خواندنی های پزشكی
دارویی جدید برای مبارزه با نارسایی اگزوکرین پانکراس
اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا اعلام کرد کپسولهای «زنپپ» (Zenpep) با نام ژنریک «پانکرلیپاز» (Pancrelipase) که به صورت آهسته ـ روش هستند، برای درمان نارسایی اگزوکرین پانکراس (EPI) در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک (CF) یا دیگر شرایط، مورد تایید این اداره قرار گرفته است. Zenpep جایگزین نبود آنزیمهای پانکراتیک شده و روند هضم و جذب غذا را بهبود میبخشد. درکارآزماییهای بالینی، تجویز Zenpep با عوارض جانبی جدی همراه نبوده و شایعترین عوارض جانبی مشاهده شده، شکایتهای گوارشی شامل درد شکم، نفخ، کاهش وزن، سیری زودرس بودهاند. از دیگر عوارض جانبی میتوان به سردرد، سرفه و کوفتگی اشاره کرد. نوع و بروز این عوارض درکودکان و بزرگسالان شبیه هم هستند.
دوز کامل روزانه Zenpep نباید بیش از ده هزار واحد لیپاز بهازای هر کیلوگرم وزن بدن شود و دوزهای بیش از 2500 واحد لیپاز بهازای هر کیلوگرم وزن بدن در هر وعده غذایی نیز باید با احتیاط تجویز شوند. باید دقت شود که Zenpep جویده نشود یا برای جلوگیری از التهاب مخاط دهانی، در حفره دهانی باقی نماند، بلکه مستقیما و با مقادیر کافی آب بلعیده شود. فرمولبندی کپسولها بهگونهای طراحی شده که به تناوب و هر زمان که لازم باشد، برای هضم غذا آزاد میشود.
مصرف منظم آسپیرین، بقای بیماران سرطانی را بیشتر میکند
بهنظر میرسد استفاده منظم از آسپیرین در جهت بهبود بقا در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال غیرمتاستاتیک کمک شایانی میکند، خصوصا افرادی که تومور آنها سیکلواکسیژناز 2 را بیشتر بروز میدهد.برپایه گزارشی که در شماره آگوست مجله JAMA به چاپ رسیده، استفاده منظم از آسپیرین پس از تشخیص سرطان کولورکتال با کاهش معنیداری در خطر مورتالیتی این سرطان و مرگ و میر کلی همراه است. در این مطالعه تصریح شده که میزان بقای 5 ساله بیمارانی که به طور منظم آسپیرین مصرف میکنند، 88 درصد است، در مقایسه با 83 درصد در بیمارانی که آسپیرین مصرف نمیکنند. میزان بقای 10 ساله این بیماران نیز به ترتیب مصرف و عدم مصرف آسپیرین، 74 و 69 درصد است. با این حال، هنوز شواهد بالینی کافی برای توصیه به استفاده مرتب آسپیرین یا داروهای شبیه به آن به عنوان درمان سرطان گردآوری نشده است. ارتباط معکوس میان مصرف آسپیرین و مورتالیتی مرتبط با سرطان کولورکتال، به خصوص در افرادی بیشتر نمایان است که تومورهای اولیه آنها Cox-2 را بیشتر بروز میدهند (در مقایسه با آنها که بروز ضعیف یا فقدان این گیرنده را دارند). بنابراین شاید اثر مهاری آسپیرین برپایه مهار Cox-2 باشد و احتمالا سلکوکسیب هم همین نتایج را داشته باشد، زیرا نشان داده شده که سلکوکسیب از پیدایش پولیپهای پیش سرطانی جلوگیری میکند، پس دلیل خوبی است که تصور کنیم تاثیر آن بر میزان بقای بیماران شبیه آسپیرین است.
فرآوردهای جدید برای پروفیلاکسی در کودکان مبتلا به هموفیلی A
اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا اعلام کرد داروی «Helixate F.S.» را برای پروفیلاکسی روتین در کودکان کمتر و مساوی 16 سال مبتلا به هموفیلی A که صدمات مفصلی از قبل ایجادشده ندارند، مورد تایید خود قرار داده است. استفاده از «Helixate F.S.» بهمنظور کاهش تواتر اپیزودهای خونریزی و خطر صدمات مفصلی در نظر گرفته شده است. «Helixate F.S.» یک محصول نوترکیب از فاکتور 8 است که برای کنترل و پیشگیری از دورههای خونریزی در بزرگسالان مبتلا به هموفیلی A نیز اندیکاسیون تجویز دارد. در فرمولاسیون یا خالصسازی «Helixate F.S.» از آلبومین استفاده نشده و در روند ساخت آن از محلولهای غیرفعالکننده ویروسی نیز بهره برده شده است. این محصول جدید میتواند در دمای اتاق (تا 25 درجه سانتیگراد) و تا 3 ماه نگهداری شود. جدیترین عوارض جانبی آن عبارت است از واکنشهای افزایش حساسیت سیستمیک و افزایش سطوح بالای تیتر مهارکنندهها و لزوم جایگزینی درمان با فاکتور آنتیهموفیلیک.
