به قلم : دکتر شقایق درویشی - روانشناس
تحریریه زندگی آنلاین : کلپتومانیا یا جنون دزدی، اشاره به ناتوانی مکرر برای مقاومت در برابر سرقت وسایل است. این وسایل لزوماً وسایلی نیست که فرد واقع به آنها نیاز داشته باشد و معمولاً نیز ارزش کمی دارند. اختلال جنون دزدی یا کلپتومانیا نوعی اختلال کنترل تکانه است، اختلالی که با مشکلات مربوط به خودکنترلی عاطفی یا رفتاری مشخص میشود. اختلال کنترل تکانه به این معناست که فرد، در برابر وسوسه یا انگیزۀ انجام عملی که برای خود یا شخص دیگری مضر هست، با مشکل مواجه است.
کلپتومانیا چیست؟
کلپتومانیا اختلال نادری است اما بسیاری از افراد مبتلابه آن، در خجالت پنهانی زندگی میکنند، زیرا میترسند به دنبال درمان و سلامت روان باشند. علائم این اختلال معمولاً در نوجوانی آغاز میگردد و بهندرت در کودکان دیده میشود. مطالعات نشان داده است که کلپتومانیا در زنان بیشتر از مردان شایع است. زنانی که در اواخر دهۀ 30 زندگی خود با اختلالات روانی درگیر میشوند، احتمال بیشتری دارد تا به جنون دزدی نیز مبتلا شوند. در این مقاله دلایل، علائم و راههای کنترل این اختلال را شرح خواهیم داد.
بیشتربخوانید:
اختلال حیوان آزاری
دلایل بروز اختلال کلپتومانیا
اختلال جنون دزدی تنها یک اختلال روانی نیست و به عقیدۀ بسیاری از متخصصان، دلایل عمدۀ آن به مسائل ژنتیکی و انتقالدهندههای عصبی مربوط میشود. بیشتر سیگنالهایی که مغز برای اعمال مختلف به ما میدهد توسط شبکه پیچیدهای از مواد شیمیایی مغز به نام انتقالدهندههای عصبی تنظیم میشوند. هرگونه نقص در این سیگنال دهی میتواند باعث تغییر در شخصیت و واکنش فرد به موقعیتهای ساده شود.
یکی از انتقالدهندههای عصبی اثرگذار در کلپتومانیا، ممکن است به یک ماده شیمیایی مغز به نام سروتونین مرتبط باشد که خلقوخو و احساسات فرد را تنظیم میکند. اغلب مشاهدهشده که علائم کلپتومانیا همزمان با سطوح پایین سروتونین در مغز بروز کرده است. یکی دیگر از انتقالدهندههای عصبی مؤثر در اختلال جنون دزدی، یک ماده شیمیایی به نام دوپامین است. ترشح دوپامین باعث ایجاد احساساتی لذتبخش میشود و برخی از افراد بارها و بارها به دنبال این احساس پاداش هستند. بنابراین در افراد مبتلابه کلپتومانیا، دزدی به دلیل کمک به ترشح دوپامین و ایجاد همین احساس لذت، رخ میدهد. برخی اختلالات مغزی، مانند زوال عقل یا صرع و آسیب مغزی نیز میتواند منجر به بروز جنون دزدی در فرد شود.
برخی از مطالعات، پیدایش جنون دزدی را با اختلال عملکرد در لوب پیشانی مغز مرتبط میدانند. در دو مورد گزارششده، ضربههای شدید به لوب پیشانی منجر به بروز علائم فیزیکی مانند سرگیجه، علائم رفتاری مانند پرخاشگری و علائم شناختی مانند از دست دادن حافظه و به دنبال آن ظهور ناگهانی رفتارهایی مرتبط با کلپتومانیا، شده است.
