تفاوتهای فیزیولوژیکی بین زنان و مردان
امروزه یکی از زمینههای جدید و جالب تحقیقات بهداشتی و تغذیه بر اساس جنسیت افراد است. اگر چه تفاوتهای آشکار فیزیولوژیکی و بیولوژیکی بین زنان و مردان در سطح وسیعی شناخته شده است، چگونگی تاثیر این تفاوتها بر استعداد ابتلای افراد به بیماریها و نحوه پاسخهای متابولیکی آنها نسبت به درمانهای رژیمی مختلف مبهم است. بی شک جهت بهبود سلامت و ارتقای جنبههای بهداشتی زنان نیازمند دانستن این تفاوتها هستیم. هدف از این مقاله افزایش دانش و اطلاعات پزشکی- تغذیهای براساس جنسیت است که در سه بخش زیر بیان شده است:
1- تفاوتهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی بین زنان و مردان
2- نیازهای تغذیهای ویژه زنان در طول دورانهای مختلف زندگی به ویژه نوجوانی، بارداری، شیردهی، قبل از یائسگی، یائسگی و میانسالی
3- مهمترین و شایعترین شرایط و بیماریهایی که به طور ویژه بر سلامت و بهداشت زنان بیشتر از مردان تاثیر گذاشته و بروز آنها در زنان بالاتر است.
در این نوشتار همچنین به نقش تغذیه در کاهش خطر برخی از این بیماریها چون چاقی، سندرم متابولیک، دیابت نوع۲، بیماریهای قلبی - عروقی، سرطان پستان و تخمدانها، استئوپروزیس و استئوآرتریت، آرتریت روماتوئید، سلامت چشم و دهان خواهیم پرداخت.
همچنان که ذکر شد احتمال ابتلا به برخی از بیماریها در زنان بیشتر از مردان است که اساس بیولوژیکی و سلولی- مولکولی این تفاوتها اغلب ناشناخته مانده است. برخی از این بیماریها در جدول شماره ۱ آمده است.
برای شناخت نقش تغذیه در حفظ سلامت و کنترل بیماریهای مزمن، شناخت تفاوتها در زن و مرد ضروری است، با این حال اکثر مطالعات در گذشته نیازهای یک مرد ۷۰ کیلوگرمی را بدون توجه به تفاوتهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی بین زن و مرد، به عنوان مرجع جهت درمانهای پزشکی و مداخلات رژیمی مورد استفاده قرار میدادند. در صورتی که سالهاست مشخص شده که زنان طول عمر بیشتری نسبت به مردان دارند؛ به عنوان مثال از۵۶۰ نفر افراد بالای ۱۰۰سالی که در جهان زندگی میکنند حدود ۹۰ درصد زن هستند. البته باید توجه کرد که گرچه نسبت مرگ در زنان پایین تر از مردان است، ولی بیماریهای مزمن در زنان شدیدتر بوده و تعداد سالهای ناتوانی آنها بیشتر است. فرضیات زیادی در مورد علت طول عمر بیشتر در زنان ارائه شده است، اگرچه تحقیقات بیشتری لازم است تا صحت آنها ثابت ودلایل واقعی تفاوتهای طول عمر زنان شناخته شود، در زیر چند نمونه از این فرضیهها بیان میگردد:
1- هورمون استروژن بالا در زنان
2- سیستم ایمنی قویتر در زنان
۳- وجود کروموزوم جنسیXX در زنان
۴- فعالیت کمتر هورمون رشد زنان
5- استرس اکسیداتیو کمتر در زنان
6- حیوانات کوچکتر طول عمر بیشتری دارند
یکی از دلایل آشکار تفاوت ابتلا به بیماریها در زنان، تغییرات واضح هورمونهای جنسی است که در طول زندگی هر زن رخ میدهد. امروزه کاملا ثابت شده که پیشرفت استئوپروزیس اغلب در دوران یائسگی و همزمان با توقف تولید استروژن اتفاق میافتد. علائم آرتریت روماتوئید اغلب در طول بارداری به دلیل تغییراتی که در هورمونهای استروئیدی جنسی رخ میدهد بهبود مییابد و پس از زایمان دوباره عود میکند. بارداری یکی از دورههای زندگی اغلب زنان است که به دلیل تغییرات هورمونی، حتی برخی علائم بیماریهای دندانی و اختلالات روانی هم ممکن است در آن ظاهر شود.
مطالعات نشان داده اند تفاوتهای دیگری در سلولهای بافتی و ارگانهای زن و مرد وجود دارد که باعث میشود فرد به محرکهای محیطی از جمله دارو یا انواع ترکیبات غذایی پاسخهای متفاوتی بدهد. در نتیجه مقدار داروی لازم جهت اثرپذیری و یا مقداری که باعث مسمومیت میشود، در دو جنس متفاوت خواهد بود.
تفاوتهای جنسی در بیماریها و تغذیه
ثابت شده که تغذیه با غذاهای ویژه یا ترکیبات غذایی خاص، بر برخی از بیماریها که زنان به طور ویژه مستعد ابتلا به آنها هستند، اثرات مطلوبی داشته است.
رژیم با چربیهای اشباع کم، غنی از فیبر و غلات کامل، اسیدهای چرب امگا۳، میوهها و سبزیجات از بیماری قلبی - عروقی محافظت میکند. کلسیم و ویتامین D در طول زندگی بر سلامت استخوانها مؤثر است. در ضمن، مصرف کلسیم بعد از یائسگی اثرپذیری هورمون درمانی را که جهت حفظ توده استخوانی استفاده میشود، بالا میبرد. نشان داده شده که اختلالات روحی‑روانی و افسردگیهای زنان با مکمل یاری ویتامینها بهویژه فولات واسیدهای چرب امگا۳ بهبود مییابد. استفاده از روغن ماهی علائم آرتریت روماتوئید را کاهش خواهد داد. غذاها و ترکیبات غذایی با مکانیسمهای هورمونی، کاهش پاسخهای التهابی، خواص آنتیاکسیدانی و سایر مکانیسمهای ناشناخته شروع بیماریها را کنترل و پیشرفت آنها را به تأخیر میاندازند.
به عنوان مثال گفته شده، استرس اکسیداتیو در اختلالات بهداشتی – روانی مؤثر است که خود منجر به فرضیه استفاده از میکرونوترینتهای آنتیاکسیدان، جهت به تأخیر انداختن یا کاهش احتمالی علائم افسردگی، اسکیزوفرنی، جنون و آلزایمر شده است. همچنین امروزه بروز بسیاری از بیماریها به پاسخهای التهابی بدن نسبت داده میشود؛ بنابراین استفاده از خصوصیات ضد التهابی اسیدهای چرب امگا۳ که به مقدار فراوانی در ماهی و روغن ماهی وجود دارند، به عنوان موضوعی جهت کنترل بیماریهایی چون استئوپروز، قلبی – عروقی، سندرم التهابی روده و حتی بیماریهای دندانی مورد توجه قرار گرفته است.
همانطور که اشاره شد زنان و مردان با توجه به تفاوتهای جنسیتی، نیازهای متفاوت داشته و پاسخهای منحصر به فردی به داروها، مداخلات تغذیهای و سایر تحریکات بیولوژی نشان میدهند. علت این تفاوتها، ویژگیهای خاص دستگاه معدی - رودهای است. تحقیقات در پانزده سال اخیر نشان میدهد که عملکرد طبیعی دستگاه گوارش در جنس مرد و زن متفاوت است. این تفاوتها در مقدار و ترکیبات ترشحات غدد بزاقی گرفته تا تفاوت در بیولوژی کمپلکس سیتوکروم 450P کبدی وجود دارد. با این حال، امروزه با شناخت وسیع تفاوتهای فیزیولوژیکی جنسیتی و اطلاع از پاتولوژی انواع بیماریها، علم بر چگونگی تاثیر جنسیت بر عملکرد دستگاه گوارش و نیازهای تغذیهای ویژه، در مراحل اولیه است.در زیر به برخی از این تفاوتها در مرد و زن خواهیم پرداخت.
دهان
اکثر زنان تا سنین پیری در مقایسه با مردان حس چشایی قویتری دارند و نسبت به مردان، به خصوص مردان جوان، غذاهایی را که شیرینی کمتری دارند میپسندند. یکی از دلایل قوی بودن حس چشایی در زنان احتمالا حس بویایی قوی در آنهاست. ترکیب و مقدار ترشحات بزاقی در زنان، به ویژه در طول سالهای قاعدگی و حتی در طی هفته قاعدگی تغییر میکند. به عنوان مثال، گلوکز حدود سه تا نه برابر افزایش مییابد. ترکیبات الکترولیتی ترشحات بزاقی نیز در طی سیکل قاعدگی متفاوت است، به طوری که در زمان تخمک گذاری غلظت پتاسیم بیشتر و کلسیم و سدیم کمتر است. در ضمن میزان پراکسیدازهای بزاقی هم در این دوره بیشتر است. ظرفیت بافری این ترشحات در زنان نسبت به مردان کمتر است. این ویژگی در کنار ترشح مقدار کمتر بزاق احتمالا باعث افزایش بوی بد دهان به دلیل افزایش تخمیر باکتریهای دهانی در زنان میشود. پایین بودن مقدار این ترشحات در زنان یکی از علل دریافت کمتر غذا نیز خواهد بود. جالب اینکه بعد از استرس میزان کورتیزول بزاقی در زنان ۵/۱ تا ۲ برابر کمتر از مردان است.
مری و معده
طول مری در زنان کمتر از مردان است و زنان شکایت بیشتری از درد در این ناحیه دارند؛ اما حرکات دودی مری (حرکات کرم مانند جدار مری، جهت انتقال غذا به معده) در زنان بیشتر و قویتر است. همچنین برگشت غذا از معده به مری (رفلاکس) در طول بارداری بیشتر است که به دلیل اثرات بیش از حد پروژسترون بر عضلات قسمت تحتانی مری میباشد. اسید معده زنان احتمالا به دلیل وجود تعداد کمتر سلولهای پاریتال (ترشح کننده اسید)، نسبت به مردان کمتر است، چرا که تستوسترون (هورمون مردانگی) برخلاف استروژن (هورمون زنانگی) باعث تحریک تولید سلولهای پاریتال معده میشود. گفتنی است اگرچه گاسترین (محرک سلولهای پاریتال) در زنان بالاتر است، ولی حساسیت سلولهای مترشحه اسید به این هورمون در زنان کمتر میباشد. اثر مهارکنندههای پمپ پروتون (مهارکنندههای ترشح اسید) احتمالا در زنان بیشتر است. در طول فاز لوتئال (۱۴روز دوم سیکل ماهانه) زنان، زمان تخلیه معده طولانیتر از ۱۴روز اول دوره میباشد؛ به طوری که بعد از سنین قاعدگی، این زمان برای مواد جامد سه برابر و در مورد مایعات دو برابر طولانیتر از زمان تخلیه معده مردان است. نفخ بعد از غذا نیز در زنان بیشتر است که احتمالا به دلیل اثرات پروژسترون بر حرکات روده میباشد.در طول بارداری با افزایش هورمون پروژسترون، گنادوتروپین جفتی وکاهش فعالیتهای فیزیکی، بروز نفخ، تهوع و یبوست در زنان شایع میشود.
پانکراس و کیسه صفرا
ترکیبات صفراوی در زن ومرد متفاوت است. استروژن و پروژسترون زنان، مقدار کلسترول کیسه صفرا را افزایش میدهند. سطح بالای پروژسترون در طول بارداری باعث کند شدن تخلیه کیسه صفرا و در نتیجه افزایش احتمال بروز سنگهای کیسه صفرا خواهد شد. تفاوتهای جنسی در تجزیه تولیدات صفراوی علت بروز بیشتر بیماریهای التهابی روده و خطر بالای سرطان کولون در زنان است. تستوسترون عامل بروز بیشتر سرطان پانکراس در مردان است. افزایش سن باعث کاهش تفاوتهای جنسی در بروز این سرطان میگردد؛ به طوری که بعد از ۷۰ سالگی تفاوتی دیده نمی شود. در زنانی که کیسه صفرا را برداشتهاند احتمال بروز سرطان کولون بیشتر میشود.
کبد
اکثر تفاوتهای جنسی موجود در دستگاه گوارش احتمالا مربوط به متابولیسم هورمونها، داروها و سایر موادی است که در کبد انجام میگیرد. به طور کلی مردان غلظت آنزیمهای میکروزومال اکسیداتیو بیشتری دارند؛ در صورتی که در زنان آنزیمهای میکروزومال احیاکننده بیشتر است. در طول بارداری با کاهش جریان خون عملکردی کبد میزان برداشت برخی از مواد کاهش مییابد. فعالیت سیتوکروم P450 نیز در زن ومرد متفاوت است. این کمپلکس مجموعهای از آنزیمهای اکسیداتیو کبدی است که متابولیسم داروها را بر عهده دارد. به عنوان مثال در زنان فعالیت آنزیم CYP3A4 بالاتر است؛ در نتیجه اثر داروهایی مثل دیازپام واریترومایسین در زنان سریعتر از بین میرود. تجارب نشان میدهند که پیوند کبد زنان به مردان اغلب با شکست مواجه میشود (۷/۳ برابر)، در صورتی که پیوند کبد مردان به زنان، مردان به مردان یا زنان به زنان موفق تر بوده است. بیشتر مطالعات این یافتهها را به تفاوت در سطح هورمونهای جنسی فرد پذیرنده بافت نسبت میدهند.