احمد محمداسماعیلی
بازیگر قابل احترام و درجه یکی هستید. ضمن اینکه حضورتان در کارهای خیریه و زیست محیطی به شما وجهه متفاوتی میدهد. چقدر این نوع فعالیتها برایتان در حکم یک دغدغه محسوب میشود؟
از بیست سال پیش مشارکت و حضور در این نوع فعالیتهای اجتماعی جزو دغدغههای مهم زندگیم بوده است و گرم شدن کره زمین و تبعات زیست محیطش که متاسفانه سال به سال بدتر هم میشود همیشه به عنوان یک معضل فراگیر جهانی برایم مطرح بوده و اینکه بتوانم به آدمها این آگاهی را بدهم که باید بیشتر از اینها به فکر نجات و حفظ کره زمین باشند و چه کارهایی باید برای حفظ کره زمین انجام بدهیم برایم اهمیت داشته است. در هر جایی که در این حوزهها کوچکترین کاری از دستم برآمده حضور داشتهام. رعایت موارد زیست محیطی در تمام عرصهها برای آدمها شرایط زندگی بهتر را فراهم میکند و تک تک ملزمیم به آگاهی بخشی در این زمینه.
در بخش حمایت از حیات وحش هم حضوری جدی دارید و در چند مستند در اینباره حضور داشتید؟
حیات وحش هم جزئی از زندگی و محیط زیست کره زمین است و باید در این زمینه فرهنگسازی هم انجام داد. چه خوب که تجربیات بازیگری من هم مجالی برای حمایت از این حیطه شود.
با توجه به اینکه بازیگر محبوب و شناخته شدهای هستید آیا تا به حال تلاش کردهاید از محبوبیت خود در جهت آگاهی رسانی به مردمی که از این نوع فعالیتها اطلاعی ندارند استفاده کنید؟
به دفعات چنین کاری را انجام دادهام.
بنابراین خیلیها را از کارهای اشتباهشان در زمینه تخریب محیط زیست و کشتن حیوانات، آگاه کرده اید؟
من اسمش را اشتباه نمیدانم بلکه بیشتر عدم آگاهی است. الان سر صحنه هر فیلمی که بازی میکنم سعی میکنم با همکاری سایرین بعد از خوردن وعدههای غذایی به تفکیک زبالهها بپردازیم و ظروف پلاستیکی جدا و شیشهها نیز جدا در کیسه دیگری قرار گیرد و حتیالمقدور کمتر از ظروف یکبار مصرف استفاده کنیم. همین ته سیگارهایی که عابران بی توجه کف خیابان میاندازند مدتها زمان صرف میشود که اثرش از بین ببرد و منشأ آلودگی است.
در زندگی خانوادگی چطور آدمی هستید؟ بخصوص در رابطه با فرزندتان. به نظر میرسد به دلیل فاصله کم سنی میان شما و پسرتان رابطه تان متفاوت تر باشد.
اعتراف میکنم هرچقدر که سنم بالاتر میرود بیشتر از قبل به اشتباهاتم در رابطه با بزرگ کردن پسرم پی میبرم. البته فکر میکنم همه پدر و مادرها در زندگی به چنین دیدگاهی میرسند. خدا را شکر در سال 94 رابطه بهتری با پسرم داشته ام و فکر میکنم بچهها واقعا به وجود پدر و مادر نیازمند هستند و چون دوست دور وبرشان زیاد دارند باید والدین وقت بیشتری را برای هدایت و حمایت آنها صرف کنند. اعتراف میکنم باید یاد میگرفتم که بیشتر برای پسرم مادری کنم.
آیا دلیل این مسئله که کمتر برای پسرتان وقت گذاشتهاید شرایط کاریتان بوده است؟
کار هم جزیی از این مسئله است اما به هر حال چنین اتفاقی افتاده است و مهم این است که از حالا به بعد از آن درس بگیرم و جور دیگری رفتار کنم.
آیا تا به حال در رابطه با پسرتان دچار چالش جدی شده اید؟
کدام مادری است که با فرزندش درگیر این چالشهای جدی نشده باشد. هر کسی بگوید که چنین اتفاقی برایش رخ نداده است واقعیت را کتمان کرده است. با گذر از این چالشها است که مهر و عشق مادر و فرزندی محکم تر میشود.
