زمانی که یک کتاب خوب میخوانید تک تک جملات در ناخودآگاه شما باقی میمانند، فقط کافی است کمی به آن فکر کنید و خودتان را در آن موقعیت قرار دهید.
کتاب به شما یاد میدهد در زندگی چطور رفتار کنید چطور بیندشید و چطور خط فکری خودتان را پیدا کنید و شکل بدهید.
کتاب به شما اجازه میدهد به جای تمام زندگیهایی که نداشتهاید زندگی کنید.
به جای تمام تجربههایی که نداشتهاید و به جای تمام تصمیمهایی که هنوز به سراغتان نیامدهاند فکر کنید و از قبل جواب مناسب را بدانید.
با مطالعه زیادتر کتابهای خوب شما هیچوقت در زندگی واقعی غافلگیر نمیشوید!
انگار همه چیز را از قبل میدانید و یاد گرفتهاید که چطور رفتار کنید. حفظ کردن جملات یا ادبی حرف زدن به شما هیچ کمکی نمیکنند!
روح آدمی باید کتاب را ببلعد. ادبیات و کتابهای خوب کارخانجات عظیم انسان سازیاند.
انگار خودم نیستم
داستان کتاب پیش رو، درباره آدمهایی است که خودشان را گم کردهاند و آن قدر از خود فاصله گرفتهاند که دیگر خویشتنشان را نمیشناسند.
بخشهای مختلف رمان با اسامی افراد نامگذاری شدهاند. کامروز، مسعود، کتی، نازنین، شانار، لعیاومسعود عناوین بخشهای مختلف کتاب هستند که هر کدام بارها به عنوان نام بخشهای مختلف، درطول کتاب تکرار میشوند.
هرکدام از این اسامی و نامگذاری بخشهای رمان با نام آنها، به معنی روایت آن بخش از کتاب به وسیله این شخصیتهاست. به این ترتیب رمان «انگار خودم نیستم» ۷ راوی دارد.
روایت این راویها، رویدادهای گذشته و حال را به هم پیوند میزنند و در پیکره واحد این کتاب، حقایق مانند تکههای یک پازل کنار هم قرار میگیرند.
پیش از شروع متن رمان، این جمله از ارنستو ساباتو درج شده است: «از همه غم انگیزتر زمانی است که کسی که دوستش داری، هیچ تلاشی برای نگه داشتنت نمیکند.»
رمان انگار خودم نیستم نوشته یاسمن خلیلیفرد توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
قهوه سرد آقای نویسنده
کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» یک رمان ایرانی است که در مدت زمان تقریباً یک ماهه به چندین چاپ متوالی رسیده است.
ژانر این کتاب، معمایی – هیجانی است، این کتاب ماجرای یک نویسنده به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامه نگار است.
کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع میشود. خاطرهای که در ادامه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.
ماجرا از این قرار است که آرمان در کودکی عاشق دختری میشود که ۱۵ سال از خودش بزرگتر است و برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه میآید.
آرمان که عاشق رفت و آمد این دختر برای یادگیری پیانو است اما پیرزنی که به این دختر پیانو آموزش میدهد یک آهنگ بیشتر نمیداند و بنابراین آرمان تصمیم میگیرد نتهای موسیقی آنها را دست کاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.
۲۰ سال بعد آرمان به یک کنسرت میرود. کنسرت عشق دوران کودکیاش و اتفاقاً در همان کنسرت دختر آهنگی را که آرمان در کودکی دستکاری کرده را مینوازد و اسم آن را هم “وقتی پسر بچه عاشق میشود” گذاشته است.
آرمان از این اتفاق بسیار لذت میبرد و میخواهد خودش را معرفی کند، میخواهد اعتراف کند که این آهنگ نتیجه شیطنت خودش بوده، اما ماجرا به این سادگی نیست و… رمان «قهوه سرد آقای نویسنده» تعداد بسیار زیادی شخصیت دارد که هر کدام از اینها دیدگاه متفاوتی دارند و با هم، هم سو نیستند؛ به همین دلیل مخاطب با مطالعه داستان به سرعت با یکی از این شخصیتها ارتباط برقرار میکند و به خواندن کتاب علاقه مند میشود.
شخصیتهای این کتاب، من، شما و سایر افراد جامعه هستند که حرفهای دل ما را میزنند و این نیز دلیل دیگری است که مردم با این رمان راحت ارتباط برقرار میکنند.
از طرفی داستانها ساده اما پرحرف بیان شدهاند و مخاطب میتواند برداشتهای متفاوتی داشته باشد.» این کتاب نوشته روزبه معین و توسط انتشارات نیماژ منتشر شده است.