Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 10 فروردین 1403 - 18:14

5
اسفند
آشنایی با ایده‌های غلط منجر به ازدواج!

آشنایی با ایده‌های غلط منجر به ازدواج!

پسری 35 ساله هستم که مدتی است پدر و مادرم اصرار دارند ازدواج کنم. من تنها فرزند خانواده هستم و والدینم می‌گویند که تو باید زودتر ازدواج کنی و سروسامان بگیری و ما بتوانیم نوه‌ی خود را ببینیم. حتی چندین بار هم برای من به خواستگاری رفته‌اند

محمد رضا دژکام - روان شناس و مشاور خانواده

 

تحریریه زندگی آنلاین : پرسش مراجع:

پسری 35 ساله هستم که مدتی است پدر و مادرم اصرار دارند ازدواج کنم. من تنها فرزند خانواده هستم و والدینم می‌گویند که تو باید زودتر ازدواج کنی و سروسامان بگیری و ما بتوانیم نوه‌ی خود را ببینیم. حتی چندین بار هم برای من به خواستگاری رفته‌اند و خودشان فردی را انتخاب کرده‌اند! ولی من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم. از طرفی هم نمی‌خواهم باعث رنجش خاطر آنان شوم. از شما کمک می‌خواهم که واقعاً باید چه‌کار کنم؟ آیا به حرف آنان گوش دهم یا این‌که خودم به دنبال فرد ایده‌آل باشم؟

فرامرز- اهواز

 

بیشتربخوانید:

آسیب‌های نامزدی طولانی مدت

چرا رابطه های عاشقانه دوام ندارد؟

 

 

پاسخ روان‌شناس:

برادر عزیز! ازدواج همواره یکی از آرزوهای همه‌ی والدین است. به‌هرحال این اتفاق باید شکل بگیرد. ولی مهم‌ این است که گاهی دلایل و باورهای غلط برای این‌که کسی یا کسانی خوشحال شوند، باعث آزردگی خود فرد می‌شود. احترام به پدر و مادر امری واجب و ضروری است و نمی‌توان آن را انکار کرد. این‌که آنان دوست دارند تا شما سروسامان بگیرید و به زندگی خود برسید، نهایت عشق و علاقه‌ی آنان است. اما شاید مقداری اندیشه کردن به شما که می‌خواهید زندگی کنید کمک کند. پس خودتان نیز باید انتخاب کنید. اگر قرار باشد به خاطر بچه‌دار شدن یا به خاطر به دست آوردن دل پدر و مادر به‌رغم میل باطنی و دوست‌نداشتن فردی، صرفاً از روی دلسوزی و ترحم برای خانواده ازدواج کنید، تصور نمی‌کنم کار مناسبی انجام داده باشید. شما باید به آینده‌ی خود بیندیشید و این‌که بحث یک‌عمر زندگی مشترک در میان است و نباید از روی احساس و به خاطر دیگران و برای دیگران ازدواج کنید. توصیه می‌کنم که با والدین خود درنهایت عشق و علاقه صحبت کنید و آنان را متقاعد سازید که می‌خواهید همسرتان را خودتان انتخاب کنید و آنان را نیز توجیه کنید که به فکر ازدواج هستید و به حرف آنان احترام می‌گذارید. یقیناً آن‌ها نیز حرف شمارا خواهند فهمید.

موفق و پیروز باشید.

 

20 دلیل و ایده اشتباه برای ازدواج

سال‌ها امر مشاوره ازدواج و تجربه‌های گوناگون در این مقوله، منجر به این شد تا در این مورد صحبت کنم. یقیناً اکثر جوانان این مرزوبوم، برای ازدواج کردن خود، دلایلی دارند که از دیدگاه خودشان توجیه‌پذیر است.

گاهی اوقات انسان به دلایل متفاوت و برای رهایی از بسیاری مسائل و مشکلات زندگی خصوصی و خارج شدن از وضعیت تجرد دست به انتخاب فردی برای زندگی آینده‌اش می‌زند که این امر نمی‌تواند نجات‌بخش وی باشد.

