«سرشام گریه نکنید، غذا را به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچهها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم میشه، نه از مرصعپلو. حرمت زنیت مادرتون را حفظ کنین. محمد ابراهیم، خیلی ریز نکن مادر، اون وقت میگن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ.»
این دیالوگ برای همه کسانی که عاشق مادرشان هستند، آشناست. دیالوگهای فیلم مادر علی حاتمی.
امروز در این گزارش میخواهیم از مادر بگیم آن هم به بهانه از دست دادن دوباره مادری در سینما، احترامسادات حبیبیان معروف به «مامان اتی» مادر علیرضا داوودنژاد و بازیگر فیلمهای اخیر این سینماگر که بهدلیل کهولت سن و پس از یک دوره ۱۵ روزه بستری در «سیسییو»ی بیمارستان قائم کرج، دارفانی را وداع گفت.
او در فیلمهای زیادی برای پسرش بازی کرد. مصائب شیرین اولین فیلم او بود، مادربزرگ نوههایش شد و به قول پسرش نقش بازی نکرد و خودش بود.
همان مادری که در خانه بود و حالا جلوی دوربین رفته بود. بازی او در مرهم هم نقشی ماندگار در سینمای ایران شد. نقش پیرزن متمولی که در شمال زندگی میکند.
به بهانه این اتفاق ناگوار به سراغ کسانی رفتیم که نام مادر در سینما برایشان ماندگار شده است.
زنده یاد رقیه چهرهآزاد
«یه بشقاب بکش بذار کنار مادر، غلامرضا نصفشب گشنش میشه. تنگم آب کن واسه جلالالدین، برای محمدابراهیم زیرسیگاری بذار، مراقب باش ماهمنیر حکما قرصشو بخوره. بیخوابی نزنه به سرش. ببین داداشتون هم چی میخواد مهیا کنین، سرشب بخوابین بچهها که بتونین صبح زود پاشین، فردا خیلی کار دارین.»
آنقدر بازی در این فیلم واقعی و ملموس بود که هر کسی بعد از دیدن فیلم تحت تاثیر قرار میگرفت. رقیه چهرهآزاد، فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۱۰ با بازی در تئاتر آغاز کرد.
سال ۱۳۴۴ در نخستین نمایش پهلوان اکبر میمیرد در تالار «بیستوپنج شهریور» نقش مادر را بازی کرد. سپس در دو فیلم از علی حاتمی بازی کرد؛ مادر و سوتهدلان.
او در سال ۱۳۴۱ از انجمن دوستداران تئاتر، به مناسبت روز جهانی تئاتر، دیپلم افتخار گرفت. همچنین برای بازی در فیلم مادر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به وی اعطا شد.
او مسنترین بازیگری است که برنده این جایزه شده است. هنگام درگذشت رقیه چهرهآزاد؛ روزنامهها، نقلقولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم، در تیتر خود نوشتند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»
دیالوگهای او در فیلم بسیار ماندگار شد و در تاریخ سینمای ایران نقش مادرانه او در فیلم مادر حک شد.
زندهیاد پروین دخت یزدانیان
همه کسانی که در دهه 60 به دنیا آمدهاند، پاییزهایی که از مدرسه برمیگشتند و پای تلویزیون مینشستند تا قصههای این نوه و مادربزرگ را ببینند و گاهی گریه کنند و گاهی بخندند اما همیشه دلشان از آن کلهجوشهایی میخواهد که بیبی درست میکرد برای مجید تا هوشش بیشتر شود با خوردن آن گردو و کشک.
بیبی قصههای مجید، مادر کیومرث پوراحمد بود و وقتی خواستند تا سریال قصههای مجید را بسازند، به پیشنهاد پوراحمد در این نقش بازی کرد و توانست بسیار هم موفق باشد و در دل مخاطبان جای خود را باز کند.
او همچنین در بسیاری از فیلمهای سینمایی از جمله: «مهریه بیبی»، «خواهران غریب»، «شرم» و «صبح روز بعد» نیز در نقش مادران مهربان، اصیل و فداکار ایرانی ایفای نقش کرده است که قطعا هیچ یک از آنها تا ابد از اذهان مخاطبان جدی سینما پاک نخواهند شد.
ثریا قاسمی
مانند مادرش مادرانه بازی میکرد. ثریا قاسمی هم با بازی در نقشهای مختلف که نام مادر را یدک میکشید، میتواند یکی از مادران سینمای ایران باشد.
