی گردن و شانه.
گویا کارگردان هنوز هم مثل قدیم، بیتوجه به ویژگیهای ظاهری و باطنی شخصیتها فکر میکند که هرچه لباس پفیتر و چیندارتر و طرحدارتر، اشرافیتر.