Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 05:20

12
مرداد
راهکارهای ارتباط مناسب با خانواده همسر

راهکارهای ارتباط مناسب با خانواده همسر

ارتباط نامناسب با خانواده همسر، برخوردهایی که شاید به خاطر سوء تفاهم، منجر به برداشت های غلطی شود.

به گزارش فارس شیرینی وصال، روز‌های اول به هم رسیدن و جذابیت‌های ورود به دنیای متأهلی، آن قدر دلنشین است که خاطراتش، سال‌ها در ذهن زوج‌های جوان تکرار می‌شود و تداعی آن، لبخند را به لبشان هدیه می‌دهد. اما همین روز‌های ابتدایی می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در بنا نهادن پایه‌های زندگی مشترک داشته باشد.

بار‌ها از اطرافیان نقل قول‌هایی درباره خانواده همسرشان شنیده ایم. ارتباط نامناسب و برخورد‌هایی که به خاطر سوء تفاهم، منجر به برداشت‌های غلطی می‍‌شود و ناراحتی کوچک را به کینه‌ای عمیق تبدیل کند؛ مواردی هستند که لزوم یادگیری مهارت‌های مدیریت احساسات و ارتباط را گوشزد می‌کند.

برای آنکه ارتباط مناسب با خانواده همسر و راهکار‌های داشتن یک زندگی پر از آرامش را بشناسیم با «سجاد کریمان مجد» روانشناس و مشاور تخصصی خانواده گفتگو کردیم.

بیشتربخوانید:

ادامه زندگی بعد از خیانت همسر

 

 

نقش و اهمیت خانواده‌های دختر و پسر در هنگام انتخاب یکدیگر برای زندگی مشترک باید چقدر باشد و چقدر باید به این نقش و جایگاه بها داد؟

ازدواج رسیدن دو نفر به همدیگر به صورت انحصاری نیست. چرا که دو خانواده با هم نزدیک‌تر می‌شوند و زوج جوان نماینده‌ای از خانواده‌هایشان در مقابل خانواده دیگر هستند. هر چقدر هم که زوج دارای سلامت روانی و رفتاری باشند اگر خانواده‌ها تناسب مناسب را نداشته باشند باز هم دچار چالش خواهند شد.

یکی از چالش‌های جدی، عدم تناسب خانواده‌ها برای ازدواج است. معمولاً این موضوع زمانی اتفاق می‌افتد که ازدواج به طرق مختلف به خانواده‌ها تحمیل می‌شود. خانواده‌ها به جای آنکه نقش تعیین‌کننده‌ای برای انتخاب شریک آینده فرزندشان داشته باشند به عنوان افراد آخر در تصمیم‌گیری از تصمیم فرزندشان مطلع می‌شوند. این موضوع باعث می‌شود که خانواده‌ها احساس کنند به حد شایسته در انتخاب همسر آینده فرزندانشان تعیین‌کننده نیستند و مشورتی هم که از آن‌ها گرفته می‌شود، یک مشورت فرمایشی است. از همان ابتدا اولین مشکل به وجود می‌آید و پس از آن هم به مرور زمان چالش‌ها جدی‌تر می‌شود.

طی جلسات مشاوره با مادرانی برخورد داشتم که احساس می‌کنند عروس‌شان به اصطلاح پسرشان را از آن‌ها دزدیده است و پسری که پیش از ازدواج اهل ارتباط نبوده است از آن‌ها خواسته است که به خواستگاری دختری برود که به آن علاقه‌مند است.

 بیشتر بخوانید:

بعد از دعوای زن و شوهری انجام این 4 کار ممنوع!

