مقدمه
از جمله ويژگيهاي شهرهاي امروزي، به ويژه كلانشهرها، ساختمانهاي بلند آنهاست. ساختمانهايي كه هر يك را ميتوان شهر يا شهركي محسوب نمود. به طور معمول اين ساختمانهاي بلند، چه از نظر طرح و نما و چه از نظر برخورداري از امكانات رفاهي مختلف، بسيار دلپذير و مجهز بوده، زندگي و كار در آنها با راحتي و آسودگي همراه است. در چنين شرايطي مشكل ميتوان ايمني اين ساختمانها را به چالش كشيد. به ويژه درباره ايمني آنها در مقابل آتشسوزي، كمترين انديشهاي به خود راه داد.
اما، بايد به ياد داشت، به تقريب همه مواد و فرآوردهها در مقابل آتش آسيبپذيرند. حتي آهن، فولاد و بتون آپارتمان راحت و زيبا واقع در يك برج مدرن، مانند هر محل ديگري ممكن است هرگز، دچار آتشسوزي نشود، اما در صورت وقوع حريق، با مشكلات بخصوصي روبرو خواهد شد. نخستين مشكل «ارتفاع» است. زيرا، اين ارتفاع از يك سو مانعي براي فرار سريع و ايمن افراد حاضر در بنا است، از سوي ديگر امدادرساني افراد آتشنشاني را با مشكل روبرو ميكند. براي روشن شدن مطلب، ابتدا، دو نمونه از آتشسوزي ساختمانهاي بلند كه در سالها پيش اتفاق افتاده و هنوز از آنها به عنوان «فاجعه» ياد ميشود، شرح داده ميشود.
سپس، راجع به حفاظت و ايمني اينگونه ساختمانها توضيحاتي ارائه ميشود.
آتشسوزي ساختمان آندرياس: اين ساختمان در سال 1962 م در شهر سائوپولو كشور برزيل احداث شده بود. 31 طبقه داشت تا طبقه دهم آن را پاركينگ، فروشگاه، انبار و... تشكيل ميداد، از طبقه دهم تا سي و يكم دفتر كار بود. در روز 24 فوريه سال 1972 م حدود ساعت 4 بعدازظهر اين ساختمان دچار حريق شد. آتشسوزي از انبار مواد سوختني شروع شده و يكي از كاركنان فروشگاه متوجه آن شده بود.
عدهاي از كاركنان فروشگاه ضمن مبارزه ناموفق با آتش پنجرهها را باز كردند، آتش گستردهتر شد و به طبقههاي چهارم و پنجم سرايت كرد. سپس، از راه پوششهاي قابل اشتعال سقف و همچنين از راه پله، تا طبقه هفتم ادامه يافت. بدين ترتيب و بسيار سريع، آتش چهار طبقه بالاي فروشگاه را به كام خود برد. شيشهها را ميشكست و به بيرون زبانه ميكشيد. حرارت زياد و پرتو شعلهها، مواد سوختني و پارتيشنهاي چوبي را به آتش ميكشيد. آتش طبقه به طبقه گسترش يافت، تا اينكه سراسر ساختمان را فرا گرفت. در اين هنگام، مثل هر آتشسوزي گسترده، باد شديدي وزيدن گرفت. لازم به يادآوري است، در هر آتشسوزي، به طور معمول نزديك به 75 درصد حرارت حريق در اثر پديده هم رفت (Convection) به محيط انتقال پيدا ميكند. به بيان روشنتر، حرارت بسيار زياد كانون آتشسوزي موجب سبكتر شدن هواي بالاي آن شده، اين هوا به همراه گازهاي داغ و دود توليدي، جريان بالارونده پيدا ميكند. از سوي ديگر براي جايگزيني اين هوا، هواي تازه و سرد از قسمت پايين كانون آتشسوزي كشيده ميشود. در آتشسوزيهاي بزرگ، اين چرخه، باعث ايجاد بادهاي شديد و تنورههاي وحشتانگيز ميگردد. كه به نوبه خود عاملي براي گسترش آتشسوزي است.
به هر ترتيب، در اين آتشسوزي نيز بادي به سرعت 28 كيلومتر در ساعت آتش را به بيرون پنجرهها گسترش داد. آتش تمام ساختمان را
فرا گرفت. شعله از بالاي آن زبانه ميكشيد.
تل آتش 5/4 متر عرض، بيش از 100 متر ارتفاع و دست كم 15 متر به داخل خيابان پيشروي كرده بود.
در اين بنا هيچيك از قوانين و مقررات محافظت ساختماني در برابر آتشسوزي رعايت نشده بود. به طور مثال، هيچگونه فضابندي يا حوزهبندي حريق صورت نگرفته بود و راه پله محافظت نشده بود. بنابراين، هيچ مانعي در مقابل گسترش آتش نبود. نكته بعدي فقدان تجهيزات موثر آتشنشاني بود. سامانه آتشنشاني خودكار وجود نداشت. آبپاش سقفي ميتوانست در همان ابتداي آتشسوزي حريق را خاموش كرده و يا دست كم از سرعت گسترش آن بكاهد.