این شانس و موهبت را داشتید در خانواده ای رشد کنید که پدرتان بهزاد فراهانی نازنین و فرهیخته و مادرتان فهیمه رحیم نیا صبور و مهربان باشد. چقدر این خاستگاه خانوادگی به شما کمک کرد که انسان موفقی باشید؟
پدر و مادرم دو بال پرواز من در زندگیم هستند. در زندگی هر کسی پدر و مادر نقش مهم و کلیدی دارند و قطعا در زندگی من هم همین طور بوده است و طبیعی است که اگر در خانواده دیگری بودم سرنوشت دیگری پیدا میکردم.
جزو معدود بازیگرانی هستید که این توانایی را دارید که هم در نقش زنان پایین شهری مثل کاراکترتان در سریال "فوق سری" و یا زنان پولدار و متشخص مانند کاراکترتان در "کلاه پهلوی" بازی کنید. چقدر این تنوع نقشی برایتان دارای اهمیت است؟
دوست دارم نقشهای متفاوتی بازی کنم که بازیم برای مخاطب باورپذیر باشد و البته همواره سعی میکنم در نقش غرق شوم و دوری کنم از اینکه مخاطب دستم را بخواند. اگر مخاطب متوجه شود که من دارم نقش بازی میکنم این برایم شکست محسوب میشود.
آیا به بازی رئالیستی اعتقاد دارید؟
زیاد به دنبال استفاده از این اصطلاحات نیستم! (باخنده). نقش باید باورپذیر بازی شود و به قول پدرم به شیوه استانیسلاوسکی(زندگی با نقش) علاقه بیشتری دارم.
آیا دوست دارید در نقشهایی کم دیالوگ که این روزها بیشتر متداول شده بازی کنید؟ منظورم نقشهایی است که ایفای آنها را متکی بر بازی استیلیزه و حسی میدانند.
بله ، دوست دارم همه جور نقشی را بازی کنم و از جمله نقشهای متکی به حرکت و نه دیالوگ.
برای نقشهای مشابه در آثار مختلف مثل نقشهایتان در "کلاشینکف" و "فوق سری" چه تفکیکهای قائل میشوید که نقشتان رنگ آمیزی بشود؟
این تفاوتها به تحلیلها و تحقیقاتی برمیگردد که من درباره خود شناسی گذراندهام و هنوز هم پیگیریش میکنم و هر چقدر میآموزم متوجه میشوم که چقدر کم میدانم. روند خودشناسی با جامعه شناسی و شناخت فرهنگها و خانوادهها کامل میشود. موقعی که درگیر شناخت از کاراکتری که قرار است بازیاش کنم میشوم، متوجه میشوم این امر میتواند باعث ارائه بازی بهتری بشود. نوع راه رفتن، آناتومی بدن، نوع حرف زدن، خندیدن و نظایر آن المانهایی هستند که یک شخصیت را کامل میکنند.
آیا در آثاری که نیاز دارند به استفاده از لهجه سعی میکنید مشابه سازی لهجه را با معادلهای بیرونی انجام دهید یا سعی میکند مطابق فیلمنامه خودتان لهجه خلق کنید.
بستگی به کار دارد. مثلا در "فوق سری" بیشتر تغییر لحن حرف زدن بود تا لهجه و من صداسازی انجام دادم. البته دوست داشتم از لهجه برای این شخصیت استفاده کنم که به خاطر حساسیتهای موجود از آن گذشتیم. در این سریال مهدی فخیم زاده با کم کردن زاوئد و حواشی بازیم به من کمک زیادی کرد تا نقشم را شایستهتر بازی میکنم؛ نقش زنی ساده دل و مهربان که به کارهایش باور داشت و عاشق خانواده اش بود.
برخی از کارگردانها مثل مهدی فخیمزاده در حین کار خیلی جدی و تا حدی عصبانی هم میشوند. شما با رفتارهای مختلف کارگردانها چگونه کنار میآئید؟
مهدی فخیم استاد است و از ایشان آموختم. در مورد سایر کارگردانان هم سعی میکنم همه چیز را با احترام متقابل و دوسویه پیش ببرم.
به عنوان آخرین پرسش میخواهم بدانم اوقات فراغت را چگونه سپری میکنید؟
بیشتر مواقع سرگرم بازی در فیلمها و سریالها هستم و اوقات فراغت کمی دارم و ترجیح میدهم در اوقات فراغتم در درجه اول وقتی برای پسرم بگذارم و در درجه دوم با دوستانم معاشرت كنم چون واقعا دلم برای همه آنها تنگ میشود.