محمود سعید/دانشجوی دوره دکترای علوم ارتباطات اجتماعی
رسانههای اجتماعی بهسرعت هم در تعداد پلتفرمها و هم در درون خود پلتفرمها توسعه مییابند و هر روز به دایره کسانی که به این فضا وارد میشوند، افزوده میشود.
گسترش تعداد فعالان در رسانههای اجتماعی، باعث تسریع مسئله سلبریتیگرایی میشود که الگوها و رفتارهای خاصی را در جامعه عمومیت میبخشد.
در کنار این مسئله قابل مطالعه، نظریه «صنایع فرهنگی» نیز در ابعاد رسانههای اجتماعی، قابل مطالعه است.
مفهوم صنایع فرهنگی یا صنعت فرهنگ در زمان جنگ جهانی دوم و در مکتب فرانکفورت برای توصیف صنعت قدرتمند فیلمسازی آمریکا بهوجود آمد.
براساس تعریفی متداول، صنایع فرهنگی متشکل از بنگاههایی است که برای عموم مردم، اطلاعات و سرگرمیهای آموزشی، علمی و فرهنگی در شکلهای گوناگونی طراحی، تهیه و تکثیر میکنند.
هدف این صنایع، مفهومسازی، هماهنگسازی، تولید و ارتقا و تجارت کالاهای فرهنگی در قالبهای مختلف اعم از کتاب، مجله، روزنامه، فیلم، محصولات صوتی، تصویری، نوار ویدئو و کاست، نرمافزار، لوح فشرده است که این مصنوعات با استفاده از سرعت بینظیر رسانههای اجتماعی، در حال تکثیر هستند.
نکته جالب توجه در رابطه با کاربرد رسانههای اجتماعی این است که رفتهرفته و بهصورت کاملا بطئی و نامحسوس «من مجازی» بسیار به «من حقیقی» شبیهتر میشود.
یعنی اندکاندک رفتار مجازی انسانهای حاضر در رسانههای اجتماعی، به رفتار واقعی آنها نزدیکتر میشود.
البته این موضوع بیشتر در ایران میتواند محل مباحثه باشد؛ هر اندازه به زمان گسترش رسانههای اجتماعی افزوده میشود، افراد با بازتعریف هویت واقعی خود از جعل اسامی فاصله میگیرند و اینک تقریبا افراد جعلی در فضای مجازی طرد شده و بهدیده تردید به این افراد نگریسته میشود.
گو اینکه فضای رسانههای اجتماعی، رفتهرفته قرینه بهتری برای جهان حقیقی میشود.
اگر چه باز هم در چنین فضایی افرادی هستند که علاقه دارند با هویت مجعول در فضای موجود فعالیت کنند، اما بخشی از این هویتهای جعلی درصدد ایجاد تنشهای مجازیاند و بخشی دیگر کارکرد تبلیغاتی دارند.
البته بخش اندکی هم هستند که بدون دلیل در فضای رسانههای اجتماعی با هویت مجعول فعالیت میکنند.
اما در هر صورت با گذشت زمان رفتارهای مجازی، بازتابی از رفتارهای حقیقی میشوند؛ اگر در جامعه خشونت و بازتولید خشونت، عطوفت و ترسیم فضای عاطفی یا غم و اندوه هست، در رسانههای اجتماعی نیز اینگونه است.
بر اساس این گزاره قابل تحقیق، اینک تا حدود زیادی میتوان اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه را با مطالعه رسانههای مجازی آن جامعه بررسی کرد و طبیعتا نتایج این بررسی تا حدود زیادی قابل اتکا خواهد بود.
البته بهنظر میرسد حوزه افکار عمومی در رسانههای اجتماعی، مستندتر قابل تحقیق است.
شباهت فضای رسانههای اجتماعی با جهان حقیقی علاوهبر موارد ذکرشده، باعث شده است که کنشهای اجتماعی هر روز بهصورت تصاعدی به فضای مجازی منتقل شوند.
کنش اجتماعی واحد اساسی و سلول بنیادین در مطالعات اجتماعی به حساب میآید.
اگر کنش اجتماعی را بهعنوان یک واحد اصلی در مطالعات مسائل اجتماعی در نظر بگیریم، در فضای رسانههای اجتماعی، شاهد کنشهایی هستیم که عموما بر تصمیمات، رفتارها و واکنشهای افراد، گروهها، سیاستگذاران، سیاستمداران و حتی سلبریتیها و اینفلوئنسرها اثر بگذارند و در موارد مشخصی باعث تغییر رفتار یا عذرخواهی برخی از افراد شوند.
طی چند سال اخیر که با گسترش زایدالوصف رسانههای اجتماعی روبهرو شدهایم، بارها تجربه کردهایم که یک سیاستمدار بهواسطه فشار بیش از اندازه فضای مجازی، مجبور به عذرخواهی یا حتی استعفا شده است و البته در مواردی نیز شاهد برکناری برخی از مقامها بودهایم که اگر در یک اقدام مشابه، رسانههای اجتماعی نبود، شاید هیچ اتفاقی نمیافتاد.
در حالت کلی میتوان گفت که با توسعه ارتباطات جمعی، بهخصوص ارتباطات رسانهای، تأثیر و توسعه هویت شخصی و نظام اجتماعی، تا حد موازین و معیارهای جهانی و عام صورتگرفته است.
بنابراین، هم بر اولویتهای ارزشی جامعه و هم بر درجه وفاق ارزشی جامعه در ساماندهی نظام رفتاری جامعه مؤثر خواهد بود.
به تعبیر دیگر، شکلگیری فرآیند «خاصیتزدایی» و «معنازدایی» از نظام ارزشی و بسترهای مولد آن، هم در کانونهای رسمی نهادی ـ سیستمی و هم کانونهای غیررسمی مانند زیستبوم فرهنگی، محلی شده است.
بیشتر بخوانید:
عکس پروفایل شخصی یا آلبوم خانوادگی