ارتباط بسیار بالای DQB1 و بیماری با مشاهده حضور ژنوتیپ DQB1*02/0302 در 44-25 درصد بیماران و در كمتر از 4 درصد افراد سالم تایید شده است.
تجزیه و تحلیل ردیف محصولات ژن HLA-DQ نشاندهنده آن است كه نوع اسیدآمینه مستقر در جایگاه 57 زنجیره بیتا (اسیدآسپارتیك) در تعیین حساسیت یا مقاومت نسبت به دیابت نوع 1 اهمیت دارد؛ اما این مسأله به آن معنا نیست كه این موضوع در مورد همه آللهای DQ صدق كند. تغییر شكل حاصل از پلی مرفیسم اسیدآمینه 57 در هترودایمر DQ میتواند بر واكنش رسپتورهای سلولهای T و اتوآنتیژنها تاثیر بگذارد.
اگرچه مكانیسم دقیق تاثیر مستقیم مولكولهای HLA در تخریب سلولهای بتا شناخته نشده است، اما به نظر میرسد بر اتصال به پپتید و شناخته شدن توسط سلولهای T نقش داشته باشند. پلیمرفیسم مولكولهای HLA عمدتا در ناحیه ناودان اتصال به پپتید اتفاق میافتد؛ لذا HLA هر فرد تنوع پپتیدهای آنتیژنیك قابل شناسایی توسط سلولهای T را تعیین میكند.
ج- عوامل محیطی
1- عفونتهای ویروسی
حدود سال 1864 پزشكی نروژی به نام استرنگ گزارش كرد كه در یكی از بیمارانش مدت كوتاهی پس از بیماری اوریون، دیابت ظاهر شده است و احتمال داد كه بین این دو حادثه ارتباطی وجود داشته باشد. به دنبال آن گزارشهای متعددی در این زمینه ارائه گردید؛ از جمله نشان دادند كه بین عفونت مادرزادی سرخجه و بروز دیابت در 10 تا 20 درصد بیماران با فاصله زمانی بین 5 تا 25 سال ارتباط وجود دارد.
در پانكرانس این بیماران عفونت پایدار سرخجه نشان داده شد. سندرم سرخجه مادرزادی نمونهای از دیابت حاصل از عفونت ویروسی داخل رحمی است. سایر عفونتهای ویروسی طبیعی نیز ممكن است طی مكانیسم مشابهی بر روی خطر ابتلا به دیابت موثر باشند.
گزارش نوزادی كه پس از یك عفونت پایدار مادرزادی سیتومگالو ویروس (CMV) در دوازده ماهگی به دیابت مبتلا شده، حضور ژنوم CMV در سرم بیمارانی كه اخیرا دچار دیابت شدهاند و همراهی بین CMV و اتوآنتیبادیهای ضدسلولهای جزیرهای (ICA)، همگی حاكی از ارتباط بین این دو میباشد. در طی سالهای 1980-1979 در فنلاند، بیماری اوریون به صورت اپیدمی شدید شایع شد كه با افزایش بروز دیابت نوع 1 در كودكان همراه بود.
مهمترین مطالعات بر روی پانكراس با روش PCR (پس از مرگ مبتلایان به دیابت نوع 1)، شواهدی از حضور عفونت حاد یا پایدار ویروس در زمان تشخیص یا پس از آن را نشان نداد.
عفونت در سالهای قبل، به ویژه عفونتهای تنفسی، میزان هر دو نوع آنتیبادی ICA و IAA را در كودكان در مرحله تشخیص دیابت افزایش میدهد؛ اما این عفونتها به عنوان عامل شریك نه عوامل اصلی پاتوژنیك در جریان بیماری شناخته میشوند.
گامبل و تایلور تغییرات فصلی در شیوع دیابت نوع 1 و بروز عفونت ویروسی كوكساكی (CBV)B را نشان دادند. بررسیهای مختلف حاكی از آن است كه آنتروویروسها قادر به ایجاد دیابت در حیوانات آزمایشگاهی هستند. در انسان نیز این نقش در دیابت خودایمن نشان داده شده است. یك مطالعه در سوئد در 67 درصد كودكان تازه مبتلا، IgM ضد CBVرا نشان داد؛ در حالی كه هیچیك از افراد گروه كنترل همسن عفونت تازه CBV نداشتند.
مشاهده شده كه سروتیپهای مختلف آنتروویروسی با بروز مرحله پیش دیابتی همراه است، كه موید احتمال دخالت HLA خاص میباشد. احتمالا افراد پیشدیابتی و دیابتی، پاسخ هومورال قویتری به عفونتهای آنتروویروسی دارند. این وضعیت ممكن است ناشی از استعداد آنها در ابتلا به عفونت آنتروویروسی باشد یا از وضعیت ایمونولوژیك هیپرایمیون آنها منشا بگیرد.
احتمالا عفونت آنتروویروسی مادر در طی دوران بارداری (به ویژه عفونت CBV) به عنوان عامل خطر در فرزندان محسوب میشود. در یك مطالعه در سوئد (كه سرمهای مادران در هنگام زایمان مورد بررسی قرار گرفت) مشاهده شد كه بین IgM ضد CBV3 و بروز دیابت نوع 1 در ده سالگی فرزندان، ارتباط مستقیمی وجود دارد.
این رابطه اختصاصی آنتروویروسهاست، زیرا بین میزان آنتیبادی ضد اوریون، ویروسهای هرپس یاتوكسوپلاسما در مادران مورد مطالعه و گروه شاهد اختلافی مشاهده نشد.
در فنلاند، بررسی بر روی سرم مادران در سه ماهه اول بارداری، یك ارتباط قوی بین CBV5 و بروز دیابت در كودكان زیر سه سال را نشان داد. این ارتباط در كودكانی كه بعد از این سن مبتلا شده بودند، دیده نشد.
حاصل آنكه، اغلب مطالعات صورت گرفته در بیمارانی كه به تازگی دیابت نوع 1 در آنها تشخیص داده شده، موید این فرضیه است كه آنتروویروسها زمینهساز بروز علائم بالینی در بیمارانی هستند كه خودایمنی سلولهای بتا دارند. اندك مطالعات آیندهنگر حاكی از آنند كه آنتروویروسها ممكن است باعث آغاز یا تقویت پاسخهای خودایمن ضد سلولهای بتا شوند.
برای خواندن بخش اول- اتیولوژی دیابت نوع I- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش سوم- اتیولوژی دیابت نوع I- اینجا کلیک کنید.