Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 - 10:53

14
مهر
آيا شما معتاد هستيد؟!

آيا شما معتاد هستيد؟!

وقتی سخن از اعتیاد به میان می آید، نگرش بیشتر افراد این است که هر طور شده خود را از دسته افراد معتاد جدا کنند و بگویند ما معتاد نیستیم!

ركسانا خوشابی

 

وقتی سخن از اعتیاد به میان می‌‌آید، نگرش بیشتر افراد این است که هر طور شده خود را از دسته افراد معتاد جدا کنند و بگویند ما معتاد نیستیم! اما در جهان ما، غیر از اعتیاد به مواد مخدر، انواع دیگر اعتیاد هم دیده می‌‌شود. اعتیادهایی بدون وجود مواد مخدر که بر پایه‌های دیگری استوار هستند اما باز هم اعتیادند و لازم است شناخته و درمان شوند. به برخی از انواع این اعتیادها توجه کنید:

 

اعتیاد جنسی

در هر جامعه‌ای افردی وجود دارند که چنان مجذوب فعالیت‌های جنسی‌اند که زندگیشان دچار اختلال می‌شود. برای این افراد عمل جنسی، فرار از تألم‌های احساسی و جسمانی محسوب می‌شود. در اغلب مواقع، معتاد به عمل جنسی می‌خواهد (در واقع نیاز دارد) که او را دوست بدارند، اما از آنجا که خود را از این مهم محروم می‌بیند راه دیگری را انتخاب می‌کند و می‌خواهد دست‌کم در هنگام عمل جنسی مورد مهر و محبت واقع شود. برای افرادی که عمل جنسی را برای گریز از ناراحتی و تألم انتخاب می‌کنند تن دادن به اقدام جنسی، اقدامی‌ آرامش‌بخش است و این نیاز شدید، هیچ ارتباطی با قدرت بالای جنسی یا نظایر آن ندارد.

 

ایجاد تجربه لذت بخش موثرتر
هر کاری که می‌کنیم و یا به هر چه می‌اندیشیم در سلول‌های ما میلی ایجاد می‌کند که نمی‌توان آن را پاک کرد. بنابراین برای درمان اعتیاد نباید خاطره یا امیال مرتبط با رفتار اعتیادی را محو کنیم، بلکه می‌بایست بر این هدف متمرکز شویم که احساسات بسیار مثبتی در فرد معتاد ایجاد کنیم که وسوسه‌های اعتیاد را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و از قدرت آنها بکاهد. یعنی فرد معتاد جدا از تجربه‌ی مواد مخدر، تجربه‌ی لذت‌بخش دیگری داشته باشد که بتواند به آن رجوع کند و در پرتو تماس با آن و لذت و رضایت ناشی از آن، به نیروی قدرتمندی برای بهبود خویش دست یابد. 

 

اعتیاد به خرید کردن 
حتما شنیده‌اید  افرادی هستند که غم و ناراحتی درونی و حتی افسردگی خود را با خرید کردن زیاده از حد پنهان می‌‌کنند. چون خرید کردن هرگز نمی‌تواند برای افسردگی‌ها و سرخوردگی‌‌های این افراد راه حل یا درمان محسوب بشود، به مرور زمان ناچار می‌‌شوند دوز آن را بالا و بالا‌تر ببرند، یعنی ناچار می‌‌شوند . چنین افرادی هر روز فروشگاه‌ها، پاساژها و خیابان‌ها و مراکز خرید را گز می‌‌کنند و هر چیزی که می‌‌توانند می‌‌خرند. غافل از این که این همه خرید هرگز نمی‌تواند روح و روان آنها را آرام کند. آنها هرروز بیمارتر، افسرده‌تر و دلتنگ‌تر می‌‌شوند و منزل آنها هم هر روز انباشته‌تر و نامرتب‌تر.