پايين بودن فرهنگ ايمني باعث شده بود كه هيچ يك از افراد داخل ساختمان و يا همسايهها تا ساعت 4 و بيست دقيقه وقوع آتشسوزي را به اداره آتشنشاني اطلاع ندهند. اولين واحد آتشنشاني در ساعت 4 و بيست و شش دقيقه، هنگامي به محل حادثه رسيد كه آتش تمامي ساختمان را در برگرفته و غيرقابل كنترل بود. آتشنشانها در ابتداي مبارزه با آتش كوشش كردند تا به كمك مانيتور خودرو آتشنشاني و فوران آب، از سرايت آتش به ساختمانهاي پيرامون محل حادثه جلوگيري كنند.
شهروندان نگران و هراسان از شدت و گستردگي آتش، به خيابانها آمده بودند، در نتيجه، با بسته شدن خيابانهاي اطراف محل حادثه، مانعي براي حضور فوري نيروهاي كمكي ايجاد شده بود.
در ابتداي آتشسوزي، نزديك به يك هزار نفر در ساختمان حضور داشتند. همچنانكه در قبل اشاره شد، در بناي مزبور اصول محافظت ساختماني در برابر آتش مراعات نشده بود. بنابراين، علائم و تابلوهاي مشخصكننده راه خروج وجود نداشت، هيچ چراغ اضطراري فضاي دودزده را روشن نميكرد. و از همه بدتر راه فرار و خروجي اضطراري پيشبيني نشده بود. با وجود تمام اين مشكلات در همان ابتداي شروع حادثه، عدهاي موفق شدند به خيابان فرار كرده و جان سالم در ببرند. اما، بقيه افراد حاضر در بنا، در دام حادثه بودند. آسانسورها از كار افتاده بود. تنها راه فرار، راه پله معمولي و طولاني ساختمان بود كه از بام تا زيرزمين ادامه داشت. در همان ابتداي شروع آتشسوزي، يكي از درهاي ورودي به اين راهپله، در طبقه پنجم، به طور كامل از كار افتاد. حرارت و دود ناشي از حريق، فرار را مشكل كرده بود. جمعي از مردم به دام افتاده، به بام ساختمان رفته و در آنجا پناه گرفتند. نزديك به سيصد نفر در بام بودند كه در مربوط به بام بسته شد. گويا يكي از آنها از بيم سنگين شدن و ريزش بام، اين در را بسته بود. بدين ترتيب نزديك به دويست نفر در راه پله زنداني شدند. هواي تازه كه از پنجرههاي راهپله به داخل آن ميوزيد، اين افراد را زنده نگه داشته بود. اگر جهت وزش باد تغيير ميكرد، تمام آنها در اثر استنشاق دود و حرارت، جان خود را از دست ميدادند.
عمليات امداد براي نجات اين افراد شروع شد از بام بناي مجاور، نردباني به پنجره راه پله در طبقه پانزدهم متصل شد. نردبانهاي موتوري اداره آتشنشاني به طبقه شانزدهم وصل شده بود. در طي سه ساعت عمليات نجات، آتشنشانها به وسيله اين نردبانها، افراد بسياري را به بيرون ساختمان انتقال دادند. بانكي در نزديكي ساختمان آندرياس به عنوان پايگاه اضطراري فوريتهاي پزشكي در نظر گرفته شده بود. عده زيادي از مجروحين در اين محل مورد مراقبت و مداوا قرار گرفتند در حدود 300 نفر كه در اثر استنشاق دود، شكستگي و بريدگي مجروح شده بودند در ساير مراكز درماني تحت مداوا قرار گرفتند. همزمان با انجام عمليات براي نجات افراد محبوس شده در راهپله، وضعيت افرادي كه در بام پناه گرفته بودند، خطرناك ميشد. مردم نااميد، دچار ترس و وحشت شده بودند. چه بسا در اثر ترس با عكسالعملهاي اشتباه، مثل پرتاب خود به پايين، جان خويش و يا ديگران را با خطر روبرو ميساختند. تنها راه براي نجات آنها، استفاده از بالگرد بود. اما بالگردهاي نيروهاي هوايي برزيل در محل نبودند. رئيس عمليات نجات، دو بالگرد را در فرودگاه محلي يافت. در ساعت 5 و پانزده دقيقه، از شدت آتش كاسته شده بود، در نتيجه بالگردها ميتوانستند به ساختمان نزديك شوند. مردم وحشتزده با مشاهده بالگرد. به محل فرود آن حملهور شد و سعي كردند آن را پايين بكشند. خلبان براي جلوگيري از هر سانحهاي، اوج گرفت. سه نفر از آتشنشانها به داخل بالگرد دوم رفته مردم را دعوت به آرامش كردند. در ادامه، از بالگردهاي بيشتري استفاده شد. پس از باز كردن در بام، آتشنشانها با عده زيادي روبرو شدند، كه بيشتر آنها در اثر فشارهاي وارده مجروح شده بودند. اينها نيز به بام انتقال يافته و به نوبت به پايين فرستاده شدند. در چهار ساعت عمليات نجات و امداد هوايي، 350 نفر نجات يافتند. در مجموع يازده بالگرد مورد استفاده قرار گرفت. مساعد بودن شرايط، كارايي ماموران نجات، آرامش مردم از جمله مهمترين عوامل موفقيت اين عمليات نجات بود.
