نادره ترکمانی/ کارگردان سینما
سینمای کودک وجوه مختلفی دارد که بخشی از آن، ایجاد فضای تفریح و سرگرمی، قسمتی مربوط به آموزش و بخشی هم مربوط به آشنا کردن کودکان با علوم جدید میشود.
ما باید بتوانیم از طریق دنیای سینما، دانش کودکان را بیشتر کنیم.
برای مثال، دانشی مثل ارتباطات اجتماعی را میتوان از طریق آثار سینمایی به بچهها منتقل کرد.
من اعتقاد دارم که سینما، تأثیرگذارترین ابزار آموزشی برای کودک است.
البته منکر تأثیر کتاب و دیگر ابزارهای آموزشی نمیشوم، اما تجربه نشان میدهد تأثیر فیلم و صنایع تصویری عمیقتر و پایدارتر است.
توجه به این نکته نیز ضروری است که بچههای این نسل از آموزش مستقیم بیزار هستند از همین رو کودک به تماشای فیلمی که آموزههای مستقیمی را در اختیار بینندهاش میگذارد، نمینشیند.
فیلمساز وظیفه دارد که با ترفندهای مختلفی که میشناسد، ابتدا کودک را مجذوب فیلم و پیامهای تربیتی را به طور غیرمستقیم و در دل داستان به او القا کند.
باید به این نکته اشاره کرد که برای تحقق این امر نیازی به الگوبرداری از دیگران نیست چون ما در فرهنگ بومی خود به قدری زمینههای جذاب داریم اما متاسفانه در حوزه انتقال فرهنگ خودمان به کودکان، کمکاری کردهایم.
برای مثال گروهی محقق از مراکز قصهشناسی در جهان به ایران میآیند و با برنامهریزی گسترده و بودجه کافی، مَتلها و قصههای ایرانی را جمعآوری و این قصهها را به دیگر نقاط جهان ارسال میکنند و بعد میبینیم با اقتباس از فرهنگ ما و بهروزرسانی داستانهای کهن ایرانی، افسانههای زیبای کشور ما در دیگر نقاط جهان ارائه میشوند.
در حالی که ما خودمان قدر گنجینهای را که داریم، نمیدانیم.
فرهنگ فولکلور ما پر از گنجینههایی است که باید از آنها استفاده کنیم.
ما باید یاد بگیریم که به خود متکی بوده و اعتماد به نفس داشته باشیم و از ادبیات و فرهنگ خودمان برای تولید آثار استفاده کنیم چراکه ادبیات ما قابلیتهای دراماتیک زیادی دارد.
در نهایت گفتنی است، آموزش و پرورش در ارتقای سینمای کودک نقشی کلیدی دارد و میتواند با ایجاد زنگ سینما، تماشای فیلم و بعد تحلیل کردن آن اثر، کودکان را به تماشای آثار سینمایی ترغیب کند.