ریشه اختلال جنون دزدی چیست؟
همانگونه که گفته شد، اختلال جنون دزدی یا کلپتومانیا، ریشههای ژنتیکی نیز داشته و میتواند بهصورت موروثی به فرد منتقل شود. درنتیجه، این اختلال ممکن است در خانوادههایی که چندین عضو در آن به این عارضه مبتلا هستند، شایعتر باشد. اما دلایل بروز آن تنها به عوامل عصبی و ژنتیکی مربوط نمیشود.
ویژگیهای روانی ازجمله اضطراب اجتماعی، سوءمصرف موادی مانند الکل، سیگار و مواد مخدر، نوسانات خلقی، استرس و اختلالات خوردن (مثل بولیمیا و بیاشتهایی) با کلپتومانیا مرتبط هستند. سرکوب یا سوءاستفادههای جنسی در دوران کودکی نیز یکی از پیشینههای غالب در میان افراد مبتلابه جنون دزدی است. همچنین نظریهای وجود دارد که معتقد است این اختلال ممکن است به اختلال وسواس فکری اجباری یا افسردگی مرتبط باشد. بسیاری از افرادی که با کلپتومانیا دستوپنجه نرم میکنند، این تمایلات را بهعنوان افکار ناخواسته و مزاحم توصیف میکنند.
رویکردهای شناختی-رفتاری در تحلیل اختلال جنون دزدی نشان میدهد که این اختلال ممکن است زمانی شروع شود که فرد پس از دزدیدن چیزی بهطور مثبت تقویت شود. بعدازاینکه اولین سرقت بدون عواقب منفی رخ داد، احتمال تکرار این رفتار در آینده برای او بیشتر میشود. درنهایت، نشانههایی که با اقدامات دزدی مرتبط میشوند تقویتشده و احتمال ادامۀ آن را بیشتر میکنند. بنابراین وقتی فردی در موقعیتی قرار میگیرد که نشانههای محیطی مشابهی وجود دارد، ممکن است تمایل شدید به دزدی را غیرقابل مقاومت بداند. ازآنجاییکه عمل دزدی استرس و تنشی را که فرد تجربه کرده از بین میبرد، این رفتار با کاهش استرس نیز همراه میشود. باگذشت زمان، فرد ممکن است بهعنوان وسیلهای برای مقابله با استرس و کاهش آن شروع به دزدی کند.
بیشتربخوانید:
چالش های رژیم های سخت بر سلامت روان
علائم و نشانههای کلپتومانیا
در افراد مبتلابه اختلال جنون دزدی یا کلپتومانیا یک چرخۀ همیشگی در حال تکرار است. آنها میل شدیدی به دزدیدن اشیاء و وسایل از خود نشان میدهند و دچار تنش و اضطراب شدید ناشی از این میل میگردند و اقدام به دزدیدن آنها میکنند. پس از انجام دزدی و کسب احساس لذت و تسکین، دچار احساس گناه و پشیمانی شده و مایل به بازگرداندن شیء دزدیدهشده دارند. این در حالی است که حتی اگر آن را به صاحبش برگردانند، بازهم تمایل مشابهی به دزدیدن آن خواهند داشت! اگرچه که ممکن است که این نشانهها در همۀ مبتلایان به یک اندازه بروز نکند، اما ویژگیها و علائم کلی آنان را میتوان به این صورت خلاصه کرد:
برخلاف سارقان معمولی که به مغازهها دستبرد میزنند، افراد مبتلابه کلپتومانیا عموماً برای نفع شخصی، برای انتقام یا شورش دست به این کار نمیزنند. آنها دزدی میکنند تنها به این دلیل که نمیتوانند در برابر میل شدید خود در برابر وسوسۀ دزدیدن آن چیز مقاومت کنند.
میل به دزدی و اجرای آن، در افراد دارای جنون دزدی، عموماً خودبهخود و بدون برنامهریزی و بدون یا کمک و همکاری شخص دیگری رخ میدهند.