عمليات اطفاي كامل در سراسر شب ادامه داشت. علاوه بر سيصد نفر مجروح در اين حادثه شانزده نفر جان خود را از دست دادند. جسد هفت نفر در گوشه غربي طبقه هفتم به دست آمد. اينها به احتمالي با رسيدن آتش به طبقه هفتم، موفق نشدند، خود را به راهپله برسانند. دو نفر در طبقه بيستم زنداني شده و جان باختند. دختر جواني پيش از رسيدن نردبان آتشنشاني، در كوششي بيفايده و حين پرش به ساختمان مجاور سقوط كرد و كشته شد. چهار قرباني ديگر در اثر پريدن يا سقوط جان باختند. يك نفر بر اثر سكته قلبي و در حالي كه روي نردبان بود، در گذشت. يك نفر نيز كه دچار آسيب استنشاقي شده بود، در بيمارستان جان باخت. اين حادثه وحشتناكي بود، اما گويا در همان شهر آتشسوزي بدتري در كمين ساختمان ديگري بود.
آتشسوزي ساختمان جوالما: اين ساختمان 25 طبقه در سال 1972 ميلادي روبروي شهرداري سائوپولو احداث شده بود. اين بنا از بتن مسلح ساخته شده و در تقاطع دو خيابان اصلي واقع شده بود به علت شكل زمين مربوطه، ساختمان طرحي غيرمعمول داشت، بناي اصلي دو بال شمالي و جنوبي را شامل ميشد كه در بين آنها كريدور آسانسورها و راهپله بود. تنها راه تردد به ساختمان همين يك راه پله و 4 آسانسور در نظر گرفته شده بود. هر دو بام شمالي و جنوبي كه جدا از هم احداث شده بودند، سقفي موقت داشتند با بلوك سيماني پوشيده شده كه به وسيله قير عايقسازي و با چندين موزاييك سيماني پوشيده شده بود. گويا مالك ساختمان ميخواست در آينده اشكوبهاي ديگري به آن اضافه كند. نماي بنا از پانلهايي كه روي آنها سيمان شده بود، تشكيل ميشد. روي اين نما پنجرههاي آلومينيومي نصب شده بود. ساختمان كاربري اداري داشت و هزار نفر كارمند يك شركت سرمايهگذاري در آن كار ميكردند ده طبقه اول ساختمان پاركينيك و پانزده طبقه بعدي دفتر كار بود.
در روز اول فوريه سال 1974 م ساختمان جوالما دچار آتشسوزي شد. حريق از طبقه 12 شروع شده بود. دستگاه تهويه مطبوعي كه به پنجرهاي در طبقه دوازدهم نصب شده بود، بايستي با مداري مستقل به برق وصل ميشد، اما به علت كمبود لوازم مورد نياز، به اين نكته مهم توجه نشد و آتشسوزي در اثر اتصال كوتاه ناشي از كاركرد اين دستگاه شروع شد سپس به سرعت گسترش يافت.
ساختمان جوالما اگرچه به ظاهر در برابر آتشسوزي مقاوم بود، اما مثل بسياري از ساختمانهاي مشابه، از مواد قابل اشتعال انباشته شده بود.
اتاقها با پارتيشنهاي چوبي، جداسازي شده بود. مبلمان، ميزهاي كار، قفسهها و... همگي قابل اشتعال بودند. سقف كاذب از قطعاتي كه با شبكه چوبي به يكديگر وصل شده بودند، تشكيل شده بود. پردهها، موكتها و... همگي حجم زيادي از مواد سوختني را تشكيل ميدادند. بنابراين، هنگامي كه آتشسوزي از طبقه دوازدهم شروع شد، به سرعت به سمت بالا حركت كرد. ساعت هشت و پانزده دقيقه صبح، آتشسوزي مشاهده شد. اين حادثه نيز با تأخير بسيار به آتشنشاني اطلاع داده شد. همسايهها، پانزده دقيقه بعد، با آتشنشاني تماس گرفته و از آنها استمداد خواسته بودند. اولين واحد آتشنشاني ساعت نه و ده دقيقه به محل حادثه رسيد و فوري تقاضاي نيروي كمكي نمود. اما واحدهاي كمكي به علت راهبندان و ترافيك صبحگاهي ساعت نه و سي دقيقه به محل رسيدند. در اين مدت، آتش به تقريب به بام رسيده بود.
آتشي كه از پنجره طبقه دوازدهم شروع شده بود، در دو مسير سقف و كف پيشروي كرد، تا به راهپله رسيد، از آنجا به سمت بالا حركت كرد. به اين ترتيب تا طبقه پانزدهم بالا رفت. از اين محل به بعد، در راهپله مواد قابل اشتعال كم بود، در نتيجه سرعت گسترش آتش كم شد، ولي مسير بالا را با دود و حرارت پر كرد. در نتيجه راه فرار بسيار محدود شده بود.
همزمان با آنچه در بالا شرح داده شد، آتش از بيرون ساختمان نيز گسترش يافت. طبقه سيزدهم بال شمالي ناتمام و خالي بود، بنابراين مواد سوختني كمي در آنجا بود، اما حرارت و شعله آتش از طريق پنجرهها به طبقه چهاردهم سرايت كرد. در اين طبقه در حالي كه با به آتش كشيدن مواد سوختني، حريق رو به بالا حركت ميكرد، در جهت افقي نيز پيشروي نمود و به قسمت جنوبي هم گسترش يافت. در اين قسمت نيز از پنجرهها خارج شد. اكنون آتش در هر دو طرف ساختمان، رو به بالا زبانه ميكشيد. 12 خودروي آتشنشاني، سه نردبان موتوري، يك سكوي هيدروليكي و سيصد آتشنشان در محل حادثه حضور داشته و با حريقي چنين سهمگين مبارزه ميكردند. در كمتر از يك ساعت، آتشسوزي چهارده طبقه فوقاني ساختمان را در برگرفته بود. نخستين كوشش آتشنشانها براي ورود به ساختمان و نجات مردم در راه پله طبقه يازدهم با ناكامي روبرو شد. زيرا، حرارت زياد و غلظت دود، بالا رفتن را غيرممكن كرده بود. اين حرارت و دود غليظ، همچنين مانعي براي نزديك شدن بالگرد به بام ساختمان بود. در اين بام 170 نفر پناه گرفته و در انتظار كمك بودند.
براي مبارزه با آتش، تنها راه استفاده از جريان قوي آب، به وسيله مانيتور خودروهاي آتشنشاني بود.
آتشنشانها براي كمك به كساني كه به روي بالكنها آمده بودند، نردبان 45 متري را به كار گرفتند، اما با اين نردبان فقط دسترسي تا طبقه پانزدهم امكانپذير شد.
در زمان شروع آتشسوزي، ششصد نفر در ساختمان بودند. در بدو حادثه حدود سيصد نفر از اين افراد، به وسيله آسانسور از ساختمان خارج شدند. لازم به تذكر است، در اينگونه حوادث استفاده از آسانسور براي خروج از بنا به هيچوجه مناسب و ايمن نيست، زيرا چه بسا به جاي راه نجات، خود به يك تله مرگ تبديل شود. اما در اين حادثه وخيم و با توجه به فقدان خروجي اضطراري و راه پله فرار، چهار مامور آسانسور ساختمان توانستند طي چند بار هدايت آسانسورها، افراد گرفتار را نجات داده و از ساختمان خارج كنند. سپس، دود و حرارت شديد، مانع كار آنها شد و اين راه نجات، البته بسيار خطرناك نيز مسدود گرديد.
به هر ترتيب براي آن دسته از مردم كه در ساختمان به تله افتاند، بنا هيچ قابليت ايمني نداشت. همچنانكه در قبل اشاره شد، عده زيادي از افراد حاضر در بنا به اميد نجات به وسيله بالگرد، به بام ساختمان رفته بودند. اينها با توجه به آگاهي از نجات افراد در حادثه دو سال قبل ساختمان آندرياس، تصور ميكردند، بالگرد آنها را نيز نجات خواهد داد. اما اين امر ميسر نشد. زيرا، در اينجا بام فاقد سطح باز و وسيع مورد نياز فرود بالگرد بود. نكته بعدي، حرارت و دود غليظ بود كه از نزديك شدن بالگرد به ساختمان جلوگيري ميكرد. نكته ديگر آنكه، اين روش نجات در بهترين حالت، نيز پس از فرو نشاندن آتش قابل انجام است. به هر ترتيب از 170 نفري كه به اميد نجات در بام پناه گرفته بودند، تنها 81 نفر نجات يافتند، 60 نفر بقيه همگي جان باخته بودند. گروهي از افراد به دام افتاده به بالكنها آمدند تا از حرارت درامان بوده و هواي تازه تنفس كنند.
علاوه بر آنكه ساختمان فاقد هرگونه امكانات ايمني بود، افراد حاضر در بنا نيز در مورد روشهاي صحيح مقابله با اينگونه وضعيتهاي اضطراري آموزشي نديده و آگاهي نداشتند. بنابراين، با عكسالعملهاي اشتباه جان خود را در معرض خطرهاي بيشتري قرار دادند و يا به جاي نجات، به طور مستقيم به كام مرگ رفتند. به عنوان مثال، عدهاي راهحل خطرناكي را انتخاب كرده و از بالكنها طبقه به طبقه پايين آمدند تا خود را در طبقه پانزدهم به نردبان آتشنشاني رسانده و نجات يابند.
عدهاي براي در امان بودن از حرارت، به اشتباه به حمامها پناه بردند تا با آب در برابر حرارت محافظت شوند، اما در نتيجه سرايت دود همگي خفه شدند.
