ناصر مهرانفرد؛ روانشناس بالینی
زندگی مشترك افقی روشن و جلوهگاهی زیبا برای تولدی دوباره است؛ مشروط بر آنكه وجوه ضروری این اشتراك، یعنی تواناییها و مهارتهای خاص و سازنده در تفكر، بینش و عملكرد انسان وجود داشته باشد تا هنگام لزوم، به یاری او بیاید و مشكلات، اختلافات و نقاط ضعف و كاستیهای زندگی مشترك را برطرف نماید.
اگر زندگی مشتركی كه براساس پیوندی مقدس بین زن و مرد صورت پذیرفته، با عدم تواناییها و مهارتهای هر دو نفر یا حتی یكی از آنها روبهرو شود، به طور مسلم، ادامه آن با تلخكامی، ناراحتی، تنش و .... خواهد بود. فراموش نكنید تداوم و شیرینی یك زندگی مشترك، همیشه در گرو تواناییها و مهارتهای خاصی است كه در حقیقت تضمینكننده خوشبختی زوجین به شمار میآیند.
از اینرو در نوشتاری كه پیشرو دارید به اجمال به راهكارهای مهم و اساسی برای برخورداری از تواناییها و مهارتهای لازم و در نتیجه داشتن یك زندگی مشترك ایدهآل پرداخته میشود.
مهارت در خودآگاهی
آگاهی از خود و خصوصیات گوناگون خویش، به انسان كمك میكند در صورت برخورد با همسر و مسائل زندگی مشترك، بهتر و عمیقتر با مسائل روبهرو شود. این خودآگاهی به شخص نشان میدهد كه چگونه میتواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شود و هنگام لزوم، كنترل كند تا منجر به هیچگونه ناراحتی نشوند. خویشتنشناسی به شناخت نیازهای درونی و یافتن راه مناسب برای رویارویی با آنها كمك میكند.
همچنین، اهداف زندگی را مشخصتر و واقعبینانهتر نشان میدهد و ارزش واقعی افراد و مسائل آنها را نمایان میسازد. در واقع، فرآیند سالم هویتیابی است كه در زندگی آرامش و احساس رضایتمندی را افزایش میدهد. «خودآگاهی» ضامن ثبات و استحكام شخصیت فرد در بزرگسالی است و باعث پختگی روابط زن و شوهر در رویارویی با مشكلات و حل مناسب آنها میشود.
شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمیها، تواناییها، ضعفها، ارزشها، مسؤولیتها، شناخت فرهنگ، مذهب، علایق، آرزوها و استعدادها از دیگر پیامدهای مثبت این مهارت است. با درك و شناخت مهارتها و تواناییهای خویش، فرد قبل از ازدواجش میداند چه هدفی دارد و براساس هدف اصلی زندگیاش، برنامهریزی خواهد كرد.
مثلاً فردی كه هدفش رسیدن به درجات عالیه كمال و معنویات است، اگر با كسی ازدواج كند كه هدفی جز یك زندگی تجملی و سراسر مادیات ندارد، به طور قطع دچار مشكلات فراوانی در زندگی مشترك خواهد شد. امتیاز دیگر خودآگاهی، شناخت و تشخیص تفاوتهای بین خود و دیگران است كه در این میان تفاوتهای میان زن و مرد، یكی از مهمترین بخشهای مربوط به این مهارت میباشد.
شناخت تفاوتهای میان زن و مرد
در یك بعد كلی میتوان گفت انسانها، به دلایل گوناگون تفاوتهای بسیاری با یكدیگر دارند؛ اما تفاوتهای بین زن و مرد، تفاوت عمدهای است كه برخی از آنها ریشه در عوامل فیزیولوژیكی و زیستی دارند و بعضی، نشأت گرفته از عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند. این تفاوتها به قرار زیر میباشند:
اصول مهارت حل اختلاف
بدون پرخاش، توهین و تندی صحبت كنید. حل اختلاف، در زمان عصبانیت، نتیجهای جز تخریب بیشتر نخواهد داشت؛ پس بهتر است همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود.