اما سال‌ها کار مشاوره ازدواج و زناشویی تجربیاتی را برای نگارنده این موضوع در پی داشته که با توجه به موقعیت‌ها و نحوه تصمیم‌گیری جوانان و عدم آگاهی آنان گاهی آن‌چنان آسیبی بر پیکره زندگی‌شان وارد می‌سازد، که آنگاه افسوس و حسرت دیگر سودی ندارد! قصد دارم تا شمارا با دلایل نادرست عاشق شدن و در پی آن ازدواج، آشنا سازم. اساساً ارتباط با یک فرد به دلایل غیرمنطقی و نادرست، یکی از شیوه‌های ایجاد ارتباط ناسالم و غیر ارضا‌کننده است.

 

به‌طورکلی برای ازدواج و عاشق شدن نادرست می‌توان دلایل غیرمنطقی را به شرح زیر نام برد:

1- تحت‌فشار بودن از طرف خانواده، دوستان و آشنایان

بعضی از جوانان نسبت به صحبت‌ها و عقاید اطرافیان از قبیل خانواده، دوستان، آشنایان و غیره بسیار آسیب‌پذیر و شکننده هستند و به خود اجازه می‌دهند که به خاطر آنان رابطه‌ای را به‌اجبار آغاز کنند و یا ادامه دهند، درحالی‌که این رفتار آنان را راضی و خوشحال نمی‌سازد.

باید به این قبیل جوانان توصیه کنم که اگر اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس شما پایین است و یا به‌نوعی بیش‌ازحد تحت تأثیر گفته‌ها و رفتارهای اطرافیان خویش هستید، این احتمال وجود دارد که فقط و تنها به دلیل چیزهایی که دیگران به آن فکر می‌‌‌کنند و نه بر اساس میل و احساس واقعی درونی خود، رابطه‌ای را شروع کنید و یا درنهایت دست به ازدواج بزنید! این یکی از دلایل نادرست برای ازدواج است که اندکی باید روی آن توجه داشته باشید.

 

 بیشتربخوانید:

مردان چگونه به همسرشان ابراز علاقه می کنند؟

با استفاده از قانون جذب همسر مناسب خود را پیدا کنید!

 

 

 

2- ازدواج به دلیل دوری از خانواده و پدر و مادر

وقتی وضعیت در خانه پدری، شوم و اندوه‌بار باشد، ازدواج یک‌راه گریز محسوب می‌شود. تعجبی ندارد که خیلی‌ها این راه گریز را انتخاب می‌کنند. اما معمولاً این مسیری است که شمارا از چاله درآورده و به چاه می‌اندازد! یکی دو سال دیگر در خانه پدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنهاد ازدواج، تن به تأهل دهید، چون آن‌وقت ممکن است شریک زندگی‌تان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.

 

3- ازدواج به دلیل حل مشکل بیکاری

در جامعه‌ی ما بنا به دلایل متعدد، ازجمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل، متأهل بودن فرد است. لذا گاهی این شرایط موجب شکل‌گیری ازدواج در بین جوان‌ها می‌شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب موجب جدایی زوجین می‌گردد.

 

4- ازدواج به دلیل نگرش یک‌جانبه‌ پدر و مادر شما به شخص موردنظر

البته جای تعجب ندارد که والدین شما واقعاً همسر آینده شمارا دوست بدارند! اما دوست داشتن این فرد از سوی آن‌ها دلیل کافی برای مدنظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سال‌های آینده، زمانی که آن‌ها درگذشتند و از میان شما رفتند، شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.

 

5- ازدواج به دلیل بالا رفتن سن

باید بگویم که این طرز نگرش که سن شما از حد مشخص و طبیعی پا فراتر گذاشته و هنوز ازدواج نکرده‌اید، می‌تواند نوعی عامل تحریک‌کننده باشد. البته این‌که شما به چه سنی نگاه می‌کنید و چه سنی در ذهنتان به‌عنوان حدومرز تلقی می‌شود، خود جای تأمل و بررسی بیشتر دارد. چراکه افکار افراد با یکدیگر بسیار متفاوت است پس نمی‌توان یک قانون کلی در نظر گرفت و بر مبنای آن تصور کرد!

یقیناً در ضمیر ناخودآگاه خویش، سنی را به‌عنوان ایده‌آل‌ترین زمان برای ازدواج انتخاب کرده‌اید. این سن ممکن است از زمینه‌های گوناگون مانند: خانواده، سن ازدواج خواهران و یا برادران شما، نشات گرفته باشد. ولی باید نکته‌ای را به شما گوشزد کنم و آن این‌که، در بحث روان‌شناسی، دو نوع سن همیشه مطرح است.

