Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 30 شهریور 1403 - 06:18

21
آذر
تهدیدی که فرصت شد

تهدیدی که فرصت شد

بگذارید کمی به عقب برگردیم. روزگاری که تهران هنوز تا تهرانی...

بگذارید کمی به عقب برگردیم. روزگاری که تهران هنوز تا تهرانی که باید شان پایتختی ایران را حفظ می‌کرد و ام‌القرای جهان اسلام می‌شد فاصله‌ای معنادار داشت. فاصله‌ای به بلندای عدم توسعه در تمامی بخش‌ها. ساخت و ساز‌های غیرطبیعی و غیراصولی، فقدان راه‌های دسترسی اصلی مانند بزرگراه‌ها و آزادراه‌ها به عنوان شریان‌های اساسی ترافیک پایتخت و فقدان حمل و نقل مطمئن در بخش عمومی از یک طرف و مشکلات عدیده‌ای که در حوزه اجتماعی و فرهنگی وجود داشت تنها گوشه‌ای از مشکلاتی بودند که از کشور شهری به نام تهران که ادعای جهانی شدن را داشت اما با جهانی شدنش دنیایی فاصله بود، شهر بی در و پیکری ایجاد کرده بود که هیچ چیزش معلوم نبود.
روزگار گذشت و ورق‌های تقویم یکی پس از دیگری به هم پیوند خوردند تا اینکه تصمیم بر آن شد تهران دیگر پایتخت نباشد. آنموقع بود که همه پیگیر شدند شهر را به نوعی مدیریت کنند تا لیاقت پایتختی ایران را داشته باشند. شهرداری آمد و اعلام کرد که می‌تواند این لیاقت را به تهران بدهد تا مسوولان از تغییر پایتخت صرف‌نظر کنند. او آمد و تهران را به نوعی اداره کرد تا راه پیشرفت را آغاز کند. در بعضی از بخش‌ها موفق بود و در بعضی بخش‌ها نتوانست موفق باشد. ثمره بیش از ده سال فعالیتش در شهرداری تهران توسعه این شهر در بخش عمرانی بود اما به آنچه توجه نشد اختلافی بود که بین شمال و جنوب تهران به وجود آمد. به فاصله چند سال تهران به یکباره به شهری کاملاً دو قطبی تبدیل شد که در یک سویش متمولان زندگی می‌کردند و در سمتی دیگر محرومان.
همین اتفاق باعث شد تا روز به روز فاصله شمال و جنوب شهر افزایش یابد و شرایط به گونه‌ای پیش برود که همه چیز به هم بریزد. تهران در مدت زمان بسیار کوتاهی به شهری تبدیل شد که دیگر نمی‌شد رشد ناموزونش را مدیریت کرد. هر روز در نقاط انگشت شماری از شمال پایتخت، آسمان‌خراشی بخشی از آسمان را می‌شکافت و هیچ مدیری به آن توجه نداشت که تنها چند صد متر آنطرف‌تر چه اتفاقی در حوزه فرهنگی می‌افتد. گوشه‌ای طبقه روی طبقه گذاشته می‌شد و گوشه‌ای دیگر مشکلات اجتماعی آنچنان زخمی بر دل تهران می‌زد که روز به روز بیشتر آنرا به قهقرا می‌برد.
این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه رویکرد شهرداری دچار تحول شد. شهرداری تهران در دوره‌ای که هنوز هم ادامه دارد تصمیم بر این گرفت تا از نهادی صرفاً خدماتی به نهادی اجتماعی و خدماتی تغییر رویکرد دهد و برنامه‌های خود را هم بر این اساس نوشت. اما همچنان معضلی به نام نقاط حادثه‌خیر اجتماعی و فرهنگی در تهران وجود داشت. نقاطی که هم شهرداری از آن خبر داشت. هم نیروی انتظامی. هم مردم و هم تمام دستگاه‌هایی که به نوعی با موضوعات اجتماعی در ارتباط هستند. همه می‌دانستند که در چند نقطه از این پایتخت پر طمطراق، اعتیاد موج می‌زند. اگر بنا باشد جرمی اتفاق بیافتد در آنجا صورت می‌گیرد و اگر بنا به ناهنجاری‌های اجتماعی باشد حتماً یکی از نقاط مستعد آنجاست. اما با وجود تمام این دانستن‌ها هیچ حرکت موثری برای رفع همیشگی این همه ناهنجاری صورت نگرفت. نقاطی که خواه ناخواه در تهران وجود دارند و باید فکری به حال آن کرد. شاید یکی از مهمترین این نقاط دره فرحزاد در محدوده منطقه دو شهرداری تهران بود. محلی که به دلیل اختلاف سطح از زمین یکی از بهترین نقاط برای مجرمان بود تا هر آنچه ناهنجاری نام می‌گرفت را در این نقطه انجام دهند.
تهدیدی كه به فرصت تبدیل شد
هر کس که دستی در حوزه‌های اجتماعی تهران داشته باشد می‌داند که دره فرحزاد سال‌ها به عنوان یکی از مهمترین نقاط جرم‌خیز و آسیب‌پذیر تهران شناخته می‌شود. محیطی بسیار بزرگ که خلافکاران و ناهنجاران هر کاری که دلشان می‌خواست در آن می‌کردند و کمتر کسی هم می‌توانست در مقابل آنها بیاستد. چند باری نیروی انتظامی مانورهای مختلفی را در این منطقه انجام داد تا به قول خود این محل را پاکسازی کند اما به فاصله چند روز از این پاکسازی دوباره روز از نو و روزی از نو. دوباره این جمع کثیر معتادان و خلافکاران بود که در دره‌ای به بزرگی فرحزاد که در میانه تهران قرار گرفته بود اما نقطه‌ای غیر از این شهر به حساب می‌آمد جمع می شدند و هر کاری که بتوان فکر کرد را انجام می‌دادند. دیگر برای شهروندان این منطقه عادت شده بود که فرحزاد نقطه جرم‌خیزی است که پاکسازی‌اش تغریباً غیر ممکن باشد. آنها دیگر به چراغ‌گردان‌های قرمز عادت کرده بودند که وقت و بی‌وقت در خانه‌هایشان مشخص شود. آنها دیگر به صدای دعوا و فرار عادت کرده بودند. آنها پذیرفته بودند که باید در کنار جایی زندگی کنند که درست نمی‌شود. این همه عادت ادامه پیدا کرد تا روزی که شهردار تهران به این منطقه رفت و کلنگی را به زمین زد. کلنگی که در آن وعده داده شده بود به جای سوزن و سرنگ، شهروندان این منطقه شاهد گل و درخت در دره فرحزاد باشند. این اتفاق آنچنان برای مدیریت شهری مهم بود که قالیباف تاکید کرد کارمندانش باید هر چه سریعتر دره فرحزاد را به باغی خانوادگی تبدیل کنند که نه تنها تهدیدی برای تهران نباشد که فرصتی برای این شهر تلقی شود. همین اتفاق باعث شد تا در ماهی که گذشت بخشی از دره فرحزاد با نام پارک نهج‌البلاغه افتتاح شود و شهروندان این منطقه همه چیز را با چشم دیگری نگاه کنند.