عدهاي در اثر خستگي جسمي و روحي، خونسردي و تسلط بر اعصاب خود را از دست داده خود را به پايين پرتاب ميكردند، بديهي است در اثر برخورد با زمين به طرز دلخراشي جان ميسپردند. كساني كه در پايين بودند با اشاره و آتشنشانها به وسيله بلندگو و حتي با نوشتن روي پارچه، مردم نااميد گرفتار در ساختمان را به خونسردي و ماندن در جاي خود دعوت ميكردند، اما آنها همچنان ميپريدند. بدين ترتيب چهل نفر جان خود را از دست دادند، نكته تأسف بار آنكه سي نفر از آنها پس از خاموش شدن آتش خود را به پايين پرتاب كردند. پس از خاموش شدن آتش، نجات كليه افراد باقيمانده در ساختمان و جستجوي دقيق بنا مشخص شد كه در اين آتشسوزي مهيب كه كمتر از 2 ساعت به درازا كشيد، 179 نفر جان باختند.
پس از اين حادثه، ساختمان جوالما به مدت چهار سال براي تعمير و بازسازي تعطيل شد. بعد از اين تاريخ، با تغيير نام، دوباره مورد استفاده قرار گرفت.
محافظت در برابر آتشسوزي
(fire protection)
علم محافظت در برابر آتشسوزي با دو هدف اصلي پيشگيري از حريق و محدود ساختن خسارت براي ايمني انواع تأسيسات و ساختمانها راهحلهاي مختلفي را ارائه ميكند. اساس اين راهحلها بر سه محور اصلي قرار دارد: 1- محافظت ساختمان در برابر آتشسوزي 2- پيشگيري از بروز آتشسوزي و 3- مديريت آتشسوزي (اداره كردن حريق).
1- محافظت ساختماني در برابر آتشسوزي (buil ding fire safety)
اين نكته كه يك بنا چگونه ساخته شود و از چه امكاناتي برخوردار باشد تا در درجه اول به سادگي دچار آتشسوزي نشده و در صورت وقوع حريق، دود و آتش به سرعت گسترش نيافته، در نتيجه تلفات و خسارتها به حداقل ممكن كاهش يابد، در قلمرو محافظت ساختماني در برابر آتش قرار دارد.
تامين سلامت افراد حاضر در ساختمان، تامين سلامت ماموران آتشنشاني كه براي كمك آمدهاند و به حداقل رسيدن خسارتهاي مالي، هدفهاي اساسي محافظت ساختماني در برابر حريق را تشكيل ميدهند.
براي دستيابي به اين هدفها بايستي اقدامات مختلفي صورت گيرد، مهمترين آنها عبارتند از:
1-1- دستهبندي ساختمانها براساس نوع تصرف: ساختمان با توجه به نوع كاربري آن به الزامات ويژهاي نياز دارد. براين اساس ساختمانها را به 10 دسته اصلي تقسيم كردهاند. بعضي از آنها زيرگروههايي را نيز در برميگيرند، تصرفهاي دهگانه به قرار زير است:
تصرفهاي مسكوني/ اقامتي (شامل زيرگروههاي م-1، م-2 و م-3)
تصرفهاي آموزشي/ فرهنگي (شامل زير گروه آ)
تصرفهاي درماني/ مراقبتي (شامل زيرگروههاي د-1، د-2، د-3 و د-4)
تصرفهاي تجمعي (شامل گروههاي ت-1، ت-2، ت-3، ت-4 و ت-5)
تصرفهاي حرفهاي/ اداري (شامل گروه ح)
تصرفهاي كسبي/ تجاري (شامل گروه ك)
تصرفهاي صنعتي (شامل گروههاي ص-1 و ص-2)
تصرفهاي انباري (شامل گروههاي ن-1 و ن-2)
تصرفهاي مخاطرهآميز (شامل گروههاي خ-1، خ-2، خ-3، خ-4 و خ-5)
تصرفهاي متفرقه (شامل گروه ف)
همچنانكه در ابتداي اين مقاله ذكر شد، بناهاي مرتفع و برجهاي امروزي را ميتوان به شهري تشبيه نمود كه در آن انواع تصرفها وجود دارد. به طور معمول در برجهاي امروزي تصرفهاي مسكوني همراه با رستوران، بانك، مراكز خريد، مجتمعهاي اداري و... ديده ميشود، در اينگونه موارد كه به آنها تصرفهاي مختلط گفته ميشود، الزامات خاص براي هر يك از كاربريها در نظر گرفته ميشود.
2-1- چگونگي بناي ساختمان: اين نكته كه براساس نوع تصرف، ارتفاع آن و... بنا چه طرحي داشته باشد، ابعاد آن در چه اندازهاي در نظر گرفته شود، براي ساخت بنا چه مصالح و موادي به كار رود، در اين بخش قرار ميگيرد.
نكته بعدي كه به طور معمول در اين بخش مورد توجه قرار ميگيرد، بحث «فضابندي» است.
