چگونه با كودك خود رفتار كنيم؟
آیا رفتار فرزندتان شما را دیوانه كرده است؟
حقیقت این است كه اصلاً پدر و مادر بدون اضطراب در هیچ جای دنیا وجود ندارد. و همواره پدر و مادرها نگران سلامتی، بهداشت، روابط، نگرش و رفتار كودكشان هستند. همیشه نگران موفقیت آنها در زندگی هستند و دائم به خودشان میگویند آرام باش همهچیز خوب پیش میرود؛ ولی چگونه میتوان آرام بود وقتی فرزند شما به حرفهای شما گوش نمیدهد و به رفتار شما توجهی نمیكند. گاهی حتی داشتن یك خانه آرام و روابط صلحآمیز به رویایی دست نیافتنی تبدیل میشود و احساس میكنید هیچگاه به آن دست پیدا نمیكنید.
«مطمئن باشید زمانی كه چیزی را از فرزندتان با خواهش و التماس میخواهید، هیچگاه به آن دست پیدا نخواهید یافت؛ زیرا او شما را یك شخصیت آسیبپذیر خواهد دانست. حفظ آرامش والدین در برابر كودكان بسیار اهمیت دارد. ما معمولاً با نشان دادن واكنشهای عجیب و غریب و فریاد كشیدن سعی میكنیم خودمان را آرام و كودكان را كنترل كنیم. بسیاری از ما معتقدیم كه تنها راه آرامشمان حرف گوش كردن بچههاست.
فریاد كشیدن
مشكل از نوع تفكر ما سرچشمه میگیرد. با فریاد كشیدن، در واقع كودكان پی به قدرت خود میبرند و فكر میكنند كه آرامش بزرگترها در دست آنهاست و این احساس نیاز را نشان میدهد. وقتی به فرزند خود میگویید: من نیاز دارم كه با برادرت دعوا نكنی و یا لازم است كه به پدرت احترام بگذاری، در حقیقت به او میگوئید كه من نیاز دارم این كار را انجام دهی تا به آرامش برسم. زمانی كه از فرزندان درخواستی دارید، نسبت به آنها آسیبپذیر میشوید؛ زیرا ممكن است آنها خواسته شما را برآورده نكنند و قطعاً همیشه همه بچهها، خواستههای والدین خود را برآورده نمیكنند و همین جاست كه احساس ضعف و ناتوانی میكنید؛ زیرا دو دستی قدرت را در اختیار كودك خود قرار دادهاید.
دچار اضطراب میشوید و كنترل فرزندتان از دستتان خارج میشود و سعی میكنید دوباره كنترل او را در دست بگیرید و همین طور كه اضطراب شما افزایش مییابد، به آن واكنش نشان میدهید و این واكنش به شكل فریاد و جیغ و انتقاد و سرزنش كودك ظاهر میشود. شما سعی میكنید او را كنترل كنید و او نیز به این امر واكنش نشان میدهد و با شما مقابله میكند. در این لحظه عصبانیت شما به اوج میرسد و با اینكه سعی میكنید آن را كنترل كنید، ولی نمیتوانید و این امر به سادگی به یك تنش دو جانبه تبدیل میشود. خیلی سریع تمامی افراد خانواده دچار اضطراب شده و مبارزه بر سر قدرت آغاز میشود و به نظر میرسد كه هرگز این دعوا به پایان نمیرسد. به همین دلیل است كه یادگیری مهارتهای حفظ آرامش از ضروریات است.
آیا در برابر موفقیت فرزندتان احساس مسئولیت میكنید؟
وقتی كه شما خودتان را مسئول چگونگی رشد كودك میدانید، فشار زیادی به فكر و روانتان وارد میشود، احساس مسئولیت در برابر رفتارهای كودك موجب اضطراب شده و هر نوع بدرفتاری از طرف كودك، شما را عصبی خواهد كرد.
توقف اضطراب و حفظ آرامش
هدف شماره یك: حفظ آرامش؛ تمامی ما در دورهای از زندگی و كار خود حتماً یك رئیس یا مدیر داشتهایم و گاهی آنقدر از دست رئیس خود عصبانی بودهایم كه دلمان میخواسته سر او فریاد بكشیم؛ ولی آرامش خود را حفظ كردهایم و به خود اجازه این كار را ندادهایم. این اولین و مهمترین گام است. به خودتان یادآوری كنید كه موظفید آرامش خود را حفظ كنید و اجازه ندارید عصبانی شوید.
