گفتوگو از: فرزانه صدقی؛ عکس: بهنام یاوری
دکتر عبدالکریم پژومند، متخصص پاتولوژی (آسیب شناسی) قانونی و مسمومیت، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، رییس بخش مسمومین بیمارستان لقمان، رییس مرکز تحقیقات مسمومین و رییس قطب علمی بالینی مسمومین کشور، هجدهم اردیبهشت سال 1320 در شهر اهواز متولد شده است.
او مقطع دبستانش را در مدرسه خیام و دوره متوسطهاش را در دبیرستان شاپور اهواز به اتمام رسانده و پس از آن سال1339 با قبولی در دانشگاه اهواز، به تحصیلات خود ادامه داده است.
او دو سال بعد به دانشگاه تهران منتقل و در نهایت سال 1346 موفق به اخذ مدرک دکترایش شد. دکتر پژومند سال 1345 ازدواج کرد. حاصل این ازدواج 2 دختر و 2 پسر است.
تنها فرزند نخست او دکتر لادن پژومند، رشته پزشکی (متخصص زنان و زایمان) را انتخاب کرده است. دیگر فرزندان او بنابر علاقه شخصی شان رشته مهندسی معماری و کامپیوتر را برگزیده اند.
دكتر پژومند سال 1346پس از اخذ مدرک دکترایش عازم خدمت سربازی شد. پس از آن در سال 1348 به مدت یک سال در صنایع نظامی به عنوان پزشک شخصی مشغول به کار شد و از سال 1349 تا نیمه نخست سال 1352 در سازمان خدمات اجتماعی به فعالیت پرداخت.
وی سال 1352 به عنوان مربی در دانشگاه جندی شاپور اهواز استخدام شد. سپس سال 1354 با گرفتن بورسیه تحصیلی عازم انگلستان شد و در رشته پاتولوژی (آسیب شناسی) قانونی و مسمومیت در دانشگاه لندن ادامه تحصیل داد.
در نهایت او سال 1357 پس از کسب مدرک تحصیلی اش عازم ایران شد و در سال 1358 به عنوان استادیار دانشگاه جندی شاپور به فعالیتش ادامه داد و از ابتدا تا انتهای جنگ تحمیلی در دانشگاه اهواز، شهر اهواز و میدان جنگ به خدمت پرداخت و پس از آن اواخر سال 1367 به دانشگاه شهید بهشتی منتقل شد و در بخش مسمومیت بیمارستان لقمان به فعالیت پرداخت. و تاکنون در این بیمارستان مشغول به فعالیت میباشد.
او در دورههای گذشته ریاست انجمن مسمومین کشور و مدیر گروه انسان شناسی بالینی و مسمومیتها را بر عهده داشته است.
چاپ و انتشار 3کتاب و 50 مقاله به زبان فارسی و بیش از 20 مقاله به زبان انگلیسی در مجلههای معتبر جهانی از دیگر دستاوردهای علمی او طی این سالها به شمار میرود.
چی شد که رشته پزشکی و تخصص آسیب شناسی قانونی و مسمومیتها را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟
زمانی که قصد انتخاب رشته داشتم کسی روی رشته خاصی توجه نمی کرد اما حرفه پزشکی از همیشه مورد توجه و احترام همه قرار داشت.
یکی از دلایل انتخاب رشته پزشکی، میزان علاقه زیادم به مباحث علم طبابت بود. رشته تحصیلی در دوران دبیرستان طبیعی (تجربی) بود.
یادم است در دوران گذشته رفتن به رشته ریاضی یک نوع افتخار برای افراد محسوب میشد. هرکسی وارد این رشته میشد یعنی در ریاضی شاخص تر است و همه روی او حساب جداگانهای باز میکردند.
ریاضی من خیلی خوب بود اما بیشتر دوستانم قصد ورود به رشته تجربی را داشتند. اگر من رشته ریاضی را انتخاب میکردم باید هر روز مسافت طولانی را از خانه تا مدرسه پشت سر میگذاشتم.