همچنانكه در هر دو نمونه آتشسوزيهاي ساختمان آندرياس و جوالما ملاحظه شد، حريق بعد از وقوع به سرعت گسترش يافت و به سادگي كل ساختمان را در برگرفت. هيچ مانعي براي جلوگيري از سرايت دود و حرارت به نقاط مختلف بنا وجود نداشت، در نتيجه حتي آنهايي كه در فاصله به نسبت دور از كانون اصلي حريق قرار داشتند، بر اثر استنشاق دود جان باختند.
به كمك عوامل مربوط به فضابندي يا حوزهبندي، در واقع ساختمان به يك سري مناطق محدود و مسدود در برابر آتش و دود تقسيم ميگردد، در نتيجه با وقوع حريق در هر يك از اين فضاها يا مناطق، حريق در همان منطقه محدود شده و نميتواند به سرعت به ساير فضاها گسترش پيدا كند، بدين ترتيب علاوه بر آنكه زمان لازم براي تخليه ساختمان و پناه گرفتن افراد حاضر در بنا در نقطه امن، در دسترس خواهد بود و همچنين ميتوان با اين آتش محدود و كم دامنه به طور موثر مقابله و مبارزه نمود. استفاده از دربهاي حريقبند، دودبند، ديوار ضدآتش و محصور نمودن پلكانها، چاههاي آسانسور، شفتها، نورگيرها و... همچنين آتشبندي كليه منفذها و روزنهها، استفاده از تدابير مختلف براي جلوگيري از سرايت آتش از خارج ساختمان، از جمله روشهاي موثر فضابندي است.
3-1- سامانه خودكار كشف اعلام خطر و مبارزه با آتش: چنانچه آتشسوزي پس از وقوع، هر چه زودتر كشف شود، به همان نسبت نجات جان افراد عمليتر و مبارزه با آتش آسانتر است. بر اين اساس از سالها پيش علم الكترونيك به كمك آمده و با ابداع انواع سامانههاي خودكار كشف و اعلام خطر آتشسوزي، اين امكان كه بتوان در كمترين زمان پس از وقوع حريق، از آن مطلع شد و به ديگران اعلام خطر نموده در دسترس است.
هر يك از اين سامانهها به طور كلي از سه قسمت اصلي تشكيل شدهاند، ردياب آتش (كشفكننده آتش)، جعبه كنترل و وسايل اعلام خطر، كه به وسيله سيمكشي مخصوص به يكديگر متصل ميشوند.
رديابها براساس نوع حسگر در انواع مختلف ساخته شدهاند، به عنوان مثال گروهي در اثر دود ناشي از آتشسوزي فعال ميشوند. از جمله اين رديابها ردياب دودي با اتاقك يونساز و ردياب دودي فتوالكتريك را ميتوان نام برد.
ردياب حرارتي، نوع ديگري از رديابها است كه در اثر حرارت ناشي از آتشسوزي فعال ميشود. از مهمترين رديابهاي حرارتي، ردياب حرارتي درجه ثابت و ردياب حرارتي افزايش ميزان حرارت را ميتوان نام برد.
گروه ديگري از رديابها در اثر شعله آتش فعال ميشوند، به اين گروه ردياب شعلهاي گفته ميشود رديابهاي آتش را براساس نوع آتشسوزيهاي احتمالي، محل نصب و ... در نقاط مختلف بنا نصب نموده، با سيمكشي مخصوص به جعبه كنترل مرتبط ميسازند. هنگام وقوع آتشسوزي در هر محل، و با فعال شدن ردياب مربوطه در جعبه كنترل، منطقه حادثه مشخص شده، همچنين به طور خودكار وسايل اعلام خطر، از قبيل زنگ خطر، آژير و همچنين چراغهاي اعلام خطر به كار افتاده، افراد حاضر در محل از وقوع آتشسوزي آگاه ميشوند. براي آنكه بتوان اين سيستمها را به طور غيرخودكار نيز فعال كرد، در فواصل معين كليد يا شستيهاي ويژهاي نصب ميشود، افراد ميتوانند هنگام مشاهده آتشسوزي با به كار انداختن اين كليدها، سيستم اعلام خطر را فعال سازند.
در سامانههاي كاملتر، جعبه كنترل، در واقع يك پردازشگر است كه هنگام وقوع حريق و فعال شدن، علاوه بر به كار انداختن وسايل اعلام خطر، به طور خودكار فعاليتهاي ديگري مثل، تلفن به آتشنشاني، توقف كار سيستم تهويه و... را نيز انجام ميدهد. در سامانههاي كاملتر، جعبه كنترل علاوه بر اعلام خطر، تجهيزات آتشنشاني را نيز فعال ميكند. در نتيجه در محل حادثه، به طور خودكار مبارزه با آتش نيز شروع ميشود.
يكي از مشهورترين سامانههاي مبارزه خودكار با آتشسوزي، سامانه خودكار آبپاش است. در اين حالت، با احداث لولهكشي مخصوص، در قسمتهاي مختلف سقف، و ديوارها، آبپاشهايي نصب ميشود. هنگام وقوع آتشسوزي در هر قسمت آبپاش قسمت مربوطه فعال شده، ضمن پاشش آب، زنگ و آژير خطر نيز فعال ميشود.
بديهي است در نقاطي كه برحسب نوع آتشسوزي احتمالي، استفاده از آب مفيد نبوده و يا خطرناك باشد، در سامانه خودكار آتشنشاني از ساير مواد اطفاعي مثل كف، پودر، گاز كربنيك و يا مواد جانشين هالون استفاده مينمايند.
به هر ترتيب با تجهيز ساختمان به سامانههاي خودكار اعلام خطر و مبارزه با آتشسوزي، سطح ايمني در برابر حريق به نحو مطلوبي افزايش مييابد.
4-1: خروجي اضطراري و راه فرار: همچنانكه در شرح آتشسوزي ساختمانهاي آندرياس و جوالما توضيح داده شد، در ساختمانهاي مزبور، به جز راه پله معمولي ساختمان و آسانسور هيچگونه تدابيري براي خروج اضطراري در نظر گرفته نشده بود. در نتيجه به مدت كوتاهي پس از وقوع آتشسوزي، تنها راه پله ساختمان در اثر دوده، حرارت و شعله آتش غيرقابل استفاده شد. بدين ترتيب افراد حاضر در بنا به وضع بدي در معرض خطر قرار گرفتند. در حالي كه تمامي ساختمانها بايستي به شكلي طراحي و ساخته شوند كه در صورت وقوع آتشسوزي يا ساير وضعيتهاي اضطراري، افراد حاضر در بنا بتوانند در كمترين زمان ممكن و بدون آنكه در معرض خطر دود، حرارت و آتش قرار گيرند، به محل امن دسترسي يابند. با توجه به حوادث مرگباري كه تاكنون در بناهاي مرتفع رخ داده است، و در اين مقاله دو مورد آنها شرح داده شد، خروجي اضطراري و راه فرار مفهومي مثل فاصله بين مرگ و زندگي دارد. به طور معمول، در هر نقطه از ساختمانهاي بلند بايستي به دو راه فرار دسترسي داشت. سامانه راه خروج، از سه قسمت اصلي تشكيل ميشود. دسترسي خروج، خروج و تخليه خروج. با توجه به نوع تصرف بنا، گنجايش و... بايستي در هر يك از اين قسمتها الزامات و استانداردهاي ويژهاي رعايت شود.
لازم به تذكر است، برخورداري از بلندترين نردبان موتوري موجود در مجهزترين سازمانهاي آتشنشاني، استفاده از بالگرد نجات، فنآوريهايي مثل سامانه فرار عمودي و... همگي داراي محدوديتهايي بوده و از وسايل جنبي نجات محسوب ميشوند. در ساختمانهاي بلند هنگام بروز شرايط اضطراري، كليد اصلي نجات جان افراد حاضر در بنا، برخورداري از سامانه راه خروج است. سامانهاي كه مطابق ضوابط و استانداردهاي مربوطه طراحي و احداث شده، در تمام مدت بهرهبرداري از بنا به خوبي نگهداري ميشود و همواره آماده به كار است.
5-1- تجهيزات آتشنشاني و تسهيلات ويژه نيروي آتشنشاني: در مطالب قبلي راجع به يك نمونه از تجهيزات خودكار آتشنشاني توضيحات كوتاهي ارائه شده نصب اينگونه تجهيزات در ساختمانهاي مرتفع بسيار مهم است، اما بايستي علاوه بر اين، ساختمان به ديگر انواع وسايل و تجهيزات آتشنشاني مجهز باشد. به عنوان مثال نصب انواع كپسولهاي آتشنشاني، قرقره و شلنگ آتشنشاني، جعبه آتشنشاني. همچنين احداث لولههاي آتشنشاني خشك و تر، بر حسب مورد پيشبيني مخزن ذخيره آب آتشنشاني، موتور پمپ و ساير متعلقات مربوطه علاوه بر اينها، طراحي و اجراي ساختمان بايد به صورتي باشد كه ضمن تامين حداكثر ايمني افراد آتشنشاني، براي مبارزه سريع و قاطع با آتش، بعضي تسهيلات ويژه نيز در اختيار آنها باشد. از جمله اينها ميتوان به آسانسور ويژه مامورين آتشنشاني اشاره كرد. اين آسانسورها ضمن محافظت كامل، به وسايل ارتباطي مخصوص مجهز بوده، به طور معمول به دو منبع مستقل برقي، كابلهاي محافظت شده در برابر آتش مجهز است.
و يا برخورداري از لولههاي بالا رو خشك و تر اين امكان را فراهم ميكند تا مامورين آتشنشاني بدون نياز به لولهكشيهاي طولاني و فقط با استفاده از يكي دو بند لوله آتشنشاني هر طبقه ساختمان را به خوبي تحت پوشش آب آتشنشاني قرار دهند.
همچنانكه توضيح داده شد، با اقدامات مختلف مربوط به محافظت ساختماني در برابر آتشسوزي امكانات بسيار مهم ايمني – حفاظتي در اختيار خواهد بود. اما ضمن برخورداري از اين امكانات بايستي به ساير جنبههاي محافظت در برابر آتشسوزي، يعني پيشگيري از بروز آتشسوزي و مديريت آتشسوزي نيز توجه شود. در ادامه راجع به اين دو مورد نيز توضيحاتي ارائه ميگردد.
