مشاوره حقوقی
خانمی هستم 29 ساله كه مجرد و در منزل پدرم سكونت دارم، شاغل هستم. اختلافات زیادی با پدر و مادر و خواهرانم دارم كه ادامه زندگی را برایم دشوار كرده است. پدر و مادرم خواستار این هستند كه من از خانه آنها بروم. كلیه امكانات زندگی حتی غذا را نیز از دسترس من دور میكنند. آیا در این شرایط و با توجه به اینكه مجرد هستم پدرم نباید نفقهای به من پرداخت كند؟ نباید تا زمانی كه مجردم زندگی مرا تأمین نماید؟ من چگونه میتوانم از خانوادهام شكایت كنم؟
متأسفانه اختلافات عدیدهای بین شما و خانواده وجود دارد. قطعاً بایستی ریشهیابی و حل گردد و شكایت علیه افراد خانواده با كلیاتی كه مطرح نمودهاید سرانجامی نخواهد داشت ولی در صورتی كه هر كس مورد توهین، تهدید و فحاشی توسط اشخاص دیگر قرار بگیرد، صرفنظر از اینكه افراد خانواده هستند یا خیر، مطابق ماده 608 قانون مجازات اسلامی قابل پیگیری و مجازات میباشد. در خصوص نفقه، مطابق رویه قضایی با توجه به سن و شرایط فعلی شما اعم از اشتغال كه از قراین استقلال مالی شما میباشد، نفقهای به شما تعلق نمیگیرد و پدر ملزم به تأمین نیازهای مالی شما نیست.
خانمی هستم كه پس از سالها زندگی مشترك، شوهرم برای طلاق اقدام نموده در حالی كه من راضی به طلاق نیستم و دلیل این اقدام ایشان نیز من نبوده و نیستم، متأسفانه ایشان به دلایل غیراخلاقی میخواهند این كار را انجام دهند؟ حال با توجه به این شرایط نصف دارایی شوهرم به من تعلق میگیرد؟
اگر در سند نكاحیه شما شرط ضمن العقد وجود داشته باشد كه هرگاه طلاق به درخواست زوجه نبوده و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده باشد زوج موظف است تا نصف دارایی خود را كه در ایام زناشویی به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه بدهد. (كه معمولاً در اسناد نكاحیه این شرط وجود دارد) در صورتی كه زوج شرط مذكور در سند نكاحیه را پذیرفته و امضاء نموده باشد و طلاق به درخواست زوجه نبوده و ناشی از تخلف زوجه نباشد، دادگاه به تشخیص خود تعدادی از دارایی زوج را كه در ایام زناشویی كسب كرده به زوجه خواهد داد.
خانمی هستم كه به صیغه آقایی درآمدهام كه مدت صیغه ازدواج 30 سال قید شده است. الان حدود 3 سال است كه زندگی مشترك داریم و ایشان به شدت مرا مورد اذیت و آزار قرار میدهند و تصور میكنم اعتیاد دارند. حال با توجه به اینكه عقد دائم نیستم. میتوانم او را رها كنم و بروم؟ یا اینكه چطور میتوانم از او طلاق بگیرم؟
مطابق ماده 1130 قانون مدنی كه مقرر میدارد: «در صورتی كه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد ولی میتواند به حاكم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید. چنانچه عسر و حرج مذكور در محكمه ثابت شود دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی كه اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاكم شرع طلاق داده میشود» منظور از زوجیت در ماده 1130 ازدواج دائم میباشد. زیرا تحقق عسر و حرج در مورد ازدواج موقت مشكل و غیرمتصور است زیرا غالباً در ازدواجهای موقت زوجه تا حدود زیادی از آزادی برخوردار است و حقوق و تكالیفی كه در ازدواج دائم بر عهده زن است در ازدواج موقت نیست و یا كمتر است. ولی چنانچه در ازدواج موقت نیز عسر و حرج زوجه ثابت گردد و زوجه قادر به ادامه رابطه زوجیت نباشد و این مسئله برای دادگاه روشن گردد. در این صورت دادگاه میتواند از ملاك ماده 1130 قانون مدنی برای ازدواج موقت نیز كند.
آیا خانمی که همسرش فوت نموده میتواند مهریه خود را بگیرد؟
با توجه به ماده 1082 قانون مدنی به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر تصرفی را که بخواهد در آن بنماید و فوت زوج پس از وقوع عقد هیچ تأثیری بر مالکیت زن بر مهر ندارد بنابراین زن میتواند مهریه خود را از ما ترک شوهر استیفاء نماید و در صورتی که زن فوت نماید، حق دریافت مهریه زن به ورثه او منتقل میشود.
آقایی هستم كه مدتی است با همسرم دچار اختلافات عدیدهای شدهایم از جمله اینكه همسرم حاضر به سكونت در منزل مشترك نمیباشد و بهانه او وجود پدر و مادرم میباشد و ایشان خواستار منزل مستقلی است، و من شرایط اجاره منزل مستقل را ندارم، آیا دادگاه به این دلیل از صدور حكم تمكین خودداری مینماید؟
ماده 1108 قانون مدنی مقرار میدارد: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع كند، مستحق نفقه نخواهد بود. دلیل زن برای اینكه در خانه پدر و مادر شوهر حاضر به سكونت نیست از موانع مشروع در ماده 1108 قانون مدنی نیست، تا به استناد آن تمكین نكند. بلكه اگر زوجه مدعی آن است كه زندگی در خانه پدر و مادر شوهر برای او مخاطرهآمیز و یا موجب عسر و حرج و غیرقابل تحمل است و خواهان منزل مستقلی است باید به دادگاه مراجعه و براساس نظر دادگاه مسكن مناسب انتخاب و اتخاذ تصمیم گردد.
