دكتر احمد ساعدی ؛ متخصص تغذيه و رژيمهاي درمانی
كاشكسیا عبارت است از تحلیل عضلانی و كاهش وزن كه در اثر عوامل مختلفی بروز میكند.
از مهمترین بیماریهایی كه ممكن است به كاشكسیا منجر شوند، میتوان به بیماریهای سرطان پیشرفته و مراحل پیشرفته ایدز اشاره كرد.
در بیماری كاشكسیا، در اثر از دست رفتن چربی و پروتئین، وزن بدن به شدت كاهش مییابد و در نتیجه بیمار به شدت ضعیف میشود و قابلیت انجام كارهای مختلف را از دست میدهد.
كاشكسیا همچنین در بیماران مبتلا به بیاشتهایی عصبی نیز مشاهده میگردد. شایان ذكر است این بیماری معمولا در افرادی كه غذای كمی میخورند، مشاهده میشود؛ ولی ممكن است افرادی كه حتی به اندازه كافی غذا میخورند نیز، به دلیل سوءجذب مواد مغذی به كاشكسیا مبتلا شوند.
پس تصویر كلی كاشكسیا، وضعیتی است كه بیمار به دلیل دریافت كم مواد غذایی یا نیاز فراوان به مواد مغذی، با عدم تعادل «مصرف و هزینه» مواد مغذی و انرژی روبرو شده و در نتیجه به كاهش مفرط وزن مبتلا میشود.
كاشكسیا مترادف با گرسنگی یا اجتناب از غذا نیست؛ چرا كه در گرسنگی (Starvation) بدن میتواند نیازهایش را با دریافت مواد غذایی تنظیم كند، ولی در بیماران مبتلا به كاشكسیا این واكنشهای تنظیمی صورت نمیگیرد و بدن به لاغری مفرط و از دست دهی اندازه بافتهای مختلف دچار میشود.
از علائم دیگر بیماری كاشكسیا میتوان به تحلیل عضلانی اشاره كرد (muscle atrophy) كه با كاهش توده عضلانی بدن همراه است.
به این نوع كاهش توده عضلانی، كاهش توده بدون چربی (free mass Fat) نیز اطلاق میشود كه عبارت است از كاهش بافتهای غیرچربی بدن (عمدتا بافتهای عضلانی بدن).
خستگی و ضعف از دیگر علائم كاشكسیا است كه موجب عدم تمایل شخص به انجام فعالیتهای اجتماعی و فردی میگردد.
این وضعیت، پزشك معالج را به وجود بیماریهایی مانند سرطان یا ایدز مشكوك میكند. مكانیسم كاهش شدید اشتها (كاشكسیا) در نتیجه ابتلا به بیماریهای بدخیم (مانند سرطان و ایدز) تاكنون مشخص نشده است؛ ولی به نظر میرسد سایتوكاینهای التهابی مانند فاكتور نكروز توموری آلفا α-Tumor Necrosis Factor در ایجاد آن تأثیر داشته باشد؛ به همین دلیل به α-TNF در برخی موارد كاشكسین (Cachexin) نیز میگویند.
علاوه بر α-TNF، مطالعات نشان دادهاند كه اینترفرون گاما (Interferon Gamma) و اینترلوكین-6
(6 -Interleukin) نیز كه از بافتهای درگیر در التهاب تولید میگردند، میتوانند موجب كاهش شدید اشتها شوند.
مشاهده شده است كه در بیماری كاشكسیا هورمون گرلین افزایش مییابد (هورمونی كه سطح پلاسماییاش در بیماری بیاشتهایی عصبی نیز افزایش پیدا میكند).
مداخلات تغذیهای و رژیمی برای بیماران مبتلا به كاشكسیا
با توجه به كاهش شدید وزن و نیز تحلیل عضلانی در بیماران مبتلا به كاشكسیا، به نظر میرسد افزایش انرژی و همچنین افزایش كمی و كیفی پروتئین دریافتی نقش بسزایی در كنترل این بیماری داشته باشد.
افزایش تعداد وعدههای غذایی و گنجاندن منابع غذایی غنی از پروتئین (مانند شیر، گوشت و تخممرغ) در وعدههای غذایی میتواند در افزایش دریافت پروتئین و انرژی بیمار موثر باشد.
همچنین، به دلیل وجود التهاب كه به نوعی عامل ثانویه كمبودهای غذایی در این بیماری است، عاقلانه به نظر میرسد كه تدابیر تغذیهای مناسبی اتخاذ شود تا التهاب كاهش یابد.
از مهمترین مواد مغذی كه میتوانند موجب كاهش پاسخهای التهابی شوند، میتوان به آنتیاكسیدانهایی از قبیل كاروتنوئیدها (كه در گیاهان سبز، زرد، قرمز و نارنجی رنگ یافت میشوند)، ویتامین C (كه در مركبات یافت میشود)، ویتامین E (كه در روغنهای گیاهی وجود دارد) و نیز اسیدهای چرب امگا-3 (كه در چربی ماهیها و دیگر غذاهای دریایی یافت میشود) اشاره كرد.
گنجاندن مقادیر كافی ماهی، سبزیجات و میوهجات مختلف همراه با مقادیر قابل تحملی لبنیات، تخممرغ و سایر گوشتها در رژیم غذایی كمك زیادی به بیمار میكند تا از لاغری مفرط، ضعف و خستگی نجات یابد.
یك رژیمشناس به خوبی قادر است موارد فوق را در قالب یك رژیم غذایی مناسب طراحی كند. مصرف مواد غذایی آنتی اكسیدان و نیز اسیدهای چرب امگا-3 در كاهش التهاب موثر است.