دبیرستان رشته ریاضی در قسمت غربی شهر واقع شده بود و من باید از یک سمت رودخانه به سمت دیگر شهر میرفتم. آن زمان وسیله تردد مانند امروز برای سفرهای درون شهری به آسانی مهیا نبود.
از آنجایی که من به شعر علاقه فراوانی دارم برای انتخاب راه درست و بیرون آمدن از شک و دو دلی تفالی به دیوان حافظ زدم. چنین آمد:
مقام امن و میبیغش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق
حافظ به من گفت اگر در همان مدرسهای که درس خوانده ام ادامه تحصیل دهم به توفیق میرسم به همین دلیل من تصمیم گرفتم رشته تجربی را انتخاب کنم و پس از آن هم بنابر علاقه شخصی رشته پزشکی و تخصص آسیب شناسی قانونی و مسمومیتها را انتخاب کردم.
هیچ وقت از اینکه چنین رشته تحصیلی را انتخاب کردهاید، احساس پشیمانی نمیکنید؟
به هیچ وجه. من اگر دوباره به دنیا بیایم حتما پزشک میشوم.
پس اگر شانس دوباره داشته باشید و به گذشته برگردید دوباره در این راهی که قدم گذاشته اید، حرکت میکنید؟
حتما پزشک میشوم اما فعلا نمیتوانم تصمیم بگیرم که آیا دوباره تخصص پاتولوژی قانونی و مسمومیت را انتخاب میکنم یا خیر.
زشتیها، جذابیت و زیبایی تخصص مسمومیت از نظر شما که سالها در این عرصه به فعالیت پرداختهاید، چیست؟
این رشته بسیار پر تلاطم و پر حادثه است و جاذبههای خاص خودش را دارد.
بیشتر بیماران این حرفه را کسانی که مشکل روانی یا افسردگی دارند، افرادی که زندانی هستند یا گرفتار مسمومیتهای حادثهای مانند گزیدگی شدهاند، تشکیل میدهد.
همه این نوع مسمومیتها یک جاذبهای برای انسان به وجود میآورد که در فضای ناامیدی بتواند امید را زنده کند.
در حال حاضر تمام رشتههای پزشکی آمیختهای از غم و شادی هستند. این رشته نیز از این امر جدا نیست.
جاذبههای تخصص آسیب شناسی قانونی و مسمومیت نیز آن را از رشتههای ساکن و آرام جدا کرده است.
ما در طول پروسه درمانی بیمارانی داشته ایم که متاسفانه از دست رفته اند اما در مقابل مریضهایی داشته ایم که در عین ناباوری و بهت ما خوب شده اند.
این نوع کنتراستها و تفاوتها باعث میشود انسان لذت ببرد. اگر گرمای تابستان نباشد، خنکی زمستان لذت بخش نخواهد بود.
همینطور برعکس اگر خنکی زمستان نباشد، گرمای تابستان به هیچ وجه زیبا و لذت بخش نخواهد بود. این کنتراستها و تفاوتها در تمام زمینهها و در طول زندگی وجود دارد.
انسان اگر بخواهد تنها یک رویه را دنبال کند، زندگیاش ملال آور و تکراری خواهد شد.
ما دلمان میخواهد تمام بیمارها بهبود پیدا کنند و به کام مرگ نروند اما اگر هیچ اتفاقی در دنیا نیفتاد تمام ساکنان کره زمین باید تا ابد باقی بمانند.
مشوق شما در انتخاب این رشته تحصیلی چه كسی بود؟
آن زمان ورود به تحصیلات عالیه قابل پیشبینی نبود و هیچکس به رشته خاصی توجه نمی کرد. من فرزند چهارم خانواده بودم و سه برادر بزرگتر از خودم داشتم.
یکی از آنها مهندس بود و دیگری دبیر ریاضی است. برادران من مشوق من برای انتخاب این رشته بودند اما این تشویقها خیلی جدی نبود. بیشتر من این رشته را براساس رتبه قبولی در دانشگاه و علاقه شخصی انتخاب کرده ام.