واكنش رفتار شما با كودك
با كودكتان مقابله به مثل نكنید و رفتارتان درست مانند او نباشد. هنگامی كه واكنش شما به رفتار كودك درست مثل خود اوست، در واقع طبق خواسته كودك تان رفتار كرده و روش او را انتخاب كرده اید. شما باید نوع رفتار و واكنش تان را خودتان انتخاب و بتوانید آن را كنترل كنید.
رفتار فرزندان
مهم نیست كه فرزند شما چگونه رفتار میكند، همیشه سعی كنید به عنوان یك پدر و مادر بهترین روش رفتاری را انتخاب كنید، فرزند شما واكنش شما را كنترل نمیكند؛ اما اگر گاهی اوقات مراقب نباشید، این اتفاق خواهد افتاد. به خود یادآوری كنید كه هیچكس نمیتواند مرا كنترل كند؛ بجز خود من.
روی رفتارتان متمركز شوید
روی خودتان تمركز كنید؛ به جای اینكه روی نوع رفتار كودكتان متمركز شوید، روی رفتار خودتان تمركز كنید؛ به این ترتیب میتوانید روی احساسات خود بیشتر مدیریت داشته باشید. وقتی روی خودتان و اهداف زندگیتان متمركز شوید، نفوذتان به كودك بیشتر خواهد شد و ارتباطتان با او بهبود خواهد یافت.
احساساتی عمل نكنید
از روی عقل خود تصمیم بگیرید و به احساسات زودگذر توجهی نداشته باشید. قبل از هر واكنشی آرامش خود را حفظ كرده، كمی منطقی و عقلانی فكر كنید و سپس تصمیم بگیرید. اجازه دهید احساس نقش اطلاعرسانی داشته باشد. ولی به آنها اجازه ندهید فرمان زندگی شما را در دست بگیرند. بهترین نوع تصمیمگیری، تصمیم منطقی و عاقلانه و به دور از احساسات است.
روش حل مسائل و مشكلات
بیشتر پدر و مادرها در مورد آنچه كه در برابر آن مسئولند و آنچه كه هیچ مسئولیتی در برابر آن ندارند، سردر گم هستند و درك درستی از آن ندارند. برخی از كارها به دامنه وظایف شما محدود نمیشود؛ مثلاً انجام تكالیف مدرسه! این جزء وظایف كودك است و شما در برابر انجام دادن و یا ندادن آن مسئولیتی ندارید. اگر همیشه به فكر رفتارها و كارهای كودك باشید، دچار استرس میشوید. كودك را متوجه كنید كه شما میتوانید روش حل مشكل و مسائل مربوط به او را آموزش دهید، ولی وظیفه ندارید مشكل را حل و رفع كنید. به جای اینكه برای كودك ماهی بگیرید، به او ماهیگیری یاد دهید. اگر همیشه به دنبال رفع نگرانیهای او باشید، او هیچ گاه معنای مسئولیت را درك نخواهد كرد و شما روز به روز آشفتهتر و وظایفتان بیشتر و بیشتر میشود.
گوش كنید
شما مسئول گوش دادن كودك به حرفهایتان نیستید و تنها مسئول هستید كه در برابر رفتار او واكنش مناسب نشان دهید. اگر قرار بود هر كس و تنها یك نفر مسئول رفتار دیگری باشد، جهان چه شكلی میشد؟
به جای اینكه خودتان را مسئول رفتار فرزندتان بدانید سعی كنید با انتخاب روش مناسب، نوع رفتار او را تغییر دهید و پیامدهای رفتارش را به او یادآوری كنید. با این كار در درازمدت كنترل رفتار كودكتان را در دست خواهید گرفت.
از خود بپرسید كه چه روشهایی به آرامش من كمك میكند؟ برخی افراد با سكوت و حرف نزدن به آرامش میرسند و عدهای با یك نفس عمیق و برخی هم با انرژی مثبت و تلقین جملات مثبت به خود. به خاطر داشته باشید كه هیچگاه نباید هنگام عصبانیت از خود عكسالعمل زشتی نشان دهید. كمی در اتاق قدم بزنید و یا به حمام بروید تا كمی آرامتر شوید و یا دستكم آن موقعیت و مكان را ترك كنید.
