دکتر محمدرضا قاسمزاده؛ متخصص اعصاب و روان، عضو هیأت علمی دانشگاه
الکلیسم جزء شایعترین اختلالات روانپزشکی در جهان است.
مطالعات انجام شده در دنیا نشان میدهد که 90 درصد جمعیت ایالات متحده و اروپا در طول عمر خود حداقل یک نوبت مصرف الکل داشتهاند.
پس از بیماریهای قلب و سرطان، اختلالات مرتبط با الکل سومین معضل بهداشتی جوامع غربی محسوب میشوند.
متاسفانه آمار دقیقی در مورد مصرف الکل در ایران نداریم اما نشانههایی از افزایش این مشکل در ایران نیز در سالهای اخیر وجود دارد.
مصرف الکل معمولاً از اواسط نوجوانی شروع میشود و بالاترین میزان مصرف الکل تا اواسط دهه سوم عمر است.
این مصرف در مردان شایعتر از زنان و در افراد تحصیل کرده و با درآمد بالا، نسبت تعداد افراد مصرف کننده بالاتر است.
دلایل شروع مصرف الکل
بطور کلی باید گفت شروع مصرف الکل تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، اجتماعی، مذهبی و روانشناختی است.
خطر بروز آن در بستگان نزدیک فرد الکلی ۳ - ۴ برابر بیشتر از افراد عادی است و در بعضی جوامع با نگرشهای خاص فرهنگی یا مذهبی شیوع متفاوتی دارد و تداوم مصرف الکل نیز دوباره با ویژگیهای ژنتیکی، محیطی و روانشناختی مرتبط است.
الکل بدلیل مکانیسم اثر قدرتمند خود تقریباً در تمامی سیستمهای عصبی شیمیایی تغییرات حاد و مزمنی ایجاد میکند.
بنابراین علاوه بر اینکه بعضی از اختلالات روانپزشکی مانند اختلالات خلقی، اضطرابی و ... میتواند منجر به مصرف الکل گردد، اختلالاتی نیز وجود دارند که خود مستقیماً ناشی از مصرف الکل هستند.
از جمله تشخیصهای روانپزشکی مرتبط با الکل میتوان به موارد زیر اشاره کرد
اختلال شخصیت ضد اجتماعی: بخصوص در مردان مبتلا به مصرف الکل شایع است که کاملاً مرتبط با میزان تکانشگری آنهاست.
اختلال خلقی (بویژه افسردگی): ۳۰ تا ۴۰ درصد افراد مصرف کننده در طول عمر خود واجد این تشخیص میشوند که در زنان بیشتر به چشم میخورد.
از طرفی احتمال بروز افسردگی در کسانی که مصرف روزانه بالاتری دارند، بیشتر است.
به طور کلی در مورد ارتباط مصرف الکل و افسردگی میتوان گفت که از یک طرف افسردگی میتواند منجر به مصرف الکل گردد (بعضی از مراجعان برای رهایی از افسردگی الکل مصرف میکنند و ذکر میکنند که باعث افزایش حس لذت در آنها شده و تنهاییهای آنها را پر میکند)، غافل از اینکه مصرف الکل در ادامه خود منجر به ایجاد یا تشدید افسردگی و نیز تشدید گوشه گیری میگردد.
اختلال اضطرابی (بویژه فوبیا و پانیک): چیزی حدود ۲۵ - ۵۰ درصد افراد مصرفکننده الکل واجد ملاکهای تشخیص اختلال اضطرابی هستند.
همانند آنچه که در اختلال خلقی ذکر شد، در اینجا هم ممکن است مصرفکننده مثلاً در تلاش برای خوددرمانی اضطراب اجتماعی، الکل مصرف کند، (مراجعینی که ذکر میکنند با مصرف الکل راحتتر در جمعها حاضر میشوند و صحبت می کنند و حس خوب بودن و تسهیل تعامل با دیگران را پیدا میکنند) درحالیکه مصرف میتواند منجر به اختلالات اضطرابی مانند پانیک و اضطراب منتشر گردد.
خودکشی در افراد مصرفکننده الکل، شیوعی بین ۱۰ - ۱۵ درصد دارد بخصوص در افرادیکه همزمان اختلال افسردگی نیز دارند.
در کنار این اختلالات میتوان به انواع مختلف اختلالات خواب و نیز اختلالات جنسی اشاره کرد که در افراد مصرفکننده الکل شایعتر از سایرین است.
راههای درمان
درمان هم شامل مشاوره درمانی و هم دارو درمانی است و از سه بخش اصلیِ منع مصرف، سم زدایی و توان بخشی تشکیل میشود.
سم زدایی اولین فاز درمان است.
ترک الکل معمولاً با خستگی همراه است به همین منظور برای کاهش علائم ترک، از دارو استفاده میشود.
این دوره معمولاً 4 تا 5 روز زمان میبرد.
همچنین معاینۀ افراد برای تشخیصِ بیماریهای احتمالی مانند بیماریهای کبدی و جلوگیری از پیدایش لختههای خونی امری لازم است.
رژیم غذایی مناسب همراه با مکملهای غذایی و ویتامینها نیز از جمله اقداماتِ مهمِ درمان است.
معمولاً در حین درمان عوارض خطرناکی مانند جنون الکلی و یا افسردگی و دیگر اختلالهای خلقی ممکن است رخ دهند که باید درمان شوند.
به دنبال تحقیقات گسترده و فراگیر سازمانِ جهانی اعتیاد به الکل و الکلیسم (NIAAA) مشخص شد که هر یک از سه شیوۀ معمول رفتار درمانی، برای ترک الکل و کاهش مشکلات افراد مبتلا به آن بسیار مفید است.
باید توجه داشت که نوشیدنِ الکل میتواند با اختلالهای روانی مانند افسردگی و یا اختلال دو قطبی همراه شود که در این صورت بیسار مهم است که نسبت به درمان آنها اقدام شود.
همچنین در دیگر اختلالهای روانی ممکن است فرد به اشتباه برای درمان به الکل پناه بیاورد که در این حالت تشخیص و درمانِ آن اختلال باید در اولویت قرار گیرد.