صبا شادور
گفتگوی دنیای زنان شروع با شبنم مقدمی بازیگر فیلم «زاپاس»
وقتی نام شبنم مقدمیبرای دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل فیلم «امروز» به کارگردانی رضا میرکریمیدر سی و دومین جشنواره فیلم فجر خوانده شد، همه نگاهها به او جلب شد.
بازیگری که تا پیش از این فیلم، سالها در عرصه بازیگری به ایفای نقش پرداخته بود و حالا با گرفتن سیمرغ نامش برسر زبانها افتاد.
مقدمیبازیگری را با صحنه تئاتر شروع کرد و معتقد است که ادامه این مسیر برای او با تئاتر در کنار سینما و تلویزیون همراه خواهد بود.
او اگرچه در مجموعههای تلویزیونی و نقشهای متفاوت سینما بازیگری را تجربه میکند اما در طول گفت و گو نمیخواهد این موضوع را فراموش کند که خاک صحنه خورده و از تئاتر بازیگری را آموخته است.
این بازیگر موفق سینما سال گذشته با سه فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشت. فیلمهایی که در هر کدام گریم و نقشی متفاوت را ایفا کرده بود.
بازی تحسین برانگیز او در فیلم "ابد و یک روز" به کارگردانی سعید روستایی باعث شد تا سیمرغ بلورین نقش مکمل زن را به دست آورد.
مقدمی این روزها مشغول بازی در فیلم «آبا جان» به کارگردانی هاتف علیمردانی است. که در کنار بازیگران مطرح سینما به ایفای نقش میپردازد.
با او درباره سینما، تئاتر و تلویزیون به صحبت نشستهایم. پیش از این او معتقد است که دستمزد تلاشش را طی این سالها گرفته است.
خانم مقدمی شنیدهایم که به تازگی در فیلم «آباجان» به ایفای نقش پرداختهاید.
بله من این روزها مشغول بازی در فیلم «آبا جان» به کارگردانی هاتف علیمردانی در زنجان هستم.
انتخاب بازیگران و فیلمنامه، در واقع همه چیز خوب است . کارگردان هم با ساخت فیلم «کوچه بی نام» ثابت کرد که سینمای قصه گو را خوب میشناسند.
بهامید اینکه حاصل کار هم، اثری باشد که همانند فیلمهای قبلی این کارگردان مورد توجه قرار بگیرد و من هم دوستاش داشته باشم.
آیا بازی شما در این فیلم شبیه کاراکترهای قبلیتان است؟
اتفاقا نقش من دراین فیلم شبیه هیچ کدام از کارهای قبلی ام نیست.
اصولا تلاش میکنم تا نقشهایی را انتخاب کنم که شبیه کارهای قبلی ام نباشد.
درباره نقشم دراین فیلم سعی میکنم صحبتی نکنم، چون ممکن است بخشی از داستان بازگو شود.
بیشتر از هر موضوعی به نظر میرسید شما بازیگر سینما باشید تا تئاتر. چه طور حرفه بازیگری را با صحنه تئاتر آغاز کردید؟
همیشه خودم را بازیگر تئاتر میدانم. چرا که بازیگری را از تئاتر و در تئاتر آموختم. اگر چیزی هم برای ارائه در وادی تصویر وجود داشته باشد تجربیاتی است که ازتئاتر میآورم.
بازیگری که در صحنه درخشان است چرا نباید در سینما و تلویزیون هم به او پیشنهادهای درخشان شود؟
شاید در بیشتر مواقع بازیگران این امکان را داشته باشند که از طریق ارتباطات مثلا پدر، مادر و یا همسر در این عرصه جایگاهی داشته باشند.
اما من جز بازیگرانی هستم که از همان ابتدا مستقل و بدون کمک هیچ شخص نزدیک و دوری وارد سینما شدم.
بعضی از بازیگران ورودشان در عرصه بازیگری به سختی است اما به آنچه حق واقعیشان است، قطعا خواهند رسید.
من هم حالم خوب است و فکر میکنم تا حدودی حق تلاشم را در عرصه بازیگری گرفتهام و آن را ادامه میدهم.
بارها شاهد بودهایم که در نقشهای کوتاه بازی کردهاید. یا گریمهای سختی روی صورت شما انجام شده در حالی که نقش کوتاه بوده است. در این باره صحبتی میکنید؟
بله. اگر نقش خاصی باشد که بتوانم آن را اجرا کنم و با بازی ام تاثیر گذار باشم و یک چیزی به تجربه بازیگری و دانشم اضافه کند، حتما آن نقش را میپذیرم و برایم مهم نیست که نقش چند سکانس کوتاه باشد.
به خاطر دارم که در سریال سقوط یک فرشته به کارگردانی بهرام بهرامیان، از من خواسته شد تا پرتز دندان داشته باشم که اصلا دهانم بسته نمیشد و دندانهایم بیرون بود، چرا که کارگردان معتقد بود که چهره من یک معصومیتی دارد، که یک شخصیت منفی از آن در نمیآمد. کارگردان میدانست که چهره من خیلی ساده و معصوم است.
با این شیوه قرار بود تا ظاهر من منفی شود و بعد با ایفای نقش از من بخواهد که درون خاکستری ام را نمایان کنم.
همه دوستانم من را نقد کردند که کار تو اشتباه بوده، چون این یک سریال مناسبتی است و زیاد اهمیتی ندارد. اما واقعا برایم مهم بود تا با این نقش به آنچه کارگردان و خودم میخواستم، در واقع برسم.
