فاطمه شجاع السادات؛ کارشناس ارشد علوم تغذیه
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، پیش بینی شده است که اختلالات بهداشت روان تا سال 2020، یکی از جدیترین موضوعات بهداشت جهانی باشد.
امروزه علم تغذیه شواهد جدیدی را مبنی بر کیفیت رژیم غذایی به عنوان یک ریسک فاکتور قابل اصلاح در بیماریهای روانی ارائه نموده است.
ارتباط چاقی و افسردگی
مطالعات جدید نشان میدهد که افسردگی میتواند علت نوروایمیون داشته باشد.
بنابراین برانگیخته بودن مداوم سیستم ایمنی در افراد چاق ممکن است باعث افزایش خطر بروز اختلالات روانی گردد.
رژیمهای غذایی سرشار از قند، شکر و اسیدهای چرب اشباع، نه تنها بروز اضافه وزن و چاقی را در پی دارد بلکه موجب التهاب بافتی مانند التهاب هسته اکومبنس در عقدههای قاعدهای مغز میگردد که وظیفه پاسخ به استرس، کنترل احساسات و سیستم پاداش مغزی را به عهده دارد.
طبق یافتههای مطالعات جدید، این التهاب میتواند منجر به بروز افسردگی، اضطراب، مشکلات روانی و اختلال در متابولیسم گردد.
افراد چاقی که بواسطه غذاهای دارای مقادیر زیاد قند و شکر و اسیدهای چرب اشباع دچار چاقی شدهاند، یک سیکل معیوب را تجربه میکنند؛ به این صورت که رژیم غذایی بی کیفیت آنها موجب تاثیرات منفی بر سلامت روان میگردد، در نتیجه مجبور میشوند تا برای رهایی از احساسات منفی، به خوردن مقادیر بیشتر مواد غذایی روی بیاورند و بنابراین مشکل چاقی و ناراحتیهای روانی آنها تشدید میشود.
اسیدهای چرب اشباع به فراوانی در روغن پالم یافت میشوند و این روغن به طور گسترده در صنعت غذاهای فرآوری شده و محصولات با منشأ حیوانی استفاده میگردد.
از سوی دیگر اسیدهای چرب غیر اشباع با یک پیوند دوگانه اثرات مفید ضد التهابی دارند و به مقدار زیاد در روغن زیتون یافت میشوند.
تأثیر نوع چربی بر رفتار
چربی رژیم غذایی بر حسب انواع مختلف آن، میتوانند اثرات مجزای متابولیکی، اندوکرینی و رفتاری داشته باشند.
اسیدهای چرب اشباع (SFA) بر خلاف اسیدهای چرب غیر اشباع با یک پیوند دوگانه (MUFA) موجب اختلالات متابولیکی میشود که میتواند منجر به افزایش چربی احشایی و التهاب عمومی بدن گردد.
طبق مطالعات انجام شده علائم افسردگی به طور مستقیم با مصرف چربی و اسیدهای چرب اشباع رابطه دارد در صورتی که ارتباط آن با MUFA معکوس گزارش شده است.
آمارها نشان میدهد که چاقی خطر بروز افسردگی را تا 58% افزایش میدهد. اضافه وزن و چاقی در بیشتر موارد با التهاب مزمن و سطوح افزایش یافته سیتوکین های التهابی و آدیپوکین ها همراه است.
تأثیر الگوی غذایی سالم بر افسردگی
یافتههای یک مطالعه مروری نظاممند که به تازگی به چاپ رسیده است نشان میدهد که پیروی از الگوهای غذایی سالم با خطر ابتلا به افسردگی ارتباط معکوس دارد.
این الگوهای غذایی محتوی مقادیر فراوان سبزیجات، میوهها، غلات کامل، مغزها و ماهی میباشد و غذاهای فرآوری شده کمی در آن وجود دارد.
از طرفی غذاهایی که حاوی مقادیر زیاد چربی و شکر هستند به طور مستقیم با خطر بیماریهای روانی، افسردگی و اضطراب همراه است.
محققان فرایندهای بیولوژیکی مختلفی مانند التهاب، استرس اکسیداتیو، نوروپلاستیسیتی (تجدید و بازسازی سلولهای مغزی) و میکروبیوم روده را به عنوان مسیرهای واسطه میان رژیم غذایی و بیماریهای روانی برشمردهاند.
سایر عوامل تغذیهای مؤثر بر افسردگی
استرس اکسیداتیو: نقش استرس اکسیداتیو و نیتروزاتیو در بیماریهای روانی مطرح شده است و سطح بالای مارکرهای اکسیداتیو، مقدار پایین آنتی اکسیدانها مانند ویتامین E و C، گلوتاتیون و کوآنزیم کیوتن در افراد دچار افسردگی در مقایسه با افراد سالم به چشم میخورد.
پلاستیسیتی مغز: یک بررسی اپیدمیولوژیک در افراد میانسال رابطه بین رژیم غذایی نامناسب و حجم کمتر ناحیه هیپوکامپ مغز را نشان داده است.
هم چنین مواد مغذی مانند اسیدهای چرب امگا-3، پلی فنولها، ویتامین E علاوه بر داشتن خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی میتوانند نوروژنز را تحریک نموده و بالعکس مواد غذایی سرشار از انرژی و غذاهای حاوی چربی و شکر زیاد این فرایند را مختل مینمایند.
میکروبیوم روده: پیشنهاد شده است که بار میکروبی دستگاه گوارش بر سلامت روان تأثیر میگذارد. به عنوان مثال در یک تحقیق بالینی کاهش مقدار و تنوع میکروبهای مفید روده در افراد دچار افسردگی نسبت به افراد سالم مشاهده شد که پس از پیوند میکروبها از بیماران افسرده به حیوان آزمایشگاهی، علائم افسردگی در جانوران آزمایشگاهی مشاهده گردید.
در این آزمایش مکمل دهی پروبیوتیک، رفتارهای روانی جانوران را تحت تأثیر قرار داد.
میکروبیوتای دستگاه گوارش ممکن است از مسیرهای متفاوتی مانند تأثیر بر فاکتورهای مرتبط با نوروژنز، انتقال سروتونین، عملکرد دستگاه ایمنی و پاسخ استرس بواسطه محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال بر بیماریهای روانی تأثیر بگذارند.
التهاب
در برخی مطالعات، التهاب مزمن منشأ بروز افسردگی، شیزوفرنی و اختلال دوقطبی مطرح شده است.
التهاب علل چندوجهی دارد و شامل استرس، سیگار کشیدن، چاقی، بی خوابی و رژیم غذایی نامناسب میباشد.
مشاهده شده است که الگوهای رژیمی سالم مانند رژیم غذایی مدیترانهای که محتوی مقادیر فراوان اسیدهای چرب غیراشباع، فیبر، میوه و سبزیجات است، با سطح کمتر مارکرهای التهابی همراه است.
و رژیم غذایی غربی از راه افزایش چاقی و التهاب سبب مشکلات سلامت روان میگردد.
رژیمهایی که باعث التهاب میشوند چاقی را نیز تشدید میکنند و سرشار از غلات تصفیه شده، شکر، اسید چرب اشباع بوده و فقیر از فیبر، سبزیجات و امگا-3 هستند.
غلات تصفیه شده و شکر به سرعت قند خون و انسولین را تغییر میدهند و هایپرگلیسمی حاصل، باعث افزایش تولید رادیکالهای آزاد و سیتوکین های التهابی میشود و علائم افسردگی را تحریک و تشدید میکند.
رژیم غذایی سرشار از گوشت قرمز فرآوری شده، نوشیدنیهای حاوی شکر و محصولات قنادی در پیدایش چاقی، التهاب و افسردگی سهم بسزایی دارند.