فرید خدایی فر؛ وکیل پایه یک دادگستری
اجرتالمثل چیست و چگونه كارشناسی میشود؟
در قوانین مربوط به روابط میان همسران، تنها حقی كه به شكلی انحصاری و ویژه برای مردان در نظر گرفته شده حق طلاق و حق ریاست بر خانواده است. این دو موضوع بارها سبب اعتراض زنانی میشود كه با استناد به این دو حق، دین اسلام را دینی معرفی میكنند كه توجه چندانی به حق و حقوق زنان ندارد؛ اما كافی است به جزییات دیگر قوانین و شرع مراجعه كنیم تا دریابیم در دین اسلام تا چه اندازه توجه ویژهای به حقوق زنان شده است.یكی از حقوق ویژه اسلام برای زنان این است كه هیچ مردی نمیتواند تا وقتی تمامی حق و حقوق همسرش را پرداخت نكرده او را طلاق دهد. نكته جالب توجه این است كه هرچه تعداد سال های زندگی مشترك بیشتر باشد این حقوق نیز افزایش مییابد و به همین دلیل بسیاری از مردانی كه از روی هوی و هوس و بیهیچ دلیل منطقی قصد طلاق دادن همسر خود را دارند، از این مساله منصرف میشوند.
اجرتالمثل نیز یكی از همان حقوق ویژه ای است كه شرع و قانون برای زنان در نظر گرفته است. در تعریف ساده ميتوان گفت : اجرتالمثل یك بحث شرعی است. در شرع مقدس اسلام زن وظایف خاصی در زندگی زناشویی دارد كه توسط قانون و شرع برشمرده شده است. این وظایف شامل تمكین عام و تمكین خاص است. مطابق قانون به محض ازدواج، میان زوجین وظایف و تكالیفی برقرار میشود كه آنها باید نسبت به یكدیگر آن را انجام دهند. تمكین عام به معنی حضور زن در زندگی مشترك و عمل به وظایفی است كه شرع و قانون تعیین كرده است. مثلاً زن شرعاً نمیتواند بدون اجازه همسرش از خانه خارج شود.
ادامه تحصیل و كار كردن زن در خارج از منزل نیز باید با اجازه شوهر باشد، هرچند در حال حاضر بسیاری از زنان این حقوق را در عقدنامه دریافت میكنند. تمكین خاص نیز به معنی عمل كردن زن به وظایف زناشویی است. حال اگر زن در طول زندگی مشترك و در خانه همسر خود كاری بجز این موارد را به دستور شوهر انجام دهد، مستحق پاداشی است كه به آن اجرتالمثل گفته میشود. در توضیح كاملتری از این موضوع باید بر مساله انجام دادن امور منزل به دستور شوهر تاكید کرد: زمانی كه زن و شوهری صاحب فرزند میشوند، اگر بخواهند برای نگهداری از فرزند خود پرستاری را به كار بگیرند این مساله مشمول هزینه است و باید دستمزدی به پرستار خود بدهند. در حال حاضر در شهری مانند تهران حداقل دستمزدی كه میتواند به صورت ماهانه برای نگهداری از كودك به پرستار پرداخت كرد، ماهانه 300 هزار تومان است. اگر همین زن و شوهر بخواهند برای انجام امور عادی منزل از قبیل آشپزی، نظافت و... فردی را استخدام كنند این مساله نیز مشمول هزینه است. چنین مواردی جزو وظایفی نیست كه به عهده زن باشد، اما ممكن است همسر او از وی تقاضا كند انجام چنین اموری را در منزل به عهده بگیرد.
