به گزارشباشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از مرداد سال ۹۶ با گزارش مرگ مشکوک مردی ۶۶ ساله در یکی از بیمارستان‌های تهران آغاز شد و پس از حضور مأموران مشخص شد که او ۳ روز پس از درگیری با پسر همسرش فوت کرده است. در ادامه حمید به‌عنوان متهم بازداشت شد، اما در همه مراحل بازجویی منکر قتل عمد شد و اعتراف کرد که با مقتول درگیری داشته و فقط او را هل داده است.
اما پزشکی قانونی اعلام کرد که مقتول به‌دلیل «خونریزی و آسیب مغزی در اثر اصابت جسم سخت به آهیانه راست» فوت کرده‌است. اما اولیای دم و متهم به نظریه پزشکی قانونی اعتراض کردند و این پرونده چندین بار به کمیسیون‌های مختلف پزشکی قانونی رفت و در بررسی نهایی اعلام شد علاوه بر جراحات روز حادثه، مقتول بیماری‌های زمینه‌ای مانند فشار خون، بیماری قلبی و ... نیز داشته که در مرگ وی دخیل بوده است.
در نهایت روز شنبه نخستین جلسه محاکمه متهم برگزار شد و به علت طولانی شدن رسیدگی صبح روز گذشته دومین جلسه آن ساعت ۱۰ صبح با حضور پسر مقتول به‌عنوان اولیای دم، متهم و وکلایشان در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای این جلسه قاضی متین راسخ درباره علت تأخیر در آغاز جلسه گفت: از ساعت ۷ و نیم صبح با مستشاران جلسه داشتیم و از یک پزشک فوق تخصص نیز دعوت کردیم تا پس از رؤیت پرونده پزشکی در پرونده علت مرگ مقتول را به دقت مورد بررسی قرار دهد و همین موضوع سبب شد تا جلسه با تأخیر آغاز شود.
پس از آن پسر مقتول به‌عنوان اولیای دم به جایگاه رفت و گفت: از حمید به‌عنوان مباشرت در قتل و از مادرش به‌عنوان معاونت در قتل شکایت دارم که قاضی عنوان کرد مادر متهم از اتهام معاونت در قتل تبرئه شده است، اما در مورد خود حمید چه درخواستی داری؟ که پسر مقتول گفت: اگر ثابت شود که او پدرم را به قتل رسانده قصاص می‌خواهم. پس از آن قاضی برای گفتگو با وکلای مدافع ۱۰ دقیقه تنفس اعلام کرد و بعد از آن پسر مقتول به جایگاه رفت و گفت: متهم ۱۰ سال با پدرم زندگی کرده بود و از بیماری پدرم اطلاع داشت و از این‌رو خواهان قصاص متهم هستم.
پس از آن وکیل اولیای دم به جایگاه رفت و گفت: با توجه به اینکه متهم ۱۸ بار اعتراف کرده که مقتول را کتک زده و کتک زدن هم باعث خونریزی شده و همین امر فوت مقتول را تسریع کرده است و سبب می‌شود که طبق بند پ ماده ۲۹۰ متهم به قتل عمد محکوم شود.
در ادامه حمید به‌عنوان متهم به جایگاه رفت و گفت: قبل از هر صحبتی طلب بخشش و عفو دارم و همچنین درخواست سازش دارم بخصوص از پسر مقتول که در جلسه دادگاه حاضر است. من قتل عمد را قبول ندارم. چون هیچ ضربه کشنده‌ای به مقتول نزدم ضرباتم بیشتر در حد هل دادن بوده و هیچکدام موجب مرگ مقتول نمی‌شده. این حرف‌ها را در دادسرا هم گفتم، اما وقتی دیدم قصد دارند مادرم را به دادسرا بیاورند و نمی‌خواستم که پای مادرم به آنجا باز شود گفتم من او را زدم، ولی در واقعیت من ضربه‌ای به مقتول نزدم.
قاضی از متهم پرسید: تو قبول داری ضربه‌ای به سر مقتول زدی؟
متهم گفت: نه نزدم.
بعد از آن قاضی از متهم خواست تا صحنه درگیری را نشان دهد پس از این حمید گفت: از ابتدای درگیری مادرم بین ما ایستاده بود و من فقط هوشنگ را هل می‌دادم تا مانع حمله او شوم. بعد احساس کردم که قصد دارد به آشپزخانه برود و چاقویی بردارد به همین خاطر به سمتش رفتم تا مانع رفتنش شوم و در همین حین هم لیوانی را برداشتم و بر زمین کوبیدم.
قاضی گفت: در پرونده شما عکسی از ریختن گچ دیوار و گلدان شکسته‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد شما گلدانی را پرتاب کرده اید. آیا شما می‌دانستید که مقتول بیماری دارد؟
متهم جواب داد: من فقط می‌دانستم بیماری قند دارد تا اینکه آن روز بعد از درگیری وقتی به خانه دایی‌ام رفته بودم مادرم با من تماس گرفت و گفت که حال همسرش بد شده و به بیمارستان رفته است. مادرم آن روز از من پرسید که می‌دانستی او عمل قلب کرده که آن موقع فهمیدم که مشکل قلبی هم داشته.
قاضی از مادر متهم سؤال کرد: مقتول چند وقت پیش عمل قلب کرده بود؟
مادرش جواب داد: ۶ ماه قبل از حادثه.
قاضی دوباره از متهم پرسید؟ چطور با آن‌ها زندگی می‌کردی، اما خبر نداشتی که او عمل قلب کرده است؟
متهم گفت: پس از جدایی پدر و مادرم چند سال با پدرم زندگی می‌کردم و بعد از آن ۱۰ سال پیش مادرم بودم و این اواخر هم در استودیو می‌ماندم. البته، چون زیاد به خانه نمی‌رفتم و مادرم و همسرش هم بیشتر آلمان بودند اطلاعی از عمل قلب او نداشتم. حتی نمی‌دانستم که او بیماری زمینه‌ای هم داشته.
قاضی پرسید: تحصیلاتت چقدر است و آیا ورزش می‌کردی؟
متهم گفت: دیپلم نقشه کشی ساختمان دارم. قبل از این حادثه در رشته‌های بدنسازی و فوتبال فعالیت می‌کردم و بعد از بازداشت و آزادی رشته بوکس کار می‌کردم.
در ادامه وکیل متهم با دفاع از موکلش و اشاره به نظر کمیسیون‌های چندنفره پزشکی قانونی، گفت: بحث قتل عمد وجود ندارد، چرا که در هیچ کجای پرونده مدرکی دال بر وجود جسم سخت وجود نداشته و ممکن است متهم در تشدید قتل نقش داشته باشد، اما شروع به قتل نداشته است.
قاضی گفت: کمیسیون ۹ نفره اعلام کرده که کار متهم باعث تشدید و تسبیب در قتل شده است.
متهم در آخرین دفاعیاتش گفت: مقتول جای پدرم بود و ما رابطه دوستانه‌ای داشتیم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم که مشاجره ما به اینجا کشیده شود و حالا هم از اولیای دم درخواست بخشش و از قضات درخواست کمک دارم.
در پایان جلسه دادگاه نیز نماینده دادستان گفت: با توجه به اتهام صادره برای متهم از سوی دادسرا درخواست تشدید قرار متهم را دارم؛ که در نهایت متهم با قرار بازداشت روانه زندان شد و قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
