احمد محمداسماعیلی
در روزگاری که هنوزساخت سریالهای آپارتمانی چندان باب نشده بود مسعود رسام و بیژن بیرنگ با ساخت سریال «همسران» و روایت داستان ملموس دو زوج میانسال و جوان در یک مجتمع آپارتمانی به توفیقات زیادی رسیدند؛ نقش یکی از زوجها را فرهاد جم-الهام پاوه نژاد ایفا کردند و در این بین پاوهنژاد ایفاگر «مریم» بود؛ زنی جوان و با حس و حالی به شدت همذات پندارانه برای مخاطبانی در محدوده سنی جوان.
سالها بعد هم پاوه نژاد در سریالی کمابیش نزدیک با مضمون سریال «همسران» با عنوان «هفت سنگ» ساخته علیرضا بذرافشان باز هم توانست این نوع نقشها را به درستی کند.
قبلتر هم با میرباقری در دو سریال همکاری کرد؛ «یلدا» و «شاهگوش».
نقش پاوه نژاد وتسلطش به لهجه شاهرودی درسریال «یلدا» به خوبی دیده شد و در سریال نمایش خانگی «شاهگوش» نیز در نقش جذاب و موفق یک پزشک به نام «زرین زوزنی» مؤثر ظاهر شد. پاوهنژاد درسینما کم کار اما مؤثر بوده و حضورش با فیلمهای «زندگی با چشمان بسته» و«دیشب باباتو دیدم آیدا» ماندگار است.
این بازیگر از دیرباز فعالیتهای تئاتری خود را هم داشته است و اخیراً در نمایشهایی مثل «سیستم گرون هلم» علیرضا کوشکجلالی بازی کرد که بعد از اجرا در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران به علت استقبال بسیار خوب مخاطبان، در سالن باران هم روی صحنه رفت. «هیچ کس نبود بیدارمان کند»، «تراس» و «خدای کشتار» که این نمایش هم تا به حال بارها اجرا شده است، دیگر کارهای مؤثر پاوه نژاد در عرصه بازی صحنهای هستند.
دوسال قبل پاوهنژاد اولین آلبوم شعرخوانی خود «کجاست خانه باد» با اشعار فروغ فرخزاد را روانه بازار کرد. کتاب شعر «هشت صبح هشت اسفند» نیز اولین کتاب شعر پاوهنژاد به سبک هایکو است که دوسال قبل روانه بازار کتاب شد و کتاب دومش به نام «قطعه نود و چهار– ردیف 8– شماره ...» نیز در بازار نشر موجود است.
*آیا الهام پاوهنژاد که در سالهای اخیر در حوزههای مختلفی مثل شعر گفتن، داستان نوشتن ، بازی کردن و تدریس فعالیت میکند آدم تنوع طلبی است؟
حوزه هنرمحدود نیست و فقط منحصر به یک شاخه نیست. معتقدم کسی که در حوزه بازیگری فعالیت میکند به دلیل مشغله ذهنی و کاریش با حوزههای دیگری مثل ادبیات، نقاشی و عکاسی نیز درارتباط است.
تدریس را سالها است که دنبال میکنم. یک دوره چند ساله به دلیل قهرم از حوزه تدریس از آن فاصله گرفتم زیرا اهداف آموزش و جذب هنرجویان مشخص نبود و هدف اغلب مدیران آموزشگاههای بازیگری کسب درآمد بود.
خیلی از هنرجویان با وضعیت مالی نه چندان مناسب به این کلاسها میآمدند و تعدادی از آنها هم بچه شهرستان بودند و فکر میکردم بی انصافی است که فقط به فکر کسب درآمد از اینها باشم.
چه آن زمان چه بعدتر در کلیت تلاش میکنم ارتباطم با هنرجویانم ادامه دار باشد وتا حد توانم به آنها مشاوره هم میدهم.
در حیطه آموزش هم همیشه دوست دارم بهروز باشم و با مطالعه سرکلاس بروم.
*به چه دلیل اشعار فروغ فرخزاد را شعرخوانی کردید؟ آیا به دلیل اینکه او شناخته شده ترین بانوی شاعر معاصر است؟
فروغ انتخاب دیروز و امروز من نیست. شانزده سال قبل من اولین نفری بعد از انقلاب بودم که برای خواندن اشعار فروغ فرخزاد مجوزگرفتم.
در دوران تحصیل دانشگاهی کار تحقیقاتی روی شخصیت و شعر فروغ انجام داده بودم.
تحقیقاتم مفصل و کامل بود وهنوز هم میشود قرائت و برداشت جدید از افکار و شعر فروغ داشته باشیم.
16 سال قبل برای عرضه شعرخوانی فروغ به بازار به نتیجه نرسیدم و در سالهای بعد دوستان و همکارانی مانند مرحوم شکیبایی و نیکی کریمی نیز به سراغ شعر فروغ فرخزاد رفتند.
چند سال قبل با پیمان خازنی آهنگساز آشنا شدم و بالاخره درباره تولید این آلبوم به نتیجه رسیدیم و آلبوم شعرخوانی فروغ با استقبال خوب مخاطب روبه رو شد.
* در انتخاب نام دو کتابی که از شما به چاپ رسیده از اعداد استفاده شده است. دلیل این رویکرد چیست؟
این رویکرد در انتخاب نام بیشتراتفاقی بود. البته اعداد نقش مهمی در خاطرهنگاری ما دارند و همیشه روز تولدمان را در خاطر داریم و برخی مواقع حتی ساعت رخدادهای مهم زندگیمان را در ذهن میسپاریم.