 

 

 

این اتفاق مربوط به سبک ازدواج‌های مدرن و مدل آشنایی دختر و پسر قبل از آشنایی خانواده‌هاست؟

اتفاقاً این موضوع فقط به ازدواج‌های با سبک مدرن مربوط نمی‌شود و حتی در ازدواج‌های سنتی که پدر و مادر برای ازدواج فرزندشان اقدام می‌کنند نیز وجود دارد. برخی از این خانواده‌ها پس از مدتی متوجه می‌شوند که آن حد از احترام و ادبی که از عروس یا دامادشان انتظار داشتند برای آن‌ها اعمال نمی‌شود؛ لذا می‌توان گفت این چالش همیشه وجود داشته و علت آن هم حضور یک فرد جدید در خانواده است که با عنوان حقوقی و جدیدی به اسم عروس و داماد به افراد خانواده اضافه می‌شود. این فرد محدودیت‌هایی را برای خانواده ایجاد می‌کند و انتظاراتی هم شکل می‌گیرد که اگر این انتظارات برآورده نشود چه در سبک سنتی و چه در غیر آن ازدواج مشکلاتی را فراهم می‌کند.

البته می‌توان گفت اگر ازدواج به صورت غیرسنتی محقق شود امکان گسترش مشکلات ارتباطی با خانواده همسر می‌تواند بیشتر باشد و یا این عامل تقویت‌کننده این مشکلات باشد.

در سبک جدید ازدواج مدل‌های مختلفی از تأثیرات چالش ارتباطی اضافه شده است. پیش از این تنها انتظاراتی که خانواده‌ها از میزان احترام و ادب عضو جدید خانواده داشتند مشکلاتی را فراهم می‌کرد؛ اما در حال حاضر و در سبک جدید ازدواج، احساس تعیین‌کننده نبودن خانواده‌ها برای انتخاب همسر نیز اضافه شده است.

چه عامل‌هایی بر تشدید چالش‌ها بین خانواده و عضو جدید دخیل است؟

عامل جدی که امروز بیش از گذشته به آن گرفتار هستیم انتخاب دختر و پسر به صورت مستقل و سپس مطلع کردن پدر و مادر‌ها است. این اتفاق تبعات زیادی دارد که حتی تا سال‌ها بعد از ازدواج نیز ادامه خواهد داشت. چرا که احساس نادیده گرفته شدن و به اصطلاح دور خوردن در والدین به راحتی از بین نمی‌رود.

یکی دیگر از مواردی که پس از آغاز زندگی مشترک می‌تواند به مشکلات ارتباطی بین خانواده‌ها و زوج جوان منجر شود این است که با کمترین فاصله مکانی در کنار خانواده‌هایشان زندگی مشترک را آغاز کنند. حتی سکونت در دو واحد در کنار هم و یا در یک خانه نیز به مشکلات ارتباطی دامن می‌زند.

فرض کنیم دختر و پسری بنا به سبک زندگی خود قبل از اطلاع خانواده با هم آشنا شده و همدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده اند. این زوج باید چه کار کنند تا کمتر با خانواده همسر آینده خود به مشکل بخورند؟

قبل از اینکه عروس و داماد وارد زندگی مشترک شوند باید دو نکته را حتماً رعایت کنند. اولین نکته گفت‌وگوی مداوم و مستقیم با والدین همسرشان و نکته دوم احترام حداکثری نسبت به پدر و مادر همسر است.

این دو عامل باعث می‌شود که بتوانند ارتباط با همسرشان و خانواده آن را بیمه کنند. متأسفانه هنوز این باور قدیمی وجود دارد که در دوران نامزدی و عقد باید طوری رفتار کرد که گربه را دم حجله کشت! هنوز هم این باور وجود دارد که با این کار یک عمر می‌توان به راحتی با خانواده همسر زندگی کرد. اعتقاد به این کلیشه‌ها و باور‌های غلط، موجب انجام رفتار‌هایی می‌شود که خانواده همسر را دچار سوءتفاهم کرده و دوری بیشتری را حاصل می‌کند؛ بنابراین اگر به صورت مستقیم گفتگو شکل بگیرد و به سلطه‌گری در گفتگو منجر نشود می‌توان نتیجه مطلوب را از گفتگو گرفت.

