صبا شادور
shadvar@gmail.com
محدودیت در سینما قائل به قصههای تکراری است
حقوق زنان در جامعه نگاهی فراجنسیتی میطلبد
اولین تصویری که از فاطمه گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون در ذهن مان نقش میبندد، بازی در فیلم سینمایی «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی ایرج قادری بود که در ابتدای دهه 70 تاثیر زیادی بر روی مخاطبان سینما گذاشت. فیلمیکه در آن دوره، به فیلمهای پرفروش گیشه تبدیل شد.
گودرزی از سال ۱۳۶۱ دوره دو ساله تئاتر را در اداره بازیگری گذارند. نخستین بازی او در تلویزیون در سال ۱۳۶۷ در سریال گالشهای مادربزرگ بود و اولین حضور خود در سینما را با بازی در فیلم به خاطر همه چیز در سال ۱۳۶۹ تجربه کرد.
فراموش نکنیم که ورود گودرزی به سینما با فیلمهایی چون«خانه خلوت»، «به خاطر همه چیز»، جنگ نفتکشها و «مهاجران» بود.
دورهای احساس کردیم که این بازیگر سینما کمتر به ایفای نقش میپردازد در حالیکه گودرزی مشغول بازی در صحنه تئاتر و نیز مجموعههای تلویزیونی شد.
تلاش این بازیگر در مجموعه تلویزیونی «رعنا» هم از خاطرمان نمیرود و نتیجه انتخابهای خوب او بازی در نقشهای سینمایی بود كه باعث شد تا در جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت یک سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن، برای بازی در فیلم (غزال) و دو نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول (۱۳۷۷) برای فیلم جنگجوی پیروز و نقش مکمل زن (۱۳۷۰) در جشنواره فیلم فجر شود.
او نیز همراهی هنرمندان برای مسابقات جام جهانی به كشور برزیل سفر کرد و با حضور در ورزشگاه آرنا دا بایشادا در شهر کوریتیبا، تماشاگر اولین بازی ایران در جام جهانی بود.
شاید یکی از حاشیههای حضور او در عرصه هنر به جریانی برگردد که همپای دیگر اهالی سینما شد و در برگزاری بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر، همانند اصغر فرهادی و عزتالله انتظامی، از پذیرش داوری جشنواره خودداری کرد.
حالا بیش از سه دهه از فعالیت او در عرصه بازیگری میگذرد. او در آستانه 54 سالگی سفیر بیماران خاص است و یکی از فعالان در امور کمکهای مردمیاست.
با او به بهانه اکران فیلم «سایه» و نیز حضوراش در مجموعههای تلویزیونی همراه شدیم تا بیشتر از کارهای تازه اش بدانیم.
خانم گودرزی شما در سالهای اخیر از جمله هنرمندانی بودید که سفیر بیماران دیابت و ام اس شدید. در این باره صحبتی دارید؟
من هم همانند خیلی از هنرمندان کشورمان دوست دارم که در جمع کسانی باشم که بتوانم کمکی کوچک و مردم پسندانه داشته باشم.
در واقع هر کاری که از دستم بربیاد انجام میدهم تا دل یک بیمار و یک فردی را خوشحال کنم. به خصوص بیماران خاص و مسائل کودکان و خیریههایم مختلف اکثرا شرکت میکنم.
چندی پیش در ماه رمضان شاهد حضور شما برای آزادی چند زندانی بودیم...
بله. در واقع آزادی زندانیان یک کار مردمیاست. چرا وقتی میتوان دل خانوادهای را شاد کرد و امید را به آن خانواده برگرداند، از آن چشم پوشی کنیم.
به هر حال مردم نیاز به همدردی دارند و نیاز به همراه بودن، خوشحالم که همراه مردم میشوم.
علاقه شما به کودکان از کجا میآید؟
من به عنوان سفیر بیماران دیابتی و کودکانی که به این بیماری دچار هستند، همکاری میکنم. گاهی تلاش میکنیم تا ندای انجمنها و شرکتها را به گوش کسانی که میتوانند کمک کنند، میرسانیم.
آیا این کمکها بدون همراهی دولت تاثیرگذار بوده است یا خیر؟
معمولا در کارهایی که دولت باید انجام بدهد یک اصول و دموکراسی وجود دارد. اما این را هم باید در نظر بگیریم که هر قانونی را هم ما بخواهیم وضع کنیم، باز هم به دولت برمیگردد.
مثلا در مورد محیط بانان یک گروهی تشکیل میشود و خواهش میکنند که قانون را درباره این گروه از مردم جامعه که زحمتکش هستند، تغییر دهند.
چرا که وقتی قرار باشد یک محیط بان در معرض خطر مرگ باشد و نتواند از خودش دفاع کند و بعدا هم به نام مجرم از او بازجویی شود، باید تدابیری در نظر گرفته شود.
اینها مشکلاتی است که ابتدا باید قانون آن را حل کند که اصولا هم این مسائل شامل مرور زمان میشود. ولی در مورد بخشهای خصوصی و خیرین، خیلی سرعت عمل بیشتر است و زودتر هم نتیجه میگیریم.
اگر شما به عنوان نماینده زن، درمجلس شورای اسلامیحضور داشتید، چه میکردید؟
به نظرم خیلی اهمیتی ندارد که یک زن در مجلس شورای اسلامیحضور داشته و بخواهد در صحن مجلس،حامیزنان جامعه باشد و حقوق آنها را حفظ کند.
من فکر میکنم بدون نگاه جنسیتیی میتوان مشکلات و مسائل مردم را حل کرد. مهم نیست که یک نماینده مرد و یا زن در مجلس حضور داشته باشد.
گاهی اوقات خانومها درمجلس حضور دارند اما تاثیر زیادی برای گرفتن حقوق زنان ندارند و بعضی آقایون به شدت پشتیبان حقوق خانمها در هر شرایطی هستند.
فکر میکنم زن و مرد بودن در این زمینه خیلی اهمیت ندارد اما بستگی به این دارد که چه آدمهایی با چه تفکر و عقایدی در مجلس حضور داشته باشند تا بتوانند کاری مهم انجام دهند.
اولین کارتان را به یاد دارید؟
اگر اشتباه نکنم سال ۶۷، "گالشهای مادربزرگ" اولین تجربهام جلوی دوربین و بازی مقابل زندهیاد حسین پناهی بود.
تا کنون در نقشهای زیادی به ایفای نقش پرداختید. شما بازیگر سه دهه از سینما و تلویزیون هستید. شرایط امروز در حرفهتان را چطور میدانید؟
اکثر کارهایم را دوست دارم. همیشه بازیگر از نگاه مردم است که میتواند تشخیص دهد که بازی خوبی ارائه داده است یا خیر.
«میخواهم زنده بمانم»، «غزل» و «افسانه مه پلنگ» کارهای خوبی هم بود که در آن دههها بازی کردم. به نظرم بازی کردن در سالها پیش خیلی سختتر از امروز بود.
اما به جرات میگویم که قصهها پخته تر و بهتر ازشرایط الان بود و فیلمهایی که برای گیشه ساخته میشد با فیلمهای حرفهای جایگاه متفاوتی داشتند. البته محدودیتها هم باعث شده تا فیلمنامهها تنوعی نداشته باشند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
در مجموعه تلویزیونی «نفس» به کارگردانی جیل سامان بازی میکنم که تصویربرداری این مجموعه هنوز به پایان نرسیده و ادامه دارد.
نقش من در این مجموعه خیلی پیچیده نیست و ترجیح میدهم در مورد آن بیشتر از این توضیح ندهم . نقش اصلی این مجموعه را یک دختر خانوم بازی میکند که حواشی جریانات او همه چیز شکل میگیرد.
شما نقشهای مختلفی ایفا کردید، کدام نقش باعث شد تا شما را به عمق جامعه ببرد؟
خیلی از نقشهایی که من ایفا کردم، دردهای جامعه را مطرح میکند و من هم ترجیح میدهم براساس واقع پذیری از جامعه، همیشه در میان مردم باشم.
حتی گاهی ناتقاد خود من هم به دولت هست که کسانی که کاری از دستشان برمیآید به مردم کمک کنند. چه در زمینه کارهای خیرخواهانه و چه در مورد کارهایی که باید اصلاحاتی در بعضی تفکرات رخ دهد.
به هر حال سریالهایی هم بوده که من بازی کردهام و تاثیر آن را در جامعه و بین مردم دیدهام.
خانم گودرزی در برنامه «خندوانه» با خانواده شرکت کردید. موافق چنین برنامههایی هستید که خانواده هنرمندان هم در بین مردم شناخته شوند؟
برنامه «خنداونه» یا هر برنامه دیگری که مردم به آن توجه میکنند به نظرم خیلی از ما دور نیست. شرکت در این گونه برنامهها ما را از مردم نه تنها دور نمیکند بلکه همراه مردم هم میشویم.
مردم باید بدانند که هنرمندان تافته جدا بافته نیستند که بخواهند دست نیافتنی باشند. به هر حال یک جمع خانوادگی با هم هستند تا بتوانند زندگی و زمان را با هم پیش ببرند.
بحث اصلی ما در برنامه «خندوانه» هم این بود که خانواده وقتی با هم متحد هستند، خیلی خوب کارها پیش میرود. امیدوارم در تلویزیون از این گونه برنامهها بیشتر ساخته شود.
هنوز هم در عرصه تئاتر فعالیت میکنید؟
در نمایش «یادم تو را فراموش» به کارگردانی ژاله صامتی حضور داشتم که در کنار پژمان جمشیدی، ژاله صامتی و ایرج سنجری به ایفای نقش پرداختم.
و در پایان صحبتی دارید؟
هنرمندان شهرستانی امکانات کمی برای کاردارند. در کل وقتی برای داوری و یا سایر جشنوارهها به استانها میرویم میبینیم که امکانات کمی برای کاردارند.
برخی جوانان خیلی ذوق دارند در این عرصه کار کنند و نیاز به حمایت دارند و باید حامیداشته باشند تا به آنچه در دلشان بوده و حقشان است برسند.