چكيده:
«فضاهاي عمومي شهري»بستري براي شكلگيري «تعاملات اجتماعي» و «مراودات شهروندي» هستند كه نقشي اساسي در شكلگيري «مشاركتهاي شهروندي» و شكلدهي «سرمايه اجتماعي» در ساختار شهري، دارند. در اين ميان، از آنجا كه اقشار اجتماعي در اين فضاها فعاليت ميكنند، كيفيت فضاهاي شهري از نظر ابعاد فيزيكي و اجتماعي، نقشي تعيينكننده در كاربري يا عدم بكارگيري فضاهاي شهري، خاصه بوسيله اقشار آسيب پذير شهري مانند معلولان دارد. از سوي ديگر، بدون آمايش بهينه و مناسبسازي فضاهاي شهري در انطباق با نيازها، خواستها و علايق معلولان شهري، نميتوان انتظار حضور فعال ايشان را در عرصههاي جمعي زندگي شهري داشت. در رويكردهاي جديد شهرسازي نيز توجه به نيازهاي رفتاري و رواني تمامي اقشار اجتماعي، خاصه معلولان كه مورد بي مهري و فراموشي قرار گرفتهاند، در فرايند برنامهريزي و تصميمسازي براي كارآمدي نتايج حاصل از مداخلات در فضاهاي عمومي شهري ضروري به نظر ميرسد. در اين مقاله موضوع «انطباق فضاهاي عمومي شهري با نيازها و علايق معلولان»، مورد بررسي قرار ميگيرد. واژههای کلیدی: عرصه عمومی، مناسب سازی، معلولین، معیار و ضوابط.
مقدمه :
بيشك استفاده برابر و مناسب تمام گروههاي اجتماعي و خاصه گروههاي آسيبپذير اجتماعي، از فضاهاي شهري بايستي مورد توجه قرار گيرد، و اين يكي از اساسيترين حقوق شهروندي در عرصه اجتماع به شمار ميرود. چنانچه در دين اسلام نيز تاكيد خاصي بر شكلگيري و ايجاد عدالت اجتماعي در ميان اقشار اجتماعي شده است.
اين امر امروزه جايگاهي ويژه در ادبيات شهرسازي به خود اختصاص داده چنانچه تاكيد بسياري بر بهسازي و مناسبسازي فضاهاي شهري براي اقشار آسيب پذير اجتماعي و سالمندان شده است. در «سند اتحاديه اروپايي» (2005) درباره معلولين به اين نكته اشاره شده كه اگرچه فضاهاي شهري بر اساس تساوي حقوق شهروندي به تمام اقشار اجتماع تعلق دارند، ولي بسياري از گروههاي اجتماعي نمي توانند از اين فضاها استفاده كنند و از اين حق طبيعي علاوه بر اين، در سند اروپايي بهبود فرصتهاي زندگي براي معلولين(improving the life chances for disabled people) به اين نكته اشاره شده است كه برخورداري از شهر و فضاهاي شهري براي درگير شدن در فعاليتهاي اجتماعي و تعاملات شهروندي از حقوق شهروندي به شمار ميرود؛ حال آنكه در بيشتر مواقع معلولين و اقشار آسيبپذير اجتماعي قادر به استفاده از اين فضاها نيستند.
آنچه در اين ميان مهم مينمايد، توجه به اين نكته است كه اين مشكل جداي از ابعاد رواني آن، ناشي از عدم تطبيق و هماهنگسازي اين فضاها با اقشار آسيبپذير و خاصه معلولين است كه دليل آن عدم طراحي فضاهاي شهري متناسب با نوع معلوليت يا ويژگيهاي جسمي و حتي روانشناختي ويژهاي است كه مانع فعاليتهاي اجتماعي اقشار آسيبپذير ميشود.
اوليور ميلز (Oliver Mills)، مدير استراتژيك خدمات اجتماعي انگلستان (2004) نيز به بهبود كيفي زندگي معلولين در عرصه فضاهاي جمعي اشاره دارد كه به نظر وي تنها از طريق ايجاد فرصتهاي عادلانه و مساوي زندگي براي ورود معلولين به ساختارهاي شهري و عرصههاي زندگي جمعيت تحقق مييابد. اهميت اين امر تا جايي است كه در سند وزارت برنامهريزي انگلستان كه به تاييد اتحاديه روان بهبودي اروپايي
(the mental health foundation) نيز رسيده، بر اين نكته تصريح شده است كه فضاهاي شهري ميتوانند عرصهاي براي آموزش معلولين جهت زندگي اجتماعي باشند كه بي شك بدون امكاندهي فيزيكي به حضور معلولين در عرصه فضاهاي جمعي حاصل نميشود.
بند 4_1 سند اتحاديه بين المللي روانشناختي معلولين (NAS) نيز بر ايجاد زندگي مستقل براي معلولين تاكيد دارد تا نوعي اعتماد به نفس و خوداتكايي براي معلولين در عرصه زندگي جمعي به وجود آيد و اين امر در سطح فضاهاي شهري و بالاخص ايران، جز با نگاهي جامع و مانع به ارزيابي كيفي فضاهاي شهري و تطبيق آنها با معيارها و استانداردهاي بكارگيري توسط معلولين ميسر نميشود. بر این اساس، در این مقاله به بررسی و تبیین ضوابط و مقررات مناسبسازی معابر و فضاهای عمومی در راستای تحقق برابری فرصتهای شهروندان در استفاده از عرصههای عمومی شهر پرداخته می شود.
ضوابط مناسبسازی
از آنجایی که ارائه راهکارهای اجرایی مناسبسازی مهمترین هدف این مقاله میباشد، ضوابط بهسازی یا مناسبسازی با استناد به منابع معتبر به شرح زیر ارائه میگردد:
1- ايجاد پیادهروي بدون مانع به عرض حداقل 90 سانتيمتر براي عبور صندلي چرخدار با حذف و يا انتقال كلي درختان و پوششهاي گياهي موجود در مسير.
2- انتقال تيرهاي چراغ برق به بعد از معبر 90 سانتيمتري در صورت امكان و يا ايجاد مسير 90 سانتيمتري بعد از تير چراغ برق در معبر يك طرف خيابان (افزودن از عرض معبر سوارهرو به پيادهرو به نحوي كه معبر 90 سانتيمتري بعد از تير چراغ برق ايجاد گردد).
3- جابهجايي كليه موانع موقت كه به هر دليل از حداقل عرض مفيد 90 سانتيمتر پیاده رو ميكاهند؛ از جمله عناصر مبلمان شهري مانند صندوق پست، صندوق صدقات، تلفن عمومي و علائم راهنمايي و رانندگي.
4- سرپوشيده كردن جوي آب براي افزايش عرض پيادهرو تا حداقل 90 سانتيمتر در جاهايي كه اين امكان وجود دارد.
5- کم کردن عرض باغچهها برای ایجاد پیادهرو با عرض 90 سانتیمتر از لبه دیوار در صورت امکان.
6- در معابری که حذف درختان، مشکل کمعرض بودن پیادهرو را حل نمیکند، چندین راه حل توصیه می شود:
الف- درختان به پیادهروي سمت دیگر خیابان براي ايجاد تا پیادهروي 90 سانتیمتری
ب- افزودن از عرض معبر سواره به پیاده رو برای ایجاد معبر پیادهروي 90 سانتیمتری پس از باغچه تا لبه خیابان
ج- انتقال درختان به پس از معبر 90 سانتیمتری و ایجاد جوی آب پس ازآن
7- نصب پل موقت به عرض حداقل 90 سانتيمتر با سطح غيرلغزنده در مواقع ضروري كه سطح پيادهرو به هر علت حفاري ميگردد.
8- از بين بردن تمامی اختلاف سطوح در طول مسیرهای حرکتی به وسیله رامپ کمشیب ( با شیب 8 درصد).
9- پیاده رو و سواره رو به وسیله پلهای كمشیب
10- پوشاندن کف کلیه پیاده روها با مصالح سخت، ثابت، غیرلغزنده و صاف و یکدست (به این منظور بتن)، ماسه سنگ سیلیسی، ماکادم قیری، موزائیک و بتن آسفالتی پیشنهاد میگردد).
11- از بين بردن اختلاف پوششهای کف در یک مسیر کوتاه و هماهنگ کردن کفپوشها با موزائیک 30 در 30 برای جلوگيري از خطر لغزندگی افراد کمتوان
12- تبديل حداقل 90 سانتيمتر از عرض پلههاي موجود در پيادهروها به سطوح شيبدار يا رامپهاي مناسب براي افراد کمتوان تبديل شود.
13- بالا بردن هر نوع پيش آمدگي بيش از 10 سانتيمتر ( مانند تابلو، علائم، سايه بان مغازهها و... ) تا ارتفاع حداقل 210 سانتيمتر.
ضوابط نوسازی
این ضوابط تحت عنوان ضوابط نوسازی پیادهروهای جدید دستهبندی شده است:
1- از آنجايي كه اصل، تأمين حركت مداوم و عدم قطع حركت پياده است، وجود كليه عناصري كه موجب قطع حركت مداوم شود، ممنوع ميباشد، ازجمله رامپ پاركينگ منازل، بازشوهاي در و پنجرهها به بيرون، شبكههاي آهني و نرده دريچه دسترسي به شبكه تأسيسات شهري، پارك اتومبيل در پیادهرو که مانع عبور صندلي چرخدار شود.
2- حداقل عرض مفيد براي پيادهروها 90 سانتيمتر در نظر گرفته شود؛ به نحوي كه هيچگونه مانعي اعم از باغچه، تير برق و... درآن وجود نداشته باشد.
3- كف كليه پياده روها با مصالح سخت، ثابت، غير لغزنده، صاف و يكدست پوشيده شود. به اين منظور بتن (به شكلي كه فاصله بلوكها بيش از 2 سانتيمتر نباشد)، ماسه سنگ سيليسي، ماكادام قيري، موزائيك، بتن آسفالتي پيشنهاد ميگردد.
4- شبكهها و در پوشهاي واقع در مسير پيادهرو بايد همسطح معبر باشد و در غير اين صورت كناره آن با شيب مناسب با كف معبر هماهنگ شود.
5- کلیه معبرها باید به گونه ای طراحی گردند که تا عرض 90 سانتیمتر هیچگونه شیب عرضی وجود نداشته باشد.
6- اختلاف سطح انتهای یک رامپ در اتصال با خیابان یا پیاده رو بیش از 2 سانتیمتر نباشد.
7- حد دخل و تصرف منازل، تا ورودی ساختمان می باشد و مالکین به هیچ عنوان مجاز به دخل و تصرف در مسیر پیادهرو نيستند. لذا برای حفظ پیوستگی پیادهرو، رامپ پارکینگ باید از ورودی ساختمان آغاز گردد. در مناطقی که طبق دستور شهرداری مجوز داده میشود، پارکینگ دو بلوک مجاور باید کنار هم قرار گیرد و سطح شیبدار با شیب 8 درصد برای رسیدن به آن سطح تعریف گردد.
8- حداقل 90 سانتيمتر از عرض پلههاي موجود در پياده روها بايد به رامپهاي مناسب براي افراد کمتوان اختصاص داده شود.
9- هر نوع پيشآمدگي بيش از 10 سانتيمتر ( مانند تابلو، علائم، سايه بان مغازهها و... ) تا ارتفاع حداقل 210 سانتيمتر بالا برده شود.
ضوابط بهسازي (مناسب سازي)پلهاي ارتباطي پياده رو وسوارهرو
1- تعبيه پل ارتباطي قابل دسترس بين پياده رو و سواره رو در هر 500 متر و با حداقل عرض 150 متر
2- عرض پلهاي موجود در امتداد مسير پيادهرو با عرض پياده رو برابر شود. پيشنهاد ميشود در محل تردد افراد کمتوان و در مكانهاي مخصوص آنها، خط كشي عابر پياده با علامت بين المللي افراد کم توان صورت گيرد.
3- محل ارتباط پياده رو و سواره رو داراي علائم حسي قابل تشخيص براي نابينايان و كم بينايان باشد.
4- جزيره وسط خيابان در محل خط كشي عابر پياده
5- نصب چراغ راهنمايي مجهز به علائم هشداردهنده صوتي در تقاطعها كه در كنترل شخص کمتوان باشد.
6- كفسازي محل خط كشي عابر پياده با بافت و رنگ متفاوت تا براي افراد نابينا و كم بينا قابل تشخيص باشد.
7- سطح پلها بايد با بتن كه مادهاي سخت و ثابت و غيرلغزنده است پر شود و پلهاي فلزي شياردار چنانچه فاصله شيارها بيش از 2 سانتيمتر باشد، بايد با مصالح سخت پر گردد.
8- در كنارههاي عرضي پل ارتباطي، تعبيه لبه محسوس به ارتفاع حداقل 5 سانتيمتر به رنگ متضاد با محيط الزامي است.
9- رامپ هايي كه تا سطح خيابان گسترده ميشوند، بايد در انتها داراي نوار هشداردهنده باشد تا ورود فرد نابينا به سطح خيابان را هشدار دهد.
10- تعبيه حفاظ مناسب مطابق با ضوابط ميلههاي دستگرد در طرفين عرضي پل ارتباطي بين پيادهرو و خيابان
11- از بين بردن اختلاف سطحها در طول مسیرهای حرکتی بوسیله رامپ کمشیب (با شیب 8-9 درصد).
12- جلب توجه به اختلاف سطوح در کنارههای مسیرهای حرکتی به وسیله نرده و سایر علائم هشدار دهنده محافظت شود (حداقل از یک سمت)؛ مانند نرده گذاری و نصب جان پناه.
13- از بين بردن اختلاف سطح پیاده رو و سواره رو به وسیله پلهای كمشیب
14- نصب میله های دستگرد به قطر 5/3 تا 4 سانتیمتر و با فاصله حداقل 4 سانتیمتر از دیوار. ارتفاع مناسب میله دستگرد از کف سطح شیبدار یا پله، برای بزرگسالان 85 سانتیمتر و برای کودکان 60 سانتیمتر است.
15- رنگ میلههای دستگرد رنگ متضاد با رنگ محیط (سرمهای یا نوک مدادی) باشد.
16- اختلاف سطح انتهای یک رامپ در اتصال با خیابان یا پیاده رو بیش از 2 سانتیمتر نباشد.
17- تعبيه پل ارتباطي قابل دسترس بين پياده رو و سواره رو در هر 500 متر و با حداقل عرض 150 متر
18- تعبيه پلهاي ارتباطي قابل دسترس و يا همسطح بين پياده رو و سواره رو در امتداد كليه خط كشيهاي عابر پياده
19- رامپهايي كه تا سطح خيابان گسترده ميشوند، بايد در انتها داراي نوار هشداردهنده باشند تا ورود فرد نابينا به سطح خيابان را هشدار دهند.
20- نصب چراغ راهنمايي مجهز به علائم هشداردهنده صوتي در تقاطعها كه در كنترل شخص کمتوان باشد.
شکل3 : وروردی ساختمان مسکونی مناسب برای معلولین
ضوابط ميلههاي دستگرد
1- قطر يا عرض ميله دستگرد بين 5/3 تا 4 سانتيمتر باشد.
2- فاصله بين ميله دستگرد و ديوار حداقل 4 سانتيمتر باشد.
3- اگر ميله دستگرد در فرورفتگي ديوار نصب شده است، عمق فضاي تو رفته حداکثر5/7 سانتيمتر و حداقل 45سانتيمتر بالاي ميله ادامه داشته باشد.
4- ميله دستگرد در دو طرف رامپ و يا راه پله باید به صورت ممتد، ادامه داشته باشد.
5- لازم است ميله دستگرد دركنار پله يا سطوح شيبدار حداقل 30 سانتيمتر از ابتدا و انتهاي آن پيشآمدهتر و موازي كف باشد.
6- آغاز و پايان ميله دستگرد در دو طرف رامپ و يا راهپله بايد به صورت مدور و يا بدون تيزي بوده و يا به طرف كف، ديوار يا پايه برگشته باشد.
7- ميله دستگرد بايد در محل اتصال خود ثابت باشد.
بررسی ورودی های اماکن عمومی و خصوصی
اکثر منازل و ساختمان های عمومی دارای ورودی های نامناسبی برای استفاده افراد کمتوان هستند. در اغلب موارد برای جلوگیری از ورود آب باران به اماکن، از پله در ورودیها استفاده شده است. در برخی موارد هم تلاشهایی هرچند ناموفق كه نشان از نیاز دارد، به صورت ساخت ناآگاهانه انجام ميشود.
ضوابط مناسبسازی ورودی ساختمانهای عمومی
1- ساختمانهايي كه ورود به آنها فقط از طريق پله امكان دارد، بايد براي عبور صندلي چرخدار مناسبسازي شود( ايجاد رامپ).
2- ورودي اصلي حتي المقدور بايد براي استفاده همگان مناسب باشد، نه اينكه براي افراد کمتوان از ورودي تأسيسات استفاده شود.
3- درسطح شيبدار ورودي ويژگيهاي زير بايد درنظر گرفته شود:
- حداقل عرض سطح شيبدار 120 سانتيمتر باشد.
- براي سطوح شيبدار تا 3 متر طول، حداكثر شيب 8 % با عرض حداقل120 سانتيمتر باشد.
- در سطوح شيبدار بيش از 3 متر طول (تا حد مجاز 9 متر)، به ازاي هر متر افزايش طول، 5 سانتيمتر به عرض مفيد آن اضافه و 0.5% از شيب آن كاسته شود.
- سطح شيبدار نبايد داراي شيب عرضي باشد.
- در صورتي كه سطح شيبدار در هواي آزاد واقع است، بايد به طريقي طراحي گردد كه از جمع شدن آب در سطوح حركت جلوگيري شود.
- پيشبيني يك پاگرد با عمق حداقل 150 سانتيمتر و حداكثر طول افقي 9 متر الزامي است.
- كف سطح شيبدار بايد غير لغزنده، ثابت و سخت باشد.
- در صورتي كه سطح شيبدار ارتفاعي بيش از 25 سانتيمتر داشته و طول افقي آن بيش از 185 سانتيمتر باشد، نصب ميله دستگرد در طرفين آن الزامي است.
- در كنارههاي عرضي و پاگرد سطح شيبدار پيشبيني لبه محافظ، حداقل به ارتفاع 5 سانتيمتر به رنگ متضاد با محيط (به نحوي كه مانع لغزش استفاده كننده گردد)، الزامي است.
4- جهت بهسازي پلهها بايد موارد زير لحاظ شود:
- حداقل عرض پله 120 سانتيمتر
- نصب میله دستگرد در طرفين پله
- پله از جنس سخت و غير لغزنده باشد.
- شعاع گردي لبه كف پله بيش از 13 ميليمتر نباشد.
- اجتناب از نصب هر گونه اجزاي الحاقي غير همسطح بر روي كف پله
- پيش بيني جزئيات اجرايي در كنارههاي عرضي پله؛ به نحوي كه مانع لغزش عصا شود .
- پاخور پله بايد بسته باشد و پيش آمدگي پله از پاخور بيش از 3 سانتيمتر نباشد.
ضوابط نوسازي ورودي ساختمانهاي عمومي
1- ورودي اصلي براي استفاده همگان مناسب باشد.
2- پيادهروي منتهي به ورودي، قابل دسترس با علائم حسي براي افراد نابينا و كمبينا مشخص شود.
3- ورودي ساختمان حتي الامكان همسطح پياده رو باشد.
4- حداقل عمق فضاي جلوي ورودي 140 سانتي متر باشد.
5- حداقل عرض بازشوي ساختمان 100 سانتي متر باشد.
6- وروديهاي قابل دسترس توسط راه قابل دسترس به ايستگاه وسايل نقليه عمومي، پاركينگ قابل دسترس و محلهاي سوار شدن مسافران و نيز به خيابانهاي عمومي و پياده روها مرتبط باشند.
7- وروديها با ايجاد راه قابل دسترس به تمام فضاها و عناصر قابل دسترس داخل ساختمان با تسهيلات، مرتبط باشند. دستگيره درها از نوع اهرمي و رنگ آنها متضاد با رنگ در و فاصله داخلي بين آن و سطح در 5/3 تا 7 سانتي متر باشد.
8- حداقل فاصله بين دو در متوالي، چنانچه هر دو در يك جهت باز شوند، 280 سانتي متر باشد.
9- درها حتي المقدور بدون آستانه باشند. در صورت اجبار، حداكثر ارتفاع آستانه 2 سانتي متر باشد.
10- به منظور تسهيل در حركت، پيشبيني سطحي هموار در هر دو سوي در الزامي است.
11- خروجي اضطراري قابل دسترس و همسطح بوده و به يك راه قابل دسترس ختم شود.
12- ارتفاع دستگيره در از كف حداكثر 100 سانتي متر باشد.
13- نصب ميله دستگرد كمكي بر روي درها ضروري است.
14- كليه درها و پنجره هايي كه تا كف داراي شيشه هستند، در مقابل ضربه مقاوم باشند.
15- زاويه بازشوي در حداقل 90 درجه باشد.
16- دستگيره در فضاهاي خطرناك ( اتاق تاسيسات، برق،... ) لمسي و حسي باشند.
شکل4 : ورودی مترو دارای رمپ عبور برای معلولین
ضوابط بازشوها
1- حداقل عرض مفيد هر لنگه در براي عبور صندلي چرخدار 80 سانتي متر باشد.
2- در مورد درهايي كه به مسير عبور عمومي باز ميشوند، تامين ديد كافي الزامي است. در هر صورت پيش آمدگي لنگه در بازشده در مسير عبور عمومي نبايد بيش از 10 سانتي متر باشد.
3- درها داراي پاخور به ارتفاع 25 سانتي متر باشند.
4- در صورت استفاده از درهاي چرخان، گردشي، كشويي و... كه براي افراد کمتوان غير قابل استفاده است، پيشبيني يك در معمولي به عرض مفيد حداقل 80 سانتي متر در كنار آنها براي استفاده افراد کمتوان الزامي است.
5- كليه درها بايد به سهولت باز و بسته شوند.
6- دستگيره درها از نوع اهرمي و رنگ آنها متضاد با رنگ در و فاصله داخلي بين آن و سطح در 5/3 تا 7 سانتي متر باشد.
ضوابط پله
1- وجود علائم حسي در كف، قبل از شروع پله در پاگردها براي هشدار به نابينايان و كم بينايان الزامی است
2- عرض كف پله 30 سانتي متر و حداكثر ارتفاع آن 17 سانتي متر باشد.
3- عرض پله حداقل120 سانتي متر باشد.
4- نصب دستگرد در طرفين پله الزامي است.
5- پله بايد از جنس سخت و غير لغزنده باشد.
6- شعاع گردي لبه كف پله بيش از 13 ميلي متر نباشد.
7- نصب هر گونه اجزاي الحاقي غير همسطح بر روي كف پله ممنوع است.
8- در كنارههاي عرضي پله، پيش بيني جزئيات اجرايي به نحوي كه مانع لغزش عصا شود، الزامي است.
9- پاخور پله بايد بسته باشد و پيش آمدگي پله از پاخور بيش از 3 سانتي متر نباشد.
10- حداكثر تعداد پله بين دو پاگرد 12 پله باشد.
11- حداقل ابعاد پاگرد پله 120 در 120 سانتي متر باشد.
12- پلهها در مكان قابل رؤيت قرار گيرند و لبه تيز و آويزان كه خطر گير كردن نوك پا به آن وجود دارد نداشته باشند.
13- كف پله هايي كه در فضاي باز قرار دارند، داراي شيب 1% به سمت لبه پله باشد تا از تجمع آب و تشكيل يخ بر روي آنها جلوگيري شود.
14- حتي الامكان علاوه بر راهپله، دسترسي از طريق رامپ نيز براي عابرين پياده فراهم گردد.
ضوابط سطح شيبدار
1- حداقل عرض سطح شيبدار 120 سانتي متر باشد.
2- براي سطوح شيب دار تا 3 متر طول، حداكثر شيب 8% و حداقل عرض 120 سانتي متر باشد.
3- در سطوح شيب دار بيش از 3 متر طول ( تا حد مجاز 9 متر ) به ازاي هر متر افزايش طول، 5 سانتي متر به عرض مفيد آن اضافه و نيم درصد از شيب آن كاسته شود.
4- سطح شيبدار نبايد داراي شيب عرضي باشد.
5- در صورتي كه سطح شيبدار در هواي آزاد واقع است، طراحي آن به گونهاي باشد كه آب در سطوح حركت جمع نشود.
6- پيشبيني پاگرد با عمق حداقل 150 سانتي متر و حداكثر طول افقي 9 متر الزامي است.
7- حداقل ابعاد پاگرد سطح شيبدار 150در150 سانتي متر باشد.
8- كف سطح شيبدار بايد غير لغزنده، ثابت، سخت و صاف باشد.
9- در صورتي كه سطح شيبدار ارتفاعي بيش از 25 سانتي متر داشته و طول افقي آن بيش از 185 سانتي متر باشد، نصب ميله دستگرد در طرفين آن الزامي است.
10- در كنارههاي عرضي و پاگرد سطح شيب دار پيش بيني لبه محافظ، حداقل به ارتفاع 5 سانتي متر به رنگ متضاد با محيط به نحوي كه مانع لغزش استفادهكننده گردد، الزامي است.
جمعبندی و نتیجهگیری:
از آنجا كه فضاهاي عمومي شهري عرصهاي براي برقراري تعاملات اجتماعي و مراودات شهروندي است، نقشي اساسي در امكان انجام يا عدم انجام فعاليتهاي شهروندان، خاصه اقشار آسيبپذير اجتماعي مانند معلولان دارند. اين امر از آن جهت اهميت دارد كه نميتوان بدون حضور فراگير تمام اقشار اجتماعي انتظار تناسب و تعادل حضور اقشار اجتماعي، خاصه معلولان را داشت. در عين حال ميتوان دريافت كه معلولان به عنوان يكي از اقشار اجتماعي بايستي به طور برابر از عرصههاي عمومي شهري برخوردار باشند تا علاوه بر ايجاد انسجام اجتماعي، در راستاي احقاق حقوق ايشان در بهرهمندي از كيفيت زندگي كه رضايتمندي اجتماعي را نيز به همراه دارد، اقداماتي انجام شود. فضاهاي عمومي شهري عرصهاي براي رفت و آمد و ديدارهاي دوستانه و برپايي مناسبتهاي اجتماعي هستند كه تمام اقشار اجتماع بايد به طور يكسان از آنها بهرهمند گردند. اين امر در سالهاي اخير مورد توجه برخي كشورهاي جهان قرار گرفته است و به نظر ميرسد بايد اقداماتي عاجل در راستاي مناسبسازي فضاهاي شهري با نيازهاي معلولان در ايران نيز انجام شود. رعايت استانداردها و كدهاي طراحي، انطباق فضاهاي شهري با نيازهاي جسمي و رفتاري معلولان، و فراهم سازي شرايط حضور معلولان در فضاهاي عمومي در بستر سياستهاي اجتماعي از طريق تغيير رفتار شهروندان سالم در برابر معلولان، خاصه در فضاهاي عمومي، راهكارهايي براي افزايش حضور معلولان در عرصههاي جمعي هستند كه بايستي مورد توجه معماران و طراحان شهري و سياستگذاران شهري قرار گيرد تا حق طبيعي اين اقشار اجتماعي در استفاده و كاربري فضاهاي شهري فراهم شود.