کرونا داری!
«سرماخوردگی سادهای است. دمنوش میخورم خوب میشوم. لازم نیست تست بدهم.»، «دیشب از حمام بیرون آمدم، پنجره باز بود کمی حالم خوش نیست. مطمئنم کرونا نیست.» لابد در این ۸ ماه از این دست جملات زیاد شنیدهاید که البته چند روز بعد جایگزین این جملات شده است: «نفسم به سختی بالا میآید، کاش زودتر دکتر رفته بودم!»، «من هم کرونا گرفتم اما در خانه خوددرمانی میکنم.» و شاید هم خبر فوتی که شما را شوکه یا غمزده کرده است. مرگهایی که در کمال ناباوری از ابتلا به ویروس کووید-۱۹ از راه میرسند و گاه تا پیش از رسیدن بیمار به بخش مراقبتهای ویژه کار برای بیمار تمام میشود.
آن طور که سعید نمکی، وزیر بهداشت، عنوان کرده است دلیل نرخ بالای مرگ مردم عادی «مراجعت دیرهنگام به بیمارستانهاست» و محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور، هم گفته است: «۴۰ تا ۵۰ درصد مرگ و میر بیمارستانی ما قبل رسیدن به آیسییو است؛ یعنی بیمار یا در اورژانس فوت میکند یا در بخشهای کووید.»
چه عواملی باعث میشود مردم دیر راهی بیمارستانها شوند؟ این سؤالی است که از کارشناسان پرسیدیم.
کرونا ناخوانده آمد و حالا بخش بزرگی از زندگی ما را به خود مشغول کرده است. ویروسی تنیده شده به تار و پود روح و روان و بدن ما. همان طور که ایمنی بدن هر فرد با دیگری متفاوت است شخصیت و روان آدمها هم با یکدیگر متفاوت است و هر کس در برابر این ویروس رفتار متفاوتی دارد اما مکانیزمهای دفاعی روان انسانها همگی مجهز به یکسری ترفندهاست تا فرد را از فروپاشی ذهنی مصون نگه دارد. یکی از مکانیزمهای دفاعی «انکار» است. یکی از مکانیزمهای دفاعی افراد در مقابله با بحرانها انکار است؛ انکاری که از ترس حاصل از این بیماری در این ماهها به جان افراد افتاده است. با توجه به شباهت علائم این بیماری با سرماخوردگی یا حساسیت فصلی و ترس ناشی از پذیرش که به خاطر تبلیغات نادرست، اطلاعات غلط و دانشهای کاذب به وجود آمده باعث شده بیماران دیر به پزشک مراجعه کنند.
دلیل دیگر مراجعه نکردن بیماران به بیمارستان نبود حمایتهای اجتماعی و اقتصادی می باشد،فردی بوده که با توجه به علائم دقیق بیماری فهمیده مبتلا شده است و باید قرنطینه شود اما به علت ترس از دست دادن شغل، خودش را قرنطینه نکرده و سر کار حاضر شده است.
تبدیل شدن بیماری به «انگ اجتماعی» و مخفیکاری را که از پس آن میآید هم یکی از دلایل افزایش مرگ و میر بیماران میباشد ،یکی از دلایل این مخفیکاریها هم ترس از دست دادن شغل و در خطر افتادن وضعیت اقتصادی فرد است.
حالا فرض کنیم کسی با بضاعت مالی پایین درگیر بیماری شود. ترس از بیماری یک طرف و اضطراب نداشتن پول برای تست و درمان طرف دیگر. تستهایی که بیحساب و کتاب هر جا قیمتی دارند. سیتیاسکن و هزینههای دارو به کنار، دیگر این بیماری آن طور که سابقاً گفته میشد برای قوی و ضعیف یکسانی ایجاد نمیکند،این خرجها یکی از دلایلی است که برخی افراد با خود میگویند انشاءالله که سرماخوردگی است.
یکی از دلایل اصلی دیر رسیدن بیماران به بیمارستانها ترس از کرونا می باشد. البته این تنها دلیل مراجعت دیرهنگام نیست ،اولین چیز در بهداشت عموم جامعه بخصوص در زمان همهگیری، دسترسی عموم به درمان و مراقبتهای پزشکی است.