اوایل دهه ۱۳۴۰ با گویندگی رادیو کار حرفهای خود را شروع کرد و سپس به تئاتر رو آورد. دو سریال تلویزیونی در پناه تو و شب دهم با بازی او مخاطبان زیادی داشت. مخصوصا بازی در شب دهم که او نقش مادر حسین یاری را بازی میکرد.
سال 95 اما نقش متفاوتی از او بهعنوان یک مادر دیدیم و آن هم بازی در فیلم سینمایی ویلاییها بود که توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر را به دست آورد.
بازی متفاوت از او در نقش یک مادری که پسرش در جنگ است و او وظیفه دارد تا عروس و نوههایش را مدیریت کند.
زندهیاد حمیده خیرآبادی
دهه 70، تلویزیون را که روشن میکردیم تا سریال جدیدی ببینیم، حتما حمیده خیرآبادی، پای ثابت یکی از نقشهای آن سریال بود و حتما نقش یک مادر مهربان را ایفا میکرد.
آن هم مادری دلسوز که نگران بچههایش است، بالاخره چه آیندهای خواهند داشت و فارغ از این آینده، حتی نگران غذا خوردن و نخوردنشان بود مثل مادر واقعی، جوری در فیلم بازی میکرد که مخاطب لحظهلحظه را با او زندگی میکرد و همراه میشد.
او با آغاز موج نو سینمای ایران و قبل از انقلاب پا به عرصه سینما گذاشت، او مادر ثریا قاسمی است. نام هنری او نادره و لقب او مادر سینمای ایران بود. او پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۲۶ وارد تئاتر و در سال ۱۳۳۲ با فیلم میهنپرست وارد سینما شد.
او در آثار بسیاری از آثار کارگردانان مطرحی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و علی حاتمی بازی کرد.
از مهمترین فیلمهایی که او در آنها بازی کرده میتوان به اجارهنشینهای داریوش مهرجویی؛ زردقناری رخشان بنیاعتماد و ازجمله سریالهای خیرآبادی میتوان به آپارتمان، پدرسالار و خانهسبز اشاره کرد.
مادر معروف سینما ایران در طول فعالیت هنری خود، بیش از ۱۵۰ فیلم و سریال را در کارنامه خود داشت که از این نظر میان بازیگران ایرانی رکورددار بود. نقشهای او شاید همیشه شبیه به هم بود اما هیچگاه مخاطب از این نقش همیشگی مادرانه خسته نمیشد.
رابعه مدنی
لهجه شیرینی دارد که باعث میشود از همان ابتدا که شروع به حرف زدن میکند مخاطب را جذب کند، حس مادرانه از لحن و کلامش پیداست و ناخودآگاه میخواهی که دوستش داشته باشی.
همدانی است. به مدت 30 سال معلم پیشدبستانی و کارمند آموزش و پرورش بود، بعد از بازنشستگی وارد عرصه بازیگری شد، دو پسر و یک دختر دارد، تندیس حافظ بهترین بازیگر زن را برای بازی در فیلم «برف» در کارنامه دارد. مدنی از کودکی به سینما علاقه داشت.
وقتی که امیرشهاب (رضویان) پسرش به سمت حرفه کارگردانی رفت برای پایاننامه، الزام به ساخت فیلم بود. رابعه مدنی بهنوعی به پسرش کمک میکرد. البته بازیگری هم به صورت افتخاری انجام میداد.
او در سریالهایی نظیر؛ «وضعیت سفید»، «بوسیدن روی ماه » و «پایتخت ۲»، بازی کرده است.
ترانه علیدوستی
سن و سالش به مادران سینما که تا به حال گفتهایم نزدیک نیست و حتی خیلی هم دور است، اما با نقشی که در اولین فیلمش بازی کرد میتوان بهعنوان یکی از جوانترین مادران سینمای ایران از او نام برد.
او در این فیلم که یک فیلم اجتماعی بود بسیار توانست از پس نقش مادرانه خود بربیاید که هنوز سالها بعد از بازی کردن در این نقش از او بهعنوان یک مادر کوچک در سینما نام میبرند.
آن هم به خاطر تلاشهایی که برای نگهداشتن فرزندش در فیلم انجام میدهد بهرغم همه تهمتهایی که به او زده میشود اما باز از مادرانههایش دست نمیکشد و میخواهد فرزندش را حفظ کند اگرچه که زندگیاش حفظ نشده است.
منبع:برترینها