تحریریه ماهنامه دنیای زنان
بسیاری از افراد در زندگی احساس سرگردانی میکنند. آنها بسیار میكوشند؛ اما، پیشرفت قابل توجهی ندارند.
یکی از اصلی ترین علل این حس این است که این گونه افراد هیچ گاه با خود فکر نکرده اند که از زندگی چه میخواهند و در نتیجه هیچ گاه برای زندگیشان هدف گذاری نکرده اند. حال شما بگویید، آیا میتوان بدون تعیین مقصد، عزم سفر کرد؟ پاسخ قطعا منفی است! تعیین هدف یکی از بهترین راه های فکر کردن در رابطه با آینده و تشویق خود به کار و فعالیت است. هدف گذاری به شما کمک میکند بدانید میخواهید در این دنیا به چه چیزی دست پیدا کنید. افرادی که اهدافی مشخص دارند، به خوبی میدانند که انرژی خود را باید بر چه فعالیتی متمرکز کنند. همچنین، میتوانند خیلی سریع و راحت عواملی که آنها را از مسیر مورد نظرشان منحرف میكند شناسایی و از زندگی خود حذف کنند.
چرا باید در زندگی هدف گذاری کنیم؟
ورزشکاران سطح بالا، مدیران حرفه ای و در کل هر انسان موفقی در زندگی اش هدف گذاری میکند. هدف گذاری به شما تصویری از آینده و انگیزه برای فعالیت های فعلی تان میدهد. این کار به شما کمک میکند برای زمان خود برنامه ریزی کنید و حتی از کوچکترین فرصت ها نیز بیشترین بهره را ببرید. با تعیین اهدافی مشخص و واضح، شما میتوانید خیلی راحت تر از آنچه تصور میکنید به موفقیتهایی در زندگی دست یابید که شاید در گذشته برایتان غیر ممکن به نظر میرسید. بدین ترتیب، شما نه تنها میتوانید به خواستههای خود دست پیدا کنید بلکه اعتماد به نفستان نیز به میزان قابل توجهی افزایش مییابد، زیرا به توانایی خود در انجام کارها واقف میشوید.
شروع هدف گذاری
هدف گذاری از چند مرحله تشکیل شده است:
ابتدا شما باید تصویری کلی از آینده دور خود (یا دست كم10 سال آینده) در ذهنتان مجسم کنید و اهداف بزرگی که میخواهید به آنها دست پیدا کنید را مشخص کنید.
پس از تعیین اصلی ترین هدف، باید اهداف کوچکتری تعیین کنید که در مسیر دستیابی به هدف بزرگ تر باشند.
در نهایت، پس از تعیین این اهداف، شما باید برای رسیدن به آنها تلاش كنید.
نخستین گام: تعیین اهداف بلند مدت
نخستین گام در تعیین هدف این است که شما بدانید در زندگی چه میخواهید و میخواهید به کجا برسید. تعیین یک هدف بلند مدت، چارچوب کلی زندگی شما را مشخص میکند. شما میدانید که تصمیمهای دیگر شما باید در این چارچوب قرار گیرد. برای اینکه اهدافتان به اندازه کافی جامع باشند، بهتر است سعی کنید هدفتان زمینههای زیر را به گونهای در برگیرد.
حرفه تخصصی: در حرفه تخصصی خود میخواهید به کدام جایگاه دست پیدا کنید؟
آینده مالی: میخواهید درآمد شما تا چند سال دیگر چه قدر باشد؟ این مسأله چه قدر با حرفه تخصصی شما در ارتباط است؟
تحصیلات: آیا زمینه خاصی هست که شما بخواهید در آن تحصیلات خود را به صورت رسمیادامه دهید؟ برای ادامه تحصیل، به چه مهارتهایی نیاز دارید؟
خانواده: آیا دوست دارید پدر یا مادر شوید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، چگونه میتوان پدر یا مادر خوبی بود؟ روش مدیریت یک خانواده با اعضای آن چگونه باید باشد؟
هنر: آیا هدفی در زمینه هنر برای خود تعیین کرده اید؟
اخلاق و رفتار: آیا شما رفتاری دارید که مانع پیشرفت شما شود؟ آیا خصوصیت اخلاقی دارید که باعث ناراحتی خودتان و دیگران شود؟ اگر چنین است، یکی از اهداف شما باید تغییر این رفتار باشد.