باید تست کرونا برای اقشار ضعیف جامعه بهصورت رایگان صورت بگیرد تا فردی بهخاطر هزینهها جانش در خطر نیفتد با رایگان شدن تستها جلوی نابرابری گرفته خواهد شد. در اقتصاد بهداشت میگویند شما کالای عمومی را که همان تست دادن است تبدیل به کالای خصوصی کردید. در واقع دولت باید در این زمینه هزینه بکند تا جلوی این نابرابری گرفته شود.
یکی دیگر از دلایل مهم هزینههای درمان میباشد و درمان باید در دسترس همه باشد. کسی که وضع مالی خوبی دارد و میتواند از جیب خودش هزینه میکند به کنار اما نداشتن وسع مالی برای درمان نباید باعث بشود که فردی از داشتن درمان محروم بماند.
با تخصیص بهینه بودجه در مدیریت کلان بهداشت میتوان همه اقشار جامعه را تحت پوشش قرار داد.
هیچ چیز به اندازه کرونا به دیده شدن درمان غیر علمی در سطح وسیع کمک نکرده است. لابد تا امروز از نسخههای گیاهی و واکسنهای مندرآوردی و درمان صد درصدی کرونا زیاد شنیدهاید. خوردن گرمیجات، استفاده از داروهای گیاهی و از این دست کارهایی که بهصورت علمی تأیید نشده است و دلیل آن بیاطلاعی و بیدانشی می باشد،با این که بارها گفته شده است که مردم از مجاری صحیح و علمی اطلاعات کسب کنند اما یکی از دلایل مراجعت دیرهنگام بیماران استفاده از نسخههای غیر علمی است.
در این سالها از اشتباهات پزشکی کم گفته نشده است. بخشی از این قشر این روزها در صف مقدم مقابله با بیماری هستند اما بخشی دیگر هنوز اطلاعات صحیحی از بیماری ندارند.متأسفانه باید گفت برخی از پزشکان ما بهروز نیستند و بدون طی کردن چارتها و دستورالعملها به بیمار میگویند که یک سرماخوردگی ساده است اما بیمار در هفته دوم با ریهای درگیر به بیمارستان میآید که در بعضی مواقع دیگر کاری از دست کسی برنمیآید.
ترس بیماران از بیمارستانهایی است که در هر شهر معروف هستند. بیمارستانهایی که به علت سانتر بودن در درمان بیماران کووید-۱۹ طبعاً بیماران زیادی در آن فوت میکنند و این روی ذهنیت افراد آن شهر تأثیر بدی میگذارد،این ترس باعث میشود گاهی بیمار کل درمان را کنسل کند و پیش خودش بگوید چون فلانی و فلانی در آن بیمارستان مردند پس اگر نروم بهتر است.
دلایل برای دیر رسیدن بیماران به روند درمان مؤثر بسیار است از کمبود تستها، کمبود تخت، نبود وحدت رویه در درمان، کمبود آموزشهای حین خدمت برای پزشکان و در پایان ردیابی فعال بیماران بعد از مراجعه به پزشک و تشخیص قطعی بیماری یکی از دلایل مهم افزایش مرگ و میر است.
ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت هم در این زمینه گفته است: «از مجموع ۱۵ هزار تست مثبت مشخص شده که ۲۰ درصد آنها در قرنطینه نمیمانند
در قرنطینه نمیمانند تنها یک جمله ساده نیست. یعنی هر روز در مترو و تاکسی کنار ما مینشینند، سر کار کنار ما هستند و در مهمانیها شرکت میکنند.
همه این اتفاقات دست به دست هم دادهاند که ایران یکی از بیشترین آمارهای مرگ و میر در دنیا را داشته باشد؛ وضعیتی که بسیاری از مسئولان آن را فاجعهبار میدانند و بارها در مورد خطرناکتر شدن این وضعیت تذکر دادهاند. حرفهایی که انگار نه به گوش بقیه مدیران میرود تا سطح هشدار را بالاتر ببرند و قرنطینه کامل را اجرا کنند، نه به گوش مردمی که هنوز باور ندارند این بیماری بهسادگی میتواند باعث مرگ بشود.