تحریریه ماهنامه دنیای زنان
زیاد بودن مهریه بر اساس شرع و قانون میتواند موجب حق حبس برای زوجه شود. در این حال علاوه بر اینکه زوجه از همسرش تمکین نمیکند و زندگی مشترکی نیز با او ندارد، زوج بدهکار نفقه میشود. هر بدهی را باید روزی داد و مهریه هم یک دین و بدهکاری محسوب میشود. این درحالی است که مهریه حتی در صورت فوت زن به وراث او میرسد و آنها حق گرفتن مهریه را خواهند داشت و این موضوع به پیچیدگی رابطه مالی مهریه اشاره دارد.
بعضی از دلایل و عوامل بالا رفتن مهریهها به شرح زیر هستند:
نقص قوانین حمایتی از زن:
به دلیل نقص و ضعف قوانین موجود در ارتباط با حمایت از زن و کودک، مهریه به عنوان اهرم کنترل مرد مورد توجه است. زنان مهریهای را برای خود تعیین میکنند تا اگر مرد رعایت اخلاق و انصاف و عدالت را نکرد و به دنبال امیال و خواهشهای نفسانی خود رفت و اخلاق و حقوق زن و فرزندان را زیر پا گذاشت، بتواند از آن استفاده کند.
سهم مالی زن از زندگی مشترک:
زن نتیجه تمام تلاشها و زحمات و حتی در مواردی کسب و کار خود را در خانه شوهر خرج میکند و این حق او است که به لحاظ حقوقی سهم مالی داشته باشد. در قانون سهمی برای زن در نظر گرفته نشده و از طرف دیگر، طبق عرف، زن همه کار و داراییهای خود را در خانه شوهر خرج میکند. دیده نشدن سهم مالی زن در زندگی مشترک به لحاظ قانونی، یکی از دلایل بالا رفتن مهریههاست.
تأثیر و نقش پول در حق انتخاب و تصمیمگیری:
انسان با حق انتخاب تعریف میشود و امکانات مالی بر توان انتخاب او میافزاید. متأسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که حق انتخاب تا حدود زیادی بسته به اقتدار و امکانات مالی است و کسی که این امکانات را در اختیار دارد، حرف اول را میزند (چه بسا که آن حرف حتی مبتنی بر بیعدالتی باشد). در جامعهای که پول نقشی تعیینكننده در حقوق دیگر دارد، چطور میتوان توقع داشت که زن همه عمر کار کند و دستش به لحاظ حقوقی خالی باشد؟ مهریه در واقع برای او امکانات مالی است که حقوق دیگر هم در گرو آن هستند.
برابر کردن قدر و منزلت زنان با مهریه و ایجاد منزلت مجازی:
بعضی علل مثل تجملگرایی و چشم و هم چشمی را میتوان از علل فرهنگی دانست. این عوامل در واقع ریشه در فرهنگی دارند که از پایه اشتباه است. در بسیاری از موارد دیده شده زنی که مهریه پایینی داشته، به دلایل ضعف فرهنگی و اشکالات تربیتی، قدر و منزلتش در حد شأنش رعایت نشده است. همین موضوع فراگیر میتواند به قیمت گذاری توخالی، ارزشهای کذایی و تظاهر تبدیل شود. این موضوع خود به اشتباه نشان دهنده این است که زنانی که مهریههای پایینی دارند، قدر و منزلتشان هم در نگاه مرد و خانواده او و حتی جامعه، کمتر است.
باز شدن راه سوءاستفاده:
افراط باعث ایجاد تفریط میشود. بعضی از خانوادهها به دلیل نواقص موجود در قانون و فرهنگ، به خود اجازه میدهند که راه سوءاستفاده را در پیش بگیرند. شاید هم بتوان گفت از ترس اینکه مبادا از این طرف بام بیفتند، عقب عقب میروند و از آن طرف بام سقوط میکنند. وقتی مسؤولان و دستاندرکاران، سیاستگذاریها، قانون و فرهنگ کارشناسانه و مبتنی بر واقعیت را در جهت حل مشکل به کار نگیرند، مردم هم بر اساس دانش و توانمندی محدود خود اقدام میکنند که در بسیاری از موارد سر از بیراهه در میآورند؛ چرا که غیراصولی و غیر کارشناسانه است...
برای خواندن بخش دوم - وقتی که مهریه بی مهر می شود - اینجا کلیک کنید.