دكتر منوچهر قارونی؛ متخصص قلب و عروق
سطح دریچه میترال 4 تا 6 سانتیمتر مربع است تا وقتی كه سطح دریچه به 2/5 سانتیمتر كاهش پیدا نكرده باشد علامت واضحی برای سمع در تشخیص وجود ندارد و فقط افراد با تجربه از روی قوی شدن صدای اول ممكن است پی به احتمال تنگ بودن دریچه آئورت ببرند وگر نه هیچ نوع سوفلی در این مرحله وجود ندارد ولی وقتی كه از 5/2 سانتیمتر كمتر شد در آن زمان سوفل خفیف در زمان دیاستول شنیده میشود كه در این مرحله به آن تنگی خفیف میترال (Mild .MS) گفته میشود.
وقتی كه این میزان به 1/5 سانتیمتر برسد به آن تنگی متوسط میترال (Moderat .MS) گفته میشود. و وقتی كه سطح دریچه به 1 سانتیمتر كاهش پیدا كند به آن تنگی میترال شدید (Severe. MS) گفته میشود و كمتر از میزان 0/07 سانتیمتر زندگی غیرقابل دوام است و مرگ پیش میآید.
به همین علت است كه در اكثر كتابها نوشته میشود شایعترین ضایعه دریچه روماتیسمی در قلب تنگی میترال است ولی در كلینیك بیشتر نارسایی میترال تشخیص داده میشود و دلیل آن این است كه نارسایی میترال از همان ابتدای گرفتاری قلب در اثر روماتیسم ایجاد میشود و در سمع قلب سوفل MR شنیده میشود در حالی كه برای تكوین تنگی دریچه میترال 8 تا 12 سال زمان، لازم است تا سطح دریچه از 6 سانتیمتر به 5/2 سانتیمتر كاهش پیدا كند.
پس درصد زیادی از بیمارانی كه در حال حاضر نارسایی دریچه میترال داشته باشند در آینده نزدیك، هم تنگی و هم نارسایی میترال خواهند داشت.
چگونه میتوان از معاینه كلینیكی، شدت تنگی دریچه را مشخص كرد؟
در اینجا چند نكته قابل بحث است نكته اول: به علت كمی حجم خون در بطن چپ، شدت صدای اول قلب زیاد میشود و نیز به علت كمی حجم خون در بطن چپ لتهای دریچه میترال از ناحیه دورتری به هم میخورند و در نتیجه صدای اول قلب قوی میشود ولی این یك یافته مهم حتمی نمیباشد.
زیرا وقتی بیمار تنگی میترال همراه با نارسایی میترال و یا نارسایی آئورت داشته باشد دیگر حجم خون بطن چپ كم نمیباشد و صدای اول ضعیف هم میشود و اگر تنگی میترال باعث كلسیفیكاسیون، دریچه میترال شده باشد و دریچه خوب حركت نكند و صدای اول نیز ضعیف میشود.
نكته دوم: شدت سوفل دیاستولیك معیار خوبی نیست زیرا ممكن است دریچه آنقدر تنگ باشد كه خون كمی میتواند از این دریچه عبور كندو در نتیجه ممكن است شدت سوفل كم شود، ولیكن طولی از زمان دیاستول را كه سوفل پوشانده است معیار خوبی برای شدت تنگی دریچه میترال است و هرچه كه زمان دیاستول را بپوشانند تنگی میترال شدیدتر است. معیار بعدی فاصله بستهشدن دریچه آئورت و باز شدن دریچه میترال است (S2-OS) همانطور كه میدانیم صدای دوم از چهار جزء تشكیل شده است:
دو جزء اصلی، بسته شدن دریچه آئورت و پولمونر
دو جزء فرعی، باز شدن دریچه میترال و تریكوسپید
چون باز شدن دریچه میترال و تریكوسپید صدایی ندارد ما بیشتر دو جزء اصلی بسته شدن دریچه آئورت و پولمونر را میشنویم اما در تنگی دریچه میترال، باز شدن دریچه میترال نیز صدایی دارد (شبیه درب زیرزمینی است كه لولایش روغن نخورده باشد كه هم باز شدن درب، و هم بسته شدن آن ایجاد صدا میكند).
معمولا از بسته شدن دریچه آئورت و پولمونر تا باز شدن دریچه میترال و تریكوسپید زمانی است كه به آن (Isovolumic Relaxation Time) گفته میشود و این زمانی است كه هر چهار دریچه قلب بسته میباشند.
در تنگی دریچه میترال به علت افزایش فشار دهلیز چپ هنگام دیاستول و بسته شدن دریچه آئورت، دریچه میترال خیلی سریع باز میگردد و فاصله صدای دوم و باز شدن دریچه میترال كوتاه میگردد و این نشانه خوبی است، كه ما از روی فاصله این دو صدا متوجه شدت تنگی میترال میشویم.
معیار دیگر، فاصله Q الكتروكاردیوگرافی تا صدای اول است. زیرا موج Q یعنی انرژی الكتریكی به میوفیبریلهای میوكارد رسیده و صدای اول یعنی تبدیل انرژی الكتریكی به مكانیكی و ایجاد سیستول و بسته شدن دریچه میترال است و هر چه تنگی در دریچه شدیدتر باشد چون حجم خون كه به بطن چپ میآید كم است علیرغم سیستول بطن، فشار بطن دیر بالا رفته و دیرتر بر فشار دهلیز چپ غلبه كرده و دریچه میترال را میبندد. پس فاصله موج Q تا صدای اول طولانی میگردد (Q-S1).