اکثر افراد مبتلابه کلپتومانیا از مکانهای عمومی مانند فروشگاهها و سوپرمارکتها یا در وسایل نقلیۀ عمومی سرقت میکنند و تعداد کمی از آنان از دوستان یا آشنایان خود چیزی را میدزدند.
اغلب اقلام دزدیدهشده برای فرد مبتلابه جنون دزدی ارزشی ندارد و فرد توانایی خرید آن را نیز دارد.
اقلام دزدیدهشده معمولاً دور انداخته میشوند و هرگز مورداستفاده قرار نمیگیرند. این اقلام همچنین ممکن است به دیگران اهدا شوند یا مخفیانه به محلی که ازآنجا دزدیدهشدهاند، بازگردانده شوند.
کلپتومانیا با دزدی معمولی متفاوت است؛ زیرا دزدان معمولی معمولاً دزدیهای خود را برنامهریزی میکنند و این رفتار را برای به دست آوردن اقلامی که میخواهند اما توانایی خرید آنها را ندارند، انجام میدهند. از سوی دیگر، افراد مبتلابه جنون دزدی، بهطور خودبهخود و بدون اراده دزدی میکنند و این کار را برای کاهش تنش به وجود آمده در خود و کسب احساس لذت انجام میدهند.
این علائم و ویژگیها در افراد مبتلابه اختلال جنون دزدی یا کلپتومانیا، دائمی نیست و ممکن است در طول زمان و در شرایط و موقعیتهای خاصی کاهش یا افزایش یابد. بااینحال شکست مکرر در برابر میل به دزدیدن اشیا و کسب احساس رضایت و لذت پس از انجام دزدی، کلیدیترین نشانه برای تشخیص اختلال جنون دزدی است.
بیشتربخوانید:
بیماری سادیسم ، از تشخیص تا درمان
علائم و نشانههای جانبی اختلال جنون سرقت
جنون سرقت میتواند بهتنهایی رخ دهد، اما اغلب در کنار سایر بیماریها نیز ظاهر میشود. افراد مبتلابه این بیماری ممکن است مستعد مصرف مواد مخدر، اضطراب و همچنین سایر اختلالات روانی مرتبط با کنترل تکانه مانند اختلالات خلقی، اختلال هراس، اختلال اضطراب جدایی، اختلال وسواس فکری عملی و سایر اختلالات کنترل تکانه باشند. این اختلال همچنین با مصرف الکل مرتبط است. برخی از کارشناسان پیشنهاد میکنند که ممکن است نوعی ارتباط ژنتیکی مشترک بین اختلالات مصرف مواد و جنون دزدی وجود داشته باشد. تحقیقات همچنین نشان داده است که 73 درصد از افراد مبتلابه کلپتومانیا در مقطعی از زندگی خود با یک اختلال عاطفی نیز روبرو بودهاند. بین 43 تا 55 درصد از مبتلایان نیز یک اختلال شخصیت همزمان دارند که اختلال شخصیت پارانوئید و اختلال شخصیت هیستریک شایعترین آنها هستند.
میزان شیوع اختلال دزدی
شیوع دقیق اختلال دزدی به دلیل ترسی که مبتلایان به این بیماری از شناخته شدن یا دستگیر شدن دارند، مشخص نیست و دادههای ملی برای ارزیابی شیوع در جمعیت عمومی وجود ندارد، اما اعداد بهدستآمده از نمونههای بالینی نشان میدهد که اختلال دزدی ممکن است بسیار شایعتر ازآنچه قبلاً تصور میشد باشد. تخمین زده میشود که تقریباً 1.2 میلیون بزرگسال آمریکایی یا 6 نفر از هر 1000 بزرگسال با آن درگیر باشند. جنون دزدی بهطور تقریبی ۵ درصد از کل دزدیها را تشکیل میدهد و این به معنای زیان اقتصادی سالانه حدود ۵۰۰ میلیون دلار است.
تشخیص اختلال دزدی
جنون دزدی معمولاً توسط یک روانپزشک یا متخصص سلامت روان تشخیص داده میشود. ازآنجاییکه این اختلال معمولاً با علائم دیگری مانند اختلالات خوردن، سوءمصرف مواد و الکل و اختلالات اضطرابی همراه است، اغلب زمانی تشخیص داده میشود که افراد برای علائم روانپزشکی دیگر خود به پزشک ارجاع داده میشوند. همچنین درصورتیکه دزدی ناشی از کلپتومانیا منجر به دستگیری برای فرد شود، ممکن است تشخیص و ارجاع به متخصص نیز رخ دهد. پس از معاینۀ اولیه توسط پزشک، بیمار ممکن است برای ارزیابی بیشتر به روانشناس یا روانپزشک ارجاع داده شود.
تشخیص ممکن است شامل استفاده از مصاحبه با بیمار و بررسی سوابق قانونی و روانی وی باشد. اجرای مقیاس و آزمونهای روانسنجی مانند مقیاس ارزیابی علائم کلپتومانیا (K-SAS) یا مقیاس وسواس فکری جبری (K-YBOCS) نیز ممکن است در تشخیص مفید باشد. ماهیت مخفیانۀ این اختلال و همچنین احساس گناه و شرم مرتبط با آن در مبتلایان، میتواند تشخیص و درمان آن را با مشکل روبرو کند. در برخی موارد، افراد تنها به دلیل تماس با سیستم حقوقی و درنتیجه گرفتار شدن در ارتکاب سرقت، تشخیص و درمان میشوند.
بیشتربخوانید:
اختلال دوقطبی در بیشتر موارد ریشه وراثتی دارد
درمان اختلال جنون دزدی
علیرغم آنکه بسیاری از متخصصان معتقدند که درمان کامل و همیشگی اختلال جنون دزدی ممکن است امکانپذیر نباشد، اما نمیتوان گفت که هیچ راهی نیز برای بهبود یا تخفیف آن وجود ندارد. یکی از رایجترین روشهای درمانی که اغلب روانپزشکان در هنگام تشخیص جنون دزدی از آن استفاده میکنند، درمانهای شیمیایی است.
داروهای مهارکنندۀ باز جذب سروتونین یکی از آنها است. برخی داروهای مربوط به کنترل دوپامین نیز میتواند با کنترل سطح لذت ناشی از دزدی در فرد، او را از تکرار دزدی بهمنظور کسب لذت بازدارد. علاوه بر این برخی از داروهای مورداستفاده در ترک اعتیاد نیز میتوانند در کنترل لذت ناشی از جنون دزدی مؤثر باشند. بااینحال هیچ داروی منحصربهفردی برای درمان کلپتومانیا که مورد تأیید سازمان غذا و دارو نیز باشد، تولید نشده است.
سایر داروهای ضدافسردگی نیز در درمان علائم کلپتومانیا اثربخشی نشان دادهاند و اگر در کنار درمان شناختی-رفتاری مورداستفاده قرار گیرند، میتوانند اثرگذاری بیشتری از خود نشان دهند.
رواندرمانی اختلال جنون دزدی
درمان شناختی-رفتاری یکی دیگر از شیوههای مقابله با اختلال جنون دزدی است که هم افکار و هم رفتارهایی که به دزدی کمک میکنند را هدف قرار میدهد. رواندرمانی اغلب اولین راه درمان برای اختلالات کنترل تکانه است و باهدف کمک به بیمار برای شناخت تمایلات خود، کشف دلیل عمل به آنها و یافتن راههای مناسبتر برای تسکین میل و تنش حاصل از امیال، توصیههایی را به بیمار ارائه میدهد.
درمان شناختی-رفتاری به آموزش تکنیکهایی میپردازد که به فرد کمک کند امیال منجر به دزدی را در خودکنترل کند. این تکنیکها بهطورکلی شامل این موارد میشود:
از بین بردن حساسیت پنهان، که در آن فرد خود را در حال دزدی و سپس مواجهه با پیامدهای منفی، مانند گرفتار شدن، تصویر میکند.
بیزاریدرمانی، که در آن فرد تکنیکهای دردناک خفیف را تمرین میکند، مانند حبس کردن نفس تا در هنگام تمایل به دزدی بتواند از آن برای کنترل امیال استفاده کند.
حساسیتزدایی سیستماتیک، که در آن فرد تکنیکهای تمدد اعصاب را تمرین میکند و از خود را درحالیکه میل به دزدی را کنترل کرده، تصور میکند.
اخیراً تغییری به سمت استفاده از مداخلات رواندرمانی در کنار رویکردهای رواندرمانی نیز صورت گرفته است. مداخلۀ زودهنگام و درمان مؤثر بهمنظور کمک به افرادی که علائم کلپتومانیا را تجربه میکنند، مهم است تا از ناراحتی غیرضروری و عواقب قانونی مرتبط با وضعیت خود جلوگیری کنند. همچنین درمان هرگونه بیماری همزمان که ممکن است با مداخلات مناسب وجود داشته باشد نیز بسیار حائز اهمیت است.
پیشگیری از کلپتومانیا
متأسفانه باید گفت هیچ راه شناختهشدهای برای جلوگیری از اختلال کلپتومانیا وجود ندارد. بااینحال، دریافت درمان بهمحض ظاهر شدن علائم ممکن است به کاهش هرگونه اختلال احتمالی در زندگی، خانواده و دوستی فرد کمک کند. علاوه بر این، برای فرد مبتلا ضروری است که از موقعیتهایی که ممکن است باعث میل به دزدی شود اجتناب کند. بهعنوانمثال، دور ماندن از فروشگاهها در زمان استرس و فشار عصبی. همانگونه که گفته شد بخش عمده از دلایل بروز این اختلال به عوامل شیمیایی در مغز و مسائل ژنتیکی مربوط میشود؛ درنتیجه پیشگیری از وقوع آن در صورت وجود این زمینهها میتواند غیرممکن باشد.
برخورد با افراد دارای علائم جنون دزدی
اگر مشکوک هستید که یکی از دوستان نزدیک یا یکی از اعضای خانواده ممکن است مبتلابه کلپتومانیا باشد، بهآرامی نگرانیهای خود را با فرد موردعلاقۀ خود در میان بگذارید. به خاطر داشته باشید که این اختلال یک مسئلۀ مربوط بهسلامت روان است، نه یک نقص شخصیتی. بنابراین بدون سرزنش یا اتهام به فرد موردعلاقه خود نزدیک شوید و به او کمک کنید.
در این هنگام توجه به چند نکته را فراموش نکنید:
شما نگران هستید زیرا بهسلامت و رفاه عزیزتان اهمیت میدهید.
شما نگران خطرات این اختلال برای وی، مانند دستگیر شدن، از دست دادن شغل یا آسیب رساندن به یک رابطۀ ارزشمند هستید.
باید بدانید که در کلپتومانیا، میل به دزدی ممکن است آنقدر قوی باشد که فرد نمیتواند تنها بافکر کردن به آن، مقاومت کند. بنابراین از ارائه راههای پیشپاافتادهای که برای فرد امکانپذیر نیست، بپرهیزید.
درمانهایی در دسترس هستند که ممکن است به کاهش میل به دزدی کمک کنند. تلاش کنید تا او را به سمت این درمانها سوق دهید.
اگر برای این مواجهه آمادگی کافی ندارید، حتماً پیش از آن با یک پزشک در این زمینه صحبت کنید. او ممکن است شمارا به یک متخصص سلامت روان ارجاع دهد که میتواند به شما کمک کند تا راهی برای طرح نگرانیهای خود بدون ایجاد احساس تدافعی یا تهدید به فرد موردعلاقه خود داشته باشید.