تهیه و تنظیم: حسن گوهرپور
متولد سال 1352 در تهران است و مدرك دیپلم تجربی دارد. او با نمایش «تنبور نواز» در سال 72، فعالیت حرفهایاش را از تأتر آغاز كرد. در سال 74 در كنار فعالیتهای تأتر، با مجموعه تلویزیونی «دبیرستان خضرا» وارد تلویزیون شد. بهشت گمشده، كهنهسوار، امواج جادویی، سالهای خاكستری، پدرخوانده، چراغ جادو، خانه به دوش، ترش و شیرین و... از جمله كارهای او در تلویزیون است. در این گفتگو سعی كردهایم علایق تغذیهای این بازیگر سینما و تلویزیون را به خوانندگان معرفی كرده و وجوه دیگری از این هنرمند را نمایان سازیم:
به جز بازیگری شغل دیگری هم دارید؟
بله، شغل شریف خانهداری و درست كردن غذاهای اختراعی برای خانواده كه گاهی اوقات هم این غذاها را فقط خودم میخورم! البته در اوقات بیكاری تأتر هم میروم، كتاب هم میخوانم، اما اصلا به سینما نمیروم! به جای آن تلویزیون زیاد نگاه میكنم.
یكی از آرزوهایی كه هنوز به آن دست پیدا نكردید، چیست؟
این آرزو كه مهربانی و صداقت حاكم شود و مردم اینقدر به هم دروغ نگویند كه هم من و هم دیگران تكلیف خودشان را بدانند! از دیگر آرزوهایم این است كه قانون و مقررات به درستی در جامعهای كه در آن زندگی میكنیم و یا در اندازههای بزرگتر حكمفرما شود تا بتوانیم منظمتر در كنار هم زندگی كنیم.
صبحانه غیر از شیر چه میخورید؟
من خامه و عسل هم زیاد میخورم. این چند مدت مادرم را تشویق كردم كه مربای ذغالاخته و زرشك درست كند. اینها با خامه خیلی خوشمزه است؛ به خصوص اگر با نان سنگك باشد.
روزانه چقدر پلو میخورید؟
قبلا زیاد میخوردم، اما الان مدتی است نمیخورم؛ مگر اینكه به خانه مادربزرگم بروم و رشته پلو یا آلبالو پلو درست كرده باشد و من بخورم.
سبزیجات و لبنیات چقدر برایتان اهمیت دارد؟
در گروههای غذایی كه من روزانه مصرف میكنم فقط غلات كم است. سبزیجات زیاد میخورم و به لبنیات از جمله پنیر و ماست و شیر به شدت علاقهمندم و زیاد مصرف میكنم. من غذا كم میخورم، اما سعی میكنم چیزی كه میخورم مرغوب و خوشمزه باشد.
شما خودتان آشپز خوبی هستید؟
این را باید از مادرم بپرسید؛ اما من برای خودم آشپز خوبی هستم. برای اینكه غذاهای اختراعی درست میكنم و میخورم. مثلا من از كتابهای آشپزی كه غذاهای تجربی در آن است الگو میگیرم و جاهایی هم از خودم موادی اضافه میكنم و یك غذای ابتكاری درست میكنم كه معمولا هم این غذاها بعداً از یادم میرود و این خیلی برایم جذاب است! البته باید این را هم اضافه كنم كه گاهی اوقات به خاطر خانواده زرشك پلو با مرغ یا غذاهای اصیل هم درست میكنم، اما بیشتر همین غذاهای خلاقانه را درست میكنم.
چند غذای خاطرهانگیز برای ما بگویید.
خوب! اول رشته پلو با ماهیچه كه مادربزرگم درست میكند؛ بعد آلبالو پلوی مامانم و قورمه سبزی؛ البته قورمه سبزیای كه شنبلیله نداشته باشد. خورشت قیمه هم بد نیست. از آش میوه مادربزرگم نگفتم كه معركه است! اصلا مثلش را ندیدم.
شما آبگوشت، آش و غذاهای اینچنینی نمیخورید؟
چرا، آبگوشت اگر با گوشت گوسفند نباشد، میخورم. آش كم لوبیا هم میخورم. حلیم هم بد نیست؛ دوست دارم و میخورم. خونه كسی بوده كه همه فامیل آنجا جمع بشوند و غذای مخصوصی بخورند كه از كودكی خاطرهاش با شما مانده باشد؟
خوب، ما همه خانه مادربزرگم جمع میشویم و یكی از همین اوقات عید نوروز بود كه «سبزی پلو با ماهی» میخوردیم. غذایی است كه برای من خیلی خاطرهها را تداعی میكند. كنار این غذا گاهی «رشته پلو با ماهیچه» یا مرغ و فسنجان و غذاهای متفاوت دیگر هم بوده كه به نسبت تعداد و سلیقههای مختلف مادربزرگم درست میكرد.
اولین غذا یا اولین غذاهایی كه درست كردید یادتان میآید؟
والله نه، یعنی شاید به خاطر اینكه از 13 یا 14 سالگی غذاهای اختراعی درست كردم. اولینهایش را یادم نمیآید! یادم هست دبیرستان بودم كه «شور» درست كردم.
چه غذایی را میتوانید خیلی سریع درست كنید؟
همین غذاهای اختراعی خودم را ... . در عرض سه سوت!
میانه شما با غذاهای آماده چطور است، مثل پیتزا و...؟
دوست دارم، اما خیلی خیلی كم میخورم؛ یعنی پا روی نفسام میگذارم. به عنوان مثال، من ابدا بیرون سیبزمینی سرخ كرده یا غذاهای سرخ كرده دیگر نمیخورم؛ چون نمیدانم با چه روغنی سرخ شده و آیا نظافت و بهداشت در پخت غذاها رعایت شده یا نه. پس ترجیح میدهم خودم غذاهای مورد علاقهام را حتی اگر بیرون به فروش میرسد، بپزم تا اینكه خریداری كنم. من شاید ماهی یك بار از بیرون پیتزا بخرم؛ ماهی یك بار، آره ...
چه پیشنهاد تغذیهای برای مردم دارید؟
من پیشنهاد میكنم این همه غذای چرب نخورند، چون برای سلامتیشان اصلا خوب نیست و بیشتر از غذاهای خانگی استفاده كنند. هم موادش سالم است و هم كسی كه آن را طبخ میكند مورد قبول آنهاست. از خوردن ماهی هم غافل نشوند.