در چنین شرایطی اگر زمانی زن اجرتالمثل خود را مطالبه كند، این موضوع كارشناسی و دستمزد این موارد محاسبه میشود. باید به این نكته نیز توجه داشت كه در كارشناسی هیچ گاه دستمزد یك پرستار یا یك خدمتكار خانه به شكل كامل برای زنان محاسبه نمیشود، زیرا فرض بر این است كه زن در قبال انجام كارها و حضور در خانه همسرش، از مزایایی مانند رفتن به مسافرت، دریافت هدیه و... نیز بهره برده و به همین دلیل نمیتوان مانند یك خدمتكار عادی كه فقط حقوق گرفته و از مزایای دیگری محروم بوده، برخورد كرد؛ اما اگر زنی ثابت كند هنگام حضور در منزل همسرش هیچ گاه به مسافرت نرفته، همسرش برای او هیچ گاه هدیهای نخریده و نفقهای كه دریافت كرده نیز در حداقل ممكن بوده، چنین مسالهای نیز در بحث اجرتالمثل او تاثیر دارد و سبب افزایش این مبلغ میشود.
با تصویب قانونی، اجرتالمثل تبدیل به دینی شد كه دیگر در هر زمانی قابل مطالبه است و حتی زن میتواند در زمان زندگی مشترك آن را طلب كند پرستاری از همسر در زمان بیماری نیز از دیگر مواردی است كه سبب میشود به زن اجرتالمثل تعلق گیرد. ممكن است مردی پس از عمل جراحی برای طی كردن دوره درمان به منزل منتقل شود. در چنین شرایطی اگر او از همسرش تقاضا كند كه از او مراقبت كند، این مساله برای زن ایجاد حق میكند. شیر دادن به فرزند، بزرگ كردن كودكان، بردن كودكان به مدرسه، حضور در جلسه اولیا و مربیان، واكسن زدن كودكان، نگهداری از مادر شوهر به دستور شوهر، رسیدگی به وضعیت تحصیلی فرزندان و چندین مورد دیگر از مواردی است كه سبب ایجاد این حق میشود. باید به این نكته مهم توجه داشت كه قانون تنها زمانی این حق را برای زن محترم میشمارد كه او به دستور شوهر و بدون انتظار برای دریافت حق یا امتیازی این فعالیتها را انجام داده باشد. به همین دلیل در دادگاه قضات همواره این را از زن میپرسند كه آیا از انجام این امور قصد دریافت دستمزد داشتید؟ آیا این كار را به میل و رضایت خود انجام دادید؟ اگر پاسخ زن به اینها مثبت باشد دیگر اجرتالمثلی به او تعلق نخواهد گرفت، اما اگر زن بگوید این كارها را به دستور شوهرش انجام داده و از ابتدا قصد دریافت دستمزد نداشته این حق برای او ایجاد میشود.
چگونه مطرح میشود؟
دادخواست الزام شوهر به پرداخت اجرتالمثل ایام زندگی مشترك دادخواستی است كه در دادگاه خانواده مطرح میشود؛ مانند تمامی دادخواستهای حقوقی و شكایتهای كیفری. در این مورد نیز فرد مدعی باید ادعای خود را ثابت كند. شهود در این نوع دادخواست نیز یكی از دلایل قوی اثبات دعوی هستند. علم قاضی نیز دلیلی دیگر بر اثبات این ادعاست. نكته مهم قابل ذكر این است كه تا حدود 3 سال پیش، اجرتالمثل زمانی مطرح میشد كه مردی قصد داشت همسرش را طلاق بدهد. در چنین زمانی، مرد علاوه بر پرداخت مهریه، نفقه گذشته، نفقه ایام عده تا نیمی از دارایی كسب شده در زمان زندگی مشترك و دیگر حقوق واجب زن باید اجرتالمثل او را نیز پرداخت میكرد، اما با تصویب قانونی، اجرتالمثل تبدیل به دینی مانند مهریه شد كه دیگر در هر زمانی قابل مطالبه است و حتی زن میتواند در زمان زندگی مشترك با همسرش آن را طلب كند. حتی اگر زنی خود قصد طلاق داشته باشد و بتواند یكی از دلایلی كه منجر به طلاق میشود را اثبات كند باز هم مستحق اجرتالمثل است. نكته دیگر این كه زن میتواند اجرتالمثل تمام یا بخشی از ایام زندگی مشترك را مطالبه كند، مثلاً اگر 20 سال زندگی مشترك با همسرش داشته میتواند در دادخواست خود بنویسد: اجرتالمثل ایام زندگی مشترك از ابتدای فروردین 1368 تا فروردین 1388 یا این كه از این مدت اجرتالمثل 10سال از زندگی مشترك را مطالبه كند.
با احضار مرد به دادگاه و تشكیل اولین جلسه، زن مدعی میشود در طول ایام زندگی مشترك كارهای زیادی در خانه همسرش انجام داده و چون این كارها به دستور همسرش بوده حالا او وجه معادل این فعالیتها را میخواهد. اگر در جلسه دادگاه مرد منكر این مساله شود، زن باید ادعای خود را ثابت كند. اگر مرد بپذیرد كه چنین فعالیتهایی از سوی همسرش و به دستور او انجام شده و حالا نیز قصد پرداخت دستمزد همسرش را دارد، برای تعیین مبلغ قابل پرداخت برای این فعالیتها كه به شكل ماهانه محاسبه میشود، پرونده به كارشناس ارجاع داده میشود. مطابق روال پروندههای نفقه گذشته، در این مورد نیز باید مبلغی به حساب كارشناس واریز شود، كارشناسی اجرتالمثل یكی از سختترین كارهایی است كه یك كارشناس انجام میدهد. در پروندههای این چنینی معمولاً بعد از ابلاغ كارشناسی، مطالعه پرونده صورت میگیرد و طی یك هفته الی 10 روز كارشناس طی گفتگو با طرفین پرونده نظر نهایی خود را اعلام میكند. كارشناس در واقع به عنوان بازوی قاضی در چنین مواردی عمل میكند و با تحقیقات فراوان تلاش میكند به حقیقت دست پیدا كند.
ممكن است نظریه كارشناسی با اعتراض یكی از طرفین پرونده مواجه شود. در چنین موردی پرونده به هیات سه نفره ارجاع داده میشود. اگر نظریه این هیات نیز مورد قبول یكی از طرفین پرونده واقع نشود، پرونده قابلیت ارجاع به هیات پنج نفره و هیات هفت نفره را دارد. اما قاضی پرونده میتواند اگر در یكی از این مراحل احساس كند طرفین قصد طولانی كردن زمان دادرسی و تلف كردن وقت را دارند، كارشناسی را پس از نظریه هیات 5نفره یا هیات 3 نفره متوقف كند و با بیان اینكه شخصا به قناعت وجدانی رسیده، نظریه خود را صادر كند. بد نیست بدانید این دین نیز مانند مهریه است و اگر مردی با طی مراحل قانونی محكوم به پرداخت اجرتالمثل همسرش شود و آن را نپردازد، مطابق قانون زن میتواند تقاضای اعمال ماده 2 قانون محكومیتهای مالی را بنماید و همسر خود را به عنوان مدیون به زندان بیندازد و مرد نیز تا زمانی كه این دین را نپردازد میهمان زندان خواهد بود. البته برای این مورد نیز مانند تمام محكومیتهای مالی امكان طرح دادخواست اعسار و تقسیط وجود دارد كه این دادخواست نیز همان مسیری را طی میكند كه دادخواست مهریه طی خواهد كرد. البته بعد از صدور حكم اعسار نیز اگر زمانی مالی از مرد كشف شود، با معرفی زن مال مذكور توقیف میشود و با حكم دادگاه از محل آن مال شامل؛ زمین، اتومبیل، خانه، وجه نقد و... بدهی مرد به همسرش پرداخت میشود.
چه زنانی اجرتالمثل كمتری میگیرند؟
برای زنان شاغل خارج از منزل همیشه اجرتالمثل كمتری تعلق میگیرد. در قانون و شرع زن مالك دارایی و پولی است كه به دست میآورد و حال اگر با توافق شوهر او در خارج از منزل كار میكند، الزامی ندارد كه حتی یك ریال از درآمد خود را به همسرش بپردازد یا اینكه در منزل خرج كند.در بحث اجرتالمثل نیز وقتی زن بیرون از خانه شاغل باشد، طبیعتاً وقت كمتری برای كارهای منزل میگذارد، هرچند ممكن است استثناهایی وجود داشته باشد و زنی در عین اشتغال در خارج از منزل همه وظایف خود را انجام دهد؛ اما این فرض چندان منطقی نیست زیرا كار در منزل بر اساس وقت تنظیم میشود و زنی كه در ساعت 5 بعد از ظهر به خانه میرسد، نمیتواند مانند زنی كه از صبح در خانه است كار و فعالیت داشته باشد. تحصیلات زن نیز مساله دیگری است كه در بحث اجرتالمثل او موثر است. استدلال این نظریه نیز این است كه دستمزد یك پرستار با تحصیلات لیسانس بسیار بیش از دستمزد پرستاری با تحصیلات دیپلم است.
پایگاه اجتماعی، شأن زن، شغل پدر، محل زندگی در زمان مجردی و تحصیلات در زمان تجرد و بعد از ازدواج هم در افزایش میزان اجرتالمثل تاثیر قابلتوجهی دارد. نكته جالب اینكه زنانی كه فقط خانهدار هستند در زمان كارشناسی اجرتالمثل، رقمهای بهتری دریافت میكنند. تعداد فرزندان نیز از موارد موثر در كارشناسی اجرتالمثل است. اگر فرزندان مادری دختر باشند، اجرتالمثل كمتری به او تعلق میگیرد چون فرض بر این است كه در خانه دختر همیشه كمك حال مادر است حال آن كه در خصوص پسرها چنین مسالهای همیشگی نیست.
اگر مادری فرزند خود را از شیر خود تغذیه كرده باشد نیز مشمول دریافت اجرتالمثل بیشتری است. اینكه زنی هنگام ازدواج، فرزند یا فرزندان قبلی همسرش از زن سابقش را نیز بزرگ كند، باز هم سبب افزایش میزان اجرتالمثل زن میشود. ممكن است مردی بخشی از ایام زندگی خود را در ماموریت كاری خارج از كشور یا مثلاً زندان گذرانده باشد. این مساله نیز در كاهش یا افزایش اجرتالمثل موثر است. معمولاً برای ایام عقد و زمانی كه زن در خانه پدرش است و با همسرش دچار مشكل میشود اجرتالمثلی تعلق نمیگیرد. اجرتالمثل مسالهای است كه سقف یا كف مشخصی ندارد ممکن است دركمترین میزان برای یك پرونده ماهانه سيصد هزار تومان و در بیشترین رقم نیز ماهانه هشتصد هزار تومان باشد. هرچند این ارقام ممكن است به دلیل مسائلی كه به آن اشاره شد بسیار بیشتر یا كمتر از این ارقام باشد.
شروط ضمن عقد و اجرتالمثل
همسران میتوانند در زمان عقد هر شرطی كه خلاف مقتضای عقد نباشد را در عقدنامه بگنجانند. یكی از موارد پیشنهادی میتواند مشخص كردن تكلیف اجرتالمثل باشد. آنها میتوانند شرط كنند كه مثلاً زن برای انجام امور منزل به درخواست مرد ماهانه صد هزار تومان دریافت كند. یا این كه شرط كنند اساساً چنین مبلغی هیچ گاه به زن پرداخت نمیشود و زن هم حق مطالبه ندارد.در خارج از شكل قضایی زن و مرد میتوانند برای دریافت و پرداخت این مبلغ با هم توافق داشته باشند. البته از لحاظ قضایی شرط پرداخت این مبلغ مطالبه زن است اما مرد میتواند با رضایت همسرش مثلاً بابت اجرتالمثل 30سال زندگی مشترك بخشی از خانهاش را به نام همسرش كند. در چنین مواردی دریافت یك رسید كتبی از همسر میتواند از لحاظ حقوقی از بروز مشكلات بعدی و درخواست مجدد زوجه جلوگیری كند، اما اگر مردی با اجبار، تهدید یا تطمیع، همسرش را وادار به امضای برگهای كند و مثلاً در قبال مبلغی مشخص او را وادار به صرف نظر كردن از اجرتالمثل كند! این برگه از لحاظ حقوقی ارزشی ندارد.