فرزندانتان را چطور، تشویق نکردید که راه شما را ادامه بدهند؟
من به هیچ وجه در تصمیمگیری آنها دخالتی نکردهام. هر کدام از آنها بنابر علاقه شخصیشان راه خودشان را انتخاب کردهاند.
من معتقدم اگر کسی که رشته تحصیلی را دوست دارد نباید مانع او شد.
خاطره خوب یا بدی از این مدت فعالیت علمیتان دارید؟
خاطره بد زیاد دارم. خاطرههایی که آدمها ناخواسته در تله مرگ افتاده اند. یادم است 2 بچه مدرسهای شانزده، هفده ساله به علت تشویق دیگران قرص برنج خورده بودند که متاسفانه هردویشان کام مرگ را چشیدند و این امر باعث ناراحتی من شد.
گاهی ما مراجعه کنندههایی نیز داشته ایم که اتفاقی یا عمدی مسموم شده بودند و کادر پزشکی ما موفق به نجات آنها شده بود.
مثلا ما یک فرد مسمومی داشتیم که پس از 3 - 4 ماه هوشیاریاش را به دست آورده بود و ما بعد از معرفی خودش توانستیم خانوادهاش را پیدا کنیم.
خانواده این فرد مدعی شده بودند که ما چرا طی این مدت 3 -4 ماه به آنها اطلاع ندادهایم. در حالی که باید آنها پیگیر این مساله میشدند.
خوشبختانه به علت اینکه مریض بهبود پیدا کرده بود ما توانستیم از این قضیه تبرئه شویم و این خاطرهای خوش برای ما تداعی و ایجاد شود.
اشارهای به مسمومیت بیماران کردید، سالانه چند درصد از مردم بر اثر مسمومیت به بخش مسمومین بیمارستان لقمان منتقل میشوند؟
ما از اواخر سال 60 تاکنون چهار ده تجربه و مرحله را پشت سر گذاشتهایم.
آمار انتقال مسمومین به این بیمارستان نسبت به سالهای گذشته چند برابر شده است؛ هم اکنون میزان مراجعه کنندگان از پنج تا شش هزار اواخر دهه 60 ، 35-40 هزار در سال رسیده است.
عمده مسمومین بیمارستان لقمان شامل چه کسانی است؟
همه مراجعه کنندگان به بخش ما خودکشی شان به صورت جدی نیست که بخواهند ریشه حیات و زندگی خودشان را خاتمه دهند یعنی خودکشی از پیش خواسته در این بیمارستان کمتر دیده میشود.
بیشتر کسانی که خودکشی جدی دارند مستقیم به سمت تشریح سازمان پزشکی قانونی هدایت میشوند. اصولا مراجعه کنندگان ما به چهار دسته تقسیم میشوند.
دسته اول کسانی هستند که خودکشی نمایشی(Para suicide) دارند. دسته دوم کسانی هستند که قصد خود آزاری دارند. هرچند ممکن است این افراد قصد خودکشی نیز داشته باشند.
معمولا تعداد این افراد زیاد نیست و اغلب خودکشی آنها نیز ناموفق است.
اغلب خودکشیهای موفق پس از چند خودکشی ناموفق رخ میدهد. مراجعه کنندگان این نوع خودکشیهای ناموفق میتوانند با کمک کادر پزشکی ما نجات پیدا کنند.
دسته سوم کسانی هستند که قصد عمد دارند اما قصد مردن ندارند. این افراد معمولا بر اثر مصرف بی رویه یا سوء مصرف مواد دچار مسمومیت میشوند.
به عنوان مثال نفس عمد در کار یک معتاد احراز میشود اما آنها اصلا قصد خودکشی ندارند.
این افراد معمولا پس از کشیدن تریاک و نوشیدن مشروبات الكلی و چند عدد قرص تجویز شده پزشک برای تمدد اعصاب، دچار مسمومیت میشوند؛ همه این داروها در یک کانال عصب پاتالوژیکی حرکت کرده و باعث سرکوب مرکز تنفس میشوند.
