ستاره حمیدی؛ كارشناس علوم تربیتی (كودكان استثنایی)
در قرن حاضر كه تكنولوژی به سرعت پیشرفت میكند و هرلحظه نیاز به آگاهی و تعلیم و تربیت صحیح، بیشتر احساس میشود، اساسیترین مسألهای كه ذهن كارشناسان را به خود مشغول كرده، تعلیم و تربیت است؛ به ویژه تعلیم و تربیت پایه و ابتداییكه زیربنای آموزش كودكان در سنین بالاتر میباشد و اگر محكم و استوار سازماندهی شود، نتایج مطلوب آن در دورههای بالاتر به وضوح مشاهده میگردد.
بیشتر دانشآموزان در مقطع ابتدایی، زمانـی كه برای اولین بار مداد به دست میگیرند، به مشكلی بر میخورند كه والدین و معلمان را سخت آشفته میكند؛ اما با كمی درایت و تلاش مستمر میتوان آن را حل كرد و نگرانی والدین را از میان برد. نارسایی نوشتاری مسألهای است كه اغلب باعث درگیری بین والدین و كودك و منجر به ایجاد چرخهای معیوب میگردد.
از یك سو فشار معلم بر كودك برای درست نوشتن و از سوی دیگر، فشار والدین و استرس و تنش زیاد كودك، منجر به بیزاری و افت تحصیلی وی میشود.
نارسانویسی چیست؟
نارسانویسی عبارتست از كجنویسی یا راستنویسی با فشار بیش از حد بر روی كاغذ؛ به طوری كه در اثر این فشار برگه پاره شود. این مورد میتواند علل متفاوتی داشته باشد؛ از جمله اضطراب و استرس درونی كودك، كمرنگنویسی و ناخوانا نویسی، زاویه دار بودن متن به مقدار زیاد و یا نامرتب بودن بیش از حد و فاصله گذاری غیر منطقی بین كلمات و یا وارونهنویسی.
مشكل نارسانویسی از سن هفت سالگی به بعد خود را نشان میدهد؛ یعنی دقیقا زمانی كه كودك شروع به یادگیری كرده و سعی میكند اندیشه خود را به رشته تحریر درآورد ، در صورت عدم درمان، به مرور زمان مشكلات بیشتر میشود. بیشتر والدین در مقطع ابتدایی نگران بدخط بودن فرزندشان هستند و میترسند كه مبادا این بدخطنویسی تصحیح نشود و همچنان در سالهای بعد ادامه یابد.
اهمیت این مسأله تا حدی است كه نارسانویسی و بدخط نوشتن منجر به گرفتن نمره پایین و افت تحصیلی دانشآموز و در نهایت ضربه روحی میشود و به تدریج او میپذیرد كه قادر به انجام تكالیفش نیست و تفاوتی بین وی و همسالانش وجود دارد.اهمیت درست و خوانا نوشتن، به گونهای كه قابل خواندن برای دیگران باشد، كاملاً روشن و آشكار است.
گاهی اوقات بدخط نوشتن به دلیل اضطراب درونی كودك، فشار بیش از حد والدین برای انجام تكالیف و یا بی دقتی كودك برای به پایان رساندن هرچه سریعتر تكالیف و بازی كردن است. این نارسایی هنگامی شدید است كه نیاز به بررسیهای دقیق و زیركانه داشته باشد.
در واقع، وقتی میتوان گفت كودكی دچار نارسایی نوشتاری است كه بهرههوشی طبیعی داشته باشد، از نظر حواس بینایی و شنوایی سالم و دارای امكانات محیطـی و آموزشـی نسبتاً مناسبـی بوده و دچار مشكلات عاطفی هم نباشد، ولی نارساییاش منجر به افت تحصیلی شود. برخی والدین زمانی كه با مشكل بدخط نوشتن فرزندشان روبرو میشوند، كودك را تحقیر و سرزنش میكنند. در این شرایط، بدترین اقدام، مقایسه كودك با همسالان اوست.
والدین برای اینكه نتیجه بهتری بگیرند و نمرات كودك را افزایش دهند، برنامهای برای كودك تهیه كرده و در آن مقدار تكالیف كودك را افزایش میدهند و از وی میخواهند از روی كلمهای بارها رونویسی كند تا كلمه را یاد بگیرد و یا از روشهای قدیمی كه هنوز هم استفاده میكنند كه با كلمه یك جلمه بسازد و روشهای دیگری كه سالیان دراز در مدارس ما از آن استفاده میشده است.
به نظر شما این روشها مناسبند؟ آیا با این روش میتوان مشكل نوشتن كودك را حل كرد؟ آیا نصیحت، تحقیر، سرزنش و یا حتی مقایسه كودك با همسالانش نتیجه مثبتی خواهد داشت؟ از همه مهمتر، تا چه زمانی میتوان با این روش پیش رفت؟ اینكه آیا راه آسانتری برای آموزش كودك وجود ندارد؟
سرزنش كودك نه تنها به او كمك نمیكند، بلكه حس حقارت و كمبینی را به وی انتقال میدهد. گاهی والدین برای اینكه نتیجه بهتری بگیرند، با در نظر گرفتن جایزه و یا تهدید به تنبیه، كودك ر ا وادار به درست نوشتن تكلیف میكنند؛ بیخبر از اینكه استرس و اضطراب درونی كودك دوچندان میشود (از این جهت كه زیبا بنویسد تا زودتر جایزه را بگیرد و یا تنبیه نشود). با این كار به كودك یادآور میشویم كه بدون تنبیه و یا جایزه قادر به انجام كاری نیست.
برای حل این مشكل، تنها كاری كه والدین میتوانند انجام دهند، این است كه در وهله اول برای فرزندشان محیطی آرام و بدون تنش ایجاد كرده و با یك متخصص مشورت كنند و به كمك او علل این نارسایی را پیدا و آن را رفع و درمان نمایند.