ناهید حاجی سلیمانی؛ دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
در حالی که زمانی افسردگی به عنوان «بیماری زنان» در نظر گرفته میشد، هماکنون بیش از 6 میلیون نفر در امریکا هر سال مبتلا به افسردگی میشوند. مــتأسفــانه ، تــصویر پــایدار افسردگی به عنوان یک بیماری زنانه، ممکن است موجب شود مردانی که از نظر بالینی مبتلا به افسردگی هستند، از تشخیص نشانههای افسردگی و جستوجو برای درمان باز بمانند. در واقع افسردگی هر دو جنس را مبتلا میکند و موجب اختلال در روابط، کار و فعالیتهای روزانه میشود. علائم افسردگی در مردان مشابه زنان است؛ ولی مردان اغلب این نشانهها را به گونه دیگری بیان میکنند. نشانههای معمول افسردگی عبارتند از: کاهش علاقه نسبت به فعالیتهای لذتبخش، خستگی، تغییر در اشتها، اختلال در خواب و بیتفاوتی. در زنان افسردگی اغلب به صورت احساس غمگینی و بیارزشی نمایان میشود. از سوی دیگر، افسردگی در مردان بیشتر باعث میشود که آنها تحریکپذیرو خشن شوند.
چرا افسردگی در مردان اغلب تشخیص داده نمیشود؟
دلایل بسیاری وجود دارد که افسردگی در مردان معمولاً تشخیص داده نمیشود. برای مثال، مردان تمایل دارند مشکلات خود را انکار کنند، زیرا از آنها انتظار میرود که «قوی باشند» و براساس فرهنگ غالب در اکثر نقاط دنیا، ابراز احساسات یک رفتار زنانه در نظر گرفته میشود. حتی وقتی یک پسر نوجوان یا یک پسربچه گریه میکند، همه به او میگویند: «خجالت بکش، مرد که گریه نمیکند!» در نتیجه، وقتی مردان افسرده هستند، بیشتر احتمال دارد که درباره نشانههای جسمانی افسردگی – از قبیل احساس خستگی – صحبت کنند تا نشانههای مربوط به احساسات و هیجانات.
آیا احساس افسردگی روی تمایلات جنسی تأثیر دارد؟
بله، افسردگی در مردان روی تمایلات جنسی و عملکرد آنها تأثیرگذار است. متأسفانه، حتی برخی از داروهای ضدافسردگی و دیگر داروها نیز میتوانند چنین تأثیری داشته باشند. مردان اغلب دوست ندارند بپذیرند که از نظر جنسی مشکل دارند. بسیاری از آنها به اشتباه احساس میکنند که این مشکلات به مردانگیشان مربوط است؛ در حالی که در واقع مربوط به مشکلات پزشکی و افسردگی است.
نشانههای قابل مشاهده افسردگی در مردان چیست؟
کمتر احتمال دارد که مردان نشانههای معمول افسردگی، مانند غمگینی را نشان دهند. افسردگی در مردان ممکن است موجب شود که آنها احساساتشان را پنهان نگه دارند. به جای نشان دادن حالت افسردگی، ممکن است تحریکپذیر و خشمگین به نظر آیند. به همین دلایل پزشکان و متخصصان سلامتی ممکن است از تشخیص مشکل به عنوان افسردگی عاجز باشند.
عدم درمان افسردگی در مردان چه عواقبی دارد؟
افسردگی در مردان میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. آمارها نشان میدهد در امریکا مردان چهار برابر بیشتر از زنان خودکشی میکنند؛ یعنی 80 - 75 درصد کل خودکشیها در امریکا متعلق به مردان است. گرچه زنان بیشتر اقدام به خودکشی میکنند، ولی مردان بیشتری موفق میشوند به زندگی خود پایان دهند. این ممکن است به این واقعیت مربوط باشد که مردان از روشهای مرگبارتری برای خودکشی استفاده میکنند.
چرا پذیرفتن افسردگی در مردان مشکل است؟
درک این مسأله که مردان در جامعه ما چگونه تربیت میشوند و از آنها انتظار چه رفتاری میرود، در تشخیص و درمان افسردگی آنها اهمیت ویژهای دارد. در افسردگی مردان همیشه رد پای انتظارات فرهنگی دیده میشود. از مردان انتظار میرود موفق باشند. آنها باید هیجانهای خود را مهار کنند و تحت کنترل باشند. این انتظارات فرهنگی میتواند برخی از نشانههای واقعی افسردگی را پنهان کند. در عوض، ممکن است مردان تهاجم و خشم را بروز دهند – که رفتار پذیرفتهتری از یک «مرد محکم» است.
آیا افسردگی برای مردان به عنوان یک ننگ در نظر گرفته میشود؟
بله. مردان به طور کلی برای کنار آمدن با ننگ افسردگی اوقات سختی دارند. آنها برای کنار آمدن با مشکلات خود به سوء مصرف مواد و دیگر اعتیادهای مخرب روی آورند و یا به دنبال رفتارهای پرخطر بروند.
بسیاری از مردان از صحبت کردن درباره افسردگی خود با دوستان یا خانواده پرهیز میکنند.
آیا افسردگی در مردان مسن رایج است؟
گرچه افسردگی یک جزء عادی از سالخوردگی نیست، ولی مردان بزرگسال ممکن است از نظر پزشکی شرایط سختی داشته باشند. شرایطی مانند بیماری قلبی، سکته مغزی، سرطان یا دیگر محرکهایی که میتوانند به بروز افسردگی کمک کنند. کم شدن در آمد و از دست دادن کار مفید از جمله این عوامل است. بازنشستگی برای بسیاری از مردان دوران سختی است، زیرا هیچ برنامه روزانه مشخصی برای دنبال کردن ندارند. این تغییرات ممکن است فشاری را که احساس میکنند افزایش دهد و کاهش عزت نفس موجب افسردگی آنها شود. بهعلاوه، مرگ اعضای خانواده یا دوستان، شروع مشکلات سلامتی و برخی داروها میتواند به ایجاد افسردگی در مردان کمک کند.
افسردگی در مردان چگونه درمان میشود؟
بیش از 80 درصد افرادی که افسردگی دارند – هم مردان و هم زنان –به طورموفقیتآمیزی با داروهای ضد افسردگی، رواندرمانی و ترکیبی از این دو درمان میشوند. نظر بسیاری از مردم درباره افسردگی، غمگینی غیرقابل تحملی است که برطرف نمیشود. با این حال افسردگی میتواند پنهان باشد و با نشانههای دیگر بروز کند که تشخیص آن مشکل است. اگر درد و رنج غیرقابل توضیـحی دارید، اغــلب بـیدلیل تحریکپذیر و عصبانی میشوید یا اشکتان زود درمیآید، ممکن است افسرده باشید. نشانههای کمتر آشکار افسردگی را بشناسید تا بدانید چه وقت باید در صدد درمان آن برآیید.
نشانههای رایج افسردگی
نشانههای رایج افسردگی شامل غمگینی، ناامیدی، خالی بودن از احساس یا از دست دادن علاقه به چیزهایی است که قبلاً لذتبخش بودند. ولی افسردگی نشانههای دیگری نیز دارد که کمتر آشکارند. این نشانهها عبارتند از:
عصبانیت، تحریکپذیری و کاهش تحمل: ممکن است خانواده، دوستان یا همکاران باعث تحریک عصبی شما شوند و در برابر مسائل کوچک واکنش شدید نشان دهید.
مشکلات خواب: ممکن است برای به خواب رفتن مشکل داشته باشید یا صبح خیلی زود بیدار شوید و یا بیش از حد بخوابید و صبحها به سختی بیدار شوید.
گریهكردن: ممکن است نشانههایی مانند اضطراب، نگرانی، بیقراری و تنش داشته باشید. اضطراب و افسردگی اغلب با هم اتفاق میافتند؛ اگرچه دو مشکل جداگانه هستند.
اشکباری: گریه کردن بر سر هیچ و پوچ یا گریه کردن به دلایل کوچکی که در حالت عادی شما را ناراحت نمیکنند، میتواند نشانه افسردگی باشد.
عدم توانایی در تمرکز: اگر افسرده باشید، ممکن است فراموشکار شوید یا در تصمیمگیری مشکل داشته باشید یا نتوانید تمرکز کنید.
درد: اگر دردهایی دارید که به درمان پاسخ نمیدهند؛ مانند درد مفاصل، کمردرد، درد عضلانی یا معدهدرد، ممکن است اینها علائم افسردگی باشند. بسیاری از افرادی که افسرده هستند به این دلایل جسمی نزد پزشک میروند و اصلاً متوجه نمیشوند که افسرده هستند.
سوء مصرف مواد: سوء مصرف مواد مشکل زیرین افسردگی را پنهان میکند. سوء مصرف مواد و افسردگی اغلب پابهپای هم پیش میروند.
تغییر در اشتها: ممکن است هیچ میلی به خوردن نداشته باشید یا برای اینکه حس بهتری پیدا کنید، به خوردن بیش از حد پناه ببرید.
انزوا: ممکن است خود را از خانواده و دوستان کنار بکشید و این درست زمانی است که بیش از همه به حمایت آنها احتیاج دارید.