نکته دیگر اینکه هیچوقت نباید همسر را واسطه گفتگو با خانواده‌اش قرار داد. همسر شما موکل رفتار خودش است. هیچ وقت همسرتان را واسطه گفتگو با خانواده‌اش قرار ندهید. او پاسخگوی رفتار پدر و مادرش نیست و اگر والدین او رفتار نابسامانی از خود نشان دادند همسر شما نباید پاسخ‌دهنده رفتار آن‌ها باشد. همچنین نباید منتقل‌کننده گله‌های شما به آن‌ها باشد. اگر گلایه‌ای وجود دارد باید خود فرد با آموزش مهارت ارتباط مؤثر با خانواده همسرش در میان بگذارد. با این کار می‌تواند ارتباط خود را با خانواده همسر مدیریت کند.

 بیشتربخوانید:

شیوه مدیریت همسران بدخلق

 

 

اما بسیاری از والدین همین صحبت مستقیم و درخواست عروس و داماد برای اصلاح رفتار را بی‌ادبی و توهین به خود تلقی می‌کنند.

در بین خانواده‌های سنتی که در رنج سنی بالای ۷۰ سال قرار دارند صحبت کردن مستقیم می‌تواند آسیب‌زننده باشد. اما اگر عروس یا داماد به معنای واقعی مهارت ارتباط مؤثر را یاد گرفته باشند دچار این آفت نمی‌شوند که سوءتفاهم در گفتگو به وجود بیاید. اگر فرد آموخته باشد که چه زمانی و چگونه گفتگو کند و از چه مباحثی گفتگو را شروع کرده و چطور آن را به پایان برساند می‌توان این امید را داشت که حتی با والدین سنتی و مسن هم گفتگو ثمربخش باشد.

از طرف دیگر وقتی این موضوع مطرح می‌شود که همسر نباید منتقل‌کننده گله‌های فرد به خانواده‌اش باشد؛ منظور این نیست که اتفاقاتی که والدین همسر به وجود آورده را نباید در قالب دردودل مطرح کرد. این حق برای زوجین وجود دارد که همسرشان را مطلع کنند که رفتار والدین‌شان ناراحت‌کننده بوده است. اما این حق وجود ندارد که انتظار داشته باشیم فرد واسطه بین پدر و مادرش و همسرش باشد و مشکل را به آن‌ها منتقل کند. چون با این کار او را وارد یک دو راهی می‌کنید. حتی اگر حق را هم به همسرش بدهد باز هم مجبور می‌شود با پدر و مادرش رفتار نامناسبی داشته باشد که این کار عوارض زیادی خواهد داشت. اما اگر با مهارت‌های ارتباط مؤثر گفتگو شود، عضو تازه وارد، خودش، رابطه با خانواده همسرش را ترمیم می‌کند.

مهارت ارتباط موثر چه‌طور به وجود می‌آید؟

مهارت ارتباط مؤثر ۱۰ شرط دارد که شامل ۴ مقدمه و ۶ مرحله است. اولین نکته این است که فرد باید بدحالی خودش را چطور و با چه زبانی مطرح کند که بتواند نتیجه مطلوب را بگیرد. این مراحل تکنیک و فن‌های زیادی دارد که نه تنها در ارتباط با خانواده همسر بلکه می‌تواند در شرایط مشابه بسیاری از بدحالی‌ها را مرتفع کند. تکنیک پاسخگویی کامل نامی است که من برای این مراحل گذاشتم.

در اولین مرحله باید از فرد مقابل تقاضای وقت گذاشتن داشته باشید و یا حتی از وی اجازه بگیرید تا مطمئن شوید زمان مناسبی را برای سخن گفتن با وی انتخاب کرده‌اید. این موضوع به معنی ارزش قائل شدن برای حرف خودتان و طرف مقابل‌تان است.