*آیا آدم خاطرهبازی هستید؟
خیلی زیاد خاطره باز هستم و به نظرم اعداد از ما جدایی ناپذیرند و گاهی مواقع ازیاد رفتن این اعداد مثل روز تولد و سالروز ازدواج و غیره در روابط آدمها دلخوری به وجود میآورد.
اسم اول کتاب «هشت صبح هشت اسفند»، «واگویهها» بود. در چینش آخرین مطالب، کتاب با شعر«هشت صبح هشت اسفند» تمام میشد و احساس کردم، این نام، نام مناسبتری است.
*با داوود میرباقری درسالهای اخیر همکاریهای موفقی داشتهاید. این همکاریها را چگونه ارزیابی میکنید؟
داوود میرباقری درکارش نگاه کارگردانی دقیقی دارد وبا حساسیت و وسواس کار میکند و از معدود کارگردانهایی هست که درکارش نگاه کمال گرایانهای دیده میشود وازهیچ چیبه سادگی عبور نمیکند؛ درسریال «شاهگوش» توضیحات مسبوطی در باره نقش «زوزنی» ارائه کردند؛ زنی بسیار موفق که یک مشکل بسیار بحرانی درزندگی شخصیاش دارد.
زنی روانشناس که برای همه نسخه تجویز میکند و ناگهان احساس میکند خودش هم به درمان و مشاوره احتیاج دارد.
*کم نیستند مخاطبانی که میخواهند بدانند رابطه الهام پاوه نژاد با دخترش «کردیا» چطور است.
به رابطه دوستانه صرف اعتقاد ندارم. تصور میکنم رابطهای موفق است که شامل همه عواطف و چارچوبها باشد.
یک جاهایی لازم است با فرزند رفیق باشیم و یک جاهایی باید رابطه مادر-فرزندی حاکم باشد.
در این بین رابطه مادر- فرزندی برای ثبات و سالم ماندنش نیاز به مدیریت کردن دارد و اگر این مدیریت نباشد ممکن است با فرزند به تناقض برسیم.
*آیا تابه حال با دخترتان به چالش رسیدهاید؟
نه، خدا را شکر دختر آرام و محجوبی دارم و رابطهمان بی دردسر است.
*...یعنی «کردیا» عصیانگری نسل جدید را ندارد؟
نه، عصیانگر نیست. البته اختلاف نظرهایی داریم که همیشه با حرف زدن حل میشود و من همیشه در این موارد به دخترم می گویم اگر من جای تو بودم در فلان موقعیت این کار را انجام نمیدادم، اما حالا تصمیم با خودتت است.
*چقدر برای در کنار دخترتان بودن وقت صرف میکنید؟
با دخترم خیلی سفر میرویم و تابستان هم آخرین سفرمان بود.
*تعطیلات عید نزدیک است. معمولاً عیدها برای سفر چه تصمیمی میگیرید.
بسته به شرایط دارد و پارسال به منطقه آزاد جلفا دعوت شده بودیم و به آنجا رفتیم و خوش گذشت.
*به سرزمین مادریتان کردستان نمیروید؟
چند سال قبل نوروز را در کردستان بودیم و به یک عروسی هم دعوت شدیم و برای دخترم حضور در یک مراسم عروسی بومی خیلی جذاب بود.
*در فضای مجازی هم معمولاً حضور پررنگی دارید. چقد از این حضور برآمده از جذابیتهای آن است؟
فضای مجازی فرصتی را برای ارتباط با مخاطبانم برایم فراهم میکند. اگر با فرهنگ سازی درست به سراغ استفاده از این پدیده برویم به نفعمان است.
متاسفانه در کشورما اول تکنولوژی میآید و بعد فرهنگ استفاده از آن و فضای مجازی هم تابع چنین تعریفی است.
به نظرم باید فرآیند درست ابراز نظر را در فضای مجازی بیاموزیم، تا باعث رنجش کسی و البته باعث دردسر خودمان نشویم.
*در یکی دو سال اخیر حضور در فضای مجازی حتی درگیریهایی بین بازیگران و هنرمندان هم به وجود آمد.
آیا شما اهل ورود به درگیریها و اظهار نظر در باره عملکرد طرفین دعوا هستید؟
بستگی به شرایط دارد. اما تلاش میکنم تا حد امکان ورودی به این جدالها نداشته باشم.
*...پس احتمالاً آدم محافظه کاری هستید.
ربطی به محافظه کاری ندارد. وقتی جزئیات اختلاف و موقعیتی که بین دونفر وجود دارد را نمیدانم بنابراین نمیتوانم قضاوت منصفانهای داشته باشم.
*مثلاً مواردی را داشتهایم مثل درگیری میان یک خواننده و بازیگر درباره فیک بودن آمار فالوئرها یا درگیری میان برخی چهرهها درباره مرحوم کیارستمی که باعث شده برخی آدمهای بیربط به درگیری هم نسبت به آن موضع گیری کنند اما شما در این موارد اغلب سکوت میکنید.
من چون این چالشها را قبول نداشتم دلیلی نمیدیدم که خودم را درگیرش کنم بنابراین سعی کردم سکوت کنم.
به نظرم بهتر است آدمی وارد اظهارنظر درباره موضوعاتی شود که پیرامون آنها آگاهی دارد تا اظهارنظرش اثرگذاری لازم را داشته باشد.