2- پيشگيري از بروز آتشسوزي: بيشتر آتشسوزيها در اثر علل و عوامل بسيار ساده اتفاق ميافتد. به عنوان نمونه، همانطور كه در قبل توضيح داده شد، آتشسوزي مهيب ساختمان جوالما كه مرگ 179 نفر را به دنبال داشت، در اثر عدم رعايت نكات فني در نصب يك وسيله برقي رخ داد. بنابراين، ميتوان با رعايت نكات ساده ولي مهم، به طور اصولي از وقوع آتشسوزي جلوگيري نمود.
علل آتشسوزي را ميتوان به سه گروه كلي و اصلي تقسيم نمود:
علل طبيعي، علل عمدي، علل اتفاقي
1-2- علل طبيعي: بعضي پديدههاي طبيعي ميتوانند باعث حريق شوند. به عنوان مثال در شرايط بخصوصي اصابت آذرخش (صاعقه) ميتواند باعث بروز آتشسوزي در ساختمان شود. براي ايمني از اين خطر، ميتوان ساختمان را با «قفس نارادي» و يا در انواع جديدتر، با «برقگير راديواكتيو» حفاظت كرد.
2-2- علل عمودي: در اين مورد ميتوان به ايجاد عمدي آتشسوزي براي فريب شركتهاي بيمه و دريافت خسارت غيرواقع اشاره نمود. البته، با پيشرفتهايي كه در جهان در زمينه علتيابي حريق صورت گرفته است، عوامل ايجاد اينگونه آتشسوزيها در بيشتر موارد به جاي دريافت خسارت، مورد پيگرد قانوني قرار گرفتهاند.
3-2- علل اتفاقي: اين گروه بيشترين علت آتشسوزيها را تشكيل ميدهد. عامل انساني (شامل: بياحتياطي، خطاي انساني و رفتار ناايمن)، همچنين شرايط ناايمن و نقص فني از مهمترين عوامل بروز آتشسوزيهاي اتفاقي است. بياحتياطي هنگام استعمال دخانيات، عدم رعايت نكات ايمني هنگام آشپزي، استفاده از وسايل ناايمن، فرسوده بودن وسايل و تجهيزات و... اگرچه به ظاهر ساده و پيش پا افتاده به نظر ميرسد، اما از مهمترين عوامل بروز آتشسوزي به شمار ميروند.
امروزه پس از سالها تجربه، تحقيق، تجزيه و تحليل حوادث و... پيشرفتهاي مهمي در زمينه پيشگيري از بروز آتشسوزي به دست آمده است. اكنون حجم به نسبت زيادي از استانداردها و دستورالعملهاي ايمني در زمينههاي مختلف پيشگيري از حريق در دسترس است. بدين ترتيب، به طور متوسط بيش از 80 درصد آتشسوزيهاي مهيب قابل پيشگيري است. مهمترين نكتهاي كه باعث ميشود تا نتوان به كمك فعاليتهاي مربوط به پيشگيري از حريق، به ايمني كامل دست يافت، آن است كه دستهاي از آتشسوزيها، غيرقابل پيشبيني و در نتيجه غيرقابل پيشگيري است.
3- مديريت آتشسوزي (اداره كردن حريق): اين مرحله، در واقع آخرين حلقه دفاعي در برابر آتشسوزي محسوب ميشود. اكنون آتشسوزي رخ داده و بايستي براي نجات جان افراد و كاهش خسارت مالي، به طور فعال و عامل با آن مقابله نمود. اداره كردن حريق، سه مرحله به هم پيوسته، كشف حريق و اعلام خطر، نجات جان افراد و تخليه ساختمان و آتشنشاني را شامل ميشود.
اما نحوه انجام اين مراحل با توجه به نوع تصرف ساختمان ممكن است متفاوت باشد. به عنوان مثال اداره كردن حريق در يك بناي مسكوني، با اداره كردن حريق در يك بيمارستان به طور كلي متفاوت است.
نتيجه:
تجربيات به دست آمده از آتشسوزيهاي مرگبار در ساختمانهاي بلند كشورهاي مختلف جهان، اهميت اعمال مقررات ايمني در اينگونه بناها را به خوبي نشان ميدهد. علم محافظت در برابر آتشسوزي، در مورد كسب اين ايمني راهحلهاي مختلفي را ارائه كرده است. محافظت ساختماني در برابر آتشسوزي، پيشگيري از بروز آتشسوزي و مديريت آتشسوزي، سه محور اصلي آن است. اما نكته مهم اين است كه هر يك از راهحلهاي فوق به تنهايي ايمني كامل را تامين نخواهد كرد، بلكه براي دستيابي به حدقابل قبولي از ايمني بايستي هر سه عامل فوق به طور يكسان مورد توجه قرار گرفته و نكات مختلف آنها را همزمان در ساختمان اعمال كرد.