نکته دوم اینکه حتماً باید تماس چشمی وجود داشته باشد و به هیچ وجه در تلفن یا پیامک این کار انجام نشود. متأسفانه بسیاری از دعوا‌های عروس و مادر شوهر به خاطر این است که با تلفن و پیامک با یکدیگر گفتگو می‌کنند. این یک اصل است که ما هیچ وقت در پیامک و تلفن گفتگو‌های این چنینی را انجام نمی‌دهیم و گفتگو باید به صورت حضوری باشد.

 بیشتربخوانید:

سیاست های زنانه در همسرداری

 

 

 

نکته سوم اینکه باید همه موانع را از اطراف خودمان دور کنیم. تنها و بدون حضور هیچ شخص ثالثی باید این گفتگو انجام شود. چرا که حضور هر فردی در این گفتگو می‌تواند موجب شود تا طرف مقابل در موضع دفاع از خود قرار بگیرد و او را از حق‌طلبی دور کند. همچنین موانعی مانند تلفن همراه و یا شلوغی و ازدحام نیز باید برطرف شود.

نکته چهارم از والدین همسرمان بخواهیم که در ابتدا به تمامی صحبت‌های ما گوش کند و پس از اینکه سخنان ما کامل شد شروع به پاسخگویی کند.

۶ مرحله بعدی مربوط به مسیر گفتگو است که برای شروع گفتگو باید یک جمله درکی به طرف مقابل بگوییم. به طور مثال به طرف مقابل بگویید که من درک می‌کنم که موارد زیادی بوده است که شما حواستان به زندگی ما بوده است تا دچار مشکل نشویم؛ و یا متوجه هستم که شما به همسرم توصیه می‌کنید تا بیشتر مراعات کند. با بیان جملات درکی موضع دفاعی طرف مقابل باز می‌شود و می‌تواند بهتر سخنان شما را بشنود. همچنین باید اصل موضوع را بدون قضاوت و برچسب اطلاع دهیم و اتفاقی که افتاده را توضیح دهیم. سخن گفتن درباره برداشت‌ها و احساسات ما درباره اتفاق‌ها موضوع را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ لذا باید تنها اصل اتفاق را در این بخش توضیح دهیم. در مرحله سوم می‌توانیم احساس و فکرمان را جداگانه توضیح دهیم. پس از آن باید مسؤولیت این احساسات را بپذیریم. به طور مثال بعد از گفتن آنچه اتفاق افتاده و آنچه که احساس کرده‌ایم باید اعلام کنیم که شاید این احساس اشتباه بوده و امکان خطا وجود دارد.

نکته پنجم که نکته مهمی است این است که حتماً خواسته‌مان را برای طرف مقابل روشن بیان کنیم و اگر بتوانیم این خواسته را به صورت مثبت بیان کنیم بهتر است. معمولاً افراد بعد از اینکه گله خود را بیان کردند خواسته خود را نمی‌گویند و با پایان باز این گفتگو را به اتمام می‌رسانند و توقع این موضوع وجود دارد که طرف مقابل به قدری هوشمند باشد که خودش متوجه شود که چه اشتباهاتی در رفتارش وجود داشته و چه توقعی از وی می‌رود.

در مرحله آخر باید از طرف مقابل برای صبر و گوش کردن به سخنان‌مان تشکر کنیم. به طور قطع اگر فرد مقابل از لحاظ روانی و شخصیتی سالم باشد و خشم مزمن قدیمی از طرف مقابل نداشته باشد این مهارت نتیجه‌بخش خواهد بود. خشمی که سال‌ها و یا از قبل در ذهن فرد نگه داشته شده باشد، می‌تواند باعث شود نتیجه مطلوب از این کار حاصل نشود. اما در صورت سالم بودن فرد شاید خواسته ما را در مرحله اول اعمال نکند، ولی حس بدحالی و یا بی‌احترامی به فرد مقابل دست نمی‌دهد.