فكر كنید و تصمیم بگیرید
یك نفس عمیق بكشید و یك لحظه به كاری كه تصمیم به انجام آن دارید، فكر كنید یك تفاوت بزرگ میان پاسخ درست و واكنش سریع وجود دارد. حتماً قبل از اینكه در برابر رفتار كودكتان واكنش نشان دهید، یك نفس عمیق بكشید.
این كار علاوه بر اینكه موجب آرامش شما میشود، فرصتی فراهم خواهد كرد تا بتوانید فكر كنید. وقتی سعی میكنید فرزندتان را مجبور كنید به خواسته شما عمل كند، در حقیقت سعی میكنید او را كنترل كنید، به این موضوع نیز توجه داشته باشید كه ممكن است او روز سختی را طی كرده باشد و با فشارهایی كه از طرف شما به او اعمال میشود، روز او سختتر و فشار عصبی روی او بیشتر شود و ممكن است رفتار بدی از خود نشان دهد.
جملات زیر را به خاطر بسپارید
«آرام باش و نفس عمیق بكش»، «اصلاً موضوع مهمی نیست»، «صبر كن»، «كمی فكر كن» و ... هر جملهای را كه به آرام كردن شما بیشتر كمك میكند، در اولویت قرار دهید.
حتی میتوانید به یك مكان زیبا فكر كنید و با تصور كردن آن در ذهنتان به آرامش برسید.
سعی كنید برای خودتان یك تصویر ذهنی بسازید. با تكرار این تمرین، هنگام عصبانیت، آن تصویر ناخودآگاه در ذهن شما نقش میبندد و احساس آرامش میكنید.
به خودتان فرصت دهید
حتماً لازم نیست بلافاصله بعد از اینكه كودكتان با زانو به پای شما كوبید، شما از خود عكسالعمل نشان دهید، حتی اگر خیلی عصبانی هستید، كمی صبر كنید. همیشه یك پاسخ منطقی در پی تفكر و هدف و زمان، ارائه میشود. هدف شما حل مشكل و تغییر نوع رفتار كودك است، نه انتقام و مبارزه با او. فكر كنید كه در این لحظه با نشان دادن چه نوع رفتاری میتوانید به كودك خود كمك كنید.
به خاطر داشته باشید كه این واكنش در واقع به آرامش و مدیریت احساسات شما كمك خواهد كرد و تغییر نوع رفتار كودكی كه از همان ابتدا به اشتباه تربیت شده، كمی زمانبر و مشكل است. پدر و مادر همانند رهبر یك سازمان هستند و هر چقدر مدیر یك سازمان محترمانه و منصفانه رفتار كند، در كارش موفق تر خواهد بود. مثل یك پدر و مادر مسئول عمل كرده و به پیامد آنچه انجام میدهید، فكر كنید. به طبیعت كودك خود توجه داشته باشید، هیچگاه نمیتوان یك گورخر را به یك پلنگ تغییر داد! میتوانید به كودك خود كمك كنید تا مهارتهایش رشد كند، اما نمیتوانید شخصیت او را ناگهانی دگرگون و مثلاً یك فرد درونگرا را به یك انسان شلوغ و شوخ تبدیل كنید.
توقعات منطقی و بجا داشته باشید و بدانید كه با آرامش خود میتوانید او را به سوی رفتار بهتر هدایت كنید و وقتی كه شما پدر یا مادر آرامی هستید، به ناگاه كل سیستم خانواده شما تغییر خواهد كرد. به این موضوع دقت كنید كه یك كارمند ممكن است نتواند با یك رئیس خاص كار كند، ولی با فرد دیگری، فوقالعاده باشد و بسیار هم موفق عمل كند؛ پس این موضوع به نوع رفتار رئیس اداره بستگی دارد. همین مسأله در مورد نوع برخورد و رابطه والدین با فرزندان نیز صدق میكند. فقط كافی است برای اصلاح رفتار كودك، ابتدا خودتان را اصلاح كنید.