دکتر آرمان زرگران؛ متخصص داروسازی سنتی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
اشکالات پدیدار شده در درمانهای کلاسیک (پزشکی روز) و داروهایی که در اصطلاح عامیانه به آنها داروهای شیمیایی اطلاق میکنیم، رفته رفته استفاده از فرآوردههای طبیعی و همچنین راه کارهای درمانی سنتی را از انزوا خارج کرد.
انزوایی که با انقلاب پزشکی نوین و پس از رنسانس رفته رفته آغاز شده و استفاده از درمانهای سنتی را به شدت محدود نموده بود به طوزیکه عمدتا به جز درمانهای بومی جایی برای این قبیل درمانها بویژه در سطح پذیرفته شده علمی و حکومتی باقی نمانده بود.
اما در کنار مزیتهای بالای پزشکی نوین همچون درمان بیماریهای عفونی و بالا بردن امید به زندگی، اشکالات ایجاد شده مانند عوارض جانبی داروها، عدم کارایی در درمان بسیاری بیماریهای بویژه بیماریهای مزمن و هزینههای بالای درمان بار دیگر اقبال عمومی را به سمت درمانهای سنتی و داروهای طبیعی هدایت کرد.
در این راستا این گرایش در اشکال متفاوتی در جوامع بروز نمود.
از سویی درمانگران محلی مورد توجه قرار گرفتند و از سوی دیگر صنایع دارویی و مکمل در پاسخ به گرایش مردمی به دنبال بازار جدید ایجاد شده توجه خود را به فرآوردههای با منشا گیاهی در عرصههای دارویی، مکملهای حفظ سلامت و حتی آرایشی بهداشتی متوجه نمودند.
در سطوح علمی و دانشگاهی نیز پژوهش و کار بر روی این شاخهها جان دوبارهای یافت.
شاید نخستین توجههای علمی به این تغییر رویکرد جامعه را میبایست در غرب جستجو نمود جاییکه در پاسخ به نیاز جامعه، سازمانهای رسمی دولتی به دنبال ایجاد مجرای علمی صحیح برای آن برآمدند و حتی در Natural Institute of Health) NIH) و کنگره آمریکا نیز سرفصلهای الزام آوری برای پژوهش، مطالعه و ادغام طبهای مکمل پیش بینی شد.
البته در این فضا از پیشگامی چینیها در گسترش طب سنتی چین و تبدیل نمودن آن به یکی از شاخصههای مهم سلامت در کشور خود و نیز عامل صادرات فرهنگی و اقتصادی در سطح بین المللی نباید غافل شد.
در ایران نیز با توجه به سابقه درخشان علمی طب سنتی، وجود طبهای عامیانه توانمند در اقصی نقاط کشور و نیز تنوع و گستردگی کم نظیر پوشش گیاهان دارویی بستر بسیار خوب و توانمندی برای احیای طب سنتی و طبیعی وجود دارد.
وجود سابقه هزاران ساله طب ایرانی، در دسترس بودن چندین هزار عنوان کتاب در طب سنتی از گذشتههای دور و درمانگران محلی بسیار در گوشه و کنار کشور تنها مصادیقی از این پتانسیل بالا به شمار میروند.
با توجه به این بستر فرهنگی و علمی توانمند در کشور، پذیرش و اقبال عمومی در ایران نیز پا به پای دیگر نقاط جهان و حتی بیشتر به این سمت حرکت نمود.
اما در سطح علمی و سیاست گذاری، با تاخیر بسیار نسبت به دیگر نقاط جهان، رفته رفته به سمت خروج دانش سنتی و طبیعی از انزوا اقدام شد و در دهه هشتاد با راه اندازی رشتههای طب سنتی و داروسازی سنتی در مقطع دکتری PhD و ایجاد ساز و کار سیاستگذار در بدنه وزارت بهداشت تحت لوای معاونت طب سنتی که اخیرا به سطح یک دفتر تنزل مقام داده است، حرکت علمی (علیرغم برخی مخالفتهای موجود) شتاب بیشتری گرفت؛ چنانچه امروز شاهد نقش مهم درمانهای سنتی و گیاهی در عرصه سلامت کشور هستیم.
با این وجود، تهدیدها و فرصتهای بسیاری در این احیای این دانش نهفته است که واکاوی آنها به استفاده بهینه از این پتانسیل بالقوه کشور در عرصههای ارتقای سلامت، اقتصاد مقاومتی و برحزر ماندن از آفتهای مسیر راه منجر میشود..
تهدیدها و فرصتها
گرچه طب سنتی و طبیعی در کشور یک موهبت بزرگ و منبع مهمی برای کشور در عرصه سلامت به شمار میرود، تهدیدهایی نیز به همراه خود دارد که شناخت آنها میتواند به عبور صحیح از این مسیر و تبدیل بسیاری از آنها به فرصت منجر شود.
شاید مهم ترین تهدید در این عرصه را بتوان به نگرش عامه به بی خطر و عارضه بودن آن نسبت داد.
وجود چنین نگرشی دال بر اینکه هر داروی با منشا گیاهی و طبیعی عاری از عارضه بوده و مصرف آن بلا اشکال است خطر جدی برای سلامت جامعه بشمار میرود.
گرچه به طور عام و کلی عوارض داروهای طبیعی و بویژه گیاهی نسبت به همتایان شیمیایی خود در بسیاری موارد کمتر است اما همانند هر داروی دیگری میتوانند عوارض، احتیاطها، موارد منع مصرف و یا تداخلات دارویی به همراه داشته باشند.
لذا استفاده بیرویه و بدون کنترل آنها میتواند خطرات بسیاری را برای مصرف کنندگان آنها بدنبال داشته باشد. آگاهی از این موارد امری تخصصی است که نیاز به وجود داروسازان متخصص و دوره دیده دارد.
یکی از موارد مهم در این رابطه بویژه برای بیماریهای پیچیدهتر تداخلات احتمالی این فرآوردهها با دیگر داروهای مصرفی بیمار است که میبایست کنترل شده و تحت نظر استفاده شوند.
در اینجا همانند طب کلاسیک نیاز است سازمان غذا و دارو سطح دسترسی مردم به آنها را به داروهای نسخهای (می بایست توسط پزشک تجویز و توسط داروساز کنترل شوند)، داروهای غیر نسخهای (تنها با نظر داروساز قابل عرضه باشند) و OTC (بدون نیاز به تجویز پزشک و داروساز) طبقهبندی نماید.
از سوی دیگر یکی از تهدیدهای مهم نگاه افراطی و تفریطی به طب سنتی و داروهای طبیعی و گیاهی در جامعه است.
از سویی این اقبال گسترده عمومی به طب سنتی و داروهای طبیعی بازار مناسبی برای عدهای سود جو ایجاد کرده تا با سو استفاده از اعتماد مردم به این قبیل فرآوردهها و حتی فرانر از آن سو استفاده از باورهای مذهبی مردم، بدون تخصص لازم با عناوینی چون طب سنتی و طب اسلامی به چپاول مردم و خطر انداختن سلامت ایشان بپردازند؛ که عدم ساز و کارهای نظارتی مناسب و نیز عدم برخورد جدی با این گونه شیادیها، بازار ایشان را داغ تر نموده است.
از سوی دیگر قسمتی از جامعه پزشکی کشور عمدتا تحت تاثیر این سواستفادهها به طور کلی در برابر طب سنتی و طبیعی موضع گرفته و هر گونه نگاه علمی به آن را نیز بر نمی تابد...
برای خواندن بخش دوم -داروهای گیاهی و سنتی: بایدها و نبایدها در جامعه- اینجا کلیک کنید.