عفونت کلستریدیوم دیفیسیل میتواند به صورت آپاندیسیت حاد تظاهر کند
یکی از چالشهای تشخیصی مهم در بیماری مرتبط با کلستریدیوم دیفیسیل اکتسابی از جامعه (CDAD)، این است که میتواند بدون اسهال یا سابقه مصرف اخیر آنتیبیوتیک بروز کند و در مقابل علایم آن بهطور نزدیکی، آپاندیسیت حاد را تقلید میکند. کلستریدیوم دیفیسیل ترجیحا سکوم را درگیر میکند، از اینرو بیماران بهطور معمول با درد در ربع تحتانی راست شکم، تندرنس و لکوسیتوز مراجعه میکنند که پزشکان آن را با آپاندیسیت اشتباه میگیرند و در واقع آنان با یک معمای غیر قابل تشخیص روبرو میشوند. لازم به ذکر است که تصویربرداری از شکم، کمک بزرگی به تشخیص این بیماران میکند. بیماران مبتلا به CDAD که بدون اسهال مراجعه میکنند، در انتهای شدید طیف بیماری قرار دارند. علاوه براین، اگر ایلئوس هم داشته باشند، نمیتوان از آنها نمونه تشخیصی هم گرفت، بنابراین مشکلترین و کشندهترین موارد را تشکیل میدهند. شدت انسداد روده میتواند خود را از حالت خفیف تا مگاکولون توکسیک که نیاز به جراحی دارد، نشان دهد. با توجه به شرایط پیشآمده، تجویز وانکومایسین رکتال میتواند کولون را حفظ کند، یعنی 500 میلیگرم وانکومایسین داخل رگی را در 500 سیسی نرمالسالین حل کرده و با یک فولی کاتتر وارد رکتوم مینمایند. این دوز هر 6 ساعت قابل تکرار است.
تایید زایزل برای کودکان کم سن نیز
اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا در 24 آگوست 2009 اعلام کرد داروی «زایزل» (Xyzal) با نام ژنریک «لووستریزین دیهیدروکلراید» (Levecetrizine dehydrochloride) برای درمان علائم رنیت آلرژیک پایا (آلرژیهای خانگی یا Indoor) و اورتیکاریای ایدیوپاتیک مزمن در کودکان 6 ماه و بزرگتر مورد تایید این اداره قرار گرفته است. این موافقت جدید به کودکان بزرگتر از 2 سال که علایم رنیت آلرژیک فصلی (آلرژی خارجی یا Outdoor) دارند نیز اجازه مصرف Xyzal را میدهد، زیرا قبلا این دارو برای درمان بیماران بیشتر از 6 سال سن تایید شده بود. Xyzal که در هر دو فرم قرص و محلول وجود دارد، روزانه یکبار مصرف میشود. عوارض جانبی این دارو در کودکان بزرگتر از 12 سال سن، خوابآلودگی، خستگی، زخم گلو و خشکی دهان است. در کودکان سنین 6 تا 12 سال، این عوارض مشکلساز شامل تب، سرفه، خوابآلودگی و اپیستاکسی میشود. عوارض جانبی در کودکان 1 تا 5 سال به تب، اسهال، استفراغ و عفونت گوش محدود میشود. در نوزادان 6 تا 11 ماه، عوارض ناخوشایند ممکن است شامل اسهال یا یبوست باشد.