این مهارت‌ها به همین صورت می‌تواند در بیان دلخوری برای همسر هم کاربرد داشته باشد؟

بیان دلخوری برای همسر، هم نیاز به مهارت خوب صحبت کردن و مهارت خوب شنیدن دارد. بین دردودل و گلایه فرق زیادی وجود دارد. گلایه یعنی بیان بدحالی با انتظار پاسخ از طرف مقابل. در حالی که دردودل به معنای بیان صرف بدحالی است و انتظار درک از طرف مقابل در دردودل وجود ندارد. طرف مقابل اگر بخواهددر موضع دردودل راهکار بدهد و یا پاسخی درباره صحبت‌ها داشته باشد دردودل را محکوم به دعوا می‌کند. برای همین انتظار این است که وقتی می‌خواهیم با همسرمان درد و دل کنیم به شریک عاطفی‌مان بگوییم که آنچه که در دلم است را برای تو بازگو می‌کنم و فقط می‌خواهم دردودل کنم و به دنبال راهکار و راه چاره نیستم. پژوهش‌ها ثابت کردند حدود ۵۰ درصد از بدحالی آدم‌ها با گوش دادن خوب از بین می‌رود.

گاهی درد و دل به حاشیه رفته و یا حتی به بحث و فحاشی منجر می‌شود. این کار باعث می‌شود که درد و دل تبدیل به فرایندی شود که نشان‌دهنده عدم ثبات فرد است. فردی که درد و دل را به چنین رفتار‌هایی می‌رساند نشان می‌دهد که هنوز هیجانات فعال دارد و باید تکنیک‌هایی را برای بهتر شدن حالش بیاموزد.

نکته قابل توجه این است که «خودکنترلی» انحصار در ارتباط با خانواده همسر ندارد و یک خصیصه است که نیاز به نهادینه شدن در وجود فرد دارد و باید پیش از آنکه ازدواج کند، این مهارت را کسب کند. خودکنترلی در زندگی شخصی و مدیریت هیجانات و ارتباطات اهمیت ویژه‌ای دارد و یکی از تکنیک‌های آن در لحظه زندگی کردن است. افراد نباید نشخوار فکری داشته باشد و دائم نگران آینده باشد و یا در گذشته زندگی کند و افکار به هم ریخته قدیمی داشته باشد، ذهن آرام به خودکنترلی کمک می‌کند.

احترام حداکثری و ادب و احترام از جنس احترامی که در خانواده همسر وجود دارد اهمیت ویژه‌ای دارد. شاید در خانواده فرد بلند نشدن در مقابل پدر بی‌حرمتی محسوب نشود، اما در خانواده همسرش این بی‌احترامی است لذا باید این قواعد را رعایت کند. هیچ وقت همسر را در موقعیت بین خودمان و خانواده‌اش قرار ندهیم این موضوع موجب رفتار نامناسب می‌شود که در هر صورت ما بازی را باخته‌ایم. در گفتگو‌ها واسطه‌ها را حذف کنیم و نگذاریم همسرمان وکیل خانواده‌اش برای ما تلقی شود.

حدود و ثغور رفت‌وآمدهایمان را مشخص کنیم. تعداد روز‌هایی که به خانواده خودمان و به خانواده همسرمان سر می‌زنیم باید مشخص شود و حتی ارتباط خودمان با خانواده‌مان و حضور در جمع اعضای خانواده خودمان نیز باید تعیین شده باشد تا از سوءتفاهم‌ها در رابطه جلوگیری کنند.

واقع‌بین باشیم که پدر و مادر همسرمان نمی‌توانند پدر و مادر خودمان باشند و ما نیز نمی‌توانیم نقش دختر یا پسر خانواده همسرمان را بازی کنیم. هر کدام جایگاه خودمان را داریم. این هم یک قانون مهم است که باید رعایت شود.

برچسب ها: همسر، ازدواج، خانواده همسر تعداد بازديد: 2529 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز