ویدا رحیمی؛ كارشناس تغذیه و رژیم درمانی
ام اس نوعی بیماری مزمن عصبی است كه جزء دسته بیماریهای اتوایمنی یا خود حساسیتی است كه در آن میلین (غلافی كه سلولهای عصبی در مغز و نخاع را پوشانده است) مورد حمله قرار میگیرد و با از بین رفتن میلین علائم زخممانندی شبیه پلاك در مناطق آسیبدیده تشكیل میشود.
این پلاكها در زمان انتقال ایمپالس عصبی مانند نوعی مدار كوتاه عمل كرده و با تداخل در كار اعصاب مانع عملكرد نرمال سیستم اعصاب میشود.
وجه تسمیه این بیماری از دو كلمه مولتیپل به معنای متعدد و اسكلروزیس به معنای اسكار یا جای زخم آمده است و از آنجایی كه این بیماری بخشهای متعدد و گستردهای از اعصاب و مغز را تحت تاثیر قرار داده و بافت اسكلروز یا اسكاری در این محلهای جایگزین میلین میشود به این نام خوانده میشود.
مولتیپل اسكلروزیس امروزه یكی از شایعترین اپیدمیهایی است كه به سرعت رو به فزونی گذاشته است و در حال گسترش میباشد.
به طوری كه در طی سالهای 1920 تا 1980 در سویتزرلند حدودا 6 برابر افزایش داشته است. چنین افزایشی به طور موازی در سایر كشورها نیز مشاهده شده است.
به طوری كه امروزه بالغ بر 1500000 آمریكایی به این بیماری ظاهرا لاعلاج مبتلا هستند و پیشبینی میشود بالغ بر دو میلیون نفر در جهان از این بیماری رنج میبرند.
از علائم این بیماری ضعف، لرزش، خستگی، اختلالات بینایی، گاها اختلال در تكلم، پرش پا، رعشه در اندامها بهویژه پاها و افتادن مداوم اشیا از دست میباشد كه این علائم میتواند به صورت خفیف باقی بماند بدین معنی كه فرد به طور دورهای دچار این علائم شده و سپس بهبود یابد و یا اینكه فرد را زمینگیر نماید. اما با گذشت زمان و افزایش سن فرد این بیماری پیشرفت میكند.
چه عواملی باعث ابتلا به اماس میشود؟
ام اس و نور آفتاب و ویتامین د
گرچه پزشكان به طور كامل عامل یا عوامل دخیل در این بیماری را نمیشناسند اما به پیشرفتهایی در این زمینه دست یافتهاند.
از جمله اینكه بررسیهای متعدد نشان میدهد كه این بیماری در زنان حدودا دو برابر شایعتر از مردان است.
از طرفی تحقیقات اپیدمیولوژیك نشان داده كه مكان زندگی، عوامل محیطی و رژیمی میتواند در این بیماری موثر باشد.
اما تحقیقات معدودی در زمینه تایید نقش وراثت در ابتلا به بیماری وجود دارد.
هر چند احتمال ابتلای اعضای خانواده فرد مبتلا به اماس دور از ذهن نمیباشد اما این مساله احتمالا به دلیل یكسان بودن عوامل مستعدكننده ابتلا از نظر محیطی است نه زمینه ارثی مشترك.
دانشمندان عقیده دارند افرادی كه از نواحی استوایی به شمال یا جنوب مهاجرت میكنند به علت اینكه ساعات در معرض نور خورشید بودن در آنان به طور فاحشی كاهش مییابد احتمال ابتلای بیشتری به این بیماری دارند كه این امر احتمالا به ویتامین د مربوط میشود.
فرضیه دانشمندان بدین صورت است كه تماس با نور خوشید ویتامین د موجود در بدن را به فرم فعال درمیآورد.
در حقیقت نور خورشید كاتالیزهكننده این واكنش شیمیایی است و ویتامین فعال شده واكنشهای اتوایمن (خود ایمنی) كه منجر به اماس میشود را مهار میكند.
زیرا این ویتامین نوعی تنظیمكننده انتخابی سیستم ایمنی است. این ویتامین باعث افزایش سطح دو تركیب ضدالتهابی اینترلوكین 4 و فاكتور رشد تغییر شكل یافته بتا 1 شده كه باعث مهار پیشرفت اماس میشوند.
این امر در جمعیتهای انسانی به اثبات رسیده است چرا كه بیماران مبتلا به ام اس 3 تا 7 برابر سریعتر از سایر افراد توده استخوانی خود را از دست داده 10 برابر بیش از سایرین شكستگیهای استخوانی (كه از علایم كمبود ویتامین د است) را تجربه میكنند.
تماس كوتاه با آفتاب مثلا به طور متوسط 30-15 دقیقه در روز سنتز ویتامین د فعال را تحریك میكند. بنابراین افرادی كه در آب وهوای آفتابی كار میكنند ممكن است روزانه بیش از 10000 واحد ویتامین د تولید كنند.
اما افرادی كه در معرض نور خورشید به اندازه كافی نیستند لازم است از مكمل آن زیر نظر پزشك استفاده نمایند. مقدار مصرف باید به حدی باشد كه ویتامین د موجود در خون 100 نانومول در لیتر برسد.
از طرفی هر چه تماس با نور مرئی بیشتر باشد آزادسازی كاروتنوئیدهایی از قبیل آلفا كاروتن كه نوعی آنتیاكسیدان است در چشم بیشتر شده و از عوارض چشمی ناشی از اماس كاسته و التهابات ناشی از آلرژی را نیز ملایمتر میسازد.
ام اس و اسیدهای چرب ضروری
یكی از عوامل دخیل در اماس میتواند مصرف امگا3 نوعی اسید چرب ضروری كه در ماهی یافت میشود باشد.
در ژاپن و نواحی اطراف ساحل نروژ كه مصرف ماهی بالا است شیوع اماس پایینتر است كه احتمالا مربوط به مصرف غذاهای دریایی است.
اسید چرب امگا3 باعث بلوكه شدن ایكوزانوییدهای التهابی و افزایش ایكوزانوئیدهای التهابی و افزایش ایكوزانوئیدهای غیرالتهابی كه از خانواده عوامل شبههورمونی میباشد میشود.
ماهیهای آب سرد از جمله سالمون و مك رل غنی از دو اسید چرب ضروری از خانواده امگا3 به نامهای ایكوزاپنتانوئیك اسید و دوكوزاهگزانوئیك اسید هستند كه دارای خصوصیات ضدالتهابی اثباتشدهای هستند.
گامالینولئیك اسید كه در روغن دانه گل گاوزبان و روغن پامچال و نیز زیتون وجود دارد اثرات ضدالتهابی امگا3 را افزایش میدهد.
ام اس و ویتامین ب 12
یكی دیگر از فاكتورهای موثر در اماس كمبود ویتامین ب12 است. در زمانهای گذشته كمبود این ویتامین نادر به نظر میرسید اما امروزه با بالا رفتن دقت آزمایشات بیوشیمیایی ثابت شده كه كمبود این ویتامین نسبتا شایع است.
گرچه اماس امروزه هنوز به عنوان اختلالی ناشی از كمبود ب12 مطرح نمیشود اما تحقیقات نشان میدهد مصرف مقادیر بالای ویتامین ب12 ممكن است بعضی از علایم این بیماری از جمله اختلالات بینایی و شنوایی را بهبود بخشد.
بررسیها نشان میدهد بهتر است در صورت استفاده از مكمل ب12 این مكمل به صورت قرص زیرزبانی مصرف شود.
زیرا جذب این ویتامین نیازمند وجود فاكتور داخلی مترشحه از معده میباشد. فاكتور داخلی با اتصال به ب12 منجر به جذب آن در روده میشود.
بدون وجود این فاكتور مقادیر بالایی از ویتامین ب12 جهت جذب از طریق انتشار ساده لازم است.
در صورت مصرف قرص زیرزبانی، قرص با حل شدن زیر زبان وارد مویرگهای موجود در زیر زبان شده و بدون نیاز به فاكتور داخلی وارد سیستم جریان خون میشود.
البته روش تزریقی نیز در بعضی از بیماران میتواند مفید باشد.
توصیه میشود در این روشها از هیدروكسی كوبالامین كه فرمی از ب12 است استفاده شود زیرا قدرت جذب بالاتری نسبت به سیانوكوبالامین دارد.
ام اس و اسید فولیك
بررسیهای متعدد نشان میدهد كه زنان باردار مبتلا به اماس در دوران بارداری به طور موقت بهبود مییابند كه احتمالا مربوط به مصرف اسید فولیك در این دوران است.
بررسیهای متعدد این امر را تایید كرده است.
فرضیه متانول
به موجب این فرضیه میلین به طور مداوم در تماس با فرم آلدئید كه یكی از محصولات جانبی متانول است مورد آسیب قرار میگیرد.
بر اساس این فرضیه شكستن ناقص متانول الكل طبیعی موجود در میوههای پكتینی منجر به آزادسازی فرمالدئید در خون میشود.
مصرف بی رویه این مواد غذایی و یا نقص در آنزیم الك دهیدرژناز كه منجر به متابولیسم ناقص متانول میشود باعث ایجاد فرم آلدئید میشود.
از سویی دیگر این آنزیم برای شكستن فروكتوز كه قند میوه و شیرینكنندههای مصنوعی و شكر است لازم است.
بنابراین مصرف بیرویه این مواد قندی باعث مهار شدن این آنزیم میشود.
بدین جهت به افراد مبتلا توصیه میشود كه مقادیر كمی از میوههای حاوی پكتین مانند سیب، آلو، انگور فرنگی قرمز و سیاه و قرهقاط استفاده كنند و در مقابل مصرف میوههای كم پكتین مانند توتفرنگی، زغالاخته، هلو، زردآلو و آلبالو را جانشین نمایند.
البته توصیههای دیگری از جمله كاهش مصرف لبنیات مخصوصا ماست نیز به دلیل داشتن ماهیت سرد و یا كاشه مصرف غلات به دلیل كاهش جذب ویتامین د نیز وجود دارد اما هنوز به طور كامل به اثبات نرسیدهاند.
بنابراین به طور كلی توصیه میشود كه از یك رژیم طبیعی و مكملهای خاص كه ممكن است در درمان اماس مفید باشند استفاده شود.
در ضمن به دلیل مصرف كورتیكواستروئیدها در درمان این بیماری توصیه میشود رژیم غذایی از نظر سدیم دریافتی محدودیت داشته باشد.
از سوی دیگر این داروها منجر به عدم تحمل گلوكز و كاتابولیسم پروتئین و كمبود پتاسیم، روی و كلسیم میشود كه لازم است در تنظیم برنامه غذایی و مكملها به آن توجه شود.
در مرحله مزمن نیز جهت جلوگیری از عوارضی از قبیل عفونت ادراری توصیه به مصرف مایعات فراوان و جهت جلوگیری از یبوست مصرف فیبر توصیه میشود.