 

اعتیاد به کار
این اعتیاد مسلماً با اعتیادی نظیر اعتیاد به الکل بسیار متفاوت است. معتادین به کار، همه‌ ساعات و کل روز خود را صرف کار می‌کنند و به این ترتیب با دلیل موجهی از اطرافیان خصوصاً افراد خانواده خود غافل می‌شوند. در واقع اعتیاد به کار، برای آنها اقدامی‌ مؤثر برای فاصله گرفتن از دیگران است. کسی که معتاد به کار است سرمایه‌گذاری سنگینی در کارش می‌کند و نشان می‌دهد که برای او کار جدی است و او هم در کارش جدی است و به همین دلیل باید از جانب دیگران کاملاً جدی گرفته شود، اما در حقیقت، کار پوششی است برای فرار از مسؤولیت‌هایی که او نمی‌تواند و نمی‌خواهد با آنها روبه رو شود! برای چنین افرادی کار بیشتر جنبه پناهگاهی را دارد که از مسئولیت‌ها و نقش‌هایی که در قبال دیگران دارند به دلایل به ظاهر موجهی فاصله بگیرند. 


دیدگاه دیگری به عوامل مؤثر در اعتیاد
همانطور که می‌دانیم نظریه‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، دلایل زیادی برای ابتلا به انواع اعتیاد ذکر می‌کنند، اما ما در اینجا در پی طرح این دلایل نیستیم و بیشتر قصد داریم از جنبه‌های درونی‌تر و تا حدودی متعالی‌تر، این دلایل و عوامل را بررسی کنیم، هر چند می‌دانیم که آن دلایل نیز نتیجه‌ بررسی‌ها و پژوهش‌های علمی‌ و تجربی می‌باشند و کاربردهای خاص خود را دارند. دیدگاهی که در اینجا مطرح می‌شود برگرفته از علم سلامتی سنتی شرق  است که در سایر دیدگاه‌ها نیز به اشکال گوناگونی مطرح شده است: همه انسان‌ها میل به کامل‌تر شدن دارند؛ تمایل به تکامل. این تمایل در تمامی‌سلول‌های بدن انسان وجود دارد، گویی در حافظه‌ هر سلول حک شده است. این حافظه پاک نمی‌شود اما می‌توان روی آن را با انواع آلودگی‌ها پوشاند. وظیفه‌ حقیقی ما در مورد اعتیاد همین است که آگاهی مربوط به کمال‌طلبی و کامل شدن را که همیشه در ما وجود دارد، دوباره بیدار کنیم. 

 

 اعتیاد به تلویزیون و چیز‌های دیگر

دلایلی در دست است كه نشان می‌دهد تماشای تلویزیون هم دارای نشانه‌های یک رفتار اعتیادی است! بدین معنی که وقتی معتاد به تلویزیون را از تماشای آن محروم می‌کنیم، نشانه‌های محرومیت ظاهر می‌شود. در یک بررسی مشخص گردید که مانند هروئین، وقتی اشخاص بسیار معتاد به تماشای تلویزیون، از آن محروم شدند، آثار محرومیت نظیر پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، ناتوانی در کنار آمدن با اوقات بیکاری و احساس گناه، 5 تا 7 روز بعد به شدت در آنها نمایان شد. در اکثر موارد نیاز به تماشای افراطی تلویزیون، ناشی از احساس تنهایی و محرومیت در زندگی است، نکته‌ای که از نظر خود فرد در اغلب موارد پنهان می‌ماند! غیر از این اعتیادها، موارد دیگری هم وجود دارند که به ظاهر مخدر نیستند اما فرد دانسته یا ندانسته به آنها معتاد می‌شود. برای مثال، قهوه در حال حاضر در شمار مواد ممنوعه‌ مصرفی نیست، در حالی که مصرف زیاد آن می‌تواند مسایل جسمانی و حتی احساسی شدیدی ایجاد کند. بالزاک، نویسنده معروف فرانسوی در اثر اعتیاد به قهوه از دنیا رفت. عادت او به قهوه چنان زیاد و مخرب شده بود که آن را به صورت سوپ غلیظ می‌خورد! 

 

برچسب ها: اعتیاد، معتاد، اعتیاد به خرید کردن، اعتیاد جنسی، تجربه تعداد بازديد: 908 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز