غلامحسین ابراهیمی دینانی/ استاد دانشگاه تهران
سینما به عنوان ابزاری تاثیرگذار میتواند فن درست زیستن و صحیح اندیشیدن که در علم فلسفه وجود دارد را میان توده مردم و جوانان تبیین کند.
فلسفه، علم درست زندگی کردن است اما همواره طوری با آن برخورد شده است که همه گمان میکنند درک آن از عهده بسیاری خارج است.
علم فلسفه و فیلسوفان به ایران و تمدن ما خدمت بسیاری کردهاند و باید این علم را در میان توده مردم برد و به آنها آموزش صحیح داد.
اینکه برخی احساس میکنند فلسفه، علم خشک و سخت فهمی است، تفکر نادرستی است که باید برای تغییر آن تلاش کرد.
یکی از راههای مقابله با این تفکر کمک گرفتن از سینما است.
هنر هفتم با توجه به مخاطبان گسترده و تاثیرگذاریاش باید به علوم پایهای مانند فلسفه ورود کند.
میتوان قصههای بسیاری را بر مبنای داستانها و آموزههای فلسفی نوشت و ساخت.
تاکید میکنم این کار شدنی است و اتفاقاً مخاطب بسیاری هم خواهد داشت فقط باید جسارت انجام آن در سینماگران ما به وجود آید.
افکار فلسفی چیزی نیست که مردم با آن بیگانه باشند اما چون درک و آموزش درست و منظمی از آن ندیدهاند خود را با فلسفه بیگانه میدانند بنابراین اگر کارگردانی این کار را انجام دهد کار بسیار بزرگی کرده است.
در پاسخ به سؤال «آیا ساخت فیلم با موضوع فلسفه به رونق فلسفه نیز کمک میکند» باید گفت فلسفه رونق نمیخواهد، آدمی باید فلسفه را یاد بگیرد و برای یادگیری آن، حالا از هر طریقی شده است به مباحث فلسفی نزدیک شد.
در واقع سینما اگر به فلسفه ورود کند به نوعی باعث رشد و ارتقای هنر نیز خواهد شد چرا که فلسفه حتماً در درون خود آموزههای بسیاری دارد که به رشد هر علمی از جمله سینما میتواند کمک کند.
مرز میان افراط در دین به وسیله فلسفه آموزش داده شده است و ما ایرانیان به دلیل دانستن فلسفه هیچگاه در دین دچار افراط نشدهایم.