اول: سن شناسنامه‌ای، یعنی هر آنچه در شناسنامه شما به ثبت رسیده است!

دوم: سن عقلانی، یعنی زمانی که شما ازنظر بلوغ روانی – عاطفی و فکری به پختگی روانی رسیده باشید!

 

6 – ازدواج صرفاً به دلیل پول و ثروت

اگر شما شیفته فردی هستید که ثروتمند است و صرفاً به همین دلیل حاضرید با او ازدواج کنید و به دیگر ابعاد توجه نمی‌کنید، نمی‌تواند ملاک مناسبی باشد. البته ازدواج با فردی که هیچ‌چیز از نگاه مادی ندارد نیز قابل‌قبول نیست. پس ایده ازدواج کردن با یک فرد بدون توجه به احساس و عاطفه قلبی و صرفاً از روی نگاه مادی‌گرایانه یقیناً عقلانی نیست و کاملاً اشتباه است.

 

7 – ازدواج به دلیل ترحم و دلسوزی یک فرد

گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و دلایل دیگر است. مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد، مسئولیت زندگی وی ازجمله کار، مسکن و مسائل مادی را می‌پذیرد. چنین انگیزه‌هایی بعد از مدتی کوتاه رو به خاموشی می‌رود و درنهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می‌سازد.

 

8- ازدواج به دلیل احساس تنهایی و دل‌تنگ بودن

در این مقوله باید به نکته‌ای اشاره کنم که حتماً به آن توجه کنید: زمانی که شما احساس تنهایی می‌کنید و تصور می‌نمایید که دل‌تنگی به سراغتان آمده، این احتمال وجود دارد که شما دست به انتخاب یا انتخاب‌های نامعقول و نسنجیده‌ای بزنید و در این شرایط است که در رابطه یا روابطی قرار می‌گیرید که برای شما ارضا‌‌کننده و قابل‌تحمل نیست!

پس توصیه می‌کنم که سعی نمایید بسیار معقولانه و منطقی انتخاب کنید! خود را دست‌کم نگیرید! شما جوانی ارزشمند و دوست‌داشتنی هستید که از هر حیث می‌تواند زندگی ایده‌آلی داشته باشد، پس به خواسته دلتان گوش کنید و عجولانه تصمیم نگیرید!

  بیشتربخوانید:

چگونه باید برای پدر شدن آماده شد؟

 

 

 

9- ازدواج به دلیل خو گرفتن به ارتباط در طی زمان طولانی

هنگامی‌که دو نفر پس از آشنایی، تصمیم به ازدواج با یکدیگر می‌گیرند اشکالی ندارد. اما چه وقت اجبار به دلیل «عادت محض» خطرناک می‌شود؟ زمانی که دو نفر با یکدیگر ازدواج کرده‌اند و بعد از یکدیگر طلاق گرفته‌اند (و به هم عادت کرده‌اند)، تصمیم بگیرند دوباره شانس خودشان را امتحان کنند. مطمئن باشید هرگاه بار نخست کارساز نبوده باشد، بار دوم نیز کارساز نخواهد بود.

 

10 - ازدواج به دلیل عدم توجه به زندگی شخصی خویش

بسیاری از اشخاص (جوانان) گاهی به این خاطر دست به برقراری روابط با دیگران می‌زنند که احساس می‌کنند از کمبود شور، اشتیاق و بی‌هدفی در زندگی خود به ستوه آمده‌اند و به‌جای آن‌که به خویشتن خویش (درون خود) نظری بیفکنند و به دلیل این احساس از درون خود پی ببرند، خود را در آستانه برقراری رابطه عشقی نافرجامی قرار می‌دهند و نام آن را «هدف» می‌گذارند.

مطمئن باشید که چنین روابطی هرگز سرانجام خوشایند و مناسبی در پی نخواهد داشت. بنابراین چون در این قبیل مواقع شما عاشق واقعی او نبوده و نیستید، بلکه به‌نوعی شیفته سرگرمی خود به رابطه‌تان هستید، زمانی که این رابطه پایان می‌گیرد، باز احساس عدم توجه به خود در وجودتان نمایانگر می‌شود.

