زندگی آنلاین؛ مجله اینترنتی سبک زندگی

آقای جهانبخش ویدئوی کمک علیرضا به فیلمبرداری که به زمین افتاده بود، سوژه اول فضای مجازی ایران شد. شما صحنه را دیدید چه حسی داشتید؟

من به خاطر ایام سوگواری و برگزاری هیات، نتوانستم همان شب صحنه و بازی را ببینم. ما هم در قزوین و هم در گیلان هیات داریم. الان هم در داماش هستم. روز بعدش بود که ویدئو اقدام زیبای علیرضا را دیدم. فقط خدا را شکر می‌کنم. علیرضا خصوصیات خاصی دارد. این چیزها از بچگی در ذات علیرضا بود. همیشه دوست داشت به رفقایش کمک کند. خیلی بچه دلسوری است. خداوند به علیرضای ما قلب رئوفی داده است. اتفاقا جمعه شب با او حرف زدم. گفتم بابا تازه صحنه را دیده ام. او را تشویق کردم و گفتم بسیار کار قشنگی کردی. خیلی ها زنگ زدند و خیلی دوستان هم حضوری از علیرضا تعریف کردند.

علیرضا حرف خاصی نزد؟

گفت من پشت بازیکن سوئدی بود. او هم دست خودش نبود. یک لحظه برخورد داشت. دوربین به زمین پرت شد و من هم وظیفه خودم دانستم تا کمک کنم.

علیرضا هنوز با دوستان و رفقای قدیمی‌اش ارتباط دارد؟

بله. با دوستان و حتی همکلاسی‌هایش رفیق است. هر وقت می‌آید به آنها سر می‌زند.

اینطور که ما شنیده‌ایم خیلی کار خیر می‌کند. دوست دارید درباره‌اش حرف بزنید؟

علیرضا از بچگی دوست داشت کار خیر کند. الان هم دوست دارد تا می‌تواند کار خیر کند. البته چند سالی است که در ایران نیست و بیشتر از طریق من و مادرش پیگیر این کارهاست. مثلا هر وقت متوجه شود مریضی پول ندارد دارو بخرد یا هزینه درمانش را بدهد، سریعا از طریق ما کمک می‌کند. به دوستان و آشنایان هم گفته‌ام اگر فرد مستمندی بود که نیاز به کمک داشت، معرفی کنند. چند مورد هم پیش آمد که برای خرید جهیزیه دختران دم بخت کمک کرد. خیلی مشتاق انجام این کارهاست. پارسال گفت دوست دارد در شهر جیرنده که شهر خودمان است، یک کار خیری انجام دهد. من با یکی از اقوام دکتر مهرگان فر که روانشناس و استاد دانشگاه است صحبت کردم. او گفت سالن ورزشی جیرنده نیاز به ترمیم دارد. علیرضا حدود 300 میلیون هزینه کرد تا کف سالن و گرمایش آن درست شود. می گفت دوست دارد برای جوان های شهر یک کاری کند. همین امسال هم گفت دوست دارد در مناطق محروم یک مدرسه بسازد و انشالله این کار را هم خواهیم کرد. او همیشه دنبال کارهای خیر است و به خاطر همین خدا دوستش دارد.

امیدواریم او الگویی برای خیلی ها باشد. علیرضا در بازی اخیر فاینورد کار زیبای دیگری هم کرد. به احترام ایام سوگواری امام حسین(ع) به جای شادی گل، مچ بند مشکی دستش را بوسید.

از دیدن این کار پسرم لذت بردم. او به خاطر تاسوعا و عاشوران این کار را کرد. راستش من خودم مداحل اهل بیت هستم. علیرضا از بچگی عاشق هیات و عزاداری برای امام حسین(ع) بود. همانطور که گفتم ما در قزوین هم ساکن هستیم. 20 سالی است که آنجا هیات داریم. هیات عمارلویی‌های قزوین. علیرضا از بچگی علاقه داشت کارهای هیات را کند. وقتی کلاس پنجم بود می گفت خودم باید قند و چای هیات را بدهم. همیشه کمک حال ما بود.

مداحی هم می کرد؟

نه ولی خیلی علاقه داشت. یادم هست شب ها کتاب مداحی من را برمی داشت و همراه با برادرش می خواند. جالب است بدانید یک وقت هایی به من می گفت بابا اگر اینجا را آنطور بخوانی بهتر است، چرا اگر فلان کلمه را به کار ببری قشنگ تر می شود.

علیرضا چقدر شروع خوبی در هلند داشته و انشالله این موفقیت ها دامه داشته باشد.

خیلی زود در تیم با بقیه هماهنگ شده. علیرضا قبلا آقای گل هلند شد. اتفاقا جمعه شب که حرف می زدیم به او گفتم هیچ چیز دور از دسترس نیست. امسال هم آقای گل لیگ هلند می شوی. خیلی انگیزه دارد. تا الان سه گل برای فاینورد به ثمر رسانده. خیلی از هلندی ها او را دوست دارند. با رفتن به فاینورد انگیزه تازه ای گرفته و انشالله که بتواند امسال هم موفق باشد.