وضعیت جسمانی: آیا دوست دارید از لحاظ جسمیدر وضعیت خاصی قرار بگیرید؟ برای رسیدن به این هدف چه كارهایی باید انجام دهید؟
کمی برای فکر کردن به این موضوعات وقت بگذارید، بعد چند دسته از اهدافی که بیشتر با وضعیت زندگی و توانایی های شما منطبق است را انتخاب کنید. سپس، بار دیگر درباره به اهدافی که انتخاب کردهاید، فکر کنید. سعی کنید این بار نیز تعدادی از مهمترین اهداف خود را انتخاب کنید. بدین ترتیب، شما با چند هدف منطقی و واقعی روبهرو میشوید که باید برای رسیدن به آنها همه كوشش خود را به كاربگیرید.
توجه داشته باشید که شما باید به دنبال اهدافی باشید که برای خودتان مهم است نه برای خانواده یا دوستانتان. اگر متأهل هستید، سعی کنید به اهداف همسرتان نیز توجه داشته باشید؛ اما در نهایت شما باید از هدفی که انتخاب کردهاید، رضایت کامل داشته باشید.
دومین گام: تعیین اهداف کوتاه مدت
پس از تعیین اهداف بلند مدت، اهدافی کوتاه مدت برای رسیدن به آن هدف بلند مدت تعیین کنید. اهداف کوتاهمدت باید حداکثر مربوط به 5 سال آینده باشد.
پس از تعیین هدف پنج ساله، اهدافی یک ساله، شش ماهه و یک ماهه در راستای همان هدف پنج ساله تعیین کنید. در واقع، هر یک از این اهداف کوتاه مدت باید در راستای هدف دیگر باشد. سپس، یک فهرست از کارهای روزانه خود تهیه کنید. در این فهرست باید همه کارهایی که لازم است در روز برای رسیدن به هدف خود انجام دهید را بنویسید.
در مراحل اولیه، ممکن است هدف کوتاه مدت شما خواندن چند کتاب یا گردآوری اطلاعات در رابطه با هدف بلند مدتتان باشد. چنین کاری بسیار خوب است، زیرا به شما کمک میکند تا نگاه واقع بینانهتری به اهدافتان داشته باشید و کیفیت فعالیتهایتان نیز افزایش یابد.
در انتها نگاهی به همه برنامه ها و اهداف خود بیندازید و ببینید که آیا چنین اهدافی با وضعیت زندگی شما مطابق هستند یا خیر؟
پس از تعیین اهداف، شما باید هر چند وقت یکبار فهرستی از فعالیتهای خود تهیه کنید و ببینید که آیا مطابق برنامه پیش میروید یا خیر؟ فراموش نکنید که پایبند بودن به برنامه ها و اهداف از تعیین آنها مهمتر است. پس سعی کنید خود را ملزم به اجرای برنامه های خود کنید.
دستیابی به اهداف
پس از اینکه به هدف خود رسیدید، میتوانید از نتایج آن لذت ببرید. سعی کنید از تجربیاتتان برای رسیدن به اهداف بعدی استفاده کنید. اگر هدف شما بسیار بزرگ بوده است و دستیابی به آن سخت، خودتان را به گونهای تشویق کنید. تمام این کارها به شما کمک میکند تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
با در نظر داشتن تجربیاتی که از دستیابی به هدف قبلی به دست آورده اید، اهداف بعدی خود را نیز ارزیابی کنید.
- اگر هدف قبلی شما به گونه ای بود که خیلی راحت به آن دست پیدا کردید، هدف بعدی خود را بزرگتر در نظر بگیرید.
- اگر دستیابی به هدف قبلی برای شما بسیار مشکل بود و زمان زیادی از شما گرفت، هدف بعدی را کمیساده تر در نظر بگیرید.
- اگر در طول تلاش برای رسیدن به اهدافتان متوجه ضعف خود در برخی زمینه ها شدید، هدف بعدی خود را جهت اصلاح این ضعف ها تعیین کنید.