منفی سخن نگویید. اگر برای وصل كردن قدم جلو میگذارید دقت كنید از به كار بردن سخنان نومیدكننده و تحریككننده و در مجموع، منفی بپرهیزید.
در اولین قدم اختلاف، آن را حل كنید. به محض احساس اختلاف یا سوءتفاهم، در صدد حل آن برآیید، چون اگر شامل مروز زمان شود، تبدیل به كینه و رنجش میشود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو كردن ناراحتیها و سوءتفاهمها كمك مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز آسانتر میكند. از طرف مقابل خود یا طرفین اختلاف درخواست كنید خیلی زود وقت مناسبی را با هماهنگی یكدیگر، برای حل اختلاف، اختصاص دهند.
احساس شرم و گناه برای طرف مقابل به وجود نیاورید. چنانچه با طرف مقابل خود دچار مشكلی شدهاید یا برای حل اختلاف دیگران، میخواهید اقدام نمایید، هرگز نباید به گونهای صحبت كنید كه دیگری یا دیگران دچار احساس خجالت یا گناه شوند. طعنه و كنایه را نیز از لحن و كلامتان حذف كنید.
نظر و عقیده خود را بیان كنید. ناراحتی خود را عنوان كنید و دربارهاش حرف بزنید؛ بدون آنكه قضاوت یا سرزنش كرده و حكمی صادر نمایید.
دیگری یا دیگران نیز حق دارند. به طرف مقابل خود یا دیگرانی كه با یكدیگر دچار اختلاف شدهاند، اجازه كافی دهید از ناراحتیها و مشكلاتشان صحبت كنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشكلات، آمادهتر میكند.
عذرخواهی مشكل نیست. در زمان حل اختلاف، اگر فرد متوجه اشتباه خود شد، بهتر است فوری با یك جمله كه حاكی از ندامت و عذرخواهی اوست، مسأله را ختم به خیر كند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را كوچك نمیكند، بلكه دیگران را متوجه انعطاف و دقت نظر او نیز میسازد. اگر لزومی به عذرخواهی هیچكدام از طرفین نبود، توافق و به قول معروف، كنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوءتفاهمها و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود.
هر بار، فقط یك موضوع را مطرح كنید.
برای حل هر مشكل، یك جلسه مشخص را اختصاص دهید؛ چرا كه با طرح همه ناراحتیها و مشكلات در یك جلسه، نه تنها راهحلی پیدا نخواهد شد، بلكه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتیها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت. لازم به یادآوری است كه مهارت حل اختلاف، در روابط خانوادگی، خاصه ارتباط میان زن و شوهرها، اهمیت بسیاری دارد. ضمناً باید در نظر داشت كه در این روابط، حفظ احترام، ادب، همكاری و تعادل برای همگان امری واجب است.
مهارت تصمیمگیری. تصمیمگیری نیاز به مهارت دارد. انسانها به صورتهای مختلفی تصمیمگیری میكنند، خواه این تصمیم درباره معاملهای باشد یا اشتغال به كاری یا انجام عملی و یا ازدواج.
1- دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل زناشویی كاملاً متفاوت است. این تفاوت كه در واقع مهمترین تفاوت دیدگاهی بین زن و مرد میباشد، ریشه زیستی دارد این رابطه در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است؛ در حالی كه برای مردها، بیشتر جنبههای فیزیولوژیك دارد.
دیگر آنكه، جنبههای عاطفی در مردها، بسیار كمتر از زنهاست. این تفاوتها و عدم آگاهی از آنها، گاهی موجب سوء تفاهم و بر هم خوردن روابط میان زن و شوهر میشود.
2- استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد. استقلال مردها از موارد قابل توجه در زندگی مشترك است. آنها مایلند و میخواهند در مورد مسائل مالی، معاملات و سایر موارد مشابه، مستقل عمل كنند و مخالفت همسر یا عدم توجه وی به این نكته، مشكلات و موانعی در زندگی مشترك ایجاد خواهد كرد؛ زیرا مرد تصور میكند به احساس استقلالش لطمه خورده است.
3- زنان میخواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت میدهند. چانچه زن حس كند از طرف همسرش مورد بیتوجهی و بیمسؤولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده میشود و واكنشهای عاطفی شدید نشان میدهد؛ زیرا برای زنها اهمیت بسیاری دارد. كه همسرشان به آنان احترام بگذارد و به سلامت و عقیده آنان اهمیت دهد.
4- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است. با مراجعه به فرهنگهای مختلف در جوامع گوناگون، خواهیم دید كه «مرد» به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است كه البته این مسأله را باید جدای از تبعیضهای میان زن و مرد به حساب آورد. در خانوادههایی كه زن بدون نظرخواهی و مشورت همسرش درباره مسائل خانوادگی تصمیمی میگیرد، یا این كه قدرت اول خانواده است، معمولاً مشكلات گوناگونی مشاهده میشود كه یكی از آنها آسیب دیدن احساس مرد از خود میباشد.
البته این كه مرد، قدرت اول خانواده باشد، بدان معنا نیست كه در یك نقش دیكتاتور ظاهر شود؛ بلكه منظور مدیریتی است كه باید بر عهده او قرار گیرد.
5- صحبت كردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است. زنها با دور هم جمع شدن و صحبت كردن، بسیاری از نگرانیها، استرسها و ناراحتیهای خود را تعدیل و تخلیه میكنند. تمایل به ارتباطات اجتماعی و حرف زدن در زنان بیشتر از مردان است و اگر درك و آگاهی زن و مرد نسبت به این خصوصیت ضعیف باشد، مطمئناً آنان را دچار سوء تفاهمهای جدی در زندگی مشترك خواهد نمود.
6- نگاه مردان به مسائل، كلیتر است. مردها معمولاً وارد جزئیات و نكات ظریف نمیشوند، در حالی كه زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات و دیگر موارد، توجه زیادی دارند. این خصوصیات متفاوت معمولاً موجب میشود زن تصور كند مرد نسبت به بسیاری از مسائل بیدقت و بیتوجه است و مرد نیز همسرش را فردی حساس و ریزبین بداند كه همیشه ذهن خود را درگیر موارد و مسائل پیشپا افتاده و كماهمیت، میكند.
7- جذابیتهای فیزیكی و آراستگی برای مردها بسیار اهمیت دارد. مردها بیش از زنها تحت تأثیر جذابیتهای فیزیكی و آراستگی زن قرار میگیرند كه این نیز یكی دیگر از تفاوتهای مهم آنهاست.
8- زنها عاطفیتر از مردها هستند. یكی دیگر از تفاوتهای عمده زن و مرد، عاطفیتر بودن زنان است و این انتظاری است كه زنها از مردها نیز دارند! مثلاً زنی كه همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد همسر، مكان آشنایی و ... را به یاد دارد و چه بسا به مناسبت آنها برای همسر خود هدیههایی هم تهیه میكند، وقتی با شوهری روبهرو میشود كه نسبت به این مسائل بیاعتنا یا فراموشكار است.
احساس میكند همسرش نسبت به او بیعلاقه و بیاهمیت است. متأسفانه ادامه چنین تفكرات منفی و برخوردهای احساسی در اندك مدتی موجب بروز سوءتفاهم و دلسردی از زندگی مشترك میشود. لذا آگاهی از این نكات ضمن آنكه از ناراحتیهای بسیاری جلوگیری میكند، مهارت در زندگی مشترك را رشد میدهد و فرد را به موفقیت میرساند.
9- مهارت در همدلی با افراد. همدلی با افراد مهارت خاصی میخواهد و موجب برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با دیگران میشود. گاهی اوقات افراد تصور میكنند، تفاهم به این معناست كه ما با طرف مقابل، كاملاً همفكر و همعقیده باشیم؛ در حالی كه چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچگاه نمیتوان دو انسان را یافت كه به طور كامل شبیه یكدیگر باشند.
تفاوت در دیدگاهها، سلیقهها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و كاملاً عادی است. اما آنچه این تفاوت را قابل درك و فهم میسازد، همان «همدلی» است كه به واسطه آن، میتوان بسیاری از مشكلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریك زندگی، را برطرف كرد.
انواع تصمیمگیری
تصمیمگیری احساسی: براساس یك احساس خاص (عشق، خشم، كینه، حسادت، كمك و ...) تصمیم گرفته میشود.
تصمیمگیری اجتنابی: فرد به دلیل ترس و نگرانی كه دارد، سعی میكند تا آنجا كه میتواند، تصمیمگیری را به تعویق اندازد. با این كار فرد، فرصتهای مناسب زندگی خویش را از دست میدهد.
تصمیمگیری اخلاقی: تصمیمی است كه فرد، برای اتخاذ آن به دلایل اخلاقی تكیه میكند؛ مثلاً ادامه دادن به یك زندگی مشترك پر از تنش و تشنج، به دلیل وجود فرزند.
تصمیمگیری تكانشی: این نوع تصمیمگیری، بسیار سریع و بدون توجه به عاقبت كار، یا ارزیابی و توجه به موقعیتها و شرایط صورت میگیرد. مثلاً فردی، فرد مقابل خود را برای كاری كه در نظر دارد ترغیب به عجله میكند و قدرت تفكر در مورد یك عمل درست را از او میگیرد.
تصمیمگیری مطیعانه: این نوع تصمیمگیری میتواند آسیب زیادی به موضوع تصمیم (مثلاً ازدواج) وارد كند. در تصمیمگیری مطیعانه، دیگران برای یك یا دو نفر یا موضوعی تصمیم میگیرند، بدون آنكه فرد یا افراد یا موضوع مورد تصمیم، نقشی در این تصمیمگیری داشته باشند. نمونه این تصمیمگیری را میتوان در ازدواجهای سنتی مشاهده كرد.
تصمیمگیری عقلانی: سالمترین تصمیمها، تصمیمی است كه براساس تفكر، تحقیق، مطالعه و ارزیابی صورت بگیرد. این تصمیمگیری براساس واقعیات است و معمولاً خطا و اشتباه در آن به ندرت دیده میشود.
اصول تصمیمگیری عقلانی
تصمیمگیری عقلانی نیز مانند سایر مهارتها، دارای اصول مهارتی به ترتیب زیر است: مواجه شدن با یك تصمیم: زمانی است كه فرد متوجه میشود باید تصمیم بگیرد. بنابراین روی آن تمركز كرده و ضمن روشن كردن موضوع تصمیم، اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری میكند. حق انتخاب و بررسی موضوع مورد تمصیم براساس اطلاعات: با راهحلها و اطلاعاتی كه فرد به دست میآورد، حق دارد تصمیمی درست برای موضوع مورد نظر بگیرد.
ارزیابی پیامدهای پیشبینی شده حق انتخاب: فرد پیامدهای متفاوت گزینههای پیشرو را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد تا معقولترین آنها را انتخاب كند. تعهد به تصمیم: نسبت به تصمیمی كه گرفته میشود، باید پایبند بود و به آن اعتقاد داشت. برنامهریزی برای انجام تصمیم: حتی تصمیم عقلانی هم نیاز به برنامهریزی دقیق دارد. اجرا یا انجام تصمیم: در این مرحله، فرد به صورت عملی وارد مراحل برنامهریزی شده میشود. مثلاً تصمیم به ازدواج كه مراحلی همچون خواستگاری، نامزدی، خرید و غیره دارد.
ارزیابی پیامدهای واقعی اجرا یا انجام تصمیم: فرد به بررسی و ارزیابی تصمیمی میپردازد كه یا ناموفق بوده یا آن موفقیت لازمی را كه فكر میكرده، نداشته است. در اینجا فرد مراحلی را كه از سر گذرانده، مورد بررسی قرار میدهد تا برای برنامه آیندهاش شروع به برنامهریزی كند.
اصول مهارت همدلی
به صحبتهای دیگران خوب گوش كنید. هنگامی كه كسی صحبت میكند، كار دیگری انجام ندهید. خوب گوش كردن یا به عبارت دیگر، گوش كردن فعال، پایه و اساس هر نوع ارتباط سالم است. نمیتوان هم كتاب خواند و هم به صحبتهای طرف مقابل گوش داد؛ زیرا بین شنیدن و گوش دادن، تفاوت زیادی وجود دارد.
همچنین باید هنگام صحبت كردن طرف مقابل، به صورت او نگاه كنید تا مطمئن باشد نسبت به صحبتهایش، هر چند معمولی و عادی، دقت، حرمت و حساسیت لازم را دارید. حتی گاه با اظهار كلماتی چون بله! عجب! خوب! فهمیدم! پس این طور! به او نشان دهید كه كاملاً به صحبتهایش و آنچه كه میگوید، توجه دارید و برای این توجه تمركز كافی داشته باشید.
با احساس و عواطف طرف مقابلتان همراه و هماهنگ شوید. هنگام همدلی، سعی كنید طرف مقابل خود را درك كنید؛ آن هم به طور حقیقی و دور از هرگونه تظاهر و رفتار تصنعی و ریاكارانه یا از روی اجبار! مثلاً هیچوقت نمیتوان با فردی كه با صدا و حالتی حزن آلود درباره موضوع ناراحتكنندهای سخن میگوید، با لحنی شاد و سرشار از سرخوشی سخن گفت، البته عكس این مثال نیز صادق است.
به احساسات و هیجانهای طرف مقابل توجه داشته باشید. بیشتر اوقات، فردی كه از شرایط و مسائل خود سخن میگوید و به شرح مشكلات یا درد دلهایش میپردازد، قبل از آنكه به دنبال راه چاره یا پند و اندرز و راهنمایی باشد، نیاز دارد مخاطب او متوجه احساس، حالت و هیجان او شود و موقعیتهای احساسی او را درك كند. شما باید با توجهی كه نسبت به احساس و هیجان او میكنید، این خواسته را برآورده سازید.
خود را به جای طرف مقابل بگذارید. تنها در این صورت است كه میتوانید از دریچه چشم وی به مشكلات نگاه كنید و احساسات و موقعیتش را دریابید و همدلی لازم را با او داشته باشید.
در همدلی با طرف مقابل، از جملههای قاطع استفاده نكنید. معمولاً شدت ناراحتی و هیجان در فرد نیازمند به همدلی، به حدی است كه مستعد آزردگی و آسیبپذیری میباشد؛ بنابراین باید مراقب بود تا با چنین فردی، با كلمهها و جملههای قاطع و برنده، صحبت نكنیم؛ چه بسا كه در تشخیص احساس و معانی سخنان وی اشتباه كرده باشیم كه در این صورت نه تنها همراه و همدل او نبودهایم، بلكه به نوعی وی را آزرده خاطر و منزجر نیز كردهایم.
مهارت حل اختلاف. این مهارت نیز، همانند بقیه مهارتها، برای ازدواج و تشكیل زندگی مشترك و اصولاً برقراری ارتباط درست با دیگران ضروری است. مسلماً بروز اختلاف و تفاوت بین افراد، امری كاملاً عادی و طبیعی است و طبیعیتر آن است كه نسبت به حل این اختلافات، اشراف داشته باشیم و بتوانیم اختلال یا سوء تفاهمات خود یا دیگران را به گونهای حل كنیم كه رضایت همه فراهم آید؛ و این رضایت حاصل نخواهد شد، مگر با كسب مهارت در حل اختلاف.