خانمی هستم که پس از تقاضای طلاق از ناحیه شوهرم و رأی دادگاه بر طلاق، فعلاً هیچ اقدامی در جهت اجرای صیغه طلاق انجام نگرفته و شوهرم مهریهام را نیز پرداخت ننموده آیا من میتوانم تا زمانی که مهریهام را دریافت نکردم از اجرای صیغه طلاق جلوگیری کنم؟
اولاً: با توجه به تبصره 3 قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر، موکول به تأدیه حقوق شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه، نفقه، جهیزیه و غیر آن) میباشد. و در صورتی که زوج قادر به پرداخت مهریه نقداً و دفعه واحده نباشد میتواند دادخواست اعسار بدهد در این صورت دادگاه با توجه به شرایط اقتصادی او مهریه را تقسیط میکند. ثانیاً : اعتبار گواهی عدم امکان سازش صادره از مراجع قضایی 3 ماه از تاریخ ابلاغ است و در صورتی که گواهی عدم امکان سازش ظرف مدت 3 ماه از تاریخ ابلاغ به دفتر ثبت طلاق تسلیم نشود از اعتبار ساقط خواهد شد.
خانمی هستم که پس از اختلاف با همسرم به خانه پدرم آمدم، زمانی که برای برداشتن مقداری از لوازم مورد استفاده به منزل برگشتم، هیچ کدام از وسایل و لوازم زندگی که جهیزیهام بود را نیافتم و پس ازپرس و جو از شوهرم، ادعا کرد که جهاز و وسایل منزل به سرقت رفته است، آیا من میتوانم تقاضای استرداد جهیزیه را بنمایم؟
با توجه به اینکه جهاز از اموری است که عرفآ متداول بوده و ملک زن میباشد که از طرف خانواده زوجه به او داده میشود و معمولاً لیست اقلام جهاز را زوج امضا مینماید، اگر در این مورد رسید جهاز را زوج امضا نموده باشد زوجه میتواند جهت استرداد جهیزیه خود به دادگاه خانواده مراجعه نماید.
خانمی هستم که در نکاح موقت که به ثبت رسید شرط شد که شوهرم نفقه را به صورت ماهیانه پرداخت کند، حال به تعهد خویش عمل نمیکند و میگوید در نکاح موقت زوجه حق دریافت نفقه ندارد، آیا میتوان نفقه را مطالبه نمود؟
با توجه به اینکه در ماهیت نکاح منقطع (متعه) نفقه وجود ندارد و در ماده 1106 قانون مدنی آمده است (در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است) ولی در ماده 1113 قانون مدنی تصریح گردیده (در عقد انقطاع زن حق ندارد، مگر اینکه شرط شده یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد) بنابراین با توجه به شرط الزام به انفاق زوج مستحق دریافت نفقه میباشد و میتواند از طریق مراجع قضایی نفقه خود را مطالبه نماید.
خانمی هستم كه پس از صدور گواهی عدم امكان سازش از سوی دادگاه، شوهرم متواری شد و برای ثبت طلاق در دفتر ازدواج و طلاق حاضر نشد و من نیز به اسناد و شناسنامه او دسترسی ندارم. دفترخانه از ثبت حكم طلاق خودداری نموده و ثبت طلاق را به دلیل نبودن شناسنامه شوهرم انجام نمیدهد، من چه اقدامی باید انجام دهم؟
دفترخانه صادركننده سند ازدواج كلیه مشخصات مربوط به زوج و زوجه را دارد و در چنین شرایطی كه امكان دسترسی به زوج و اسناد او نیست میتواند واقعه طلاق را ثبت نماید و زوجه مكلف به ارائه اسناد و شناسنامه زوج نیست.
خانمی همسر دوم شوهرش هست و اکنون زوج به علت بیماری صعب العلاج در بستر است به نظر پزشکان در آستانه فوت میباشد، حال فرزندان زوج که از این مسأله آگاه شدهاند، اصرار دارند پدرشان در همین حین همسرش را طلاق دهد. آیا طلاق در این شرایط با توجه به عدم رضایت زوج صحیح میباشد؟ و پس از فوت زوج، زوجه ارث میبرد؟
در خصوص طلاق و گواهی عدم امکان سازش در حین بیماری منجر به فوت اشکالی وجود ندارد ولی در خصوص ارث بردن زوجه اگر ظرف 1 سال از تاریخ طلاق زوج به دلیل همان بیماری فوت کند زوجه از او ارث میبرد، به استناد ماده 944 قانون مدنی (اگر شوهر در حال مرض، زن خود را طلاق دهد و در ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد، زوجه از او ارث میبرد ... مشروط بر اینکه زن شوهر نکرده باشد).
خانمی هستم که به عقد موقت (صیغه) مردی در آمدهام که مدتهاست صیغه را در طی سالهای متمادی تمدید نمودهایم حال پس از سالها زندگی مشترک و فوت همسرم میگویند به من ارث تعلق نمیگیرد، آیا این موضوع از نظر قانونی صحت دارد؟
با توجه به صراحت ماده 940 قانون مدنی که مقرر داشته (زوجین که زوجیت آنها دایمی بوده و ... از یکدیگر ارث میبرند) و از قید زوجیت دایمی چنین استنباط میشود که در نکاح منقطع(متعه) زوجین از یکدیگر ارث نمیبرند بنابراین با توجه به اینکه نکاح شما منقطع بوده ولو اینکه بارها تمدید شده باشد ماهیت نکاح منقطع عوض نشده و زوجین در این مورد از یکدیگر ارث نمیبرند.