خوش مشربی تكمیلكننده شادی و خشنودی زندگی است.داستان زورباس یونانی، قصه زوربا و باس است. دو مردی كه یكی از آنها (باس) جدی، باهوش، جذاب و... است و علیرغم تمام تواناییهایش درصدد گسترش سطوح شادی و خشنودی خود نیست و تمام هم و غمش را مصروف كار میكند و به نظر میرسد از زندگیش لذت نمیبرد و شاد نیست. ولی زوربا ضمن توجه به زوایای گوناگون سعی دارد از لحظات زندگیاش محظوظ شود.
چهارمین فرمان
از اعتیاد بدون چون و چرا به شادی نگران نباشید. معتاد شوید! آنقدر تمرین كنید و آنقدر وجود و افكار و امیالتان را از آنچه باعث شادیتان میشود پر كنید تا معتاد شوید. شادی تنها داروی شفابخشی است كه هیچگونه عوارض جانبی ندارد. شادی به چشمانتان درخشش، به نگاهتان عشق، به لبخندتان جذابیت، به سیمایتان زیبایی و به حركاتتان اطمینان و سرزندگی میبخشد.
مطمئن باشید كه هر چهرهای با لبخند زیباتر است و به خاطر همین ماری (قهرمان فیلم هزار دلقك) ناراحت و نگران است كه: «نكند نیك (برادرزاده یازده ساله ماری در فیلم هزار دلقك) آنقدر جدی شود كه نتواند از زندگی خود لذت ببرد؟ نكند نتواند با دنیا، كار و زندگیاش بازی كند؟ نكند نتواند به مسائل خندهدار، بخندد؟
- لطفا اینقدر سخت نگیرید؛ خواهش میكنم از زندگی خود لذت ببرید.
پنجمین فرمان
برای آنكه بتوانید به خوبی و به طور كامل شادی و شادابی را در آغوش بكشید و به دیگران نیز هدیه دهید باید درست بیندیشید، درست رفتار كنید و دائم در حال تغییر خود باشید. از تغییر نگران نباشید. لازم است برای تابش نور به دیگران، خورشید را نیز در خود داشته باید.
به قول "ادموند برك"، كافی است چیزی را بخواهید، حتما موفق میشوید. منبع قدرت، موفقیت و شادی انسان سه چیز است:
1- انگیزه 2- هدفمندی 3- سختكوشی. این منابع به زندگی، شادی و نشاط میبخشند و بر چالشهای دلانگیز و تحریككننده آن میافزایند؛ ضمن آنكه برای رسیدن به هدف بایستی در ذهن خود مهارتهای لازم را تمرین كرد. برای ایجاد انگیزه باید «میل و اشتیاق»، «باور و اعتقاد» و «تصویر ذهنی مناسب و متناسب» را در خود ایجاد نماییم.
برای رسیدن به شادی و شادابی راه میانبر و یا ترفندهای خاص و ویژهای وجود ندارد؛ فقط كافی است مصمم به شادی و در این راه سختكوش و پرتلاش باشید و بدانید كه كار و تلاش نه تنها با تفریح و شادی مغایرتی ندارد، بلكه مكمل و گسترشدهنده آن است. به بیان دیگر، میتوانیم كار كنیم و بخندیم، كار كنیم و تفریح كنیم و كار كنیم و شاد باشیم. وقتی كه كسی را شاد میكنید، غیرممكن است خودتان شاد نشوید.
ششمین فرمان
عمیقا خود، زندگی و دیگران (بهخصوص نزدیكان خود) را دوست داشته باشید. بگذارید آنها بفهمند كه چقدر دوستشان دارید. از ابراز محبت و احساسات به دیگران دریغ نكنید و نگران نباشید. متوجه دیگران و علاقهمند به آنها باشید تا آنها نیز چنین باشند. به خاطر اندكی مشكل و ناراحتی همه زندگی و وجودتان را به پریشانی نكشید.
به قول "تیم هنسل"، هر چند رنج و تالم امری گریزناپذیر است، فلاكت و به حالت نزار درآمدن – اختیاری و انتخابی است و میتوان از آن اجتناب كرد. كافی است از روشهای سازنده استفاده كنیم. آری زندگی دشوار است و همیشه هم منصفانه نیست، ولی این بدان معنا نیست كه زندگی نمیتواند خوب باشد، نمیتواند پاداشدهنده و لذتبخش و دوستداشتنی باشد.
هنوز و همیشه دلایل فراوانی داریم كه به زندگی «آری» بگوییم و از آن سرشار شویم.برای خوب و دوستداشتنی زندگی كردن بایستی سازوكار و شرایط آن را بدانیم. "فیلدتر" این شرایط را اعتماد بهنفس و مثبتگرایی عنوان میكند و معتقد است كه با این دو سازوكار میتوان حق سعادت، خوشبختی و شادی را برای خود محفوظ نگاه داشت.
"هال اربن" نیز این لوازم و شرایط را شامل موارد ذیل میداند:
احساس ارزشمندی
احساس آرامش
درك ضرورت لذت بردن از زندگی
اعتقاد جدی به شادی و خوشبختی
هفتمین فرمان
منتظر مهیا شدن زمینه نباشید و از همین امروز شادی را به خود و همگان هدیه كنید. مطمئن باشید كه با شادی، سخاوتمندتر و پویاتر خواهید بود. از آنچه ندارید شكایت نكنید، بلكه از آنچه دارید شاد باشید و لذت ببرید؛ هر چند كه به طور جدی باید در تكاپوی یافتن و به دست آوردن نداشتهها بود.
"شوپنهاور" معتقد است كه: ما به ندرت به آنچه داریم فكر میكنیم و همیشه به آنچه نداریم میاندیشیم و این درست نیست، زیرا آنچه داریم یكی از كلیدهای رسیدن به موفقیت، خودشكوفایی و شادی است.
هشتمین فرمان
بخشندگی و لطف، سرچشمه شادمانی و شوق است. هر چند بخشندهتر باشید، شادابترید. در این راستا در وهله نخست و قبل از دیگران (یعنی قبل از اینكه دیگران را ببخشید) خود را ببخشید و از عملكرد بد خود نسبت به خود و نگاه مایوسانه به خود پوزش بخواهید. شما بهتر از آن هستید كه فكر میكنید.
پس از آنكه خود را بخشیدید، دیگران را نیز ببخشید (اینكه از كسی نفرت داشته باشید اما او را ببخشید، بسیار ارزشمند است. به عنوان مثال با صراحت بیان كنید هر چند نسبت به او هیچ دید مثبتی ندارم، ولی او را بخشیدم؛ نه به خاطر او، كه بیشتر از همه به خاطر خودم؛ زیرا میدانم اگر در دل كینه و اندوهی بپرورم به شادی خود و دیگران متعددی كه دوستشان دارم لطمه میخورد).
برای خواندن بخش اول- ده فرمان برای شادكامی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش سوم- ده فرمان برای شادكامی- اینجا کلیک کنید.