 

11- فردی که برای رسیدن به شما از همسرش جدا می‌شود

معمولاً این‌گونه ازدواج‌ها زیاد دوام نخواهد آورد و پایه‌ای برای یک رابطه درازمدت نخواهد بود. این سناریو را در نظر بگیرید: فردی که شخصی را می‌یابد که حاضر است به همسر یا نامزد خود خیانت کند، مسلماً رابطه آن‌ها استحکامی نخواهد داشت. زیراکسی که توسط شما به فرد دیگری خیانت کرده، روزی نیز به خود شما خیانت خواهد کرد.

 

12- ازدواج ابزاری برای دستیابی به خواسته‌های دیگر

گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روان‌شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست، بلکه وی وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف دیگر می‌شود. مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی مسائل فرهنگی استرس‌های متعددی را به دنبال داشته باشد. لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن والدین، کاهش شور زندگی و... صورت می‌گیرد. در چنین فضایی، امکان سازگاری با مشکلات زندگی، ضعیف بوده و درنهایت ضریب ریسک این ازدواج‌ها بالا می‌باشد.

 

13 – ازدواج به دلیل دوری از بزرگ شدن

بسیاری از اشخاص (جوانان)، گاهی به این دلیل ازدواج می‌کنند که نه از روی آمادگی روحی و روانی و نه این‌که بخواهند به‌نوعی تنهایی خویش را با فرد دیگری تقسیم کنند، بلکه ازاین‌رو که فردی را وارد زندگی خویش کنند تا از او مراقبت کند! به عبارتی می‌خواهند فردی برای آنان به‌نوعی در نقش یک پدر و یا یک مادر باشد. این نشانه ضعف شخصیتی فرد است که می‌تواند ریشه در دوران کودکی وی داشته باشد. بی‌شک این افراد به دوران کودکی خود بازگشته‌اند و می‌خواهند از این طریق مشکل خویش را حل نمایند، پس این نمی‌تواند قابل قبول باشد.

 

14 – ازدواج صرفاً به دلیل عشق سطحی و زودگذر

گاهی دو نفر چنان علاقه‌ای به یکدیگر پیدا می‌کنند که گمان می‌برند به‌راستی عاشق هم هستند. وقتی هیجان با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمی‌رود، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشته است. صراحت، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه‌ی محکم است احتیاج به زمان دارد. یک آشنایی سریع، هرچقدر هم که هیجان‌آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می‌آورد که به‌آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه می‌شود. به همین دلیل ازدواج‌هایی که در کوتاه‌مدت اتفاق می‌افتند، مخاطراتی را به دنبال خواهند داشت.

 

15- احساس گناه و یاس

احساس ندامت، پشیمانی، گناه و یاس ممکن است برای شروع یک رابطه و یا ادامه آن انگیزه خاص باشد. شما خود را این‌گونه توجیه می‌سازید که این همان عشق است، که من مدت‌ها در پی آن بودم. درحالی‌که واقعیت چیز دیگری است. این احساس، نوعی حس ترحم و دلسوزی به خویشتن خویش است! پس سعی نکنید به‌نوعی تابع احساس شوید!

 

16- ازدواج صرفاً به دلیل پدر و مادر شدن

بدون شک یکی از مهم‌ترین عوامل تحریک‌کننده برای ازدواج این است که فرد، خود را پدر یا مادر ببیند و دوست دارد که صاحب فرزندی شود. اما آیا به این موضوع آگاهی دارید که قادر هستید ازلحاظ تربیتی، عاطفی، اخلاقی و مادی، شرایطی را برای هر چه‌بهتر تربیت شدن فرزندتان فراهم کنید؟ بی‌شک روزگار سپری می‌شود، بچه‌ها بزرگ می‌شوند، ازدواج می‌کنند و به دنبال زندگی خویش می‌روند، آنگاه است که احساس می‌کنید باز شما هستید و تنهایی. پس فردی را انتخاب کنید که فقط در فکر این نباشد که با او صاحب فرزند شوید، بلکه شخصی باشد که در تمام مراحل زندگی پا به‌پای شما گام برمی‌دارد و مونس و همدم واقعی‌تان باشد. فراموش نکنید.

 

17- ازدواج صرفاً به دلیل پایان دادن به دوران نامزدی

دوران نامزدی حداقل شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم می‌آورد. تعدادی از افراد در این دوران تفاوت‌های بسیاری بین خود و فرد مقابل می‌شوند یا در این دوران متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر می‌شوند، اما به‌رغم وقوف به این مسائل، بنا به دلایل فرهنگی ازجمله این‌که به هم خوردن نامزدی را مساوی با بی‌آبرویی و از دست دادن حیثیت خود قلمداد می‌کنند؛ تن به ازدواج می‌دهند. چنین تجاربی در زندگی مشترک، بسیار بحران‌زا بوده و احتمال جدایی زوجین قابل پیش‌بینی است.

 

18 – پر کردن خلأهای عاطفی، احساسی و روانی

باید اذعان داشت که یکی از پیامدها و رهاوردهای اصلی عشق، این است که شمارا به‌نوعی احساس سرور، شادمانی، نشاط و وابستگی می‌رساند. اما زمانی که به‌منظور پر کردن خلأهای احساسی – عاطفی خود از آن استفاده می‌کنید، می‌تواند برای شما آسیب‌رسان باشد.

 

همواره دو مشکل ناشی از خلأ احساسی – عاطفی وجود دارد که عبارت‌اند از:

 شما به دلیل پر کردن خلأهای احساسی – عاطفی خود، و نه به خاطر این‌که فرد ایده‌آلی را یافته‌اید، به این‌گونه روابط تن می‌دهید! 2- گاهی در روابطی که شاید بتواند برای شما قابل قبول باشد، وارد می‌شوید اما تصور و خواسته شما این است که این رابطه، خلأ و یا خلأهای شمارا پر کند.

 

توصیه‌ی روان‌شناسی

اگر احساس می‌کنید که در زندگی‌تان خلأ عاطفی یا احساسی وجود دارد، هیچ فردی بدون توجه به این‌که چقدر هم شمارا دوست دارد، نخواهد توانست خلأ روحی – احساسی‌تان را پر کند.

 

19 – ازدواج صرفاً به دلیل زیبایی ظاهری

اهمیت جذابیت جسمانی به‌عنوان یک عامل مهم در دوستی‌ها و مناسبات اجتماعی، غیرقابل‌انکار است. به نظر می‌رسد افرادی که جذابیت ظاهری دارند، رفتارهای پسندیده‌تر و ویژگی‌های شخصیتی زیبایی هم داشته باشند. به خاطر چنین تصوری، تعداد زیادی از دختران و پسران مجذوب جذابیت جسمانی هم می‌شوند. زمانی که اهمیت این عامل در معیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ می‌شود، ضریب خطرپذیری چنین ازدواج‌هایی نیز به‌طور طبیعی بالا خواهد رفت.

 

20 – میل جنسی

آنچه در این مقوله باید بگویم این است که در بحث میل جنسی، به‌یقین دیگر بحث عاشق شدن و عشق در میانه نیست! بی‌شک شما نسبت به آن فرد، جاذبه شدید جنسی دارید و بس! باور داشته باشید که با میل جنسی، ممکن است به شخص علاقه‌مند و یا وابسته شوید ولی او برای شما چندان جذاب و دوست‌داشتنی نیست!

شما تنها به دنبال فردی هستید که بتوانید با او رابطه جنسی برقرار کنید! پس این دلیل نمی‌تواند ضامن یک ازدواج موفق و معقولانه باشد. اینجاست که باید بگویم، چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.

 

توصیه‌ی روان‌شناس

همیشه یادتان باشد که ازدواج مقوله‌ی مقدس و زیبایی است. پس با باورهای غلط و اشتباه آن را ناپاک نکنیم. یادتان باشد که قلب آدمی فقط یک‌بار عاشق می‌شود و برای کسی می‌تپد! پس برای این احساس قشنگ احترام قائل شوید و هرگز اشتباه نیندیشید. یادتان باشد که برای رسیدن به عاشقانه‌ها بیدار باید بود، درست فکر کرد و از لغزش‌ها و اشتباه‌ها دوری کرد، آن‌هم در مقوله‌ی ازدواج که تولد دوباره‌ی آدمی است. یادتان باشد.

برچسب ها: والدین، ازدواج، انتخاب همسر، طلاق، عشق، رابطه زناشویی، همسر ایده آل، محمد رضا دژکام تعداد بازديد: 264 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز