علیرضا خاقانی؛ روانشناس، دانشجوی کارشناس ارشد، روانشناسی بالینی
یک زندگی شگفت انگیز را یک انسان شگفت انگیز می‌سازد
هنگامی که موفقیت شرط باشد، مردم را با متر یا کیلو یا میزان تحصیلات و یا پیشینه‌ی خانوادگی‌شان نمی‌سنجند؛ بلکه آنها را بر اساس میزان توقع‌شان ارزیابی می‌کنند.
میزان توقع ما تعیین کننده میزان موفقیت ماست. باید فکرهای بزرگ بکنیم و توقع خود را به میزان رویاهایمان زیاد کنیم، حال ببینیم چگونه می‌توانیم بزرگ بیندیشیم!
یک تصمیم برای شاد بودن
شاید شما هم در اطرافتان انسان‌هایی وجود دارند که این جمله را از آنها بارها شنیده‌اید: «من همیشه باید عذاب بکشم.»
تحقیقات نشان داده که گاهی هه چیز برای آنها خوب پیش می‌رود اما به طور ناخودآگاه و خیلی احمقانه موضوعی را در ذهن خود پیدا می‌کنند که باعث ناراحتی آنها می‌شود، انگار به منفی‌بافی عادت کرده‌اند!
دانشمندان و روانشناسان ثابت کرده‌اند که ما در برابر شادی خود مسئول هستیم.
در هر لحظه تمرکز ما و نگرشی که نسبت به موضوعی داریم احساس واقعی ما را نشان می‌دهد اما مسلما تمام کارها باید کامل انجام گیرد چون انرژی درونی ما کامل است و توانایی ما در این حد است که محیط را بررسی کرده و بر قسمت‌های مفید و مثبت آن تمرکز کند.
یک زندگی شاد ممکن است روزهای غمگین هم داشته باشد اما اگر بنا را بر شادی بگذاریم آنگاه در زندگی هر چه شادی وجود دارد به سمت ما می‌آید و چه چیزی از این لذت‌بخش‌تر که تنها عشق وجود دارد و نه چیز دیگر.
همیشه چیزهایی وجود دارند که باعث شادی ما شوند همان طور که چیزهایی هستند که درباره‌ی آنها ناراحت شویم.
اگر تصمیمی بگیریم از زندگی لذت ببریم بسیار آسان تر از عوض کردن شرایط می‌باشد، زندگی مانند یک تکه گِل خیس می‌ماند که افکار ما به آن شکل می‌دهد.
سعی کنید افکارتان به بزرگی مقامتان باشد!
قرن‌هاست که این پند ارزشمند، زبانزد اندیشمندان است: خود را بشناس!
ولی انگار برداشت بیشتر مردم از این عبارت آن است که فقط جنبه‌های منفی خود را بشناس. بدین ترتیب، خود سنجی مترادف طوماری از کاستی‌ها، ناتوانی‌ها و نقطه ضعف ها شده است.
البته شناخت ناتوانی‌ها خوب است؛ زیرا زمینه‌هایی را که هنوز می‌توانیم در آن رشد کنیم به ما نشان می‌دهد. ولی اگر نقطه ضعف‌های خود را بشناسیم، دچار مشکل می‌شویم و ارزش خود را از دست می‌دهیم.
در اینجا تمرینی آوردیم که به شما کمک می‌کند قابلیت‌های واقعی خود را بسنجید.
الف- پنج تا از بهترین امتیازات خود را بنویسید. از یک دوست روراست هم برای این کار کمک بگیرید.
برای مثال، همسرتان، رییس‌تان استاد دانشگاه‌تان و خلاصه فرد باهوشی که صادقانه درباره‌ی مسائل شما (تحصیلات، تجربه، مهارت فنی، قیافه، تیپ ظاهری، خانه و زندگی خوب، نگرش‌ها، شخصیت و خلاقیت) نظر بدهد.
ب- سپس در زیر هر یک از این امتیازها، اسم سه نفر از آشنایان خود را که به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند، ولی از این امتیاز به اندازه‌ی شما برخوردار نیستند بنویسید.
وقتی این کار را به انجام رساندید، متوجه می‌شوید که بسیاری از افراد موفق را دست کم از یک نظر در پشت سر دارید.
در اینجا فقط به یک نتیجه منطقی می‌رسید که باید صادقانه آن را بپذیرید: شما بزرگ‌تر از آن هستید که فکر میکنید. پس اندیشه خود را تا حد ظرفیت حقیقی خود گسترش دهید. سعی کنید افکارتان به بزرگی مقامتان باشد! هرگز، هرگز، هرگز خود را دست کم نگیرید!
جملات بزرگ اندیشانه به کار ببرید
1- از لغات و عبارات بزرگ اندیشانه، مثبت و شادی بخش برای توصیف احوال خود استفاده کنید.
وقتی کسی از شما می‌پرسد، «حالتان چطور است؟» با جمله «بهتر از این نمی‌شود! ممنون، شما چطورید» جواب بدهید یا بگویید «عالی» یا «خوب».
کافی است در تمامی اوضاع و احوال بگویید حالتان بسیار خوب است تا به تدریج احساس خوب بودن و بزرگ بودن کنید.
سعی کنید به عنوان شخصی که همیشه سرزنده است، شهرت پیدا کنید. این شهرت دوستان زیادی را به دورتان جمع می‌کند.
2 – از کلمات و عبارات خوشایند، شادی‌بخش و روشن برای توصیف دیگران استفاده کنید. جمله‌ای مثبت و بزرگ اندیشانه را در وصف تمام دوستان و همکاران خود برگزینید و مانند یک قانون، آن را به کار ببندید.
هنگامی که با شخص دیگری راجع به یک دوست یا همکار صحبت میکنید حتما سعی کنید که با لغات و عبارت بزرگ اندیشانه‌ای همچون «او به راستی انسان شریفی است.»، « می‌گویند در کارش فوق‌العاده موفق است.»، از او یاد کنید. همیشه از به کار بردن عبارات تحقیرآمیزی که او را بی‌اعتبار می‌کند، پرهیز کنید.
دیر یا زود حرف‌های شما به گوش او خواهد رسید و خود شما را بی‌اعتبار خواهد کرد.
3 – با لحنی مثبت به دیگران دلگرمی دهید. در هر موقعیتی که پیش می‌آید از آنها تعریف کنید. همه‌ی افراد، در هر مقام و سنی که باشند، تشنه‌ی تعریف اند. هر روز برای زن یا شوهر خود کلامی تازه و دلنشین داشته باشید. به اشخاصی که با شما کار می‌کنند توجه نشان دهید و از آنها تمجید کنید.
تعریفی که صمیمانه ابراز شود، وسیله‌ای است برای کسب موفقیت؛ پس دریغ نورزید!
4 – برای توضیح طرح‌ها و نقشه‌هایتان از کلمات مثبت استفاده کنید. هنگامی که مردم می‌شنوند: «خبر خوبی برایتان دارم و یا اوضاع بر وفق مراد است...» ذهن آنها شروع به جرقه‌زدن می‌کند.
اما هنگامی که می‌شنوند: « چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید این کار را انجام بدهیم.» تصورات ذهنی آنها تلخ و خسته کننده می‌شود و ناچار به همان تصورات ذهنی واکنش نشان می‌دهند.
همیشه نوید پیروزی بدهید تا برق شادی را در نگاه‌ها ببینید! نویدبخش پیروزی باشید و از حمایت دیگران برخوردار شوید!
نیروی رویاهای بزرگ
در برنامه‌ریزی‌هایتان برای موفقیت در مسیرتان به کسی اجازه ندهید که رویای شما را از بین ببرد.
با موفق‌های روزگار و دوران گذشته خود آشنا شوید. باید با زندگی کسانی آشنا شوید که رویای آنچه را ارزشمند است به دنیای ما ارزانی داشته‌اند؛ و به انسان‌های دیگر امکان داده‌اند تا استعدادهای خود را بروز دهند.
اگر کاری که می‌خواهید انجام دهید درست باشد و به آن باور داشته باشید درنگ نکنید، قدمی به پیش بگذارید و رویای خود را جامعه عمل بپوشانید.
هرگز به گفته های این و آن توجه نکنید. توجه نکنید که ممکن است موقتاً شکست بخورید. زیرا شاید دیگران ندانند که هر شکست با خود بذرهایی از موفقیت و پیروزی به همراه دارد.
نجات یافتن از هرگونه فکر غلط و منفی
وقتی با خدا هم صحبت می‌شویم به ما کمک می‌کند تا افکار و انرژی‌های مثبت در ما بیشتر شود این بدین دلیل نیست که انسانی مذهبی شویم بلکه از خداوند می‌خواهیم که ما را یاری کند تا آنچه از قبل بوده‌ایم فراموش کنیم و به یک زندگی جدید با اندیشه‌های مثبت رو آوریم.
زیرا ما همیشه به کمک او نیازمندیم. در چنین دنیای فانی اگر لحظه‌ای بی‌خدا باشیم نخواهیم توانست در برابر ناملایمات طاقت آوریم. هم‌فکر شدن با خدا یعنی افکار خود را با خواسته‌ی او نزدیک و مطابق کنیم همان را بخواهیم که او می‌خواهد آنگاه می‌آموزیم آنچه منطبق بر خواسته‌ی اوست برای ما هم لذت‌بخش و رضایت بخش خواهد بود. و این‌گونه به خود واقعی خویش نزدیک می‌شویم.
اگر واقعا می‌خواهید افکار و زندگی خویش را تغییر دهید باید بدانید که نیاز به پشتکار زیاد دارد، باید در کنار افکار مثبت عمل هم داشته باشید.
به طور مثال باید به دیگران محبت کنید، آنها را ببخشید تا کم‌کم ترس و نگرانی از وجود شما بیرون رود.
در عین حال ما نمی‌توانیم طرز تفکر دیگران را تغییر دهیم بلکه تنها می‌توانیم طرز فکر خویش را عوض کنیم تا بتوانیم دنیایمان را تغییر دهیم.
