دكتر حامد باطنی؛ دارای بورد تخصصی جراحی
معمولا هر پزشك در طول زندگی حرفهای خود مكررا با بیماران مبتلا به لنفادم برخورد میكند و چه بسا افتراق این وضعیت از مشكلات وریدی یا ضایعات عفونی اندامها موجب سردرگمی آنها شود. لنفادم نوعی تورم اندامها در نتیجه كاهش انتقال لنفاتیك است كه سبب تجمع لنف در فضای بینابینی میگردد. سیستم لنفاوی از هفته ششم زندگی جنینی شروع رشد میكند و متشكل از سه قسمت است:
1- مویرگهای لنفاتیك كه لنف را جذب میكنند
2- عروق جمعكننده كه مجاری انتقال لنف محسوب میشوند
3- غدد لنفاوی كه در مسیر راههای لنفی واقع میشود و ضمن تصفیه لنف، در سیستم ایمنی نیز نقش ایفا مینماید. عروق جمعكننده در محاذات عروق خونی اولیه هر عضو یا اندام سیر كرده، از غدد لنفاوی عبور میكنند، و پس از تشكیل كانالهای اصلی لنفی در تنه نهایتا از طریق قنات صدری (توراسیك داكت) به سیستم وریدی تخلیه میشوند. البته سیستمهای لنفاتیك و وریدی در نقاط دیگری، به ویژه در سطح غدد لنفاوی و اطراف ساختمانهای عروقی بزرگ (مانند وریدهای ژوگولار، سابكلاوین، یا ایلیاك) نیز با یكدیگر مرتبط هستند. بسیاری از نقاط بدن از قبیل سیستم عصبی مركزی، قرنیه، عضلات، تاندونها، غضروف و اپیدرم فاقد لنفاتیك میباشند. سیستم لنفاتیك سه عملكرد اصلی دارد:
1- مایع بافتی و ماكرومولكولهایی كه در سمت شریانی مویرگها فیلتر شدهاند را بازجذب میكند. برای درك اهمیت و وسعت این عملكرد بد نیست بدانیم كه در هر روز 50 تا 100 درصد پروتئینهای داخل عروقی در این چرخه داخل میشوند و سپس به گردش خون وریدی باز میگردند.
2- میكروبهایی كه وارد فضای بینابینی میشوند از طریق سیستم لنفاوی به غدد لنفاوی منتقل و به سیستم ایمنی عرضه میگردند.
3- عروق لنفاوی وظیفه جذب و انتقال بیشتر چربیهای جذبشده را در رودهها برعهده دارند. لنفادم ناشی از ناتوانی سیستم لنفاوی در تطابق با میزان پروتئین و مایع واردشده به فضای بینابینی در سطح بافتی است.
تقسیمبندی اولیه لنفادم توسط آلن (Allen) انجام گرفت كه طبق آن لنفادم براساس عامل ایجاد به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم میشود. لنفادم اولیه به نوبه خود با توجه به سن شروع و وقوع فامیلی به سه دسته تقسیم میشود: 1- نوع مادرزادی (Congenital) قبل از سن 4 سالگی آغاز میشود و به طور معمول در هنگام تولد وجود دارد. این نوع لنفادم میتواند تنها یك اندام تحتانی، چند اندام، ناحیه تناسلی، و یا صورت را درگیر سازد.
نوع فامیلیان لنفادمهای مادرزادی كه به نام بیماری میلروی (Milroy-UU-'-UU-'s disease) شناخته میشود، به صورت یك صنعت غالب وابسته به X به ارث میرسد. 2- نوع زودرس (Praecox) كه بین سنین 1 تا 35 سالگی بروز میكند. این نوع شایعترین لنفادم اولیه است و حدود 94 درصد از موارد را شامل میشود. لنفادم زودرس در زنان بسیار شایعتر است؛ به طوریكه نسبت ابتلای زن به مرد حدود 10 به 1 میباشد.
شروع تورم غالبا در كودكی یا نوجوانی رخ میدهد و عموما پا و ساق را درگیر میكند. نوع فامیلیال لفنادم زودرس به نام بیماری Meige,s disease شناخته میشود. 3- نوع دیررس (tarda) كه چندان شایع نیست، بعد از سن 35 سالگی آغاز میشود. لنفادم اولیه به طور كلی نسبتا ناشایع (در مقایسه با نوع ثانویه) و شیوع آن 1 در 10 هزار نفر است.
لنفادم ثانویه بسیار شایعتر از نوع اولیه میباشد و در اثر انسداد یا قطع مجاری لنفاتیك رخ میدهد. مهمترین علت لنفادم ثانویه در كل جهان بیماری فیلاریازیس است كه طی آن انگلی به نام ووشریابانكروفتی (Wuchereria bancrofti) غدد لنفاوی را آلوده ساخته و سبب بروز پایفیلی (elephantiasis) میگردد. در كشورهای پیشرفته شایعترین علل لنفادم ثانویه شامل جراحی ورزكسیون غدد لنفاوی، رادیوتراپی، تهاجم تومور و ترومای مستقیم است.
لنفادم بازو به دنبال دیكسیون غدد لنفاوی زیر بغلی، شایعترین نوع لنفادم ثانویه در ایالات متحده آمریكاست. این نوع لنفادم كه پس از ماستكتومی به وجود میآید، میتواند به بروز لنفانژیوساركوم منجر شود كه در این حال سندرم استوارت – تریوز نامیده میشود...
برای خواندن بخش دوم- آشنایی با لنفادم- اینجا کلیک کنید.