تایید كلكریس برای درمان FMF
اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا قرص «کلکریس» (Colcrys) را برای درمان حملات حاد در بیماران مبتلا به نقرس و همچنین افراد مبتلا به تب مدیترانهای فامیلیال (FMF) که یک اختلال التهابی ژنتیکی است، مورد تایید خود قرار داد. جزء فعال این محصول جدید، کلشیسین است که سالها به وسیله پزشکان برای درمان نقرس تجویز میشده، اما تاکنون نتوانسته بود از غربال استانداردهای مدرن FDA برای بررسی ایمنی، کارآیی و کیفیت داروها رد شود. پزشکان همیشه برای حملات حاد نقرس کلشیسین را بهصورت ساعتی تجویز کردهاند تا علایم فروکش کند و تنها در صورتی درمان متوقف میشد که برای بیمار مشکلات گوارشی رخ داده باشد. دوز مورد تایید FDA با یک دوز ابتدایی کلشیسین شروع شده و سپس تکدوز اضافی پس از یک ساعت داده میشود که به نظر میرسد به اندازه دوزهای ساعتی برای خاموش کردن حملات حاد، موثر و کارآمد باشد. از سویی، برای بیمار نیز کمتر عوارض سمی دارد. ارزش دارویی کلشیسین اولبار در قرن اول میلادی شناخته شد، ولی استفاده از آن برای درمان نقرس حاد به سال 1810 برمیگردد که از آن پس، به وسیله پزشکان تجویز میشود. اگرچه کلشیسین تابهحال بهتنهایی مورد موافقت FDA قرار نگرفته بود، یک محصول ترکیبی حاوی کلشیسین و عاملی دیگر که ترشح اوریک اسید را در ادرار زیاد میکند، در سال 1939 تایید شده بود. از سویی، کلشیسین بهمنظور کاهش تواتر اپیزودهای بیماری FMF نیز اجازه مصرف گرفته تا «کلکریس» اولین دارویی باشد که برای درمان FMF مورد موافقت FDA قرار گرفته است.
کورتیکواستروئیدهای سیستمیک در بهبود علایم زخم گلو، مزایای بالقوهای دارند
در متاآنالیزی که در 29 آگوست 2009 در نشریه پزشکی بریتانیا (BMJ) به چاپ رسیده، تصریح شده که افزودن کورتیکواستروئیدهای سیستمیک به درمان آنتیبیوتیکی، درد ناشی از زخم گلو را، خصوصا در موارد شدید کاهش میدهد. نتایج تحقیقاتی که در این متاآنالیز آمده، حاکی از آن هستند که استفاده از کورتیکواستروئیدهای سیستمیک در کودکان و بزرگسالان مبتلا به زخم گلو، ظرف مدت 24 تا 48 ساعت پس از زمان شروع درد، به کاهش درد و علایم و عوارض جانبی منجر میشود. معمولترین کورتیکواستروئید مورد استفاده، دگزامتازون با دوز حداکثر 10 میلیگرم بوده است. با اطلاعاتی که از 4 کارآزمایی به دست آمده، افزودن کورتیکواستروئید به آنتیبیوتیک و ضد دردها، با افزایش سه برابری در احتمال رفع کامل درد طی 24 ساعت همراه است. البته اثرات کورتیکواستروئیدها در زمان لازم برای رفع کامل درد متغیر است. کورتیکواستروئیدها همانطور که بر روی حلق اثر ضدالتهابی دارند، بر دیگر عفونتهای دستگاه تنفسی نیز مفیدند. مزایای مستقل کورتیکواستروئیدها بدون آنتیبیوتیکها در زخم گلو، نامشخص است که باید تعیین شوند. در این مطالعه به عوارض جانبی احتمالی مصرف کورتیکواستروئیدها اشارهای نشده است.
پرفشاری خون به مشکلات حافظه در میانسالی میانجامد
بر پایه اطلاعات پژوهشی که به تازگی در نشریه «نورولوژی» (وابسته به آکادمی نورولوژی آمریکا) به چاپ رسیده، مشخص شده که پرفشاری خون منجر به مشکلات حافظه در افراد بالای 45 سال میشود. این مطالعه معتقد است افراد با فشار خون دیاستولیک بالا، از اختلال شناختی یا مشکلات حافظهای و تواناییهای فکری نسبتا بیشتری نسبت به افرادی که فشار دیاستولیک طبیعی دارند، رنج میبرند. به عبارتی، بهازای هر 10 میلیمتر جیوه افزایش در این نوع فشار، شانس ابتلا به مشکلات شناختی 7 درصد بیشتر میشود. این نتایج معتبر پس از تعدیل سایر عواملی که میتوانند بر تواناییهای شناختی تاثیر بگذارند، مانند سن، سیگار کشیدن، فعالیت فیزیکی، سطح تحصیلات، دیابت یا کلسترول بالا منتشر شدهاند. پژوهشگران نشان دادهاند که بالا بودن فشار خون دیاستولیک به ضعف در عروق کوچک مغز منجر میشود، در نتیجه این نواحی کوچک صدمات مغزی را گسترش میدهند. در این مطالعه، نزدیک به 20 هزار فرد 45 سال و بیشتر مورد بررسی قرار گرفتهاند که هیچیک نیز سابقه سکته مغزی یا دیگر حوادث عروقی مغز را ذکر نمیکردند. 6/7 درصد از این افراد اختلالات شناختی داشتند و 6/49 درصد از کل نیز تحت درمان دارویی پرفشاری خون قرار داشتند.
محققان این مطالعه معتقدند «این امکان فراهم است تا با پیشگیری یا درمان پرفشاری خون، بتوان از ایجاد اختلالات شناختی جلوگیری کرد و مانع پیشرفت آن به سوی دمانس شد.»
سطوح بیومارکرهای قلبی، پیشبینی کننده پیامدهای پس از جراحی بایپس قلبی هستند
سطوح بیومارکرهای مورد استفاده در تشخیص حملات قلبی، تقریبا بهطور عمومی در بیمارانی که تحت CABG قلبی قرار میگیرند، افزایش یافته و وقتی بهطور قابل توجهی بالا باشند، پیشبینی کننده بسیار قوی محسوب میشوند.
این نتایج که توسط پژوهشگران دانشگاه ماساچوست منتشر شده، معتقدند در حالیکه اندازهگیری تروپونین قلبی T میتواند پیشآگهی بیمار را تعیین کند، توصیههای مربوط به این اجماع فعلی، استفاده از تروپونین قلبی T را در تشخیص حملات قلبی پس از CABG احتمالا باید مورد تجدید نظر قرار دهد. بیمارانی که دوره نقاهت پس از جراحی بایپس را میگذرانند، در معرض عوارض پس از جراحی مانند حمله قلبی قرار دارند. امروزه استانداردهای جاری برای تشخیص انفارکتوس میوکارد پس از جراحی شامل در نظر گرفتن علایم مانند درد قفسه سینه، تغییرات الکتروکاردیوگرام و نتایج تستهای بیومارکرها میباشد، اما این علایم چندان قابل اعتماد نیستند و در هر بیماری که تحت جراحی قرار گرفته نیز ممکن است حتی در نبود حمله قلبی این نشانهها وجود داشته باشند، لذا باید به بیومارکرها مانند تروپونین قلبی T در تشخیص این حملات پس از CABG اعتماد کرد. البته واضح است که سطوح تروپونین قلبی T تقریبا در تمام بیماران جراحی شده بالا هستند، اما میزان 10 برابر بیشتر از اعداد توصیه شده مورد قبول فعلی و بهطور مستقل، خطر مرگ و دیگر عوارض پس از جراحی را پیشبینی مینماید و به قدرت پیشبینی مدلهای ارزیابی خطر در دسترس میافزاید.
تایید دارویی جدید برای کوچولوها
اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا (FDA) اعلام کرد داروی «والسایت» (Valcyte) با نام ژنریک «والگانسیکلوویر هیدروکلراید» (valganciclovir hydrochloride) برای جلوگیری از بیماری ناشی از سایتومگالوویروس (CMV) در کودکان 4 ماه تا 16 سال که تحت پیوند قلب و کلیه قرار میگیرند و در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری ناشی از CMV هستند، توسط این اداره تایید شده است. علاوه براین، FDA محلول خوراکی جدیدی را از «والسایت» مخصوص کودکان تایید کرده که تجویز آن را برای بیماران خردسال آسان مینماید.
عفونت CMV در دریافت کنندگان پیوند، اغلب در ماههای اولیه رخ میدهد که باعث بروز عوارضی در ریه، کلیه، سیستم عصبی، کبد و مجاری گوارشی میشود و برخی مطالعات نیز از افزایش خطر مرگ در این دسته از بیماران حکایت دارند. سمیت بالینی «والسایت» که به گانسیکلوویر متابولیزه میشود، شامل گرانولوسایتوپنی، آنمی و ترومبوسایتوپنی میباشد. قبلا «والسایت» در فرم قرص برای درمان رتینیت ناشی از CMV در کودکان با سندرم نقص ایمنی اکتسابی تایید شده بود. همچنین این دارو برای پیشگیری از عفونت CMV در دریافت کنندگان پیوند کلیه، قلب و کلیه ـ پانکراس که در معرض خطر بالا هستند نیز اجازه تجویز دارد.