دسته چهارم مربوط به مسمومیتهای تصادفی است. این افراد شامل کسانی میشود که در فصول سرد سال دچار گاز گرفتگی شده یا در حمام دچار تنگی نفس یا کاهش اکسیژن شدهاند.
همچنین وسواس بیش از حد برخی از خانمهای خانه دار در نظافت منزل نیز آسیبهای جدی برای سلامت زنان به دنبال آورده است.
مثلا مخلوط همزمان وایتکس و جوهر نمک در فضای بسته حمام یا دستشویی یکی از این آسیبها است که مسمومیت و تخریب ریه و تنگی نفس را منجر میشود.
کودکان نیز در این گروه قرار دارند، زیرا اغلب آنها از روی حس کنجکاوی و غریزه هر چیزی را دست به دهان گذاشته و باعث مسمومیتشان میشوند. مثلا کودکان ممکن است از روی کنجکاوی قرص آهن مادر باردار یا قرص رنگی قلب پدربزرگ یا مادربزرگشان یا مواد شیمیایی مانند نفت یا برگهای گلدانهای زینتی آپارتمانی دیفن باخیا را بر دهانش بگذارند یا توسط مادرانشان دوز بیشتری از دارو را مصرف کنند و دچار مسمومیت شوند.
همچنین ممکن است برخی از والدین برای آرام کردن کودکشان گاهی تریاک به آنها بدهند. کودکان بسیار نسبت به تریاک و مشتقات آن آسیب پذیر هستند و استفاده از این مواد میتواند حتی منجر به مرگ آنها شود.
مسمومیت در دراز مدت میتواند اثرهای سوء داشته باشد؟
خوشبختانه مسمومیت اگر زودهنگام درمان شود خیلی خطرناک نیست و عارضهای ندارد.
مسمومیت به ندرت در دراز مدت اثر سوء دارد مگر اینکه فرد بر اثر فلزهای سنگین مانند سرب، جیوه و تالیوم مسموم شده باشد.
معمولا چه داروهایی برای ایجاد مسمومیت شایع است؟ کدامیک خطرناکتر است؟
معمولا داروهای آرام بخش و خوابآور مانند ترکیبات بنزودیازپینها( دیازپام، اکسازپام، کلرازپام، فلورازپام و....) نسبت به سایر داروها در ایجاد مسمومیت شایعتر هستند.
پس از آن داروهای مسکن مانند استامینوفن، آنتی هیستامینها، ضد حساسیتها و در مراحل بعدی داروهای قلبی و ضد افسردگی بسیار خطرآفرین هستند؛ اغلب داروهای افسردگی خود زمینه ساز افسردگی هستند.
افسردگی مادر تمام ناامیدیها است. نا امیدی هم خود شاکله اقدام به خودکشی محسوب میشود.
میزان اقدام به خودکشی در بین کدام گروه سنی بیشتر است؟
میزان خودکشی در گروههای سنی متفاوت است. معمولا خودکشی در بین گروه سنی 20تا 35 سال بیشتر از سایر افراد است.
در این دوران افراد بیشتر من من گفتن و کل کل کردن دارند و پر شور هستند. پس از آن با بالا رفتن سن و سر و سامان گرفتن زندگی و ازدواج کردن و صاحب فرزند شدن و همچنین سرگرم شدن به زندگی، از این رفتارهای ناهنجار فاصله میگیرند.
اصولا میزان مسمومیت ناشی از خودکشی در بین مجردها بیشتر است یا متاهلها؟
معمولا میزان خودکشی در بین مجردها نسبت به متاهلها به دلیل اینکه ضابطهای در کارشان نیست، بیشتر است.
البته آمار خودکشی در بین متاهلها نیز به دلیل گرفتاریها و مسایل خانوادگی زیاد با مجردها فاصله ندارد.