اتفاق خوبی هم برای آن نقش افتاد. منکر این موضوع هم نیستم که زیبایی برای هر بازیگری اهمیت دارد اما من حاضر نیستم این را بگویم که چون در فلان نقش زشت میشوم، پس آن را بازی نمیکنم.
نقش شما در فیلمهای سال گذشته تاثیر گذار بود. از فیلم «ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی تا فیلمهای «زاپاس» و «نفس».
چه طور همزمان سه فیلم را میتوانید با سه گریم و نقش متفاوت بازی کنید؟
به هرحال ممکن است شرایطی پیش بیاید که در طول یک سال سه نقش متفاوت را ایفا کنم. البته آنقدر فیلمنامه «ابد و یک روز» را دوست داشتم که نتوانستم نه بگویم. فیلم «نفس» هم که یک گویش، گریم و تجربه تازه در عرصه بازیگریام بود.
از آن نقشهایی که کوتاهاما تاثیرگذار بود.
وقتی فیلمنامه «زاپاس» را خواندم حس کردم مردم هم این فیلم را دوست خواهند داشت. این شد که در این سه فیلم بازی کردم که خوشبختانه نتیجه آن هم برایم مثبت بود.
امسال فیلمسازان جوان در جشنواره فیلم فجر باز هم درخشیدند. شما به عنوان یک بازیگر چطور به این دسته از فیلمسازان اعتماد میکنید و در فیلم اولیها به ایفای نقش میپردازید؟
وقتی با یک فیلمنامه درست و استانداردهای مهم فیلمنامه نویسی طرف هستید، ناخوادآگاه میپذیرید تا در آن فیلم بازی کنید.
کسی که فیلمنامه خوبی را مینویسد، دیدگاه صحیح و زیبایی به سینما دارد، پس به این دسته از فیلمسازان اعتماد میکنید.
ضمن اینکه فیلمسازان جوان غالبا از فیلم کوتاه میآیند. من از اعتماد کردن به کارگردانهای جوان بدی ندیدم. و فکر میکنم فیلمسازان قدیمیساختمانی را ساختهاند که فیلمسازان جوان آن ساختمان را مرتفع تر میکنند و این فیلمها را میسازند و بالا میروند. فکر میکنم این دوستان به زودی در جایگاههای خوبی در سینما قرار خواهند گرفت.
سال گذشته با حضور در سه فیلم به سیمرغ بلورین هم فکر کردید؟
سال گذشته زمانی که در این فیلمها به ایفای نقش پرداختم، برایم نتیجه کار مهم بود.
اگرچه سیمرغ جشنواهر فیلم فجر از اهمیت بالایی برای هنرمندان برخورداراست آن هم به این دلیل که تنها جشنواره سینمایی ایران، جشنواره فجر است که به عنوان یک رویداد مهم تلقی میشود.
به هرحال گرفتن سیمرغ بلورین برای هر کسی که اهل هنر باشد، قابل اهمیت خواهد بود.
اما هیچ وقت فیلم و یا نقشی را انتخاب نمیکنم که بابت آن سیمرغ بلورین دریافت کنم.
همه این سالها تلاش کردم. من سالها در عرصه بازیگری در صحنه تئاتر زحمت کشیدم و بعد به سینما آمدم كه این برای من افتخار است.
خوشحالم که پله پله و بدون هیچ راه ارتباطی از طرف خانواده، اقوام و دوستان به آن مسیری که مد نظرم بوده، رسیدهام.
چه طور شد که در فیلم «زاپاس» به ایفای نقش پرداختید؟
بعد از خواندن فیلمنامه «زاپاس»، با یک ملودرام غیرشهری مواجه شدم و بازی در شخصیتی به من پیشنهاد شده بود که شبیه هیچکدام از زنان شهری که میشناسم، نبود و همین مسأله برای من بسیار جذاب بود.
یکی از مهمترین چالشهایی که در این فیلم با آن مواجه بودم، این بود که باید نقش مادر جواد عزتی را که فاصله سنی چندانی با هم نداریم، بازی میکردم و این مسأله برای من بسیار جذاب بود.
البته دو نقش شما در دو فیلم «ابد و یک روز» و نیز فیلم «نفس» درخشان تر بود. در حالی که درفیلم «زاپاس» به نوعی نقش مهم به شمار میرفتید؟
انتخاب نقش واقعا به مود بازیگر مرتبط میشود. از طرفی گاهی کارگردان موقعیتی برای بازیگر ایجاد میکند که ناخودآگاه تصمیم میگیرد در فیلم به ایفای نقش بپردازد.
برزو نیک نژاد کارگردان فیلم «زاپاس» هم روح و انرژی به فیلمنامه داده بود که من آن را درک کردم و تا پایان کار هم این انرژری همراه من بود. به همین دلیل در جایی گفته بودم که «زاپاس» شیرینترین فیلم در کارنامهام بود.
اما در مورد فیلم «نفس» به کارگردانی خانم نرگس آبیار تجربه همکاری با یک کارگردان زن برایم جذاب بود.
به هرحال با آبیار به راحتی میتوانستم ارتباط برقرار کنم و تقریبا دو دیدگاه نزدیک به هم داشیتم و در طول کار با هم درباره نقش صحبت میکردیم و خوشبختانه ایشان هم ایدهها و پیشنهادهای من را میپذیرفتند.
حالا هم که اکران عمومیو موفق «ابد و یک روز» هم به پایان رسیده، دیگر حرفی ندارم چون احساس میکنم مردم با این فیلم ارتباط خوبی برقرار کردند.