تحریریه ماهنامه دنیای سلامت
پژوهشگران پس از تحقیقات كامل و جامع روی افراد افسرده دریافتند كه زندگی اجتماعی این افراد به صورت زیر است:
دوستان اندك و روابط اجتماعی كمتر تعارض و ناسازگاریهای زیاد در ارتباط با دیگران حمایت كمتر از جانب دیگران مهارتهای اجتماعی رشد نیافته روابط نزدیك و دوستانه بسیار كم تماسهای اجتماعی كم مشكلات زناشویی فراوان و بحث و جدلهای خانوادگی بیشتر بدبینی زیاد نسبت به آینده و ارتباطات اگر افراد پیرامون شما، مرموز و مبهم به نظر میرسند و سبب ترس شما میشوند و یا اگر فوقالعاده هستند و موجب شادی و نشاط شما میشوند، بستگی به نگرش شما نسبت به دیگران دارد. مهم نیست چه كسی و از چه خانوادهای هستید، مفهومی كه شما از دیگران در ذهنتان دارید، حتما به شما منعكس میشود. از سالهای خیلی دور، گذشتگان ما داستانی را روایت میكنند كه: یك روز مردی مجبور بود مسافتی بسیار طولانی را از یك روستا تا روستای دیگر طی كند. در حوالی روستا با یك كارگر برخورد كرد كه مشغول كار روی زمینش بود. مرد كشاورز، علفها و گیاهان خشك را از زمین میچید و آنها را جمع میكرد. مرد مسافر به كشاورز گفت: من مسافت زیادی را از روستای خودم تا اینجا طی كردهام؛ به امید دیدن یك روستای جدید. من روستای خودم را ترك كردهام تا از روستای شما دیدن كنم. لطفا بگویید مردم این روستا چگونه مردمانی هستند؟ مرد كشاورز لحظهای به فكر فرو رفت و به مرد مسافر گفت: بگو ببینم مردم روستایی كه از آنجا میآیی چگونه مردمانی هستند؟ مسافر پاسخ داد: آنها افرادی بیتوجه، مغرور و خودخواه، بدگمان و عیبجو هستند. كشاورز گفت: به نظرم مردم این روستا نیز همانگونه كه گفتی باشند. مسافر در جواب گفت: پس بهتر است كه راهم را ادامه دهم و به یك روستای دیگر بروم. چند روز بعد، مرد كشاورز مجددا سر زمینش مشغول كشاورزی بود كه عابری به او نزدیك شد و پرسید: روستای من در اثر یك حادثه از بین رفت و مردم روستا در جاهای مختلف پراكنده شدند. من به دنبال یافتن خانهای جدید هستم و شاید در این روستا سكنی گزینم، شما میتوانید به من بگویید كه مردم این روستا چگونه مردمانی هستند؟ كشاورز در پاسخ گفت: مردم روستای تو چگونه مردمانی بودند؟ مرد غریبه پاسخ داد: آنها انسانهای فوقالعادهای بودند؛ با محبت، صمیمی، مهربان، یاریرسان؛ ولی افسوس كه آنها را از دست دادم. مرد كشاورز گفت: من فكر میكنم كه مردم این روستا نیز به خوبی مردم روستای خودت باشند. به اینجا خوش آمدی.
یك شكل دیگر از رواندرمانی، درمان درونیات فرد است. در این شیوه، روابط مثبت و سالم و رشد و پرورش آنها اهمیت زیادی دارد.
شواهد نشان میدهند كه با بهبود روابط افراد و مهارتهای ارتباطی، افسردگی درمان میشود. وقتی كه افراد نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند، به صورت متقابل از دنیای پیرامونشان نیز این احساسات خوشایند را دریافت خواهند كرد. آنها احساس قدرتمندی میكنند و هرگز به این نمیاندیشند كه قربانی شدهاند.
فكر دوباره درمان افسردگی
اگر به شرایط اجتماعی اطراف خود توجه كنیم (مثلا متلاشی شدن خانوادهها و جامعه)، در مییابیم كه روابط و ارتباطات نبض هر چیزی است. میزان طلاق رو به افزایش است، عمر روابط عاشقانه دیگر به چند هفته و چند روز رسیده، افراد بیشتری تنها زندگی میكنند و به طور كلی انسانها درصدد عیبجویی و انتقادهای بیمورد از یكدیگرند. وقتی انسانها تنهاتر شوند و احساس بیمصرفی كنند، نمیتوانند خوب ببینند و خوب بیندیشند. بهتر است درمان را با افكار تازه شروع كنیم. این شكل خاص از درمان، نشاندهنده یك مشكل بزرگتر است.
بیایید كارمان را اینگونه آغاز كنیم: شرایط چقدر آزارمان میدهند؟ آیا خودسازی كردهایم یا خیر؟ آیا خود و دیدگاهمان را تغییر دادهایم؟ به جای اینكه یك قرص ضدافسردگی بخورید، كمی وقت بگذارید و با بینش بیشتر به خودتان و مهارتهایتان كه به پیشرفت و رشد شما كمك زیادی میكنند، فكر كنید. اگر احساس میكنید اصلا شاد نیستید و برعكس، خیلی هم غمگین و افسردهاید، روابط خودتان را به شكل واقعیتر و با معناتر گسترش دهید. روابط درست تازهای را آغاز كنید و از مجاورت با افراد مثبت لذت بیشتری ببرید. اگر تنها باشیم، دوستی نداشته باشیم و نگرانیهای فكری و جسمی داشته باشیم، احتمال ابتلا به افسردگی در ما بیشتر میشود. هركسی میتواند افسرده شود؛ ولی برخی بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند. این امر ممكن است به علت خصوصیات خاص بدن ما، تجارب اولیه در زندگیمان یا هر دو باشد. گفتگو در مورد احساسات مفید است. گاهی اوقات بیان احساسات واقعی حتی به دوستان نزدیك نیز مشكل است؛ در حالی كه در میان گذاشتن این احساسات با یك مشاور مجرب میتواند سادهتر باشد. بازگو كردن آنچه در سینه دارید، واقعا كمككننده است؛ به خصوص اگر از كمك یك مشاور نیز بهره ببرید. رفتار درمانی شناختی به افراد كمك میكند دیدگاههای منفی كه گاهی اوقات عامل افسردگی هستند، از بین برود. درمانهای بین فردی و پویا برای افرادی كه نمیتوانند با دیگران رابطه خوبی برقرار كنند، مفید است. روان درمانی، اصولا كار زمانبری است. جلسات معمولا یك ساعت طول میكشد و دست كم باید 20-30 جلسه با مشاور خود ملاقات داشته باشید؛ پس نیاز به صبوری بیشتری دارید. به این ترتیب، شما احساس میكنید با مشكلات تان تنها نیستید و حمایت میشوید. شما نیز اگر خودتان افسرده نیستید، ولی در اطراف خود فرد افسردهای را میشناسید، میتوانید برای او شنونده خوبی باشید. ممكن است مجبور باشید یك مطلب را بارها و بارها بشنوید. پیشنهاد یا نصیحت نكنید؛ مگر آنكه از شما خواسته شود. تنها صرف وقت با فرد افسرده میتواند كمك زیادی به او كند. كسی كه افسرده است به سختی باور میكند كه میتواند بهتر شود. شما میتوانید به او اطمینان دهید كه حتما بهتر خواهد شد. فرد افسرده باید به اندازه كافی غذا بخورد و خوب بخوابد. در صورت افسردگی شدید، باید به پزشك مراجعه كرد.