در این بین میزان خودکشی بین مردها بیشتر است یا زنان؟
معمولا خانمها خودکشی نمایشی بیشتری دارد اما خودکشی جدی در بین مردها بیشتر است.
امروزه برخی از سودجویان در آرایشگاهها و عطاریها با فروش قرص برنج به عنوان داروی کاهش دهنده وزن و لاغری، سلامتی انسانها را نشانه گرفته اند.
همچنین متاسفانه تبلیغ برخی داروهای شبکههای ماهوارهای نیز بلای جان بسیاری از مردم شده است به طوری که طبق آمار مرکز تحقیقات پزشکی قانونی سال گذشته 732 نفر به دلیل مسمومیت ناشی از مصرف داروهای ماهوارهای جان خود را از دست داده اند. لطفا در این خصوص هم توضیحاتی بفرمایید.
قرص برنج کریستال مانند است. این قرص معمولا به عنوان قرص توهم زا برای بالا بردن روحیه و شادی آوری مورد استفاده قرار میگیرد اما من تاکنون نشنیده ام که این قرص باعث لاغری فرد شود.
متاسفانه مصرف این قرص نیز میتواند عواقب سنگین و جبران ناپذیری مانند مرگ به همراه داشته باشد.
داروهای ماهوارهای هم اصلا استاندارد جهانی ندارند و در صورت رخ دادن حادثهای پس از مصرف دارو مطلقا کسی نیز پاسخگوی نخواهد بود بنابراین هیچ نوع تضمینی برای مصرف داروهای تبلیغ شده ماهواره وجود ندارد.
در ضمن اغلب اوقات این داورها و قرصها برای کمبود ویتامین، کمبود املاح و المنهای ضروری خون تبلیغ میشوند.
در حقیقت بسیاری از این داروها اصلا هیچ مبنای علمی ندارند زیرا وقتی انسان تغذیه سالم و مناسبی داشته باشد تمام ضرورتهای ویتامینی، املاح و المنهای ضروری مورد نیاز خون را تامین خواهد کرد.
مثلا اغلب در تبلیغات گفته میشود هنگام سرماخوردگی مصرف ویتامین C میتواند از بدن محافظت کند. کسی منکر این حرف نیست اما بیشتر این تبلیغهای افزودنیها به خاطر پر کردن جیب خود افراد سودجو است.
در حال حاضر آمار خودکشی در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان چگونه است؟ آیا آمار نگران کنندهای داریم؟
این آمار نه زیاد نگران کننده و نه زیاد خوب است به خصوص اینکه ما در تمام اقدامهای خود آزاری به صورت استفاده از قرص و رفتارهای خشونت آمیز منجر شده به مرگ وضعیت خوب و مناسبی نداریم و روحیه افسردگی و غمگین بودن در کشورمان وجود دارد. طبیعتا میزان خودکشی در کشورهای که مردم زندگی شاد و سرزندهای دارند، کمتر رخ میدهد اما این مساله دلیل نمی شود که بگوییم اصلا هیچ فرد افسردهای در این کشورها وجود ندارد.
چه بسا امروزه کشورهایی که موقعیت اجتماعی و اقتصادی دارند اما باز هم در آنها عمل خودکشی دیده میشود. برخورد یک هواپیمای مسافربری توسط کمک خلبان به دیوارههای رشته کوه آلپ و مرگ عدهای زیاد مسافر از جمله این نمونهها است.
جدا از تمام این مسایل هم اکنون مهمترین چالشهای این حوزه کدام است و شما چه توقعی از دولت برای رفع این مشکلها دارید؟
در حال حاضر نیاز است که مراکز دیگری در شهر تهران برای پذیرش بیماران دایر شود. لحظهها و دقیقهها برای حفظ حیات بیماران مسموم شدهای که اغلب از دورترین نقاط در حجم ترافیک سنگین شهر تهران به این مرکز انتقال داده میشوند از اهمیت زیادی برخوردار است.
طبیعتا اگر آموزشهای عمومی به کادر پزشکی مراکز درمانی تهران و سایر استانها داده شود و این بیمارستانها به تجهیزات لازم دسترسی داشته باشند، این نوع مشکلها کمتر خواهد شد.
از سوی دیگر امروزه با ظهور داروهای شیمیایی، مشکل خودکشی یا سوء مصرف دارو یا مسمومیت یک مشکل همه گیر شده است بنابراین جامعه نیاز به یک حمایت همگانی برای اصلاح این اوضاع دارد.
در حال حاضر ما انسانهایی داریم که چند بار سابقه اقدام به اوردوز یا اضافه مصرف کردن دارو به قصد نمایشی یا جدی کرده اند.
این مساله نهفته روانی، این افراد را آزار داده و این امر مدام در بین آنها در حال تکرار است. این آدمها باید مورد حمایت گروههای مختلف روانپزشک، جامعه شناس، مددکار اجتماعی قرار بگیرند و از حمایتهای دولتی مانند بهزیستی و... بهرهمند باشند.
یک تیم باید مدام این افراد را تحت پیگیری قرار دهد. تنها انجام کارهای اورژانسی و فوریتهای پزشکی، تخلیه و شستشوی معده و بازگرداندن آنها به زندگی کافی نیست.
این افراد باید توسط روانپزشک نیز ویزیت شوند. اگر کسی نباشد که کارهای آنها را مدام پیگیری کند احتمال ادامه این کار دوباره به صورت زنجیرهای برای آنها وجود دارد.
این زنجیره باید قطع بشود. تحقق این کار تنها با یک اراده ملی و برخاسته از دل مسوولان، اجرایی و میسر میشود.
چه توصیهای به دانشجویانی دارید که میخواهند راه شما را ادامه بدهند، دارید؟
در حال حاضر این رشته نو پا است. این رشته نه تنها در جهان بلکه در ایران به علت تنوع داروها و روند رو به رشد مصرف نادرست داروها به صورت تصادفی یا عمدی، وجود مواد شیمیایی و فرآوردههای صنعتی، آفات و جنگهای شیمیایی( به عنوان یکی از فجایع دردناک بشریت) بیش از پیش نیاز میشود. از سوی دیگر در حال حاضر تمام مواد دور و اطراف ما میتوانند ایجاد مسمومیت کنند.
هر کدام از آنها میزان دوز تعیین شدهای دارند. مثلا یک لیوان آب اگرچه گوارا است اما اگر 50 بار در روز مورد استفاده قرار بگیرد میتواند مسمومیت ایجاد کند بنابراین انتخاب این رشته به روحیه دانشجویان بستگی دارد.
طبیعتا این رشته تحصیلی مدام با موارد اورژانسی و فوریتهای پزشکی در تماس است و نیاز به سرعت عمل، دقت بالا و همچنین انسان دوستی دارد. این رشته پر هیجان است که باید علاقمندی شرط نخست انتخاب آن باشد.
طبیعتا توصیه من به دانشجویان پزشکی که هیجانهای خاص را دنبال میکنند این است که حتما با علاقه وارد این حوزه شوند.
در پایان شعر یا پندی برای خوانندگان دارید؟
ما باید همواره خواست خدا را یکی از گزینههای زندگی مان داشته باشیم و هیچ وقت از رحمت او نا امید نباشیم.
سعدی علیه الرحمه در کتاب بوستان سعدی حکایت زیبایی به نام «طبیب و کرد» در رابطه با خواست خداوند در مرگ انسانها نوشته است:
شبی کردی از درد پهلو نخفت
طبیبی در آن ناحیت بود و گفت
از این دست کو برگ رز میخورد
عجب دارم ار شب به پایان برد
که در سینه پیکان تیر تتار
به از نقل ماکول ناسازگار
گر افتد به یک لقمه در روده پیچ
همه عمر نادان برآید به هیچ
قضا را طبیب اندر آن شب بمرد
چهل سال از این رفت و زندهست کرد