غلامحسین انصاری
قرآن كریم خطاب به مسلمانان معاصر پیامبر(ص) میفرماید: واذكروا نعمه الله علیكم اذ كنتم اعداءً فالَّف بین قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخواناً (آلعمران/103)
و به یاد آرید نعمت خدا را بر شما، آنگاه كه با هم دشمن بودید پس در دلهای شما الفت و مهربانی ایجاد كرد پس به لطف او با یكدیگر برادر شدید.
در آیهای دیگر از كتاب مقدس ما آمده است: انّما المؤمنون اخوه (حجرات/10)
جز این نیست كه مؤمنان برادران یكدیگرند
خدای تعالی در این آیات مؤمنان را برادر همدیگر خوانده است تا محكمترین روابط و صمیمیترین دوستیها را در میان آنان برقرار كند، زیرا استوارترین ارتباط در میان افراد بشر، ارتباط مبتنی بر خویشاوندی میباشد كه امری است طبیعی و تحقق واقعی دارد، نه جعلی كه وجودش اعتباری و خیالی است. خویشاوندی مراتبی دارد كه نزدیكترین آنها، خویشی میان پدرو مادر و فرزند، و پس از آن خویشی برادری و خواهری است.
در راستای رسیدن به همین هدف، پیامبر گرامی اسلام پس از ورود به مدینه در نخستین سال هجرت بین مهاجرات و انصار پیوند برادری برقرار نمود و علی(ع) را به برادری خویش برگزید.
قهر كردن ممنوع
اسلام نقار و كدورت بین مسلمانان و دوری ایشان از یكدیگر را برنمیتابد، به همین جهت اجازه نمیدهد كه مسلمانی با مسلمان دیگر بیش از سه روز در حالت قهر بماند. پیامبر اسلام میفرماید:
لایحلّ لاحد یؤمن بالله ان یهجر اخاه فوق ثلاثه ایام فیلتقیان فیعرض هذا عن وجه هذا و هذا عن وجه هذا فخیر هما الذی یبدء بالسلام
برای كسی كه به خدا ایمان دارد حلال نیست كه بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر باشد به طوری كه چون به هم برسند از یكدیگر روی بگردانند. در این حال بهترین آنها كسی است كه در سلام كردن پیشی گیرد.
شاید راز ممنوعیت قهر بیش از سه روز از نظر اسلام این باشد كه علت اكثر قهرها، رنجشهایی است كه بر اثر اشتباهات كوچك دوستان به وجود میآید و چنانچه فاصله گرفتن و رنجش روحی آنها طولانی گردد، مشكلات زیر دوستی آنها را مورد تهدید قرار میدهد:
الف- انس و مودت آنها به تدریج كم میشود، زیرا بر اساس ضربالمثل معروف «از دل برود هر آنكه از دیده رود» و عدم دیدار، محبت بین آنها را زایل میكند.
ب- ممكن است با افزایش سوءتفاهم و یادآوری لغزشهای احتمالی گذشته، رنجش خاطر به كینه و عداوت تبدیل شود.
ج- احتمال دارد كه افراد سخنچین و دوبههم زن، وارد صحنه شوند و با فتنهانگیزی بر كدورت آنها بیفزایند.
دوست گرفتن عملی خدایی است
در قرآن مجید آمده است:
و اتخذ الله ابراهیم خلیلاً (نساء/12)
و خداوند ابراهیم(ع) را به دوستی خویش برگزید.
درباره علت یا علل انتخاب حضرت ابراهیم برای دوستی خداوند، مطالبی در كتب تفسیر آمده كه چون از موضوع بحث ما خارج است از ذكر آنها صرفنظر میشود، اما یكی از نكات ارزشمندی كه از این آیه استفاده میشود این است كه اتخاذ دوست عملی خدایی میباشد و دوستی با نیكان و شایستگان نوعی تخلق به اخلاق الهی است.
حكومت و دوستی
اگر حكومت زمینه كار مناسب برای اشخاص جویای كار را فراهم آورد و خانوادهها نگران نان و مسكن و ازدواج فرزندان خود نباشند، ارتباطات مودتآمیز آنها توسعه مییابد و دوستی و صمیمیت بر جامعه حاكم میگردد. عكس این نیز صادق است یعنی زندگی در شرایط فقر یا زیر خط فقر، در جامعه پر از تبعیض و نابرابری، جایی برای ابراز عواطف انسانی و دوستیهای بیریا و صمیمانه باقی نمیگذارد.
حكیم سنائی میگوید:
نه بپرسید از جحی حیزی
كز علی و عمر بگو چیزی
گفت اندوه شام و محنت چاشت
در دلم مهر و بغض كس نگذاشت
حكومت ناصالح با اعطای امتیازات بیمورد به یك یا چند گروه اجتماع و برتری دادن آنها بر طبقات دیگر، فقیر نگه داشتن مردم، پخش فیلمها و سریالهای نامناسب و ترویج فرهنگ خشونت و بدبینی، سبب ایجاد نفرت و عداوت در بین مردم و دوری آنان از یكدیگر میگردد.
مناقشات و مجادلات سیاسی كارگزاران حكومت نیز یكی از عوامل تأثیرگذار در دوستی و مهرورزی مردم است. جامعهای كه دارای فقر فرهنگی و كمبود آگاهیهای دینی و اجتماعی باشد، بسیاری از افراد آن بر اثر تبلیغات بیاساس و فریبكارانه سیاستبازان سودجو و فرصتطلب، اگر با دوستان و حتی خویشاوندان سببی و نسبی خود اختلاف سلیقه سیاسی داشته باشند، با آنان به جدال و منازعه میپردازند. بدیهی است كه در چنین شرایطی علایق خویشاوندی و رفاقتهای صمیمانه به شدت كاستی میگیرد و سردی و بیتفاوتی جانشین آن میگردد.
دوستی و خویشاوندی
رابطه خویشاوندی رابطهای است بسیار مقدس و ناگسستنی، و اهمیت آن از نظر اسلام به حدی است كه قرآن كریم رعایت حق خویشاوندی را در ردیف توصیه به تقوای الهی ذكر میكند و میفرماید: واتقوا الله الذی تسائلون به والارحام انّ الله كان بكم رقیباً (نساء/)
پروای خدا را داشته باشید كه به او یكدیگر را همی پرسید، (و رعایت حق) خویشان وابسته را، به راستی خدا ناظر و مراقب شماست.
خویشاوندان در كمكرسانی و غمزدایی و پشتگرمی هركس نقش مهمی ایفا میكنند، و ثواب هیچ یك از اعمال خیر به اندازه ثواب صله رحم و نیكی به ایشان نیست.
با این همه، گاهی دوستان همدل و صمیمی بیش از خویشاوندان به یاری انسان میشتابتند و غمخوار و پشتیبان او میشوند، زیرا آنچه آدمیان را به یكدیگر میپیوندد، محبت قلبی و احساس دوستی است. اگر این حس وجود داشته باشد چه بسا كه افراد دور، از خویشاوندان به ما نزدیكتر میشوند و اگر وجود نداشته باشد، خویشاوندان از غریبهها دورتر میگردند.
به تعبیر دیگر: ارتباطات خویشاوندی نیازمند به محبت و دوستی است، ولی رفاقت خالصانه نیازی به قرابت و خویشاوندی ندارد.
دوستی و مردان
رفاقت و دوستی در بین مردان رواج بیشتری دارد. به طوری كه میتوان آن را از ویژگیهای ایشان شمرد، زیرا زنان به علت عشق و علاقه وافر به خانواده و همسر و فرزندان و مسؤولیتها و دلمشغولیهای ناشی از آن، در این خصوصیت در مرتبه بعد از مردان قرار دارند.
ویلدورانت میگوید:
اگر زن در عشق بر مرد برتری دارد، مرد هم در دوستی از او برتر است. مردان میتوانند با هم دوست شوند، ولی زنان فقط میتوانند با هم آشنا گردند. آنگاه كه زنان به خوبی از هم یاد كنند، ستارگان آسمان فرو خواهند ریخت. مصاحبت زنان با هم سخت است و از معاشرت با همدیگر ملول و آزرده میگردند، و صحبت آنها برای یكدیگر فقط وقتی قابل تحمل است كه از مردان گفتوگو كنند. این امر طبیعی است. لاروشفوكو از دیرباز گفته است: علت اینكه بیشتر زنان كمتر دوست میشوند آن است كه پس از چشیدن طعم عشق (به همسر و فرزندان) دوستی مزهای ندارد.
شایان ذكر است كه در متون اسلامی از دوستی با كلمات مذكری از قبیل اخ، صدیق، حبیب و خلیل تعبیر شده است. نه با واژگان مؤنثی از قبیل اُخت، صدیقه، حبیبه و خلیله، و شاید همین امر دلیلی بر اهمیت دادن بیشتر اسلام به دوستی و رفاقت مردان باشد. البته، كمرنگتر بودن موضوع دوستی و رفاقت در بین زنان نقصی برای آنها نیست، چرا كه آنان به اقتضای خلقت و سرشت پاكشان همواره خالصانهترین ایثارها را در پرورش فرزندان و حفظ نهاد مقدس خانواده از خود نشان میدهند، و بدون اینكه خم به ابرو بیاورند همه انواع سختی و ناراحتی را برای خوشبخت كردن اعضای خانواده خود تحمل مینمایند.