مواد و موادفروش نه؛ تفریح
تا چند وقت پیش اگر مسير یکی از ما تهرانیان به دره فرحزاد مي‌افتاد تنها چیزی که می‌شد دید جمعیتی از مواد فروشاني ژوليده و خماری بود که اطراف این دره خیمه می‌زدند و مواد مخدر می‌خریدند یا می‌فروختند. پشت هر درختي که می‌دیدیم ممكن بود معتادي در حال چرت زدن باشد و در پس هر بلندي‌ معتادي در حال تزريق. شب‌ها براي هيچ يك از مسافراني كه براي استفاده از هواي خوب آن منطقه و نماي شب آن به آنجا مي‌رفتند امنیت در آنجا معنی نداشت و هر لحظه ممکن بود که چند معتاد دست از جان شسته از زور و فشار خماري، با چاقويي از ما باج‌گيري كنند. اگر کمی به گذشته بازگردیم دره فرحزاد تعریفی جز این تعریف کنونی داشت. درخت‌هاي زياد و پستي و بلندي‌هاي اين دره، همچنين قرار گرفتن آن در آخرين نقطه از محدوده استحفاظي كلانتري‌هاي شهرك غرب، باغ فيض و ولنجك سبب شده بود تا طي ساليان دراز، موادفروشان به راحتي در اين مكان تجمع كنند و معتادان را هم به اين محل بكشانند. بسياري از موادفروشان مستقر در اين دره به‌صورت گروهي و مسلح به سلاح گرم در اين محل جولان مي‌دادند و هرازگاهي جسد فردي به دليل درگيري يا سوء مصرف مواد مخدر در حوالي آن كشف مي‌شد. برخي معتادان براي تزريق، از سرنگ‌هاي آلوده رها شده در رودخانه فرحزاد استفاده مي‌كردند كه عامل اصلي انتقال بيماري‌هاي عفوني و خطرناكي مثل ايدز و هپاتيت است. این فضای کثیف در کنار فضای کریه زندگی معتادان باعث شده بود تا هر از چند گاهی خانه یکی از ساکنان این منطقه مورد سرقت قرار گیرد.
تهدیدی که فرصتی اقتصادی شد
چند وقتی است که برنامه‌ریزان شهری به سمت حفاظت و توسعه هر چه بیشتر منابع طبیعی و محیط زیست رفته‌اند. مواهبی که حفظ و نگهداری آن در مقطع کنونی شاید امری حیاتی برای زندگی شهری قلمداد شود. حالا دیگر بسیاری از مدیران به این نتیجه رسیده‌اند که منابع طبیعی و محیط زیستی می‌توانند به عنوان یک فرصت اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و زیست محیطی به حساب آیند و آنچه از حال و روز تهران در حوزه خدمات شهری و فضای سبز پیداست این است که مدیران شهری تهران بنا را بر این نهاده‌اند تا این بخش از فعالیت‌های خود را پر رنگ‌تر کنند. افتتاح بوستان‌های متعدد در نقاط مختلف پایتخت نشان از آن دارد که مدیران شهری تهران نقش اکوسیستم‌های این چنینی را برای زندگی بهتر شهروندان تهرانی بیش از پیش درک کرده‌اند. حالا و در این شرایط بوستان نهج البلاغه را شاید بتوان به عنوان یکی از اکوسیستم‌های نوظهور شهری قلمداد کرد.
این بوستان که میان بزرگراه شهید حکیم تا دامنه‌های کوه البرز واقع شده، در نوع خود به عنوان یکی از اولین تجربیات فضای شهری می‌شود چرا که از لحاظ نوع معماری و نوع کاربری از سایر پروژه‌های شهری تهران متمایز است و به عنوان اولین تجربه معماری فضای زیست‌محیطی در قالب یک بافت دره‌ای قلمداد شود. این بوستان شهری به گفته بسیاری از کارشناسان حوزه شهری، پس از اجرا چهره بسیار متفاوتی را به ساکنان آن منطقه هدیه داده؛ به‌طوری که دیگر قابل شناسایی با چهره قبلی خود نیست.
دره فرحزاد؛ دهکده گردشگری تهران
بوستان نهج‌البلاغه یا همان دره فرحزاد که هم اکنون عنوان بزرگ‌ترین بوستان دره‌ای کشور را به خود اختصاص داده، بیش از 35 هکتار وسعت دارد و از امکانات و فضاهای فرهنگی، اجتماعی و ورزشی متعددی در نوع خود برخوردار است، به صورتی‌که می‌توان آن را به عنوان یک دهکده گردشگری معرفی کرد. مسجد، کتابخانه، سفره‌خانه سنتی، کافی‌شاپ، فست‌فود، 80 آلاچیق برای استراحت، مسیر پیاده روی و پیست دوچرخه‌سواری، زمین‌های اسکیت و والیبال و زمین بازی برای کودکان، پارک ورزش‌های آبی سرپوشیده، آبشار سنگی، غار و برکه آب، مجتمع تجاری، پل‌های هوایی ارتباطی متعدد و از همه مهمتر پارکینگ‌های متعدد در طرفین دره همه دلایلی است تا این بوستان را دهکده گردشگری تهران معرفی کرد. بوستانی که افزایش 63 درصدی سرانه فضای سبز منطقه را در پی داشته است. بوستانی که می‌تواند شروعی برای استفاده بهینه و فرصت محور از تهدیدهای تهران باشد.

 

رود دره‌های تهران در روند زنده شدن
 

آنهایی که در دهه شصت در تهران زندگی می‌کردند حتماً خاطره ای تلخ از این دوران دارند. گرچه سال‌ها از آن دوران می‌گذرد اما به سادگی فراموش کرده‌ایم، سیلی که در این دهه شمال تهران را شست و بستر رود دره‌های هفت‌گانه تهران را سیمانی کرد. صحت این ادعا را می‌توان با نگاهی به وضعیت ساخت و ساز در اطراف رود دره‌ها دید. دیری نپایید که به جرم زندگی حریم رودخانه‌های تهران مورد تجاوز قرار گرفت و ساخت و سازهای غیرقانونی و غیر اصولی، رودخانه‌های تهران را به زباله‌دان‌های بزرگی تبدیل کرد که دیگری هیچ اثری از زیبایی و طبیعت در آن‌ها نبود. آنها تبدیل شدند به مکانی برای دفع زباله، از هر نوعی که بتوان فکرش را کرد و بعد هم که شد مکانی برای تجمع آنهایی که عملاً خلاف را در مدل‌های مختلف ترویج می‌دادند. رودخانه‌های تهران ذره ذره جان دادند تا تنها به فاصله چند سال تبدیل به زباله‌دان‌هایی شوند که حتی فکر کردن به آنها هم حال شهروندان را به هم می‌زد. تنها به فاصله چند سال از دوران دیگر هیچ کسی حالی از رودخانه‌های تهران نمی‌پرسید چرا که دیگر رودخانه‌ای وجود نداشت. آنجا فاضلاب‌خانه‌ای بود که در پرورش جانوران موذی و انسان‌های خلاف‌کار از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. آنجا شده بود مکانی وحشتناک برای تهران و تهرانیان. تلی از زباله و ردی از فاضلاب در کنار سرنگ‌های خفته در گوشه و کنار. محیطی هراس‌آور برای آنهایی که به جبر زندگی در پایتخت باید وجود هفت رودخانه‌ فراموش شده را تحمل می‌کردند و هر روز خبر بدی از وضعیت آنها می‌شنیدند. همه چیز به همین منوال ادامه پیدا کرد. هیچ کس به فکر آن هفت رود دره پایتخت نبود. اوضاع روز به روز بدتر می‌شد و هیچ کسی فریاد شهروندان را نمی‌شنید. دیگر همه عادت کرده بودند که در کنار زباله و سرنگ و فاضلاب و چاقو و چاقو کشی زندگی کنند. آنها این را تاوان پایتخت نشینی می‌دانستند و پذیرفته بودند که فریادشان فریادرسی ندارد. روزگار گذشت و گذشت تا اینكه از چند سال پیش مسوولان شهری به یاد رود دره‌های فاضلاب شده تهران افتادند. دور هم نشستند تا برنامه‌ای برای زنده کردن دوباره این فضاهای زیبای قدیم بریزند. آنها فکر کردند تا چاره‌ای برای این پیدا کنند كه دوباره هفت دره خوش آب و هوای تهران که از البرز باشکوه سرچشمه می‌گرفت دوباره فضایی برای تفرج و زندگی مردم باشد. فضاهایی که به جای آنكه بخشی از سرانه فضای سبز تهران باشند، به متروکه‌ای زشت تبدیل شده بودند که دره مرگ و وحشت نام می‌گرفت.
 شتاب برای حل معضل دره‌های وحشت
تركیب عناصر طبیعی آب، خاك، صخره‌ها و گیاهان با یكدیگر به اشكال گوناگون هنری در روددره‌های مختلف، تداعی‌گر آرامش ناشی از جلوه‌های طبیعت بكر است كه هر آدمی در ضمیر ناخودآگاهش آن را جست‌وجو می‌كند و شهر تهران،‌ از این بابت سرمایه‌ گرانبهای آرامشبخشی دارد كه حیات خود را به آن مدیون است. سرمایه طبیعی تهران یعنی كوه‌های البرز، با ذخایر آبی، سفره‌های زیرزمینی، چشمه‌سارها و قنات‌هایش، عمده‌ترین دلیل گسترش و جذب جمعیت تهران از زمان‌های بسیار دور بوده است و خود، به زمینه‌های عینی مساعدی برای استقرار جمعیت، زندگی، رفاه، معیشت و توسعه بدل شده است. همین عوامل سبب شد تا سازمان زیباسازی شهرداری تهران از سال 85 پروژه ساماندهی روددره‌های تهران را به عنوان یکی از اصلی‌ترین برنامه‌های خود مورد توجه قرار دهد و از مناطق هم بخواهد تا او را در این راستا کمک کنند. به همین دلیل اولویت خود را بر استفاده از پتانسیل جاذبه‌های طبیعی شهر كه رها شده بودند و بررسی شرایط حضور شهروندان در این فضاها به عنوان تفرجگاه، گذاشت تا فرهنگ حضور مردم در دل طبیعت را افزایش دهد.
گام اول؛ دارآباد
از بین هفت رود- دره در تهران یعنی دارآباد، ولنجك، مقصود بیك، گلابدره، فرحزاد، كن و دربند، قرعه اولین پروژه به نام دارآباد افتاد و  بهسازی و آرام‌سازی مسیر روددره دارآباد در خرداد سال 85 آغاز شد. ساماندهی این پروژه تا یك و نیم سال زمان برد و طی آن تثبیت جداره با مصالح سازگار با طبیعت پیرامون، ایجاد رمپ و پله در مسیر تردد برای نقاط ضروری، نصب مبلمان و نورپردازی مسیر از برنامه‌هایی بود كه در فاز نخست آن اجرایی شد و در فاز دوم، احداث دیوارهای بتنی و سنگی در بستر رودخانه و ایجاد فضای پیاده‌روی به عرض دو متر، پیاده‌روسازی و ایجاد مسیر مناسب با به كارگیری پل بتنی و پل فلزی دنبال شد.
گام دوم؛ مقصود بیک
بعد از دارآباد، به رود دره مقصود بیك می‌رسیم. آبان ماه سال 85 عملیات اجرایی آن آغاز شد و برای تكمیل، یك ونیم سال زمان برد تا فضاهای مكث، آلاچیق و چادر، طرح و اصلاح فضاهای سبز با توجه به منظرسازی روددره، كاشت گیاه و جانمایی مكان‌های درمانی به همراه مسیر دسترسی آمبولانس در آن طراحی و اجرا شود.
گام سوم؛ مسیل خیابان ولنجک
پروژه بعدی، بهسازی مسیل خیابان ولنجك بود. این برنامه به منظور بهسازی روددره این منطقه، در 4 فاز از شهریور سال 86 آغاز شد و همچون سایر پروژه‌ها عملیات كف‌سازی، احداث باغچه و... از اقداماتی بود كه برای تبدیل این رود – دره به محلی تفریحی انجام شد. اقداماتی که باعث شد مسیل خیابان ولنجک هم دوباره زنده شود.
حالا؛ فرحزاد
این پروژه در سه فاز تعریف شد كه دو فاز توسط مناطق و یك فاز توسط سازمان زیباسازی تكمیل شده است. كریدور آكولوژیك رود دره فرحزاد كه از عمق بافت شهری تا ارتفاعات شمال تهران را به یكدیگر متصل می‌كند، و به یك محور تفریحی و گردشگری بدل ششده ضمن آنكه كماكان رابط بین شهر، مراكز مذهبی مانند امامزاده داوود(ع) و از آن سو مراكز رفاهی مثل حوزه پذیرایی فرحزاد می‌باشد؛ رود- دره‌ای كه ظرفیت پذیرش روزانه 15 هزار شهروند را دارد»
حالا می‌شود امیدوار بود که فضای سیاه آن‌دوران کم کم به سبزی بزند. فضایی که دیگر نیاز ما را برای جمع کردن دم و دستگاه سفر به نقاط دور مرتفع می‌کند. فضایی که باعث می‌شود فراموش کنیم زمانه‌ای را که شهرها کابوس‌وار بزرگ می‌شوند و زندگی را می‌بلعند. فضایی که باعث شده فراموشمان شود تنفس در هوای آزاد و قدم‌زنی روی چمن‌های سبز، زیر درخت‌های بلند. حالا دیگر نیاز نیست که صبح یك روز تعطیل، شاید هم غروب یك روز كاری به جاجرود یا سد كرج برویم. دل را می‌زنیم به دل شهر. كنار نهر می‌نشینیم و بی‌خیال توسعه افسارگسیخته شهر و دود و ترافیك، منقل كباب را برپا و زندگی را زندگی می‌کنیم.

 

رود دره‌ها موقعیتی گردشگری هستند

تهران مکان‌هایی که بتواند به عنوان جاذبه‌های گردشگری معرفی شود کم ندارد. اما این مشکل ماست که نمی‌توانیم به درستی آنها را به شهروندان و گردشگرانی که به تهران می‌آیند معرفی کنیم. ما هنوز اهمیت صنعت مهم گردشگری را آنطور که باید و شاید متوجه نشده‌ایم و همین عدم اشراف بر اهمیت این صنعت باعث شده است تا خیلی از آنچه باید باشیم عقب بیافتیم. از طرف دیگر افزایش جمعیت شهری و به دنبال آن رشد و توسعه شهرها، شرایط مطلوب زندگی شهری را تحت تاثیر قرار داده و فعالیت روزانه شهروندان را تنها در یك رابطه رفت و برگشت از خانه تا محل كار خلاصه كرده است و همین شرایط باعث شده تا شهروندان هم اهمیت چندانی به موضوع مهم گردشگری شهری ندهند. این در حالی است که اوقات فراغت شهروندان و كیفیت گذراندن آن یكی از مهم‌ترین مباحث شهری است كه به موازات دیگر موضوعات شهری، همانند حمل و نقل عمومی و پاكیزگی هوا بر كیفیت زندگی شهری تاثیر می‌گذارد. بی‌شک یكی از نیازهای اساسی شهروندان، دسترسی به امكاناتی است كه بتوانند در صورت تمایل، اوقات فراغت خود را در آن به صورت مفید سپری كنند؛ این امكانات كه در یك معنای عام تفرجگاه نامیده می‌شود، یكی از زیرساخت‌های توسعه پایدار شهری به شمار می‌آید اما موضوع حائز اهمیت آنكه شهروندان باید بتوانند خودشان نوع تفرجگاه را انتخاب كنند، نه اینكه بر آنها تحمیل شده باشد.
رود دره‌ها؛ جاذبه گردشگری
كم بودن وقت و نیز ارزش بالای آن در زندگی شهری، امكان سفرهای چندروزه را در برنامه زندگی پایین می‌آورد. در این شرایط توجه به مراكز شهری و پیش‌بینی فضاهای لازم برای گذران مناسب اوقات فراغت ضروری به نظر می‌رسد. از این رو باید به شناخت فضاهای شهری و نحوه گذران اوقات فراغت افراد در این نقاط پرداخت. همچنین توسعه فضاهای شهری بدون شناخت كافی از پتانسیل محیطی و بهره‌گیری از ویژگی‌های محیط طبیعی شهرها، مشكلاتی جدی را برای شهرها به همراه داشته است. در این خصوص می‌توان با احیای محیط طبیعی در شهر و بهره‌برداری و تقویت امكانات، فرصت‌ها و رفع محدودیت‌ها و تهدیدات یا تبدیل آنها به نقاط قوت در قالب اجرای طرح‌های راهبردی، به تجدید حیات و پیوند دوباره بین انسان و طبیعت نزدیك شد. فضاهای شهری جزو ساختارهای شهر به حساب می‌آیند كه طراحی آن باید در راستای ضروریات زندگی شهری و در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به دست آوردن الگوهای باارزشی كه معانی و مفاهیم فرهنگی منتج از درون جامعه را دارد، باشد و می‌تواند برای ایجاد فضای سالم و باارزش شهری به كار گرفته شود. اگر از منظر گردشگری به موضوع رود دره‌ها بنگریم، متوجه می‌شویم كه رود دره‌ها به دلیل دارا بودن منابع و جاذبه‌های گردشگری مكان‌هایی با قابلیت بالا در جذب گردشگر هستند چرا كه اولا رود دره‌ها به دلیل قرار گرفتن در حوزه چشم‌اندازهای طبیعی، منابع و جاذبه‌های گردشگری فراوانی دارند. همچنین همان‌طوركه تجربه‌های جهانی ساماندهی رود دره‌ها نشان می‌دهد، قابلیت احداث پارك‌های علمی، فناوری در منطقه تحت گسترش این روددره‌ها، مستعد ارائه منابع و جاذبه‌های علمی،پژوهشی در حوزه گردشگری است. از سوی دیگر با انجام طرح بهسازی و ایجاد كاربری‌های متنوع در رود دره‌ها و به تبع آن، ایجاد جاذبه‌های ورزشی و تفریحی در این مكان‌ها كه از اجزای جدايي ناپذير این طرح‌هاست، زمینه جذب گردشگر و توریسم شهری به بهترین نحو فراهم می‌شود. حالا با این شرایط می‌شود امیدوار بود که رود دره‌های تهران و خصوصاً رود دره فرحزاد به عنوان یکی از مهمترین جاذبه‌های گردشگری برای شهروندان تهرانی و گردشگرانی که به این شهر می‌آیند به حساب آید. محیطی که بی‌شک می‌تواند بخشی از مشکلات تهران در حوزه غنی‌سازی اوقات فراغت و همچنین افزایش فضاهای گردشگری را به همراه داشته باشد.

 

پیست دوچرخه دره فرحزاد هم روبه راه است
 

چند وقتی هست که شورای شهر یک فوریت طرحی را به تصویب رساند که محور آن گسترش استفاده از دوچرخه در پایتخت بود.
 این طرح كه طرح بسترسازی كالبدی، فرهنگی و اجتماعی برای گسترش استفاده از دوچرخه‌سواری نام داشت و در پی چالش‌های اجتماعی موجود در این زمینه ارائه شده بود، اهداف یكپارچه‌ای را در مورد گسترش استفاده از دوچرخه در تهران دنبال می‌كرد و قرار است مسئولان اجرایی در حوزه‌های مختلف حمل و نقل و اجتماعی، بستر لازم را در این زمینه فراهم آورند.  آنموقع و در جریان تصویب این طرح موضوعات مختلفی در حوزه اجتماعی و فرهنگی مطرح شد. موضوعاتی مانند استفاده بانوان از دوچرخه و اینها. موضوعاتی که مدنظر چند نفر از اعضای شورای شهر از جمله معصومه ابتکار بود. موضوعی که در طول 51 سال اخیر همواره یکی از مهمترین چالش‌های اجتماعی بوده و از یک سو فعالان امور اجتماعی آن را به عنوان یك حق اجتماعی برای زنان می‌دانستند كه از دیدگاه آنها، مسوولان آن را نادیده می‌گرفتند و از طرف دیگر هم بعضی بر این باور بودند که هنوز جامعه برای این امر آماده نیست. با این وجود در سال‌های اخیر با افزایش مشكلات ترافیك و آلودگی هوا كه از دیدگاه مدیران شهری و محیط زیست به یك معضل بزرگ در پایتخت تبدیل شده و تغییر دیدگاه سنتی به زن، فضاهایی برای دوچرخه‌سواری زنان پایتخت طراحی شد كه از نقطه نظر فعالان اجتماعی بستر فرهنگی برای دوچرخه‌سواری زنان را فراهم می‌آورد.
پیست فرحزاد در تسخیر بانوان
حالا دره فرحزاد افتتاح و یک امکان دیگر برای بانوان فراهم شده که در آن از دوچرخه استفاده کنند. موضوعی که به جهت برنامه جامع حمل و نقل عمومی صورت گرفته است. چرا که در این طرح پیش‌بینی شده بخشی از سفر‌های درون‌شهری با دوچرخه صورت گیرد. بدون شک توسعه فرهنگ دوچرخه‌سواری و جایگزینی آن با وسایل نقلیه دیگر برای مسافرت‌های درون‌شهری به عنوان راهکار کاهش آلودگی محیط‌زیست، ضرورت است و احداث پیست‌ها در فضاهای تفریحی -توریستی یك حركت رو به جلو در این رابطه محسوب می‌شود. موضوعی كه به‌نظر می‌رسد در آینده نزدیك به نتایج مثبتی از بعد شهری و اجتماعی منجر شود. هرچند هنوز علل شكست طرح‌های قبلی در مورد استفاده از دوچرخه در سفرهای درون‌شهری آسیب‌شناسی نشده است اما با این حال طرح بسترسازی كالبدی، فرهنگی و اجتماعی برای گسترش استفاده از دوچرخه‌ در شهر تهران، در صورت اجرایی شدن، البته بدون نگاه جنسیتی، می‌تواند به نتایج مثبتی منجر شود و از نظر زیست‌محیطی بسیاری از مشكلات فعلی را حل كند.

هلند مهد دوچرخه سواری دنیا
شهر روتردام هلند اوج استفاده از دوچرخه در سراسر جهان است اما با این حال، در همه خیابان‌های شهرهای مختلف هلند، مسیرهای دوچرخه‌سواری وجود دارد و همه از بچه گرفته تا سالمندان، دوچرخه را مهم‌ترین وسیله تردد شهری می‌دانند. استفاده از خودروی شخصی در هلند بیشتر به تعطیلات آخر هفته اختصاص دارد. خانواده‌های هلندی برای انتقال فرهنگ دوچرخه‌سواری به فرزندانشان، با نصب صندلی‌های كوچك در جلو یا عقب دوچرخه و یا با گذاردن سبدهای ویژه حمل كودكان در جلوی دوچرخه‌هایشان، فرزندان خود را به استفاده از دوچرخه ترغیب می‌كنند. در همه خیابان‌ها هم محل‌هایی به پارك دوچرخه اختصاص داده شده است.

فلورانس در اختیار دوچرخه‌ها
فلورانس شهری کوچک اما بسیار گردشگرپذیر است که دوچرخه‌سواری در آن جایگاه ویژه‌‌ای دارد. در آنجا هم ساکنان و هم گردشگران، خواسته یا ناخواسته ساعت‌هایی از روز را سوار دوچرخه هستند. یكی از جاذبه‌های ورزشی شهر، دوچرخه‌سواری در مركز شهر است.
 بخش مركزی شهر بزرگ نیست، بنابراین با یك‌برنامه یكروزه دوچرخه‌سواری می‌توان همه این بخش را گشت و از آثار هنری و تاریخی متعدد آن راحت دیدن كرد. در محوطه حیات بعضی از کاخ‌ها و موزه‌ها، دوچرخه‌های کرایه‌ای برای تسهیل رفت و آمد گردشگران به این سو و آن سو در نظر گرفته شده است و در فضای پارک‌های بزرگ مسیرهای ویژه دوچرخه‌سواری، چیزی شبیه پیست است. حتی در کوچه‌ها و خیابان‌ها هم قدم به قدم دوچرخه کرایه داده می‌شود و پارکینگ‌هایی مخصوص دوچرخه وجود دارد تا گردشگران بدون دغدغه و با صرف زمانی كوتاه از زیبایی‌های شهر در مركز آن و بخش كهنه و چشم‌اندازهای اطراف رود «آرنو» دیدن كنند و از مسیرهایی كه برخی از آنها روی پل‌های قدیمی رود می‌گذرد، عبور کنند.
آمریکا و 01 هزار کیلومتر پیست دوچرخه
در حالی كه هر ایالت آمریكا دارای صدها پیست دوچرخه‌سواری برای علاقه‌مندان مبتدی و حرفه‌ای دوچرخه‌سواری است، دپارتمان حمل و نقل ایالات در تدارك این هستند كه با همكاری هم، مسیر مخصوص دوچرخه‌سواری به طول 01 هزار و 061 كیلومتر را در تمامی آمریكا احداث كنند. بیشتر پیست‌های دوچرخه‌سواری آمریكا در مناطق خوش آب و هوای كوهستانی، دره‌ها و در سواحل رودخانه‌ها و دریا وجود دارد. البته بعضی پیست‌ها هم از دل مناطق جنگلی عبور می‌كنند و مسیرشان آسفالت نیست اما دره رودخانه روسی در سانفرانسیسكو یكی از تفریحگاه‌های معروف آمریكاست كه پیست‌های دوچرخه‌سواری فوق‌العاده‌ای دارد. این پیست بیش از 100 كیلومتر مسیر دوچرخه‌سواری را در دل خود جای داده است و روزانه پذیرای هزاران علاقه‌مند در سطوح مختلف مهارتی است.

مردم؛ رکاب بزنید
حالا که پیست دوچرخه‌سواری دره فرحزاد به طول حدود 5/2 كیلومتر ایجاد شده تا علاقه‌مندان به این ورزش مفرح بتوانند از امكانات آن استفاده كنند همه چیز مهیاست تا ورزش همگانی به عنوان ضرورتی كه در چند سال اخیر مورد توجه شهرداری تهران بوده و مدیرانش بر گسترش آن در كلانشهرها تاكید داشتند قدم بزرگی بردارد.
 حالا با اصلاح ساختار دره فرحزاد و از هم پاشیدن مركزیت معتادان و قاچاقچیان در این منطقه فضای خوبی ایجاد شد تا كمبود فضاهای دوچرخه‌سواری در تهران تا حدودی جبران شود و حالا این مردم هستند که می‌توانندبیایند و رکاب بزنند.

فرحزادهای جهانی

امریکا؛ نشاط در دره‌ مرگ
دره‌های زیبای زیادی در ایالات متحده به پارك‌های ملی تبدیل شده‌اند. پارك ملی دره «كویاهوگا» در «ایالت اوهایو»، پارك ملی دره «كوباك» در ایالت «آلاسكا» و... از جمله این پارك‌ها هستند. اما دره مرگ فارغ از جاذبه‌های دیدنی آن، نامی اغواكننده و دلفریب دارد. با شنیدن نام دره مرگ، هر كسی هوس می‌كند سری به آنجا بزند تا ببیند واقعا خبری از مرگ هست یا نه؟! دره‌ای كه روزگاری قتلگاه جویندگان طلا بود و امروزه به عنوان یكی از تفریحگاه‌های معروف آمریكا شناخته می‌شود. نام دره مرگ، عنوانی گمراه‌كننده است. این دره قسمتی از صحرای «موجاوه» واقع در جنوب شرقی رشته كوه‌های «سییرا نوادا» در مرز ایالت‌های كالیفرنیا و نوادا است. هر ساله حدود یك میلیون گردشگر از این منطقه بازدید می‌كنند كه بیشتر آنها همین سوال را می‌پرسند: چرا دره مرگ؟ یكی از نكات مهم در مورد دره مرگ، بزرگ ترین پارك ملی آمریكا، این است كه فاصله این دره با ماشین تا «لاس وگاس» در نوادا تنها 2 ساعت و تا لس‌آنجلس تنها 4 ساعت است. نام دره مرگ، جاذبه زیادی دارد. مردم با تعجب و تحسین آن را به زبان می‌آورند، اما نمی‌دانند كه نام اصلی پارك ملی، دره مرگ است. دره مرگ از «گرندكنیون» در ایالت «آریزونا» و پارك ملی «یلواستون» در «وایومینگ» و همین‌طور پارك ملی یاسمیت در كالیفرنیا بزرگ تر است. در پارك 9 محوطه شامل 006 محل اقامت و مهمانخانه «فرنانس كریك» و تعداد زیادی متل و مسافرخانه در بزرگراه 59 در سمت شرق پارك و در بزرگراه‌های 593 و 871 در ضلع غربی پارك وجود دارد. سراسر دره پوشیده از انواع گیاهان و حیوانات است؛ 51 گونه پستاندار هم در این دره وجود دارند كه بسیاری از آنها كمیاب هستند: بز كوهی شاخدار، گوزن، اسب‌های وحشی، نوعی الاغ كوچك و انواع موش. همچنین 643 گونه پرنده و 63 نوع جانور خزنده و پنج نوع دوزیست و انواع ماهی‌ها در این دره زندگی می‌كنند.
ایتالیا؛ نشاط در دره ورزش
دره «پاركوسلوا» در شهر «سان‌جیمیكنانو» ایتالیا پاتوق خوبی است برای ورزش‌ دوستان تا جدا از نگاه حرفه‌ای به ورزش، از جنبه‌های تفریحی و پرنشاط ورزش بهره‌مند شوند. آب و هوای فوق‌العاده تمیز این دره كه در حومه شهر سان‌جیمیكنانو (در فاصله 8.1 كیلومتری از شهر) واقع شده، فضای مناسبی برای ورزش كردن فراهم آورده است. دره‌ پاركوسلوا دارای چهار پارك با محوریت عناصر چهارگانه طبیعت یعنی آب، باد، خاك و آتش است كه در هر پارك ورزش‌های متناسب با موضوع همان پارك در نظر گرفته شده است. مساحت 51 هكتاری پارك، امكان برپایی خیلی از ورزش‌ها را ایجاد كرده تا تنوع كار بالا باشد و حتی به ورزش‌های كم طرفدار هم توجه شده است. ماهیگیری، قایقرانی، رفتینگ، شنا و واترپلو، شیرجه و برخی دیگر از بازی‌های آبی كه در مقوله ورزش‌های رسمی قرار نمی‌گیرند، همگی از جمله ورزش‌هایی هستند كه گردشگران می‌توانند با استفاده از امكانات موجود در پارك از آنها استفاده كنند. پارك آتش بیشتر از آنكه ورزشی باشد، تفریح و سرگرمی دارد. والیبال و فوتبال ساحلی به اضافه ورزش‌های سنتی مانند طناب‌كشی در پارك خاك انجام می‌شود كه در آن زیاد خبری از خاك نیست و غالبا از شن استفاده شده است. ساخت مجسمه‌های شنی یكی از جاذبه‌های این پارك به حساب می‌آید. در پارك باد نیز كایت‌سواری، جامپینگ و حتی بادبادك بازی انجام می‌شود.
 جدا از مقوله ورزش، تفریحات و سرگرمی‌های دیگری هم در دره پاركو دیده می‌شود كه سالن‌های نمایش، رستوران‌ها و گیم نت‌ها از این قبیل هستند. دره پاركوسلوا دارای دهكده‌ای است برای اقامت گردشگران. امكانات خانه‌ها در حد مطلوبی است و تمامی وسایل مورد نیاز برای پخت و پز غذاهای خانگی وجود دارد.
کالیفرنیا؛ دره تکنولوژی
دره تكنولوژی در واقع نامی است كه در سال‌های اخیر دره معروف Silicon Valley را به آن می‌شناسند. این دره در بخش جنوبی شهر سانفرانسیسكو در ایالت كالیفرنیای شمالی آمریكا قرار دارد. نام این دره در حقیقت به تعداد زیادی از تولیدكنندگان و سازندگان تراشه‌های سیلیكونی كه همه آنها در سال‌های اخیر به شركت‌های بزرگ و مشهور فعال در عرصه تكنولوژی تبدیل شده‌اند، اشاره دارد. درست به همین دلیل هم این دره در این سال‌ها با عنوان دره تكنولوژی در میان مردم جهان شناخته می‌شود. با وجود رشد مراكز دیگر فناوری‌های برتر در ایالات متحده، «سیلیكون ولی» همچنان به خاطر حضور تعداد زیاد مهندسان و سرمایه‌گذاران بزرگ دنیای تكنولوژی در آن قطب اصلی تكنولوژی جهان به حساب می‌آید. نام این دره بزرگ اولین بار در سال 1791 به دنبال مقالاتی كه به این نام و توسط دو مهندس فعال در این دره در روزنامه Electronic News منتشر می‌شد، انتخاب شد. این منطقه به تدریج میزبان شركت‌های بزرگ و مشهور دنیای تكنولوژی مانند مایكروسافت، گوگل، اپل، یاهو، اچ‌پی، اینتل، سیمانتك، ادوب سیسمتز، ایسوز، ای‌بی،‌ای ام دی،‌ای بی‌ام و... شد تا به آن لقب دره قلب شادی را بدهند. این دره از اوایل قرن بیستم خانه‌ای برای صنایع رو به رشد الكترونیكی و كامپیوتری شد و توانست تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد كشور آمریكا، قدرت نظامی و البته رشد صنایع دیگر آن بگذارد. در واقع این روزها اغلب تكنولوژی‌های جدید، محصولات دیجیتال مصرفی و حتی تجهیزات نظامی مختلف از این دره به دنیای بیرون معرفی می‌شوند. در این میان دانشگاه بزرگ و معتبر استنفورد، فارغ‌التحصیلان و بخش‌های وابسته به آن نقش اساسی در تكامل تدریجی این منطقه داشتند تا جایی كه مدیران و موسسان بسیاری از شركت‌های فعال در این دره از میان فارغ التحصیلان این دانشگاه هستند. درست به همین دلیل هم هست كه در سال‌های اخیر این دانشگاه یك پارك فناوری و تحقیقاتی را برای دانشجویانش در این دره راه‌اندازی كرده است.
ایالت یوتا؛ دره‌ای فروشگاهی
در شمال مركزی ایالات متحده آمریكا در ایالت یوتا سال‌هاست كه دره‌ای به نام دریاچه نمك وجود دارد كه به خاطر داشتن درخت‌های افرا و آب و هوای مناسبش همیشه مورد توجه بوده است. این دره كه از همه طرف به‌جز شمال‌غربی با تپه‌های نسبتا بلند محصور شده از سال 0791 به مكانی تفریحی و البته كاربردی برای ساكنان این منطقه تبدیل شده است. در حقیقت مركز خرید بزرگ Valley Fair Mall كه درست در وسط این دره قرار دارد این روزها به مكانی تفریحی و خدماتی تبدیل شده تا به این ترتیب تجربه یك خرید متفاوت، راحت و لذتبخش را به بازدیدكنندگانش پیشكش كند. این مركز خرید مساحتی برابر 832 هزار و 945 متر مربع داشته و بیش از 001 فروشگاه و مركز خدماتی مختلف را در خودش جا داده است تا به این ترتیب تمام نیازهای یك خریدار از بانك و مراكز بیمه گرفته تا فروشگاه‌های عرضه‌كننده برندهای شناخته شده جهان و جواهرات را پوشش بدهد. بازدیدكنندگان این مركز خرید می‌توانند ضمن انجام خریدهای مورد نیازشان از فضای باز و هوای مطبوع این منطقه همراه با چشم‌انداز زیبای درختان افرا لذت ببرند. با این اوصاف گشت زدن در میان حدود 021 راهرو، گذشتن از 31 ورودی مختلف، خیره شدن به 9 نمایشگر بزرگ برای نمایش فیلم و البته نشستن و خستگی دركردن روی بیش از 054 نیمكت می‌تواند زمان زیادی از اوقات تعطیلی و فراغت اهالی این منطقه را پر كند.
نیویورك؛ سبزی در دره شهری
در حالی كه بیشتر دره‌هایی كه در نیویورك آمریكا به پارك‌های تفریحی تبدیل شده اند، در حومه شهر قرار دارند، دره سبز، پارك در شهر نیویورك واقع شده و جزئی از این كلان شهر آمریكایی به حساب می‌آید. وجود دره 41/4 هكتاری سبز در شمال نیویورك و در خیابان سی و هشتم باعث شده تا به دلیل سهولت دسترسی همه روزه بازدیدكنندگان پر شماری داشته باشد. بلیت ورودی به دره ناچیز است اما امكانات تفریحی موجود در آن هزینه‌های متفاوتی برای گردشگران دارد. امكانات تفریحی دره سبز متنوع بوده و برای تمامی گروه‌های سنی مطلوب است. از سنگ نوردی و بیس بال و نمایش‌های كمدی گرفته تا ماهیگیری و قایقرانی در دریاچه، همگی بخشی از جنبه‌های تفریحی است كه در كنار طبیعتی خوش آب و رنگ محیطی دلنشین و شاد را به وجود آورده است. تمام نوار ساحلی دریاچه تقسیم بندی شده و هر منطقه ورودیه جداگانه‌ای دارد. قسمتی از محیط وسیع دره به حیات وحش اختصاص دارد كه خود فضای حیات وحش به دو منطقه محصور و نامحصور تقسیم شده است. منطقه محصور مربوط به گونه‌های جانوران وحشی و كمیاب است. در كنار حصارها و در محلی كه ارتفاع مناسبی دارد، دوربین‌هایی نصب شده تا گردشگران بتوانند مناطق دوردست و حیوانات را تماشا كنند اما در منطقه نامحصور محدودیتی برای نزدیك شدن به حیوانات وجود ندارد. غذا دادن به حیوانات، به خصوص به میمون‌ها تفریح مورد علاقه گردشگران این منطقه است. در ضلع شرقی دره سبز سوئیت‌هایی سبز برای اجاره هست كه غالبا خانواده‌ها برای یك یا دو شب در آنجا اقامت می‌كنند. منطقه سوئیت‌ها به گونه‌ای طراحی شده كه ظاهر یك دهكده كوچك و زیبا را در ذهن تداعی می‌كند. برای ایجاد جاذبه بیشتر حتی در طراحی دهكده از برخی امكانات سنتی و روستایی استفاده شده است تا گردشگران هنگام اقامت كمی از حال و هوای مدرنیته و شهر به دور باشند.مراكز خرید و رستوران‌ها هم در همین حوالی هستند. 21 رستوران وجود دارد كه بعضی از آنها غذاهای سنتی معروف دنیا را طبخ می‌كنند. همچنین 5 رستوران فست فوود هم وجود دارد كه بیشتر پاتوق بچه‌ها و نوجوان هاست. در كنار جنبه‌های تفریحی، جنبه‌های فرهنگی هم در دره سبز توجه گردشگران را به خود جلب می‌كند. علاوه بر سالن‌های نمایش و تئاتر، سه موزه با محوریت كودكان، تاریخ طبیعت و جامعه تاریخی وجود دارد.

 

موقعیت‌های اقتصادی روددره‌ها نباید نادیده گرفته شود
 

بسیاری از کشورهای دنیا از کوچکترین ظرفیت‌های خود استفاده می‌کنند تا آنرا به عنوان یک فرصت اقتصادی معرفی کنند. آنها که امروز نامشان در بین کشورهای معتبر پذیرای گردشگران است کوچکترین امکانات خود را به نوعی در اختیار گردشگران قرار می‌دهند که همگان احساس می‌کنند چه اتفاق بزرگی افتاده است. این در شرایطی است که ما در همین تهران خودمان فضاهای بسیاری داریم که می‌توانیم از آنها به عنوان یک فرصت اقتصادی بهره بگیریم و از آن به عنوان یک موقعیت خوب اقتصادی استفاده کنیم. اگر روزی روزگاری تهران تهران شد شاید به دلیل حسن همجواری با كوه‌های البرز، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی مناسب و چشم‌اندازهای كوهستانی و بسیار بدیع آن بود. اما حالا توسعه شهری و گسترش ابعاد جغرافیایی تهران، باعث شده تا باغ‌های ییلاقی و دامنه‌های سرسبز كوهستانی، تبدیل به محیط‌های شهری شود و در بسیاری موارد آپارتمان‌ها و ساختمان‌های بلندمرتبه، جای درختان و جلوی چشم‌انداز كوهستانی را بگیرند. ‌ای كاش پیش‌ترها به فكر فروش آسمان تهران نمی‌افتادیم و كنترلی نظام‌مند بر سامان فضایی و چشم‌انداز شهر داشتیم. در حال حاضر، از همه آن سرمایه‌های زیست‌محیطی، بخش اندكی باقی مانده و بجاست كه از این باقیمانده میراث طبیعت بهتر پاسداری كنیم. رود دره‌های اطراف تهران از جمله همین میراث ارزشمند هستند. رود دره‌های تهران محیط‌های تفرجگاهی ساماندهی نشده‌ای محسوب می‌شوند كه با اندكی توجه بیشتر و سرمایه‌گذاری مناسب می‌توان آنها را به شریان‌های پویایی و پایداری شهری تبدیل كرد. سرمایه‌گذاری روی این رود دره‌ها و احداث و توسعه بوستان‌های تفریحی پیرامون آنها، علاوه بر اینكه تاثیرات زیست‌محیطی بسیار زیادی به همراه دارد، پیوند‌های پسین و پیشین اقتصادی و فرهنگی فراوانی هم دارد. در كنار گردش مالی و مشاغلی كه در زمان ساخت و احداث این بوستان‌ها و تاسیسات و زیر‌ساخت‌های لازم و مناسب ایجاد می‌شود، محیط شهری و پیرامونی آن هم ارزش افزوده خواهد داشت.
حمل و نقل عمومی اولین جریان متاثر
نخستین بخشی كه از این جریان، به طور مستقيم تأثير مي‌پذيرد، بخش حمل و نقل است. ایجاد تقاضای سفر و مسیرهای دسترسی در كنار نیاز فراوان به گسترش حمل و نقل عمومی و پاركینگ از مهم‌ترین نیازهایی هستند كه بخش حمل و نقل باید پاسخگوی آنها باشد. فضاهای تفریحی و ارائه خدمات تفریحی به كودكان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان كه تقاضای فراوان و اشباع‌نشده‌ای در این زمینه دارند، می‌توانند سرمایه‌های مناسبی جذب و مشاغل پایداری را ایجاد كنند. همچنین رستوران، فروش مواد غذایی و تنقلات، فروش وسایل سرگرم‌كننده و حتی ایجاد بازارها و برگزاری نمایشگاه‌های فصلی، موردی و دائمی از دیگر كاركردهای اقتصادی احداث بوستان‌های تفرجگاهی در حاشیه رود- دره‌هاست.
تمام آنچه می‌شود باشد
یكی از پرجاذبه‌ترین تفرجگاه‌های شهری، شهر بازی‌ها هستند. وجود یك شهربازی پیشرفته می‌تواند به عنوان یكی از بهترین جاذبه‌ها در كنار جاذبه‌های طبیعی رود دره‌ها قرار گیرد. شهربازی‌های جدید، علاوه بر اینكه فعالیت‌های تفریحی جدیدی را به میدان آورده‌اند، شرایطی را هم فراهم كرده‌اند كه تمام گروه‌های سنی از كودكان، نوجوانان، جوانان و افراد میانسال می‌توانند در كنار یكدیگر از شهربازی بهره‌مند شوند و اوقات فراغت خود را به تفریح و ماجراجویی بگذرانند. ساخت شهرهای بازی علاوه بر مزیت‌های اقتصادی كه برای شهر دارد، فرصت‌های تازه‌ای برای همدلی و مصاحبت افراد خانواده با یكدیگر ایجاد می‌كند و تاثیرات مثبت اجتماعی و روانی زیادی برای شهروندان به ارمغان خواهد آورد. از طرف دیگر با توجه به كمبود سالن‌های سینما و تئاتر شهر تهران، می‌توان بخش‌هایی از رود دره‌های شهر را به ساخت سالن‌های پیشرفته و مجهز سینما و تئاتر اختصاص داد. همچنین با توجه به پایین بودن میزان ورزش در جوامع شهری، می‌توان از محیط‌های جذاب و زیبای رود دره‌ها به عنوان محلی برای ایجاد انگیزه برای ورزش شهروندان استفاده كرد. ساخت پیست‌های سرپوشیده و یا سر باز مخصوص دوچرخه‌سواری، اسكیت و یا اسب‌سواری، ایجاد كمپ‌های پیشرفته برای تمرین تیم‌های ورزشی، ساخت سالن‌های سرپوشیده ورزشی آقایان و بانوان برای انواع ورزش‌های داخل سالن، احداث دریاچه مصنوعی تفریحی برای ماهیگیری و همچنین قایقرانی از این دست فعالیت‌ها هستند. در کنار اینها می‌توان مراکز مختلف تجاری را هم در نظر گرفت تا بخشی از مشکلات ترافیکی تهران در این حوزه هم جبران شود. به هر تقدیر می‌توان اینطور برداشت کرد که رود دره‌های تهران به عنوان یکی از مهمترین مراکز اقتصادی تهران می‌توانند ایفای نقش کنند و بخشی از مشکلات پایتخت را در حوزه‌های مختلف مرهم باشند. جریان اقتصادی می‌تواند در رود دره‌های تهران مثال خوبی باشد که در رگ‌های اقتصاد شهری به جریان بیافتد. حالا باید به انتظار نشست تا آینده این روددره‌ها را دید و به انتظار آن نشست که این رود دره‌ها به عنوان یکی  از مهمترین مراکز اقتصادی تهران فعالیت کنند.
 

تعداد بازديد: 498 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز